- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
نویسنده کتاب کشف الغمه فی معرفه الائمه ابوالحسن علی بن عیسی بن ابی الفتح اربلی است.
اربلی از ادیبان شیعی قرن هفتم هجری است. وی در شهر اربل، در شمال عراق، چشم به دنیا گشوده و در هجوم مغول، از آن جا به موصل کوچ کرده و پس از مدتی، به اربل بازگشته است. از منابعی که شرح زندگانی او را یاد آور شده اند، بر می آید، وی در اربل، ریاست دیوان انشا را در زمان ابن الصلایا، بر عهده داشته است. در سال ۶۶۰ هـ . ق . به بغداد رفت و ریاست دیوان انشاء بغداد را از سوی علاء الدین صاحب دیوان پذیرفت و در سال ۶۹۳ هـ . ق. در همان جا به درود حیات گفت۱.
گرچه از تحصیل و رشد علمی او، ارباب تراجم کمتر سخن گفته اند، ولی بزرگانی چون: صاحب (امل الأمل) از وی به عظمت و بزرگی یاد کرده و درباره شخصیت علمی او نوشته است:
«کان عالماً، فاضلاً، محدثاً، ثقه، شاعراً، ادیباً ومنشأً جامعاً للفضائل والمحاسن. له کتب منها (کشف الغمه فی معرفه الائمه(ع)…» ۲.
[اربلی] دانشمند، فاضل، محدث، ثقه، شاعر، ادیب، نگارنده و مجمع فضائل و نیکیها بوده و از او نوشته های بسیاری، از جمله: کشف الغمه فی معرفه الائمه، به جا مانده است.
وی، در این اثر ارزشمند، روایاتی که درباره سیره، تاریخ حیات، فضائل، مناقب و معجزات پیامبر(ص)، حضرت زهرا(س) و ائمه (ع) رسیده، از منابع معتبر و مورد اعتماد شیعه و سنی گردآوری کرده، از جمله: تمامی دو رساله حافظ ابونعیم اصفهانی و برخی متون معتبر دیگر را بر اثر خود افزوده و چون دیده حجم کتاب زیاد می شود در هنگام نقل روایتها، اگر کلمه و جمله ای نیاز به توضیح داشته، به اختصار توضیح داده است وسندهای روایات را، حذف کرده است.
از آن جا که اربلی، از دانش بالایی برخوردار بوده و ذهن نقادی داشته است، در موارد بسیاری دیدگاهها و استدلالهای دیگران را آورده و به نقد و بررسی آن پرداخته و به برخی از اخبار نیز، به دیده نقد نگریسته است.
به خاطر ابتکاری بودن اثر و استحکام محتوا و موضع معتدل نویسنده، این اثر از جایگاه ویژه ای در میان جامعه شیعه و سنی و دوستداران اهل بیت بر خوردار شده و افراد زیادی از آن نقل کرده اند.
نویسنده، بخش آخر جزء سوم کتاب خود را به امام زمان(عج) اختصاص داده وبه مباحثی به شرح زیر پرداخته است: محل تولد حضرت مهدی(عج)، زمان تولد، نسب، پدر، مادر، اسم، کنیه، لقب.
احادیثی که از پیامبر(ص) درباره مهدی(عج) به طریق صحیح ابوداود ترمذی از ابوسعید خدری و دیگران نقل شده، گرآورده است، آن گاه شبهه ای را مطرح می کند:
مهدی در این که، با اوصافی که در روایات بیان شده، فرزند فاطمه است، سخنی نیست، ولی بحث در این است که این روایات، دلیل نمی شود بر این که مهدی، با آن اوصاف، همان (محمد بن الحسن) باشد. زیرا اولاد فاطمه، تا قیامت بسیارند.دلیل دیگری جز این روایات لازم است تا اثبات کند مهدی، همان حجه بن الحسن العسکری است)
سپس از شبهه این گونه پاسخ می دهد:
«پیامبر(ص)، مهدی را با اوصاف مشخص کرده و این نشانه ها و ویژگیهایی که در روایات آمده، جز بر امام زمان(عج) تطبیق نمی کند وگرنه این نشانه نخواهد بود.»
شبهه را پی می گیرد و پاسخهای محکم از آن می دهد .
سپس به برهانهای عقلی و نصوصی که برامامت امام عصر(عج) دلالت دارد، استدلال کرده و کسانی که امام عصر(عج) را زیارت کرده اند، نام می برد و…
در پایان، روایاتی که حافظ ابونعیم اصفهانی از پیامبر اکرم(ص) درباره مهدی(عج) گردآوری کرده و بخشهای عمده ای از کتاب البیان فی اخبار الزمان شیخ اباعبداللّه محمد بن یوسف بن محمد الگنجی الشافعی را در بیست و پنج باب که شامل بسیاری از مطالب مربوط به غیبت و ظهور است، نقل می کند.
پی نوشت:
۱. الحوادث الجامعه، ص۳۴۱; مجله (مشکواه)، شماره ۴۷، ص ۲۷۳.
۲. تذکره الحفّاظ، ذهبی، ج۴، ص ۱۰۵۶. داراحیاء التراث العربی.