- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
کانون توجه بودن و خودستایی را شاید بتوان از جمله عادات و یا رفتار برخی از افراد محسوب کرد که جنبههای منفی را در پی خواهد داشت…
مورد توجه بودن و خودستایی، از جمله عادات و نوع رفتار برخی از افراد محسوب میشود که از نظر اطرافیان عملی زشت و ناپسند است و کاسه صبر آنان را لبریز میکند، اما واقعا چرا برخی دوست دارند کانون توجه باشند و این امر چه عواقبی در پی دارد؟
راههایی برای درمان و کنار گذاشتن عادت خودستایی
برای همهی ما پیش آمده است که به طور ناخواسته برای دیگران خودستایی کرده باشیم. به عنوان مثال زمانی که با دوستانمان صحبت میکنیم از وضعیت ظاهری خود شاکی هستیم؛ در حالی که از نظر آنها اصلا این طور نیست. یا این که دائم در مورد شغل جدیدمان صحبت میکنیم و میگوییم سرمان تا چه اندازه شلوغ شده است. ممکن است از بوی ماشین نویی که خریدهایم شاکی باشیم و در مورد چنین موضوعاتی بدون این که متوجه باشیم برای دیگران خودستایی میکنیم.
انجام این کار یعنی کم اهمیت جلوه دادن موضوعاتی که واقعا به آنها افتخار میکنید از نظر دیگران نوعی جلب توجه حساب میشود و باعث میشود ارزش و احترام خود را نزد دیگران از دست بدهید. این رفتار شاید در محیطهای دوستانه اهمیت چندانی نداشته باشد، اما تأثیر آن در دنیای کسب و کار بسیار بیشتر است.
درمان عادت خودستایی
این که فردی بخواهد در مورد موفقیتهای خود با دیگران صحبت کند، یک رفتار اجتماعی و کاملا عادی است. همهی ما دوست داریم ارزش خود را بالا ببریم و احساس مهم بودن کنیم، اما نکتهی اصلی این است که باید طرز بیان خوبی داشته باشیم. این که بخواهیم اخبار را با یک فروتنی ساختگی برای دیگران بیان کنیم، تنها باعث میشود در ذهن آنها تصویر بدی از خودمان بسازیم. اگر میخواهید خبری را به دیگران منتقل کنید؛ یا از روش صحیح استفاده کنید یا بهتر است در مورد آن اصلا صحبت نکنید.
روشهای صحیح بیان اخبار بدون خودستایی
در ادامه این مطلب به روشهای صحیح بیان اخبار بدون خودستایی میپردازیم.
۱- از عبارات مناسب استفاده کنید
پیش از انتقال اخبار به دیگران، کمی فکر کنید. از عبارات مثبت استفاده کنید و خودتان را قدردان زحمات دیگران بدانید؛ نه این که فقط از خودتان تعریف کنید و احساس خودشیفتگی را به شنونده منتقل کنید. زمانی که دیگران خوشحالی خود را بابت شنیدن اخبار جدید نشان میدهند مهربان باشید و از آنها تشکر کنید.
تصور کنید برند محبوب کفش کتانی تان چنین توییتی به اشتراک میگذارد: «ما توانستیم تنها در عرض ۲۴ ساعت ۳۵۰ هزار دلار فروش داشته باشیم. ممنون از مشتریها» خواندن این توییت چه احساسی به شما میدهد؟ احتمالا مانند هر شخص دیگری احساس میکنید به شما توهین شده است؛ بنابراین برند مورد نظر را سریع آنفالو میکنید و هرگز سراغ خرید محصولات آنها نمیروید.
در عوض تصور کنید متن توییت به این صورت به اشتراک گذاشته شود: «مردم استقبال خوبی از مجموعهی ما داشتند و بابت بازخورد مثبتشان از آنها تشکر میکنیم.» مطمئنا عبارت دوم احساس بهتری به مخاطب منتقل میکند و حتی مشتری به بازدید محصولات جدید برند تشویق میشود. هر دو عبارت پیام یکسانی دارند؛ اما تأثیر کاملا متفاوتی روی خواننده آن میگذارند؛ بنابراین برای بیان اخبار مورد نظر خود از عبارات مناسب استفاده کنید.
۲- صداقت، بهترین سیاست است
سعی نکنید تصویری از یک سبک زندگی بدون نقص به مخاطبان منتقل کنید. مردم با پستهایی در مورد اهداف، آروزها، احساسات و شکستها ارتباط برقرار میکنند؛ بنابراین زمانی که سعی میکنید تصویر بدون نقصی ارائه دهید، هیچ تأثیر مثبتی روی مخاطبان یا همان فالوئرهای شبکههای اجتماعی نمیگذارید.
