- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
در میان کتب مبتنى بر وحى، قرآن به دلیل اصالت غیر قابل بحثش جایى مخصوص به خود دارد. و از این بابت با عهد عتیق و عهد جدید قابل مقایسهنمىباشد. در جایى دیگر به دخل و تصرفات و دستکارىهایى که در عهدین به عمل آمده است، اشاره کردهام. اما دخل و تصرف بشرى در قرآن راهى ندارد.زیرا به شرحى که مىآید، تدوین قطعى آن در زمان شخص و پیغمبر اسلام (ص) صورت گرفته است.
برخى از معتقدان مرتباً این مطلب را عنوان مىکنند که فرق میان قرآن و عهدین . به اعتبار اصالت . اساساً به تاریخ تدوین آنها مربوط مىشود. این فضلادر بیان خود متوجه اوضاع و احوال تدوین متون یهودى . مسیحى عهدین از طرفى و قرآن از طرف دیگر، نمىباشند و به اوضاع و احوال نزول قرآن بر پیغمبراسلام نیز، اصلاً عنایت نمىنمایند. از این رو فقط متذکر مىشوند که امکان انتقال بدون دخل و تصرف یک متن مدون در قرن هفتم میلادى بیشتر از امکانبى دخل و تصرف متنى است که پانزده قرن قبل از آن تدوین شده است. البته این نکته گیرى به جاى خود درست است، اما به قدر کفایت نمىتواند مبینمساله اصالت و عدم اصالت متون مورد نظر ما باشد .این نکتهگیرى قادر است براى تغییر و تصرف قرار گرفته باشد.
آنچه سبب عدم صحت و علت وجود تناقض (در عهد عتیق است)، تعدد مولفان یک روایت واحدstyle=”mso.spacerun: yes”> یک سلسله تجدید نظر متوالى در بعضى از کتب آن (قبل ازمیلاد مسیح) است.
در مورد عهد جدید (اناجیل) نیز هیچکس نمىتواند بگوید این مجموعه حاوى گزارشهاى درست و مبتنى بر امانت از قول عیسى (ع) مىباشند، و افعال وىرا مطابق با واقع روایت مىکنند. در فصل پیش دیدیم که تحریرات متوالى متون نیز در این عدم اصالت دخیل اند مضافاً اینکه مولفان انجیلها خودشاهدعینى زندگى عیسى نبودهاند.
قرآن کتاب مبتنى بر وحى اسلام و احادیث سخنان پیامبر (ص) و سنت شامل گفتار و رفتار آن حضرت مىباشد. از زمان حیات پیغمبر(ص) توجه به حدیثزیاد بود ولى مجموعههاى مدون بعد از رحلت آن حضرت تدوین شد. در این تدوین احتمالاً افراد بشر از خطا مصون نماندهاند، اما پس از جمع کردن احادیث،مجموعههاى تدوینى در بوته نقدهاى سخت علماى مسلمان قرار گرفتهاند و هیمن امر عملاً باعث شده است که مدارک و اسناد تدوین شده پس از وفاتپیغمبر(ص)، هر قدر بیشتر مورد نقد قرار گرفته باشند، از اعتبار بیشترى برخوردار باشند .بارى اصالت مجموعههاى مذکور، نظیر متون اناجیل متفاوت است وخلاصه همانطور که هیچ یک از اناجیل در زمان عیسى(ع) به رشته تحریر در نیامدهاند، هیچکدام از مجموعههاى حدیث هم در زمان پیغمبر(ص) قطعیتنیافتهاند.
اما قرآن وضع و موقع دیگرى دارد. به تدریج که آیات قرآن بر پیغمبر نازل مىشده، توسط خود وى و اصحابش به حافظه سپرده و مرتباً خوانده مىشده و نیزتوسط کاتبان وحى تحریر مىگردیده است. بنابراین از همان آغاز وحى، قرآن این دو عنصر ضامن اصالت را واجد بوده است، حال آنکه اناجیل فاقد آنهایند.جریان حفظ و تحریر قرآن، تا پایان حیات پیغمبر ادامه داشته است. در دورهاى که همه مردم قادر به کتابت نبوده ولى مىتوانستهاند مطالب را در حافظه نگهدارند حفظ قرآن و تلاوت مداوم آن موجب شده است که امکان بازرسىها و بازبینىهاى متعدد وجود داشته باشد، و همین امتیاز نیز به هنگام تدوین نهایىقرآن مورد استفاده قرار گرفته است.
