- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 1 نظر
انسان در زندگی دارای دو گونه رشد جسمی و رشد معنوی است . مراحل رشد جسمی ملموس تر و با چشم مادی قابل مشاهده است. مراحل رشد معنوی را گام های نا ملموس و تدریجی تشکیل می دهد که در یک سیر آرام و مستمر بشر را به سویی از عالم معنا که ممکن است خوب یا بد باشد ، سوق می دهد. ممکن است عالم معنا از طرف هر مشربی به گونه ای تفسیر شود.
اما آنچه که در علم اخلاق اسلامی مورد توجه است در رشد معنوی منظور از معنا فضایل اخلاقی است که انسان آنها با علم و عمل به مرور زمان کسب می کند تا او را به خداوند نزدیک کند. بنابراین هدف از رشد معنوی این است که انسان خودش را به خداوند نزدیک کرده و از کمالات انسانی برخوردار شود. در برابر رشد معنوی انحطاط معنوی قرار می گیرد که مراد از آن این است انسان فاقد ارزش های انسانی شده و فاصله اش از خداوند بیشتر می شود.
انسان در این عالم دنیا دو چیز لازم دارد یکى وسائلى که موجب حفظ بدن و قواى حیوانى و رشد جسمانى و تولید و تناسل از خوراک و لباس و ازدواج و مسکن و غیر اینها و خداوند تمام وسائل این زندگانى را از خلقت عالم علوى و سفلى و آنچه احتیاج بشر است مهیّا فرموده لکن تمام اینها مقدمه است براى امر دوّم که حفظ روح ملکوتى و قواى عقلانى و رشد معنوى و تکمیل نفسانى که موجب قرب بمقام ربوبى و نیل بسعادت اخروى و فوز به زندگی ابدى و نجات از مهالک دائمى است و خداوند وسائل آن را هم فراهم فرموده از ارسال رسل و انزال کتب و جعل احکام و اعطاء عقل و غیر اینها. اگر انسان فقط متوجه قسمت اول باشد و به مقدمه که منظور نظر نبوده اصاله و غافل از قسمت دوم باشد گرفتار متع غرور شده است و خداوند فرموده است:«وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُور»[۱] یعنی زندگى دنیا چیزى جز متاع فریب نیست. اما اگر متوجه قسمت دوم شود و این وسائل دنیوى را معبر و مقدمه براى آن مقصود اصلى قرار دهد این فوز و رستگارى است.[۲]
رشد معنوى از تحصیل کمالات علمى و عملى ایمانى و اخلاقى در استعداد و قابلیت انسان، چه بسا که از ملائکه هم بالا میزند و پرواز بعالم قدس می کند.[۳]
رشد معنوی انسان در گرو عمل اوست. هر انسانى پرتوى از وجود او است، و هر قدر عمل گسترش یابد، وجود انسان در حقیقت توسعه یافته است.به تعبیر دیگر، با توجه به آیه «مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ؛[۴] کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى کنند، همانند بذرى هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه، یکصد دانه باشد؛ و خداوند آن را براى هر کس بخواهد (و شایستگى داشته باشد)، دو یا چند برابر مى کند؛ و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسیع، و (به همه چیز) داناست».
قرآن عمل انسان را از وجود او جدا نمى داند و هر دو را اشکال مختلفى از یک حقیقت مى شمرد، بنا بر این، آیه اشاره به این دارد که انسان هاى نیکوکار در پرتو نیکى هایشان نمو و رشد معنوى پیدا مى کنند و این افراد هم چون بذرهاى پر ثمرى هستند که به هر طرف ریشه و شاخه مى گستراند و همه جا را زیر بال و پر خود مى گیرد. در این آیه رشد معنوی انسان که در اثر انفاق در راه خدا تحقق پیدا می کند به خوشه های گندم تشبیه شده است که یک دانه گندم چندین خوش داده که در هر خوشه آن صد دانه گندم است. و ما معتقدیم که انسان انفاق کننده در پرتو عملش رشد فوق العاده معنوى و اجتماعى پیدا مىکند.[۵]
پس رشد معنوی در حقیقت به خدا رسیدن و تقرب به خداوند و به رنگ خدا در آمدن است که موجب رستگاری ابدی انسان می گردد و او را از مهلکه های دنیوی و اخروی نجات می دهد.
پی نوشت:
[۱] . حدید، ۲۰.
[۲] . طیب سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۳ ص ۴۵۱. تهران، انتشارات اسلام، چ۲، ۱۳۷۸ش.
[۳] . اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص ۲۱۲
[۴] . بقره، ۲۶۱.
[۵] . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۱۴ ، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چ۱، ۱۳۷۴ش.
محتوا بسیار ارزشمند بود