- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اذن دخول:
براى ورود در سرداب مقدّس اذن دخول زیر کفایت مى کند:
همان اذن دخولى که «سیّدبن طاووس» آن را نقل کرده و از جهت مضامین، قریب به نخستین اذن دخولى است که در اوایل بخش زیارات تحت عنوان «اذن دخول» گذشت.
یا اذن دخولى که «علاّمه مجلسى» از نسخه اى قدیمى آن را نقل کرده و با «اللّهم إنّ هذه بقعه…» شروع مى شود و آن را نیز سابقاً در اوایل بخش زیارات به عنوان دوّمین اذن دخول ذکر کردیم.
زیارت آل یاسین
«شیخ جلیل، احمد بن على بن ابى طالب طبرسى» در کتاب شریف «احتجاج» روایت کرده که از ناحیه مقدّس حضرت مهدى(علیه السلام)زیارت زیر در پاسخ نامه «محمّد حمیرى» آمده است که زیارتى است بسیار عالى و پرمحتوا (و در سرداب مقدس و غیر آن مى توان از آن استفاده کرد)، آن حضرت فرمود: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، لا لاَِمْرِهِ تَعْقِلُونَ، وَ لا مِنْ اَوْلِیائِهِ تَقْبَلُونَ، حِکْمَهٌ بالِغَهٌ فَما تُغْنِى النُّذُرُ عَنْ قَوْم لا یُؤْمِنُونَ، اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلى عِبادِ اللهِ الصّالِحینَ. هر گاه خواستید بوسیله ما به خدا، و به سوى ما توجّه کنید، این زیارت را بخوانید.
این زیارت مطابق نقل «بحارالانوار» چنین است:
سَلامٌ عَلى آلِ یس، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا داعِىَ اللهِ وَرَبّانِىَّ آیاتِهِ، اَلسَّلامُ
سلام بر آل یاسین سلام بر تو اى دعوت کننده به خدا و عارف به آیاتش سلام
عَلَیْکَ یا بابَ اللهِ وَدَیّانَ دینِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَهَ اللهِ وَناصِرَ حَقِّهِ،
بر تو اى واسطه خدا و سرپرست دین او سلام بر تو اى خلیفه خدا و یاور حقّ او
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّهَ اللهِ وَدَلیلَ اِرادَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا تالِىَ کِتابِ اللهِ
سلام بر تو اى حجّت خدا و راهنماى اراده اش سلام بر تو اى تلاوت کننده کتاب خدا
وَتَرْجُمانَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فى آناءِ لَیْلِکَ وَاَطْرافِ نَهارِکَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
و تفسیر کننده آیات او سلام بر تو در تمام آنات و دقایق شب و سرتاسر روز سلام بر تو
یا بَقِیَّهَ اللهِ فى اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا میثاقَ اللهِ الَّذى اَخَذَهُ وَوَکَّدَهُ،
اى بجاى مانده از طرف خدا در روى زمین سلام بر تو اى پیمان محکم خدا که از مردم گرفت و سخت محکمش کرد
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَعْدَ اللهِ الَّذى ضَمِنَهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعَلَمُ
سلام بر تو اى وعده خدا که تضمینش کرده سلام بر تو اى پرچم
الْمَنْصُوبُ، وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ، وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَهُ الْواسِعَهُ، وَعْداً غَیْرَ
برافراشته و دانش ریزان و فریادرس خلق و رحمت وسیع حق، و آن وعده اى که
مَکْذُوب، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقُومُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تَقْعُدُ، اَلسَّلامُ
دروغ نشود سلام بر تو هنگامى که بپا مى ایستى سلام بر تو هنگامى که مى نشینى سلام
عَلَیْکَ حینَ تَقْرَءُ وَتُبَیِّنُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصَلّى وَتَقْنُتُ، اَلسَّلامُ
بر تو هنگامى که (فرامین حق را) مى خوانى و تفسیر مى کنى سلام بر تو هنگامى که نماز مى خوانى و قنوت کنى سلام
عَلَیْکَ حینَ تَرْکَعُ وَتَسْجُدُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُهَلِّلُ وَتُکَبِّرُ، اَلسَّلامُ
بر تو هنگامى که رکوع و سجده بجاى آورى سلام بر تو هنگامى که «لا اله الا الله» و «الله اکبر» گویى سلام
