- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
مقدمه
ای برادر تو همه اندیشهاى؛
مابقی خود استخوان و ریشهاى؛
گر گل است اندیشه تو گلشنى؛
ور بود خارى تو هیمه گلخنى(۱)؛
بر اساس نظریه موفقیت (انگیزش مبتنى بر موفقیتطلبی)، انسانها هنگامى عملا به سطوح بالایى از بازدهى و کارآیى نائل میشوند که انگیزه کسب موفقیت و پیشرفت در آنان ایجاد شده باشد.
به عبارتی دیگر، هر چه نیاز افراد به کسب موفقیت بیشتر باشد، کمیت و کیفیت فعالیتهاى آنها نیز در سطح بالاترى قرار خواهد گرفت. در چنین حالتی، پیوستگی شدید و نزدیکى میان انسان هایى که میتوان آنان را موفقیتطلب نامید و کوششهاى آنها، به وجود میآید. به نحوى که انسانها، انجام و اتمام امور را فقط به خاطر نفس آن دنبال میکنند.
از دیدگاه یک انسان مدیر موفقیتطلب، موفقیت، کارى حائز اهمیت است و عواملی چون پاداشهاى مالی، مقام و موقعیت و حتى قدرت، در درجه دوم اهمیت قرار میگیرند. انسانها به منظور کسب موفقیت، همواره در پى ایجاد تغییر و تحول در وضع موجود و همچنین ابداع شیوههاى کاملا تازه میباشند.
به طور کلی، ابداع، ابتکار و نوآوری، جزیی از شخصیت انسانها را تشکیل میدهد. پژوهشهای گستردهاى که در سطح جهانى انجام شده، حاکى از آن است که انسانهاى موفقیتطلب، سه اقدام اساسى زیر را با آگاهى انجام میدهند؛
الف) راسا و به مسئولیت شخص خودشان، نسبت به رفع مشکلات اقدام مینمایند.
ب) تلاش مینمایند که هدفهاى سطح متوسط را در قبال خطرات شناخته شده و محاسبه شده، تعقیب و تحصیل نمایند.
ج) موقعیتهایى را ترجیح میدهند که از طریق آنها، اطلاعات مربوط به نتایج حاصله، به صورت منظم در اختیارشان قرار گیرد.
بررسى انجام شده، نشان میدهد که میتوان از طریق آموزش، خصوصیات و تمایلات موفقیتطلبى را در انسانها ایجاد کرد و افزایش داد. برنامههاى آموزشى که در این زمینه، انجام شده نیز مؤید این نکته است که انگیزه کسب موفقیت، تا حد زیادى داراى ماهیت اکتسابى بوده، به وسیله آموزش قابل انتقال است.
رفتارها و اقدامات موفقیتآمیزى که بر اساس تجارب، تحصیل گردیده است، به صورت توصیههاى موثر، تدوین گردیدهاند که به تمام افرادى که میخواهند عملکرد کیفى خویش را افزایش دهند، تقدیم نموده، امیدواریم که آنان نیز این رفتارها و توصیهها را به کار گرفته، تجربه خویش را توسعه داده، اعمال خود را هر چه بیشتر، منطقى و کارآمد بنمایند.
۱- داشتن هدف(هدفگذاری)
هیچ عقل و درایتى همچون عاقبتاندیشى نیست.(۲)
راه گریز را، قبل از ستیز باید جست(ناپلئون بناپارت)(۳)
کشتیای که نمیداند به کجا میخواهدبرود، با هر بادى که بوزد، موافق است.
هدف، نتایج مطلوبى است که ما در انتظار آن هستیم.(۴) تقریبا شناخت و تعیین هدف، بسیار مشکل است. هر هدف، خود وسیلهای براى رسیدن به یک هدف بالاتر است. شما دانشجوی عزیز که در آغاز راه هستید، میخواهید چه کار کنید؟ تنها به پاس کردن دروس میپردازید یا میدانید که میخواهید بعد از اتمام دروس، به چه کارى بپردازید؟
زیاد کار کردن مهم نیست؛ درست کارکردن مهم است. به کارگیرى تکنیک و فن، بدون داشتن هدف، تلف کردن منابع است. بسیارى از افراد، بسیار منظم، تلاشگر و متعهد هستند؛ اما فعالیتهاى آنان نه تنها باعث تحقق اهداف نمیگردد؛ بلکه ممکن است آنها را از رسیدن به اهدافشان دور کند.
گروهى را که در عمق جنگل، تحت نظر یک مدیر، سرگرم باز نمودن راهى به سوى خارج جنگل هستند؛ این گروه دارای سازماندهى دقیق و هماهنگى کامل هستند و نیز افراد گروه، چون داراى هدف مشترک هستند، بسیار باانگیزه کار مىکنند و نظارت بر عملکرد آنان نیز عالى است؛ اما هنگامى که یکى از افراد بر فراز یک درخت مىرود و جهت را مشاهده مىکند، متوجه مىشود که گروه، نه تنها به سوى خارج جنگل حرکت نمىکنند، بلکه دائما به قلب جنگل نزدیکتر مىشوند(دور شدن از هدف).
