- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
خداوند هیچ بندهاى را براى عهده دار شدن مقام امامت بر نمى گزیند و او را حجّت آشکار خویش بر آفریدگانش قرار نمى دهد، مگر آن که صفات پسندیده و مکارم اخلاق در وجود او به کمال رسیده باشد و سخن و عملش مطابق حقّ و صلاح باشد.
ابن شهر آشوب درباره امام باقر (علیه السلام) مى گوید:
او راستگوترین، گشاده روترین، بخشنده ترین و عالمترین مردمان بود، همواره ذکر حقّ بر زبانش جارى بود و غذا خوردن یا صحبت با مردم مانع از ذکر وى نبود، مراتب بخشندگى و بزرگوارى آن امام در میان مردم زبانزد بود و هیچ گاه از صله دادن به برادران و دیدارکنندگان و آرزومندان به ستوه نمى آمد، بسیار خاضع و خاشع بود و همواره اهل بیت خود را به تلاوت قرآن فرمان مى داد و هر کس نمى توانست مى فرمود، ذکر بگوید.
آن حضرت بنده مطیع سر به فرمان حقّ بود تا آن جا که نقل شده، روزى یکى از فرزندان حضرت به شدّت بیمار بود و امام بر فراز بسترش نگران و اندوهگین به سر مى برد، ولى پس از درگذشت آن طفل، امام با رویى گشاده با مردم مواجه شد، مردم که از این امر متعجّب شده بودند از علّت آن سؤال کردند، امام (علیه السلام) فرمود: ما به زندگى بستگان خود علاقهمندیم و امیدواریم سالم بمانند و بهبودى یابند، امّا وقتى حکم خدا بر فوت آنها قرار گرفت، به آنچه او دوست مى دارد گردن مى نهیم و راضى هستیم.
معاشرت آن حضرت با دیگران در نهایت ادب و بزرگوارى بود، با دوستان و برادران دینى مصافحه مى نمود و مى فرمود: وقتى دو مؤمن با یک دیگر مصافحه مى کنند، گناهان آن دو مانند برگى که از درختان بریزد، فرو مى ریزد و خداوند تا زمانى که آن دو از هم جدا شوند به آن دو مى نگرد! در رفتار با مردم بسیار نیکوکار و عفیف بود و رفتارش با فقیران و مستضعفان تؤام با مهربانى و ملایمت بود، وقتى کار سنگینى به غلامان خود واگذار مى کرد خودش بسم اللَّه مى گفت و با آنان همکارى مى کرد.[۱]
پی نوشت ها:
[۱] . مشایخ، فاطمه، قصص الأنبیاء (قصص قرآن)، ص ۷۷۵٫
منبع : سایت اسلام پدیا (بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان)