- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
واژه «خاتم» (بفتح «تاء» یا به کسر «تاء») دلالت دارد که باب نبوّت، ختم شده و مُهر خورده است و این مُهر، شکسته نخواهد شد و پیامبر دیگری با شریعتی جدید نخواهد آمد؛ چنان که همخانوادههای واژه «ختم» در قرآن همچون «نختم» و «مختوم» و «ختام» به همین معناست؛ یعنی بر پایان و آخر رسیدن و مُهر کردن و نهایت یافتن دلالت دارد .
لذا «خاتم» یعنی مُهر، که در پایان نوشته ها قرار میگیرد؛ وقتی نویسنده هر آنچه لازم بود بیان داشت و مقاصد خود را عنوان کرد، پایان نوشتار خود را مهر کرده، ختم آن را اعلام میدارد؛ خدای سبحان که با جهانیان سخن میگوید، از راه فرستادن وحی برای هدایت انسانها برنامه دارد؛ لذا نه تنها عیسای مسیح، بلکه همه انبیا کلمات الهی هستند؛ منتها در باره حضرت یحیی آمده است که: ﴿مصدّقاً بکلمه منا لله﴾ [۱] و در باره حضرت عیسی آمده است که: ﴿یبشرک بکلمه منه اسمه المسیح عیسی ابن مریم﴾ [۲] انبیا کتاب حقّ و کلام حقّند. خدای سبحان با فرستادن آنها برای جوامع بشری پیام میفرستد. پس از پایان گفتار و کلماتش، سلسله نبوتشان را با فرستادن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ختم، و صحیفه رسالت آنان را با وجود مبارک خاتم المرسلین مهر کرده است پس هرگز جا برای نبوت و رسالت دیگری نیست لذامیفرماید: رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم زیور همه انبیا و خاتم آنان بوده، و سلسله نبوت، با آن حضرت مهر شده و پایان پذیرفته است.
خاتمیت پیامبر اکرم(ص) در آئینۀ قرآن و احادیث
قرآن و احادیث قطعی، دلالت دارد که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم خاتم پیامبران است و پس از او پیامبر و شریعتی نخواهد آمد و امّت اسلامی نیز اتفاق دارند که شریعت اسلام تا قیامت ادامه دارد.
قرآن در اینباره میفرماید: ﴿ مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ﴾ [۳]؛ محمّدصلی الله علیه و آله و سلم پدر هیچ یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا همواره بر هر چیزی داناست.
هم چنین درروایات وارد شده از پیامبر و خاندان او(علیهمالسلام) نیز بر مفهوم و معنای مذکور به چشم می آید:
۱- انس» گوید: از رسولخداصلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که میفرمود: «أنا خاتم الأنبیاء وأنت یا علی خاتِم الأولیاء، وقال أمیرالمؤمنین(علیهالسلام): ختَم محمّدٌ ألفَ نبی وإنّی ختمتُ ألفَ وصی… »؛ من پایان دهنده پیامبران و تو یا علی! پایان بخش اولیایی. و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: محمّدصلی الله علیه و آله و سلم، پایان بخش هزار پیامبر است و من، هزار وصی را پایان بخشیدم [۴]
۲- پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «أنا أوّل الأنبیاء خَلْقاً وآخرهم بعْثاً»؛ من از نظر آفرینشْ اوّلم و از حیث بعثت، پایان بخشم [۵]. مقصود از اوّل بودن به لحاظ سبق آفرینش روح آن حضرتصلی الله علیه و آله و سلم است، نه خلقت بدن. اولیت آفرینش روح آن حضرتصلی الله علیه و آله و سلم را میتوان از صادر اول یا ظاهر اول بودن وی استظهار کرد.
۳- حضرت موسی بن عمران (علیهالسلام) نیز مانند سایر پیامبران، این حقیقت را بر زبان آورده است که پیامبر اسلام، حضرت محمّدصلی الله علیه و آله و سلم خاتم پیامبران است: «قال رسول اللّه: وفیما عهد إلینا موسی بن عمران (علیهالسلام) إنّه إذا کان آخر الزّمان یخرج نبی یقال له «أحمدصلی الله علیه و آله و سلم خاتم الأنبیاء لا نبی بعده، یخرج من صلبه أئمّه أبرار عدد الأسباط» [۶]؛ پس از او پیغمبری نیست و از صلب او دوازده پیشوا به تعداد اسباط بنی اسرائیل خارج میشوند.
