- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اسلام، دین فطرت پاک انسانی و آیین مهر ورزی است و برای هدایت و سعادت همه بشریت آمده است. در روایات و احادیث، هم زیستی مسالمت آمیز و رعایت حقوق انسانی غیر مسلمانان، مورد تأکید است و پیشوایان اسلام پیوسته مسلمانان را به رعایت انصاف، ادای حقوق و پرهیز از آزار و اذیت پیروان مذاهب دیگر توصیه می نمودند. در این جا به چند نمونه اشاره کنیم:
پیامبر اکرم (ص) می فرماید: “هر کس به یکی از معاهدین اسلام، ستم روا دارد و بالاتر از طاقت او تکلیفی بر او تحمیل کند، در روز قیامت من خودم دشمن او خواهم بود”.[۱]
هم چنین می فرماید: “هر کس اهل ذمه (یهودی، مسیحی و زرتشتی که در پناه اسلام اند) را آزار رساند، مرا آزار رسانده است”. [۲]
امام علی (ع) نیز فرمود: “هر کس اهل ذمه را آزار رساند، گویا به من آزار رسانده است”.[۳]
پیشوایان بزرگ اسلام خود را در برابر وضعیت معیشتی غیر مسلمانان نیز مسئول دانستند.
ابن عباس، از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که آن حضرت فرمود: “به فقرای همه ادیان الهی صدقه بدهید”.[۴]
امام علی (ع) در بخشی از نامه اش به مالک اشتر می فرماید: “ای مالک، مهربان باش و رعیت را با چشمی پر عاطفه و سینه ای لبریز از محبت بنگر؛
و چون درنده ای به غارت جان و مال آنان نپرداز. ای مالک، فرمان برداران تو از دو صنف بیرون نیستند: یا مسلمان و برادر دینی تو هستند، و یا پیروان مذهب بیگانه اند، که در این صورت همانند تو انسان اند”.[۵]
باید توجه داشت که فرمان حضرت امیر المؤمنین (ع) به مالک اشتر، در زمانی صادر شده که تعداد مسلمانان در کشور مصر ناچیز بوده، و چند سالی از فتح مصر به دست سپاه اسلام نگذشته بود و طبعاً در این چند سال تنها عده قلیلی اسلام را پذیرفته بودند و اکثریت مردم هنوز مسیحی بودند.[۶]
امام صادق (ع) در مورد حقوق اهل ذمه چنین می فرماید: “حق کسانی که در پناه مسلمانانند این است که آنچه را خدای عز و جل از آنان می پذیرد، بپذیری و مادامی که به عهد خدای عزوجل وفادارند، بر ایشان ستم نکنی”.[۷]
همچنین سفارش های اکیدی که از پیامبر خدا (ص) و پیشوایان اسلام در مورد زندگی مسالمت آمیز مسلمین با پیروان مذاهب که در دیگر بلاد و کشورها زندگی می کنند (حکومت های غیر اسلامی) رسیده که در واقع همان روح هم زیستی مسالمت آمیز است که قرآن نیز بدان توصیه نموده است و نشان می دهد که اسلام اولا و بالذات با هیچ یک از غیر مسلمانان سر جنگ و ستیز ندارد.
امام علی (ع) در بخشی از نامه ی خود به مالک اشتر می فرماید: “اگر پیمانى بین تو و دشمنت بسته شد، و یا تعهد پناه دادن را باو دادى، جامه وفاء را بر عهد خویش بپوشان، و تعهدات خود را محترم بشمار و جان خود را سپر تعهدات خویش قرار ده؛ زیرا هیچ یک از فرائض الهى نیست که همچون وفاى بعهد و پیمان، مردم جهان با تمام اختلافاتى که دارند، نسبت بآن این چنین اتفاق نظر داشته باشند حتى مشرکان زمان جاهلیت، علاوه بر مسلمانان، آن را مراعات مىکردند؛
چرا که عواقب پیمان شکنى را آزموده بودند. بنا بر این هرگز پیمان شکنى مکن، و در عهد خود خیانت روا مدار، و دشمنت را مفریب؛ زیرا غیر از شخص جاهل و شقى، کسى گستاخى بر خداوند را روا نمیدارد.
خداوند عهد و پیمانى را که با نام او منعقد میشود با رحمت خود مایه آسایش بندگان، و حریم امنى برایشان قرار داده تا به آن پناه برند”.[۸]
نتیجه آن که، توصیه پیشوایان اسلام در روابط با غیر مسلمانان، رعایت عدالت، انصاف، ادای حقوق و پرهیز از آزار و اذیت پیروان مذاهب دیگر است. مگر در صورتی که از آنان عهد شکنی و یا خیانتی سر بزند که در این صورت اسلام با قاطعیت دستور مقابله و خاموش کردن فتنه ها را صادر کرده و فرموده است. بگو: “اى اهل کتاب! چرا افرادى را که ایمان آوردهاند، از راه خدا باز میدارید، و میخواهید این راه را کج سازید؟! در حالى که شما (به درستى این راه) گواه هستید و خداوند از آنچه انجام میدهید، غافل نیست”![۹]
پی نوشت ها
[۱] ر. ک: صدر الدین بلاغی، عدالت و قضا در اسلام، ص ۵۷؛ زین العابدین، قربانی، اسلام و حقوق بشر، ص ۳۹۷. “من ظلم معاهداً و کلفه فوق طاقته فانا خصمه یوم القیامه”.
[۲] صدر الدین، بلاغی، همان، ص ۵۷. “من آذی ذمیاً فقد آذانی”.
[۳] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۲۰، ص ۲۵۳، حدیث ۵۷۸.”من آدی ذمیاً آذانی”.
[۴] عفیف عبد الفتاح طباره، روح الدین الاسلامی، ص ۲۷۶.”تصدقوا علی اهل الادیان کلها”.
[۵] نهج البلاغه، نامه ۵۳. ” واشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم، و اللطف بهم، و لا تکونن علیهم سبعاً ضاریا تغتنم أکلهم، فانهم صنفان: اما اخ لک فی الدین، او نظیر لک فی الخلق …”.
[۶] مجله مکتب اسلام سال ۸، ش ۵، ص ۴۹.
[۷] وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۷۷، باب سوم،”و حق اهل الذمه ان تقبل ما قبل الله عز و جل و لا تظلمهم ما وفوا لله عزوجل بعهده”.
[۸] نهج البلاغه، نامه ۵۳. “ان عقدت بینک و بین عدوک عقده او البسته منک ذمه فحط عهدک بالوفاء و ارع ذمتک بالامانه، و اجعل نفسک جنه دون ما أعطیت فانه لیس من فرائض الله شیء الناس اشدّ علیه اجتماعاً ، مع تفرق اهوائهم، و تشتّت آرائهم، من تعظیم الوفاء بالعهود”.
[۹] آل عمران،۹۹ “قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَها عِوَجاً وَ أَنْتُمْ شُهَداءُ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون”.