وحى بر پیغمبر در طى دورهاى بیش از بیست و سه سال ادامه داشته است. وحى با نخستین آیات سوره ۹۶ (العلق) آغاز شده و سپس سه سال قطع گردیده] بااینکه مشهور است مساله انقطاع و فطرت وحى مورد قبول همگانى نیست [ و پس از تجدید اصالت قرآن تا زمان وفات پیغمبر (در سال ۶۳۲ میلادى) بهمدت بیست سال، دوام یافته است.
نخستین وحى چنین است (۱)
بسم الله الرحمن الرحیم
اقرا باسم ربک الذى خلق.
بخوان، به نام پروردگارت، پروردگارى که بیافرید.
خلق الانسان من علق.
انسان را از آنچه بند مىشود و آویزان مىگردد ایجاد کرد و بیافرید.
اقراو ربک الاکرم.
بخوان و آن پروردگار پر کرامت و بخشنده است.
الذى علم بالقلم.
کسى است که نوشتن با قلم را بیاموخت.
علم الانسان ما لم یعلم.
آدمى را به آنچه نمىدانست دانا ساخت. (۲)
استاد حمیدالله، در ترجمه فرانسوى خود از قرآن مىنویسد که یکى از نکات اساسى اولین وحى «ستایش قلم به عنوان وسیله معرفت و آگاهى بشرى است»همین امر مىتواند «مبین هم و غم پیغمبر(ص) براى حفظ قرآن از طریق کتابت» باشد.
این نکته مسلم است که حتى قبل از آنکه پیغمبر(ص) مکه را به قصد مدینه ترک کند، یعنى خیلى قبل از آنکه هجرت اتفاق بیفتد، قسمتهاى نازل شدهقرآن، به کتابت در آمدند و تثبیت گردیدند. قرآن نیز خود بدین معنى اشارت دارد و چون پیغمبر(ص) و اصحاب وى به تلاوت قرآن از حفظ استمرار داشتهاند،بنابراین مىتوان گفت که قرآن، مساله کتابت آیات را به عنوان یادآورى واقعیت موجود مطرح مىسازد. چهار سوره مکى به تحریر قرآن در مکه اشارهمىنماید.
کلا انهاتذکره
باز ایست، همانا آن آیات یادآورى و پند است.
فمن شاذکره
پس آنکس که خواهد یادگیرد و یاد دارد.
فى صحف مکرمه
(آن قرآن) در نوشتهها و نامهها و کراسههاى گرامى داشته است.
مرفوعه مطهره
بلند مرتبه والا و پاکیزه گشته است.
بایدى سفره
به دستهاى نویسندگان و سفیران
کرام برره (۳)
بزرگوار نیکوکار
یوسف على در تفسیر خود (چاپ ۱۹۳۴) مىنویسد که به هنگام نزول این آیات چهل و دو و یا چهل و پنج سوره دیگر (از ۱۱۴ سوره) در دست مسلمانان مکهبوده است.
بل هو قرآن مجید. فى لوح محفوظ (۴)
بلکه قرآنى ارجمند و گرامى است، در لوح محفوظ
***
انه القرآن کریم .فى کتاب مکنون (۵)
به راستى این قرآنى ارجمند و گرامى است، در نامهاى و نوشتهاى که با دقت نگهدارى مىشود.
وقالوا اساطیر الاولین اکتتبها فهى تملى علیه بکره واصیلا. (۶)
و گویند داستانهاى گذشتگان است که آنها را نویسانیده و آن را با مداد و شام بدو املاء مىکنند.
در آیه اخیر، اشاره به اتهاماتى مىشود که دشمنان پیغمبر(ص) به وى وارد مىآوردهاند و او را فریبکار مىخوانده و شایع مىکردهاند که بر پیغمبر(ص)، تاریخقدما و اساطیر الاولین را املاء مىکنند و وى آنها را مىنویسد یا مىنویساند (معنى کلمه مورد بحث است ولى باید به خطر داشت که پیغمبر(ص) خط نداشتهاست) به هر حال اشاره آیه به ضبط کتبى قرآن است و بنابراین حتى دشمنان پیغمبر(ص) نیز به اصرار در ثبت و ضبط قرآن از طرف وى توجه دارند.