زمانی که فردی داستان زندگی شخصی خودش را با دیگران در میان میگذارد و سعی دارد به آنها بگوید که از گذشته عبور کنند و حال را بسازند، باید اصل مهمی به نام صداقت را رعایت کند. داستانی که ویرایش شده باشد و تنها قسمتهای خوب آن برای مخاطب نقل شود، هیچ بازخورد مثبتی نخواهد گرفت؛ اما داستانی که بدون اضافه و کم کردن باشد، حمایت مخاطبان را به همراه خواهد داشت.
سعی نکنید داستان خود را برای افزایش میزان فروش ویرایش کنید. اکنون در سال ۲۰۱۸ هستیم و مردم این موضوع را متوجه میشوند؛ بنابراین صداقت را فراموش نکنید.
۳- موفقیت خود را جلوی چشم دیگران نگیرید
اگر در میان دوستانتان شخصی نیست که برای راه اندازی کسب و کار کوچک خودش اقدامی کرده باشد، بهتر است اخبار مرتبط با کسب و کار خود را با احتیاط به آنها بدهید. نیازی نیست موضوعی را از آنها پنهان کنید. این کار تنها باعث میشود احساس بدتری به آنها دست دهد. هرگز به آنها نگویید هیچ درکی از احساساتتان ندارند، زیرا جایگاه شما را تجربه نکرده اند. گفتن تجربیات ممکن است انگیزهی آنها را افزایش دهد؛ اما به شرطی که از عبارات مناسب استفاده شود و با صداقت همراه باشد.
شاید آنها هم بخواهند کسب وکار خودشان را راه اندازی کنند بنابراین زمانی که درخواست کمک میکنند، تجربیات خود را بدون هیچ منتی در اختیارشان قرار دهید. کمک کردن به دیگران احساس فوقالعاده خوبی به انسان میدهد؛ مخصوصا زمانی که بدانید بخشی از موفقیتهای دیگران مربوط به نصیحتها و کمکهای شما بوده است.
۴- از تجربیات دیگران استفاده کنید
به یاد داشته باشید همهی انسانها دوست دارند خاص باشند و این موضوع را با دیگران مطرح کنند؛ اما معمولا به خودستایی متهم میشوند. اگر افراد متواضعی در اطرافتان هستند، کمی زمان بگذارید و ببینید چگونه با دیگران برخورد میکنند. سپس سعی کنید این رفتارهای مثبت را روی گفتار خود به کار بگیرید.
پستهای که در فضای مجازی به اشتراک گذاشته میشوند به نوعی دائمی هستند. مطمئن باشید همیشه افرادی پیدا میشوند که از اشتباهات شما عکس بگیرند و اسناد آنلاین درست کنند. فراموش نکنید که گاهی اوقات برندهای بزرگ نیز دچار لغزش میشوند؛ بنابراین با کوچکترین اشتباه فکر نکنید که دنیا با پایان رسیده است. درعوض سعی کنید اشتباه خود را جبران کنید و قدردان مخاطبان خود باشید.
چرا بعضی افراد خودستایی میکنند؟
عواملی وجود دارد که باعث تقویت هویتی خاص در فرد میشود و فرد خودنما آنها را دوست دارد، برای مثال هوش و ذکاوت. فرد این خصوصیات را دوست دارد پس خودش را باهوش و باذکاوت میبیند و قطعاً رفتارهایی را برای خودستایی انجام میدهد تا این خصوصیات را به نمایش بگذارد. به طور مشابه اگر آنها مشخصه باهوشی را در فردی تشخیص دهند دوست دارند که همین مشخصه را با خودستایی نشان دهند تا ثابت کنند آنها هم باهوش هستند.
اگر شما واقعا فردی شگفتانگیز هستید و معتقدید که دیگران هم شما را به این خصوصیت میشناسند پس نیازی به ثابت کردن آن نیست. در واقع ما زمانی خودستایی میکنیم که یا دیگران ما را به طور منفی ارزیابی میکنند یا احتیاج به توجه آنها داریم. خودستایی فقط تلاش ذهن برای اصلاح تصویر فرد است و در این مورد وی تصویر ذهنی که از خود دارد را اگر مشکلی است بهبود بخشد.
منظور ما از «خودستایی» چیست؟
ما این ترکیب را برای رفتاری به کار میبریم که به نحوی تلاش میکند تا وسیله آن، تحسین اطرفیان را به خود جلب کند. خودستایی صرفا انجام یک کار خوب در مقابل مخاطبان نیست. حرکات یک نوازنده هنگام نواختن یک قطعه موسیقی، خودستایی نیست. او با نواختن، در حال به نمایش گذاشتن یک قطعه در مقابل شنوندگان است. آن چیزی که رفتار خودنمایانه را متمایز میکند، نیت فرد در پس عملش است. وقتی که من خودستایی میکنم، کاری را به این دلیل انجام میدهم که توجه شما را به خودم جلب کنم.
وقتی که معتقدیم دیگران در حال خودستایی هستند آنها را در یک موقعیت پیچیده از انواع مقاصد و مفاهیم مورد قضاوت قرار میدهیم. این مقاصد و مفاهیم در بهترین حالت موقتی و در حال تغییر هستند و احتمالشان به قدری کم است که ما آنها را در زندگی روزمره کنار میگذاریم.