در تعیین هدف به نکات زیر توجه کنید:
۱- هدفگذاری نمیتواند فارغ از شناخت واقعیتها باشد.
کسى که بدون آگاهى به عمل میپردازد همچون کسى است که از بیراهه میرود و چنین شخصى هر چه جلوتر میرود از سر منزل مقصود خویش بیشتر فاصله میگیرد.(۵)
۲- هدف باید دقیق، روشن و بدون ابهام باشد.
۳- هدف باید چالشى باشد(نه سهلالوصول باشد نه دستنیافتنی).
۴- هدف باید مورد قبول شما باشد.
۵- هدف باید متناسب با توانایى و استعداد شما باشد.
هر کسى را، بهر کارى ساختند
میل آن را در دلش انداختند(مولوی)
۲- برنامهریزى
دقت و ظرافت در برنامهریزى از وسیله و امکانات، مهمتر است.(۶)
برنامهریزی عبارت است از پیش بینى فعالیتهاى مورد نیاز.
با توجه به منابع و تواناییهاى موجود، براى رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده. برنامهریزی، مستلزم نگاهی جستجوگر به گذشته، نگاهى عمیق به اوضاع داخلى و تعمقی ژرف در اطراف و نگاهى بس دورخیز به آینده است. برای انجام هر عملی، لازم است قبل از عمل، برنامهریزى صحیح انجام داد تا منابع ضایع نگردد و فرد بتواند با اثربخشى و کارایى لازم، به تحقق اهداف خود دست یابد. این کار فوائد زیر را به دنبال خواهد داشت:
مزایاى برنامهریزی
۱- احتمال رسیدن به هدف را بیشتر میکند.
۲- تمرکز بر روى اهداف ایجاد میکند.
۳- باعث هماهنگى بیشتر میشود.
۴- از اضطراب در محیط کارى جلوگیرى میکند.
۵- به کار، معنا و مفهوم میبخشد.
۶- اعتماد به نفس را در فرد افزایش میدهد.
۳- قاطعیت در کار
در مدیریت، فرض بر این است که انسان قبل از اجرای تصمیم، باید با تفکر و شناخت درست از مشکل، به جمعآورى اطلاعات و ارزیابى راه حلها بپردازد. در این مرحله، تردید نسبت به راه حلها مفید است؛ زیرا منجر به بررسى دقیق راه حلها میگردد و بعد از تصمیمگیری، باید تصمیم بدون تردید، اجرا گردد؛ زیرا تردید در زمان اجرا، بسیار خطرناک است. آنچه با کوشش و صلاحاندیشى حاصل گردد، باید با قاطعیت مورد اقدام واقع شود؛ زیرا تزلزل، موجب سستى و کاهش نیرو میشود.
هر گاه اراده با دوراندیشى توام گردد، سعادت و نیکبختی، کامل شود.(۷)
سستی، یکى از اسباب ناکامى و حرمان است. با سستى و ضعف، وقت از دست میرود.(۸)
امام خمینى(ره) در این زمینه میفرماید: بعد از تصمیم، هیچ به خودتان تزلزل و سستى راه ندهید؛ براى این که چنانچه انسان تصمیم به یک امرى گرفت، ولى متزلزل باشد، این که آیا میتواند این کار را درست تا آن جا که میخواهد و آرزو دارد، عمل کند، این تصمیمگیرى با این تزلزل، نمیتواند کار را درست انجام بدهد.(۹)
۴- نظم در فعالیت
کارهاى خود را نظم دهید.(۱۰)
خود را به نظم وادارید تا کنترل موثر وظایف برایتان میسر شود. در زندگی، چیزى خطرناکتر از بینظمى نیست. ریشه نظم، به معناى خوب و درست انجام دادن کار است. تنها داروی شفادهنده دردها، نظم و خرد است. هر کار درست و منظم و هر فکر شایسته به چهره کارها، زیبایى میبخشد. نظم فیزیکى و نظم فکری، دو منبع اصلی مدیریت است. غلبه بر بینظمی، شروع خردمندى و رعایت است.
تا نظم نباشد، انسجام نیست.(۱۱)
یکی دیگر از موانع جدى در اجراى برنامه روزانه، بینظمی شخصى است. افراد بینظم، وقت را فراوان هدر میدهند، برنامههاى از پیش تعیین شده را زیر پا میگذارند و همیشه از کمبود وقت و مشغله زیاد، گلایهمندند. بهترین راه مبارزه با بینظمى شخصی، تمرکز فکر بر روى اولویتهاى از پیش تعیین شده و حواله دادن کارهاى دیگر به وقت مناسب خود است.