عَلَیْکَ حینَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ حینَ تُصْبِحُ وَتُمْسى،
بر تو هنگامى که خدا را ستایش کنى و از او آمرزش خواهى سلام بر تو هنگامى که بامداد کنى و شام کنى
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ فِى اللَّیْلِ اِذا یَغْشى، وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا
سلام بر تو در شب هنگامى که تاریکیش فرا گیرد و در روز هنگامى که پرده برگیرد سلام بر تو اى
الاِْمامُ الْمَاْمُونُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَاْمُولُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ
امام امین سلام بر تو اى مقدم (بر همه خلق و) مورد آرزو(ى آنان) سلام بر تو
بِجَوامِعِ السَّلامِ، اُشْهِدُکَ یا مَوْلاىَ اَنّى اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا
به همه سلام ها گواه گیرم تو را اى مولا و سرور من که من گواهى دهم به این که معبودى نیست جز خداى یگانه که
شَریکَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، لا حَبیبَ اِلاَّ هُوَ وَاَهْلُهُ، وَاُشْهِدُکَ
شریک ندارد و نیز (گواهى دهم که) محمّد بنده و رسول اوست و محبوبى نیست جز او و خاندانش و گواه گیرم تو را
یا مَوْلاىَ اَنَّ عَلِیّاً اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ، وَالْحُسَیْنَ
اى مولاى من که على امیر مؤمنان حجّت خداست و حسن حجّت اوست و حسین حجّت
حُجَّتُهُ، وَعَلِىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ حُجَّتُهُ، وَجَعْفَرَ بْنَ
اوست و على بن الحسین حجّت اوست و محمّد بن على حجّت اوست و جعفر بن
مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ، وَمُوسَى بْنَ جَعْفَر حُجَّتُهُ، وَعَلِىَّ بْنَ مُوسى حُجَّتُهُ،
محمّد حجّت اوست و موسى بن جعفر حجّت اوست و على بن موسى حجّت اوست
وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِىٍّ حُجَّتُهُ، وَعَلِىَّ بْنَ مُحَمَّد حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِىٍّ
و محمّد بن على حجّت اوست و على بن محمّد حجّت اوست و حسن بن على
حُجَّتُهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّکَ حُجَّهُ اللهِ، اَنْتُمُ الاَْوَّلُ وَ الاْخِرُ، وَ اَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لا
حجّت اوست و گواهى دهم که تو حجّت خدایى، شمایید اوّل و آخر و مسلّماً بازگشت شما حق است که
رَیْبَ فیها، یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْساً ایمانُها، لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ کَسَبَتْ
شکى در آن نیست، روزى که سود ندهد کسى را ایمانش که پیش از آن ایمان نیاورده یا در (مدت)
فى ایمانِها خَیْراً، وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَاَنَّ ناکِراً وَنَکیراً حَقٌّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ
ایمان خویش کار خیرى انجام نداده و همانا مرگ حق است و ناکر و نکیر (دو فرشته سؤال قبر) حق است و گواهى دهم که
النَّشْرَ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ(۱)، وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ، وَالْمیزانَ
زنده شدن پس از مرگ حق است و برانگیخته شده حق است و صراط حق است و مرصاد (کمینگاه) حق است و میزان
حَقٌّ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّهَ وَالنّارَ حَقٌّ، وَالْوَعْدَ
حق است و حشر (در قیامت) حق است و حساب حق است و بهشت و دوزخ حق است و وعده
وَالْوَعیدَ بِهِما حَقٌّ، یا مَوْلاىَ شَقِىَ مَنْ خالَفَکُمْ، وَسَعِدَ مَنْ اَطـاعَکُمْ،
و تهدید درباره آن دو حق است اى مولاى من بدبخت است کسى که مخالفت شما را کرد و سعادتمند است کسى که پیرویتان کرد