یکى از سورههاى مدنى نیز به اوراقى اشاره مىکند که فرامین الهى برآنها مکتوبند.
رسول من الله یتلو صحفا مطهره. فیها کتب قیمه (۷)
پیغمبرى از سوى خداوند است که صحیفهها و نامههاى پاک داشته از دروغ و غلط را مىخواند. در آن نامهها نوشتهها راست و استوار و پابرجا است.
بدین ترتیب مىبینیم که خود قرآن به ضبط کتبىاش در زمان حیات پیغمبر(ص) اسلام اشاره مىکند. مىدانیم که در اطراف پیغمبر(ص) چند کاتب . ازجمله زیدبن ثابت . وجود داشتهاند.
استاد حمیدالله در ترجمه فرانسوى خود از قرآن (چاپ ۱۹۷۱) چگونگى ضبط قرآن را در زمان پیامبر(ص) تا به هنگام وفات ایشان شرح مىدهد و مىنویسد:
«منابع مختلف در این باب متفق القولند که هر وقت قسمتى از قرآن بر پیغمبر(ص) نازل مىشد، وى یکى از اصحاب باسواد خود را فرا مىخواند و این قسمترا به وى املاء مىکرد، و فى المجلس نیز جاى دقیق آن را در مجموعهاى که تا آن زمان نازل شده بود تعیین مىنمود، روایات تصریح دارند که پس از آنکهپیغمبر(ص) آیات قرآنى را املاء مىکرد، از کاتب مىخواست آیات املاء شده را مجدداً براى وى باز بخواند، تا اگر اشتباهى در کتابت آیه رخ داده است،تصحیح کند. روایت معروف دیگرى مىگوید که: جبرئیل هر سال در ماه مبارک رمضان کلیه قسمتهاى قرآن را که تا آن زمان نازل شده بود، در برابرپیغمبر(ص) تلاوت مىکرد و در ماه رمضانى که مقدم بر وفات وى بود، دوبار قرآن را تلاوت کرد. مىدانیم که از زمان پیغمبر مسلمانان عادت داشتند که در ماهرمضان علاوه بر نمازهاى پنجگانه، در ضمن نمازهاى مستحبى خود، تمامى قرآن را تلاوت نمایند، بسیارى از منابع مىگویند که به هنگام آخرین جمعآورى و تدوین قرآن، زید کاتب پیغمبر حاضر بوده است. در منابع دیگر نام شخصیتهاى دیگر از هم متذکر مىشوند.»
در ثبت و ضبط اولیه قرآن، از وسائل مختلف از قبیل پوست، چرم، لوح چوبى، استخوان کتف شتر، لوح سنگى و.. استفاده مىشده است. در عین حال پیغمبر بهمومنان توصیه و تاکید مىکرده است که قرآن را از حفظ کنند، و مسلمانان نیز با تمام یا قسمتى از قرآن را براى تلاوت در نماز حفظ کرده بودند، بدینسان بودکه حافظان قرآن پیدا شدند، اینان که قرآن را از برداشتند، به انتشار آن مىپرداختند. نتیجه با ارزش و اهمیت دو روش نگهدارى متن به وسیله کتابت وحافظه، در تدوین نهایى قرآن ظاهر گردید.
اندکى پس از وفات پیغمبر (۶۳۲ میلادى) ابوبکر، از زیدبن ثابت، کاتب وحى خواست که نسخهاى از قرآن تهیه کند و زید چنین کرد. به ابتکار عمر، زید بهملاحظه کلیه مدارکى پرداخت که در مدینه گرد آمده بود (گواهى حافظان قرآن و رونوشت آیاتى که در دست اشخاص مختلف بود) غرض از اینکار آن بود کهدر نقل و انتقال آیات از هر گونه اشتباه و خطائى پرهیز گردد. بدین ترتیب یک نسخه کامل و بدون اشتباه از قرآن فراهم آمد.
به قول منابع موجود، عمر در سال ۶۳۴ میلادى، قرآن را در یک جلد (مصحف) تنظیم کرد، و آن را نزد خود نگاهداشت و به هنگام مرگ خویش آن را به دخترخود حفصه سپرد.