۴- حضرت مسیح(علیهالسلام)، بنا به نقل انجیل یوحنّا فرمود: «إنّی سائل ربّی أن یبعَث إلیکم «فارقلیط» آخر یکون معکم إلی الأبد و هو یعلّمکم کلّ شیءٍ» [۷]؛ من از پروردگارم خواستم که برای شما «فارقلیط» دیگری (یعنی حضرت محمّدصلی الله علیه و آله و سلم) را مبعوث فرماید که تا ابد با شما باشد و هر چیز را به شما بیاموزد.
۵- امام محمّد باقر(علیهالسلام) در تفسیر آیه «ما کان محمّد أبا أحد من رِجالکم ولکنْ رسول اللّه و خاتَمَ النّبیین» میفرماید: خاتم النّبیین یعنی پیامبری پس از حضرت محمّدصلی الله علیه و آله و سلم نیست: «یعنی لا نبی بعد محمّد» [۸]
خاتمیت از دیدگاه عقل
اصل نبوّت را میتوان هم از دلیلهای برون دینی (دلیل عقلی) و هم از دلیلهایدرون دینی (دلیل نقلی) اثبات کرد؛ ولی در انقطاع وحی، دلیلی عقلی بر ضرورت انقطاع خاتمیت نداریم؛ یعنی عقل، آمدن پیامبر دیگر را محال نمیبیند، جز این که دلیلهای درون دینی عقل را متقاعد به پذیرفتن خاتمیت میکند؛ هر چند که قلب طاهر و عارف میتواند انقطاع نبوّت را مشاهده کند و این راه یعنی شهود خاتمیت اختصاصی به پیامبر ندارد، بلکه اعم از پیامبر و امام و معصوم است.
نمونه آن، مشاهده وحی توسط علی (علیهالسلام) و تصدیق پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم است: یا علی! آنچه را من میشنوم، تو هم میشنوی: «إنّک تسمع ما أسمع» [۹]
بنابراین، عقل بشری به ضرورت انقطاع نبوّت و استحاله تداوم آن دست نمییازد، بلکه ادراک پایان نبوّت از راه دانشی است که اگر خداوند به پیامبر نیاموخته بود، خود او نیز بر آن آگاه نبود؛ چنان که قرآن فرمود: ﴿…وعلّمک ما لم تکن تعلم… ﴾ [۱۰]. بنابراین، اگر پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم ادعای خاتمیت نکرده بود، هیچ کس را امکان دستیابی بر این راز نبود.
انقطاع وحی، بدان معنا نیست که آنچه دین آورد تا این زمان، صحیح و درست و مستحکم بود و پس از قطع وحی، نسخ و فسخ و باطل و سراب یا به ضد خود مبدّل میشود؛ چون دین الهی، نه زوالی از پیش خود میگیرد و نه به واسطه شیء دیگر از بین میرود و به فرموده قرآن: ﴿ لَا یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِّنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ ﴾ [۱۱]؛ از پیش رو و از پشت سر، باطل به سویش نمیآید.
همه دستآوردهای قرآن تا آستانه قیامت پایدار است؛ گرچه نبوّت از جنبه خبرگزاری تشریعی قطع میشود و شریعت و منهاجی جدید نیز نمیآید. بنابراین، اگر شریعت نبوی رخت بر بندد، باید اندیشه بشری جایگزین آن شود که سر از ادّعای ﴿أنا ربّکم الأعلی﴾ [۱۲] و مانند آن بیرون میآورد و چنین چیزی، عقلاً و نقلاً محال و باطل است.
خاتمیت؛ مهمترین شاخصۀ برتری حضرت محمد(ص) بر دیگر پیامبران الهی. [۱۳]
از مهمترین مزایای رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خاتمیت اوست، قرآن کریم در این مورد میفرماید: ﴿ماکان محمد أبا أحد من رجالکم و لکن رسولالله و خاتم النبیین﴾ [۱۴]
در تبیین این مدّعا باید گفت، مقصود از خاتمیت، هم تأخر و خاتمیت زمانی و هم خاتمیت رتبی در قوس صعود است،لذا همان طور که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در قوس نزول سر سلسله انسانهای کامل است چون «أوّل ما خلق الله» [۱۵] است، در قوس صعود نیز، اوج و قلّه غایی رسالت است چون خاتم انبیاست. ازاین جمله، نه تنها استفاده میشود که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم واجد همه مزایای مشترک، و مزایای فرد فرد انبیا، و بعضی از خصایص ویژه است که انبیای قبلی فاقد آن بودهاند بلکه نکته دیگری هم استفاده میشود که تا روز قیامت احدی بهتر از پیغمبر اسلام نخواهد آمد، زیرا رسول خدا انسان کامل است و هر چند میلیونها سال بگذرد کاملتر از او نخواهد آمد، و اگر کاملتر از وی یافت میشد، حتماً او به مقام خاتمیت میرسید نه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، و چون تالی باطل است پس مقدّم هم، به شرحی که میآید، باطل خواهد بود.