فَاشْهَدْ عَلى ما اَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ، وَ اَ نَا وَلِىٌّ لَکَ، بَرىٌ مِنْ عَدُوِّکَ، فَالْحَقُّ ما
پس گواهى ده بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم و من دوست توام و بیزارم از دشمنت حق آن است که
رَضیتُمُوهُ، وَ الْباطِلُ ما اَسْخَطْتُمُوهُ(۲)، وَ الْمَعْرُوفُ ما اَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْکَرُ
شما پسند کردید و باطل همان است که شما بدان خشم کردید و معروف (و کار نیک) همان بود که شما بدان دستور دادید و منکر
ما نَهَیْتُمْ عَنْهُ، فَنَفْسى مُؤْمِنَهٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ
همان بود که شما از آن جلوگیرى و نهى کردید، من ایمان دارم به خداى یگانه اى که شریک ندارد و به رسول او و
وَبِاَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَبِکُمْ یا مَوْلاىَ، اَوَّلِکُمْ وَآخِرِکُمْ، وَنُصْرَتى مُعَدَّهٌ لَکُمْ،
به امیرمؤمنان و به شما اى مولاى من از اوّل تا آخرتان و یاریم براى شما آماده است
وَمَوَدَّتى خالِصَهٌ لَکُمْ، آمینَ آمینَ
و دوستیم خالص و پاک براى شماست آمین آمین
آنگاه این دعا خوانده شود:
اَللّـهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد نَبِىِّ رَحْمَتِکَ، وَکَلِمَهِ نُورِکَ، وَاَنْ تَمْلاََ قَلْبى نُورَ
خدایا از تو خواهم که درود فرستى بر محمّد پیامبر رحمتت و کلمه نورت و دیگر آن که پرکنى دل مرا با نور
الْیَقینِ، وَصَدْرى نُورَ الاْیمانِ، وَفِکْرى نُورَ النِّیّاتِ، وَعَزْمى نُورَ الْعِلْمِ،
یقین و سینه ام را با نور ایمان و اندیشه ام را با نور تصمیم ها و اراده ام را با نور علم
وَقُوَّتى نُورَ الْعَمَلِ، وَلِسانى نُورَ الصِّدْقِ، وَدینى نُورَ الْبَصآئِرِ مِنْ عِنْدِکَ،
و نیرویم را با نور عمل و زبانم را با نور راستگویى و دین و مذهبم را با نور بینایى هایى از نزد خودت
وَبَصَرى نُورَ الضِّیآءِ، وَسَمْعى نُورَ الْحِکْمَهِ، وَمَوَدَّتى نُورَ الْمُوالاهِ
و چشمم را با نور روشنایى و گوشم را با نور فرزانگى و حکمت و دوستیم را با نور موالات
لِمُحَمَّد وَآلِهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ، حَتّى اَلْقاکَ وَقَدْ وَفَیْتُ بِعَهْدِکَ وَمیثاقِکَ،
محمّد و آلش علیهم السلام تا تو را دیدار کنم و من به عهد و پیمان تو وفا کردم
فَتُغَشّیَنى رَحْمَتَکَ، یا وَلِىُّ یا حَمیدُ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد حُجَّتِکَ فى
پس رحمت خود را بر من بپوشان اى سرپرست و اى ستوده خدایا درود فرست بر محمّد حجّت تو در
اَرْضِکَ، وَخَلیفَتِکَ فى بِلادِکَ، وَالدّاعى اِلى سَبیلِکَ، وَالْقآئِمِ بِقِسْطِکَ،
روى زمینت و جانشین تو در شهرهایت و دعوت کننده بسوى راهت و قیام کننده به عدل و دادت
وَالثّآئِرِ بِاَمْرِکَ، وَلِىِّ الْمُؤْمِنینَ، وَبَوارِ الْکافِرینَ، وَمُجَلِّى الظُّلْمَهِ، وَمُنیرِ
و انقلاب کننده به دستور تو، دوست مؤمنان و نابودى کافران و برطرف کننده تاریکى و روشن کننده
الْحَقِّ، وَالنّاطِقِ بِالْحِکْمَهِ وَالصِّدْقِ، وَکَلِمَتِکَ التّآمَّهِ فى اَرْضِکَ،
حق و گویاى به حکمت و راستى و آن کلمه (دستور و فرمان) کاملت در روى زمین
اَلْمُرْتَقِبِ الْخآئِفِ، وَالْوَلِىِّ النّاصِحِ، سَفینَهِ النَّجاهِ، وَ عَلَمِ الْهُدى، وَ نُورِ
که در حال انتظار و هراس بسر برد و آن سرپرست خیرخواه و کشتى نجات و پرچم هدایت و روشنى
اَبْصارِ الْوَرى، وَ خَیْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدى، وَ مُجَلِّى الْعَمى، اَلَّذى یَمْلاَُ
دیدگان مردم و بهترین کسى که جامه وردا ببر کرد و زداینده گمراهى آن کس که پرکند
الاَْرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً، کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، اِنَّکَ عَلى کُلِّ شَىْء
زمین را از عدل و داد چنانچه پرشده باشد از ستم و بیدادگرى که براستى تو بر هر چیز
