- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
منابع تاریخ اسلام، نسب او را چنین ضبط کرده اند: عثمان بن عفان بن ابی العاص بن امیه بن عبد شمس بن عبد مناف ابن قصی القرشی الاموی. عثمان از طایفه بنی امیه است[۱] و اجداد او و بنی هاشم در عبد مناف به هم می رسد.[۲] بدین ترتیب، او از طایفه بنی امیه، شاخه ابوالعاص است.[۳]
مادرش أروی از طایفه پدر او است که نسبش را چنین آورده اند: بنت کریز بن ربیعه بن حبیب بن عبد شمس بن عبد مناف بن قصی.[۴] مادر عثمان، فرزند ام حکیم بنت عبدالمطلب عمه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.[۵]
تولد عثمان را سال ششم[۶] عام الفیل نوشته اند. او دو کنیه داشت: ابوعمرو و ابوعبدالله که اولی مشهورتر است.[۷] رقیه دختر پیامبر از همسران او است که برخی گفته اند برای او عمرو و عبدالله را به دنیا آورد؛ ولی هیچکدام زنده نماندند و در کودکی از دنیا رفتند.[۸]
برخی منابع، عمرو را فرزند رقیه ندانسته اند و آورده اند که عمرو در جاهلیت از همسری دیگر برای عثمان به دنیا آمده و بدین رو کنیه عثمان در جاهلیت ابوعمرو بود و چون اسلام آورد و با رقیه ازدواج کرد، عبدالله به دنیا آمد و کنیه ابوعبدالله را بر ابوعمرو ترجیح داد.[۹]
بنا بر منابع، امکلثوم دختر پیامبر نیز پس از وفات رقیه، به عقد عثمان درآمد.[۱۰] منابع اهل سنت بدین رو که دو دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به همسری او درآمده اند، او را «ذوالنورین» (صاحب دو نور) خوانده اند.[۱۱]
در ایام خلافت عثمان چیزهائى ظاهر شد که بر مردم گران آمد از جمله زدن عمار و بذل مال بسیار به بنى امیه و تبعید ابوذر به ربذه، لذا قریب به هزار نفر از مصریان به مدینه آمدند و همچنین از بصره و کوفه و جمعى از مهاجر و انصار جمع شدند و به عثمان اعتراض کردند از جمله گفتند:
چرا عبدالله بن سرح را که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) خون او را هدر کرده بود والى مصر کردى و چرا کتاب خدا را سوزاندى و چرا حکم بن ابى العاص را که پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از مدینه طرد کرده بود به مدینه آوردى و…، روز جمعه مردم بر منبر عثمان شوریدند و به سر او ریختند، عثمان غش کرد و به زمین افتاد سپس او را به منزلش بردند.
سپس، رأى مسلمین بر این قرار گرفت که عبدالله بن ابى سرح را از مصر عزل کنند و جناب محمد بن ابى بکر را والى مصر نمایند، عثمان قبول کرد.
محمد با جمعى از مهاجر و انصار به جانب مصر روانه شدند، در بین راه قاصدى را دیدند که از مدینه با عجله به طرف مصر مى رود، او را تفتیش نمودند، و نامه اى به مهر عثمان یافتند که در آن نوشته بود: اى عبدالله! در حکومت خود ثابت هستى و سخن محمد بن ابى بکر را قبول نکن و او را به قتل برسان.
محمد با مهاجر و انصار به مدینه برگشت، صحابه را جمع نمود و نامه را نشان آنها داد، مردم به قاصد عثمان دشنام دادند، اهل مصر و مهاجر و انصار جمع شدند.
درب خانه عثمان را سوزاندند، مروان بن حکم، سعد بن عاص، مغیره، عبدالله بن عبد الرحمن و سایر نزدیکان عثمان با پانصد مرد مشغول قتال شدند، بالاخره جمعى از عثمانیان کشته شدند، آن روز را یوم الدار گویند.
محمد بن ابى بکر به داخل خانه آمد، ریش عثمان را گرفت و خواست ضربتى بزند ولى انجام نداد، کنایه بن بشر عمودى بر فرق عثمان زد و سودان بن عمران نیز شمشیرى به وى زد.عمرو بن حمق بر روى سینه عثمان نشست و او را طعنه زد تا از دنیا رفت، سه روز بدنش به روى زمین ماند. سپس در مدینه در حشّ کوکب که مقبره یهودیان بود بدون غسل و نماز در شب با لباسى که کشته شده بود دفن کردند.
در تاریخ آمده جنازه عثمان را بر مزبله انداختند سه روز همانطور ماند، بعد از سه روز در حشّ کوکب خارج از بقیع دفن نمودند، وقتى معاویه به حکومت رسید، امر کرد دیوار را خراب کردند و دستور داد مردم مردگان خود را حول قبر عثمان دفن کنند تا به مقابر مسلمین در بقیع برسد.
عثمان پس از ۱۱ یا ۱۲ سال و یازده روز و ده یا هفده روز در سن ۸۱ یا ۸۸ سالگى در سال ۳۵ هجرى قمرى کشته شد.
بعضى از کارهاى عثمان در زمان خلافت عبارتند از: امارت کوفه را به عثمان بن ولید عقبه داد که شارب خمر بود، تبعید ابوذر به ربذه، متولى نمودن بنى امیه بر ممالک ،زدن عبدالله بن مسعود تا حدى که استخوان سینه اش شکست به علت اینکه به فسق و ظلم عثمان شهادت مى داد.
سوزاندن مصاحف قرآن، بدعت در اذان که دستور داد بالاى خانه خود که در بازار بود اذان دیگرى پیش از اذان معمولى بگویند این اذان را ثانى و گاهاً ثالث گویند.
بذل مال بسیار به بنى امیه، بدعت در خطبه نماز عیدین (عید قربان و فطر) که قبل از نماز عید مى خواند به خلاف سنت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم)، جاهل بودن به احکام الهى مثل دستور به رجم زنى که شش ماهه، نوزادى را به دنیا آورد و غیره.(۱۱)
پی نوشت ها
ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۷.
۲. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۸.
۳. دایره المعارف اسلام (انگلیسی)، ذیل مدخل ‘UTHMAN B. ‘AFFAN.
۴. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۸.
۵. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۸.
۶. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۸؛ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۳۷۷.
۷. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۷.
۸. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۷.
۹. ابن جوزی، المنتظم، ج۴، ص۳۳۴.
۱۰. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۰۳۹.
۱۱. حوادث الایام، صفحه ۲۹۷.
منبع: ویکی شیعه