اثبات این مطلب، به صورت «قیاس استثنایی» قابل تبیین است به این نحو که: اگر برتر از پیغمبر خاتم، انسانی تا روز قیامت ظهور کند، قطعاً پیغمبر اسلام، پیغمبر خاتم نیست، زیرا اگر خدا انسانی بیافریند که علماً و عملاً اکمل و افضل از پیغمبر اسلام باشد هر گز آن انسان اکمل و افضل، از این انسان کامل و فاضل پیروی نکرده جزو امت او نیست چون اگر انسانی کمالی برتر داشت مطاع و متبوع خواهد بود و دیگران را نیز به مقام خود و آن کمال برتر، هدایت میکند، و او باید شاهد جهانیان و اسوه امتها باشد نه پیغمبر اسلام ! لذا اگر تا روز قیامت انسانی کاملتر از پیغمبر اسلام بیاید دیگر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، خاتم الأنبیا نیست و چون آن حضرت به طور قطعی خاتم پیامبران است پس افضل از آن حضرت وجود نخواهد یافت.
پیامبر اسلام؛ مظهر «لیس کمثله شیء»
بنابر این حضرت رسول، شخصیت ممتازی است که نه در گذشته تاریخ همانند داشت و نه در آینده تاریخ مماثلدارد. او مظهر ﴿لیس کمثله شیء﴾ [۱۶] و مظهر ﴿ولم یکن له کفواً أحد﴾ [۱۷] است. هر اسمی از اسمای الهی مظهر طلبیده، در بین انسانها ظهوری دارد، وجود مبارک پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم چون در بین انسانها و جهان امکان انسان کاملی است مظهر ﴿لیس کمثله شیء﴾ خدای سبحان است.
همه انبیا، آیات الهی و سایه ﴿نورالسموات والأرض﴾ [۱۸] هستند، ولی پیغمبر،سایه و صورت مرآتی است که ﴿ولم یکن له کفواً أحد﴾ را بهتر نشان میدهد، از این جهت آن حضرت میتواند بر همه انبیا مهیمن و خاتِم(بهکسر) و خاتَم (به فتح) بوده، واجد سیرهای علمی باشد که دیگران نداشته و ندارند.
علاقه مندان به شناخت معارف نبوی،برای تأمّل و تعمّق بیشتر درمسألۀ خاتمیت پیامبر(ص)میتوانند به کتاب «وحی و نبوت درقرآن»اثر استاد گرانقدرحضرت آیت الله العظمی جوادی آملی ، مراجعه نمایند.
پی نوشت ها:
- سوره آل عمران، آیه ۳۹.
- همان، آیه ۴۵.
- سوره احزاب، آیه ۰۴.
- تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۲۸۴.
- تفسیر نور الثقلین، ج۴، ص۲۸۴.
- بحارالأنوار، ج۳۶، ص ۲۸۴.
- بحارالأنوار، ج۱۵، ص۲۱۱.
- بحار الانوار، ج۲۲، ص۲۱۸.
- بحارالأنوار، ج۱۴، ص۴۷۶.
- سوره نساء، آیه ۱۱۳.
- سوره فصّلت، آیه ۴۲.
- سوره نازعات، آیه ۲۴.
- سیره رسول اکرم صلی الله علیه و آله در قرآن ج ۱، ص ۲۳-۲۶
۱۴. سوره احزاب، آیه ۴۰.
- قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: «أوّل ما خلق اللهُ نوری»(بحار، ج۱، ص۹۷، ح۷)
- سوره شوری، آیه ۱۱.
- سوره اخلاص، آیه ۴.
- سوره نور، آیه ۳۵.