قَدیرٌ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى وَلِیِّکَ وَابْنِ اَوْلِیآئِکَ الَّذینَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ،
توانایى خدایا درود فرست بربنده مقرّب درگاهت و فرزند بندگان مقرّبت آنان که فرض کردى فرمانبرداریشان را
وَاَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ، وَاَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهیراً، اَللّـهُمَّ
و واجب گرداندى حقّشان را و دور کردى از ایشان پلیدى را و بخوبى پاکیزه شان کردى خدایا
انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ لِدینِکَ، وَانْصُرْ بِهِ اَوْلِیآئَکَ، وَ اَوْلِیآئَهُ وَشیعَتَهُ وَاَنْصارَهُ،
یاریش کن و بدست او دینت را یارى کن و یارى کن بوسیله او دوستان خودت و دوستان او و شیعیان و یاورانش را
وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ، اَللّهُمَّ اَعِذْهُ مِنْ شَرِّ کُلِّ باغ وَطاغ، وَمِنْ شَرِّ جَمیعِ خَلْقِکَ،
و ما را نیز از آنان قرار ده خدایا نگاهش دار از شر هر متجاوز و سرکشى و از شر همه مخلوق خودت
وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنَ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ، وَعَنْ یَمینِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَاحْرُسْهُ
و محافظتش کن از پیش رُویش و از پشت سرش و از سمت راستش و از طرف چپش و پاسداریش کن و
وَامْنَعْهُ مِنْ اَنْ یُوصَلَ اِلَیْهِ بِسُوء، وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ، وَآلَ رَسُولِکَ،
نگاهش دار از این که گزند و آسیبى بدو رسد و (شوکت و عزت) رسول و آل رسولت را در (وجود) او حفظ فرما
وَاَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، وَاَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْ ناصِریهِ، وَاخْذُلْ خاذِلیهِ، وَاقْصِمْ
و آشکار (یا پیروز) گردان بدست او عدل و داد را و بیاریت کمکش کن و یاورش را نیز یارى کن و هر که دست از یاریش بردارد خوار گردان و در هم شکن
قاصِمیهِ، وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَهَ الْکُفْرِ، وَاقْتُلْ بِهِ الْکُفّارَ وَ الْمُنافِقینَ، وَ جَمیعَ
شکننده اش را و بشکن بدست او قدرت و شوکت کافران را و آنان را بدست آن حضرت به خاک هلاک افکن و هم چنین منافقان و همه
الْمُلْحِدینَ حَیْثُ کانُوا مِنْ مَشارِقِ الاَْرْضِ وَ مَغارِبِها، بَرِّها وَ بَحْرِها،
بى دینان ستیزه جو را در هر جا هستند از خاورهاى زمین و باخترهاى آن چه در خشکى و چه در دریا،
وَامْلاَْ بِهِ الاَْرْضَ عَدْلاً، وَاَظْهِرْ بِهِ دینَ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،
و پرکن بوسیله او زمین را از عدل و داد و آشکار (یا پیروز) کن بوسیله اش دین پیامبرت صلى الله علیه و آله را
وَاجْعَلْنِى اللّهُمَّ مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ، وَ اَتْباعِهِ وَ شیعَتِهِ، وَاَرِنى فى آلِ
و قرار ده خدایا مرا نیز از یاران و کمک کاران و پیروان و شیعیانش و به من بنما در مورد آل
مُحَمَّد عَلَیْهِمُ السَّلامُ ما یَاْمُلُونَ، وَفى عَدُوِّهِمْ ما یَحْذَرُونَ، اِلـهَ الْحَقِّ
محمّد علیهم السلام آنچه را آرزو داشتند و در مورد دشمنشان آنچه از آن مى ترسند مستجاب گردان اى معبود حق
آمیـنَ، یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.(۳)
و اى صاحب جلالت و بزرگوارى اى مهربانترین مهربانان.
یادآورى: همان گونه که اشاره شد این زیارت از زیارات مطلقه است و اختصاصى به سرداب مقدّس ندارد، لذا در هر زمان ـ مخصوصاً عصر جمعه ـ مى توان آن را خواند.
پی نوشت:
۱ .در بحار و احتجاج: «اَنّ النشر و البعث حقّ» آمده.
۲. در بحار و احتجاج «ما سختطموه» آمده .
۳. بحارالانوار، جلد ۹۹، صفحه ۸۱، حدیث ۱ و احتجاج، جلد ۲، صفحه ۴۹۲ (با اندکى تفاوت).