کار هر روز را در همان روز انجام ده، که هر روز را کارى است.(۱۲)
دقت امام در رابطه با وقت، چندان چشمگیر بود که محافظین فرانسوی، موقع تشریففرمایى ایشان براى نماز، ساعتهاى خود را میزان میکردند.(۱۳)
مقام معظم رهبری نقل میکردند که ما [در] جلسهاى خدمت ایشان، نشسته بودیم. بحث ما طول کشید [و] زیاد صحبت کردیم. وسط صحبت، امام یک وقت به ساعت نگاه کردند [و] فرمودند:
ساعت قدم زدن دیر شد. راس ساعتى که پزشکان به ایشان میگفتند باید قدم بزنند، ایشان بلند میشدند و قدم میزدند. امام خود میفرمودند: اگر به زندگى و رفتار و حرکاتمان نظم بدهیم، فکرمان هم بالتبع نظم میگیرد.(۱۴)
۵- توجه به اصول تحصیلى و حرفهاى
تنها به دانش ارائه شده در کلاس اکتفا نکنید، دائما از تغییرات و تحولات ایجاد شده در رشته تحصیلى خود آگاه شوید. ساعات مطالعه خود را همواره افزایش دهید. دانشگاه دانش شما را افزایش نمىدهد؛ این شما هستید که خود را قوی مینمایید.
با وجود فشار کارى و اضطرابهاى متعدد، به طور مستمر، اطلاعات و دانش خود را در زمینه حرفه خود، ارتقا دهید.
بعضى از طلاب از امام (ره) پرسیدند که آیا اشتغال به نماز شب، قبل از سپیده صبح بهتر است یا مطالعه کتابهاى علمی؟ امام در جواب فرمودند: نماز شب را سریعتر بخوانید؛ سپس مشغول مطالعه شوید.(۱۵)
دانشمندان معروف دنیا اگر به جایى رسیدند، مدیون تلاش و کوشش و استفاده دقیق از فرصتهاى زندگى بوده است. آنان در هر فرصتی، زمان را غنیمت دانسته، در جهت رشد فکرى و علمى خود استفاده مطلوب میکردند و از رهگذر این مطالعه، خدمات علمی شایانى به جامعه نمودهاند.
آقاى حاج میرزا عبدالله مجتهد تبریزى میگوید: در روزهاى تعطیل که با امام خمینى(ره) به باغ میرفتیم، ایشان از مطالعه کتاب غفلت نداشتند.(۱۶)
در پایان چند اندرز از بزرگان جهت موفقیت:(۱۷)
– خودت باش؛ صفات مطلوب را در خود ایجاد کن.
– هشیار باش؛ در هر فرصت احساسات خود را بیان کن.
– مثبت باش؛ هدفهاى خود و راه برآوردن آن را مشخص کن.
– منظم باش؛ قدمهاى خود را یکی، یکى بردار.
– پشتکار داشته باش؛ مسیر خود را از دست مده.
– اهل علم و عمل باش؛ مغز و جسم خود را در انجام کارها، به حرکت وادار کن.
– رشته خود را دقیقا بشناس.
– معتدل باش؛ از افراط و تفریط بر حذر باش.
– اعتماد به نفس داشته باش؛ مطمئن رفتار کن.
– موفقیت را، بهترین سرگرمى خود قرار ده.
– هر روز، چیز جدیدى بیاموز.
– از زندگی یکنواخت، پرهیز کن.
– نگران امور جزیی نباش.
– مهارتها و دانش خود را گسترش ده.
– در تصمیمگیری، مهارت پیدا کن.
– به شخصیت خود، اهمیت بده.
– چنان قوى باش که هیچ عاملى آرامش تو را بر هم نزند.
– همیشه در کار، برنامهریزى و آیندهنگرى را لحاظ کن.
– ناراحت اشتباهات گذشته مباش؛ اما از اشتباهات درس بگیر.
– آن قدر بزرگ باش که نگران نشوى.
– انسان باید بر زمان مسلط باشد؛ نه زمان بر او مسلط باشد.
– انسان باید عمیقا خواستار چیزى باشد.
– سعی کن شرایط محیط را به دلخواه خود عوض کنى.
پینوشتها
۱- هیمه گلخن: چوب یا خارى که در تون حمام سوزانده میشود تا آب را گرم کند.
۲- نهج البلاغه، حکمت ۱۱۳
۳- نکات مؤثر در مدیریت کارآمد، ص ۱۸۱
۴- جعفر رحمانی، على باقی نصرآبادی، مدیر موفق، نشر لوح محفوظ، ص ۷۱
۵- نهج البلاغه، خ ۱۵۴
۶- میزان الحکمه، ج ۲، ص ۵۵۱
۷- همان.
۸- همان، ص ۱۰۹
۹- صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۵۰
۱۰- نهج البلاغه، ص ۹۷۷
۱۱- همان، ج ۱۱، ص ۱۴۵ – ۱۵۰
۱۲- همان.
۱۳- زى طلبگی، ص ۱۲۲، به نقل از زن روز، ش ۹۶۴
۱۴- نور علم، ش ۷، ص ۱۱۱
۱۵- صحیفه دل، ص ۳۳
۱۶- صحیفه دل، ص ۵۶
۱۷- جان راجرز و پیترمک ویلیامز، دارندگی، ترجمه مهدی مجردزاده کرمانی، ص ۱۴۴
منبع: پایگاه پرسمان؛ شماره ۱۴؛ نویسنده: جعفر رحمانى