عثمان، هیاتى را مامور ساخت که به مقابله و مقایسه مدارک مختلف بپردازند و درباره متنى که ابوبکر و عمر تنظیم کرده بودند و در اختیار حفصه قرار داشتتحقیق کنند. این هیات، مسلمانان حافظ قرآن را نیز براى این کار دعوت کرد. کار انتقاد درباره اصالت متن با دقت فراوان به انجام رسید. هم آهنگى درگواهىها براى کوچکترین نکتهاى که ممکن بود در معرض بحث قرار گیرد ضرور تشخیص داده شد. بدینسان متنى فراهم آمد که در آن نظم و ترتیبسورهها به صورتى است که پیغمبر تلاوت کامل قرآن در آخرین ماه رمضان از آن پیروى کرده است.
چرا ابوبکر و عمر و خصوصاً عثمان به گردآورى و مقایسه آیات قرآن پرداختهاند؟
علت این امر ساده و روشن است. در دهههاى اول پس از وفات پیغمبر، اسلام با سرعتى فراوان روبه توسعه و گسترش نهاد و در میان خلقها و مردمانى انتشاریافت که زبانشان عربى نبود. بنابراین باید احتیاطات لازم به عمل مىآمد تا متن قرآن دست نخورده و بدون دخل و تصرف بماند و به همان صورتابتدایىاش در همه جا منتشر گردد.
عثمان نسخى از متن کامل قرآن به مراکز مختلف اسلامى فرستاد (۸) صرف نظر از چند غلط املائى، که ناشى از رونویسى است، کلیه نسخى که در حالحاضر، از ایام قدیم باقى مانده، یکسان اند. قسمتهایى از قرآن نیز که در اروپا موجود است، داراى همین خصوصیت اند (در کتابخانه ملى پاریس قطعاتى ازقرآن هست که به نظر کارشناسان متعلق به قرن هشتم و نهم میلادى یعنى قرن دوم و سوم هجرى است.) نسخ متعدد قدیمى، جز در برخى از جزئیات قابلاغماض . که به هیچ وجه در معناى متن تغییرى نمىدهند . با یکدیگر موافق و هم آهنگند. گهگاه زمینه متن طورى است که ممکن است یک کلمه را بهچند صورت قرائت کرد. علت این امر نیز آن است که خط قدیم سادهتر از خط کنونى بوده است (۹)
قرآن داراى صدو چهارده سوره است، که به ترتیب به دنبال هم قرار گرفته و صرف نظر از بعضى استثناآت، طول سور به طور نزولى کم مىشود. بنابراین درقرآنى که در دست ماست، گاه شمارى مربوط به نزول آیات رعایت نگردیده است اما تاریخ نزول بسیارى از آیات معلوم است. تعداد زیادى از حکایات وقصص در چند جاى متن قرآن آمده و برخى از مطالب تکرار شدهاند. غالباً یک قسمت از قرآن به جزئیات روایتى مىپردازد که کلیاتش در جاى دیگر آمدهاست. مانند بسیارى دیگر از موضوعات مورد بحث در قرآن، آیاتى هم که با علم امروز مىتوانند مربوط باشند، در سراسر قرآن پراکندهاند.
پى نوشت:
۱. این سخنان محمد (ص) را دگرگون ساخت. در صفحات آینده به تفسیر این آیات مىپردازیم و خصوصاً این نکته را توضیح خواهیم داد که پیغمبر بههنگام این خطاب نه قادر به خواندن بوده و نه نوشتن مىدانسته است.
۲. علق: ۵.۱
۳. عبس: ۱۶.۱۱
۴. بروج: ۲۲.۲۱
۵. واقعه: ۷۸.۷۷
۶. فرقان: ۵
۷. بینه: ۳.۲
۸. به نظر استاد حمیدالله، در حال حاضر نسخى از قرآن در تاشکند و اسلامبول موجود است که به عثمان نسبت داده مىشود.
۹. مثلاً عدم وجود نقطه بر روى حروف، سبب شده است که یک فعل متعددى یا لازم و در بعضى موارد، به صورت مذکر یا مونث قرائت شود. لکن در اغلبموارد، این امر در قرائت متن تاثیر نمىگذارد، زیرا مجموعه متن، معنى اصلى و وضع واقعى کلمه را روشن مىکند.
مترجم : حسن حبیبى
منبع : پایگاه رصد