فیلسوفی به نام پیتر استراوسون در سال ۱۹۶۴ در مقالهای تاکید کرد که هنگام خودستایی، قصد من این نیست که توجه شما را به خود جلب کنم حال این که شما میدانید که من برای همین منظور این کار را میکنم. من میدانم که بهتر است قصد خودم را برای جلب توجه شما پنهان کنم. اگر شما بفهمید که قصد من چیست، حالتان بد میشود و از دست من ناراحت میشوید. پس از نظر استراوسون، صداقت و رکگویی، جزیی از خودستایی نیست. اما اگر به دنبال اعمال واقعی هستیم باید این تصویر را تکمیل کنیم.
مواردی از خونماییهای علنی هم وجود دارد. عجیب این که همه آنها بیضرر و حتی جذاب هستند. نامزد من حین تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن من، خودستایی میکند، مثلا با خواندن چند خط شعر از شاعر مورد علاقهام. در چنین رفتارهایی، نامزدم از من میخواهد که حواسم باشد که چه چیزی در حال رخ دادن است. تشخیص من در مورد نمایشی که نامزدم ترتیب میدهد تا روی من تاثیر بگذارد، نکته کلیدی است که او چگونه میخواهد مرا تحت تاثیر قرار دهد.
به طوری که حتی اگر چند بیت شعر را هم غلط بخواند بازهم من به کلیت قصد و غرضش برای تحت تاثیر قرار دادنِ من، توجه میکنم چرا که قصد و غرض او دلیل من برای تحت تاثیر قرار گرفتن است. بازی قرار ملاقات از سوی هر دو طرف این طور فهمیده میشود. به همین خاطر نمیتوان خودستایی را بخش اصلی یک اتفاق کمدی-رمانتیک دانست.
از نظر استراوسون این نوع خودستایی، کمتر اتفاق میافتد. اما موارد روزمره این نوع خودستایی فراوان است. یک کودک هنگام بازی، برای مادر خود خودستایی میکند: «مامان منو ببین!» در این حرکت کودک از مادرش میخواهد که بداند این کاری است که او میخواهد انجام دهد، او تلاش میکند که مادر را با حماقت یا شجاعتش تحت تاثیر قرار دهد.
کودک از مادرش میخواهد که حواسش باشد که او به دنبال توجه مادرش است. هیچ کس دیگری این کار را نمیکند. خودستایی کودک از نظر ما واقعی است و بقیه هم همین طور فکر میکنند. کسانی که نگاه بدبینانه به این حرکت دارند را میتوان «آدم به دور» یا دست کم آدم سنگ دل دانست.
کودک باید وانمود کردن را یاد بگیرد چرا که این کار لازمه ورود به دنیای بزرگسالان است همچنان که فرد باید چیزهایی درباره تظاهر بداند. با این حال این یادگرفتنها فقط برای آزمون و خطا است، برای کسب تجربه از طریق ایفای نقش در یک رفتار پیچیده به نام خودستایی. این کار همانند ایفای نقش در یک بازی است که معانی را در ذهن کودک به شیوهای خلاقانه تثبیت میکند.
خودستاییهای علنی، برنامههای خستهکننده تلویزیون را به یاد آدم میاندازد. هنرپیشههای خستهکننده خودستایی میکنند دقیقا به این خاطر که بگویند که به خودستایی آنها توجه کنیم. آنها یک تقلید مسخره از توافقهای مربوطه بر سر مفهوم خودستایی را به نمایش میگذارند.
هنرپیشههای خستهکننده، مفاهیم توافق شده در مورد خودستایی را تخریب میکنند، اما نیاز به تقویت این توافقها به این معنا نیست که تنها به این موارد مخرب توجه کنیم. مثلا میتوان توجه کرد که عمل تعیین مفاهیم در طول زمان میتواند تغییر کند. کاری که امروز خودستایی بیضرر به نظر میرسد ممکن است که در گذشته موجب رسوایی اجداد ما بوده باشد. با تمام این احوال ما باید چیزها را آن گونه که مورد توافق ماست سر و سامان بدهیم. در چنین شرایطی، قضاوت کردن کار مشکلی است.
نقش بازی کردن و تظاهر، بخشی از نحوه زندگی کردن ما است. نحوه صحبت کردن ما درباره خودستایی این موضوع را مشخص میکند. آنچه را که ما خودستایی مینامیم یا بعضی اوقات در مورد آن هشدار میدهیم چیز پیچیده و متغیری است. همیشه سوالهای جدیدی در این مورد مطرح میشوند سوالاتی که به دنبال خود فریبی نیستند. اما همیشه امکانهای جدیدی هم به وجود میآیند، همچنان که که مفاهیم تغییر میکنند امکان روشهای جدید زندگی کردن برای ما به وجود میآید.
منبع: باشگاه خبرنگاران