- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
موقعیت مکانی چاه زمزم
زمزم، چاهی مشهور واقع در مسجد الحرام در فاصله ۲۱ متری شرقِ کعبه است. این چاه، بنابر روایات، در آغاز، چشمه ای بوده که به لطف خداوند برای حضرت اسماعیل جاری شده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آب آن را برترین آب های زمین و شفابخش خوانده است.
این چاه در آغاز، منبع تأمین آب مکه بود و پس از آن چاه های دیگری در مکه و اطراف آن ایجاد شد. این آب همواره نزد مردم مکه قِداسَت و اهمیت فراوانی داشته است. آنان مردگان خود را با آب زمزم غسل می دادند و خود مقید به استفاده و نوشیدن از آن بودند. در حال حاضر آب آن توسط پمپ از طریق لوله کشی به زائرین می رسد و بسیاری از آنها این آب را به عنوان سوغات با خود می برند.
دلیل نامگذاری
عبدالمطلب نام این چشمه را زمزم گذاشته است.[۱] چند علت برای نامیدن این آب به زمزم بیان کرده اند:
۱-چون فراوان و خوشگوار بود، زیرا زمزم در لغت به معنای آب گوارا و شیرین است که اندکی نمکین باشد.
۲-برای فراوانی آب آن.
۳-هاجر بعد از آنکه آب زیر پای اسماعیل آشکار شد با ریگ ها دور آن را گرفت تا آب در آنجا جمع شود. (زمّ یعنی جلو چیزی را گرفتن یا جمع کردن)
۴-به خاطر زمزمۀ جبرئیل؛ زیرا کلام جبرئیل زمزم است.
اسامی زمزم
این آب نام های مختلف دیگری نیز دارد نظیر: «رکضه جبرئیل» به معنای قدمگاه جبرئیل، «حَفیرَهُ اسماعیل»، به معنای چاه اسماعیل، «حفیرهُ عبدالمطلب» به معنای چاه عبدالمطلب، «بِرَّه» به معنای پرخیر، «مَضنونَه» به معنای نفیس، «رواء» به معنای آبرو، «شَبعَه» به معنای سیر کننده، «شِفاء سُقم» به معنای شفای بیماری، برکه، سَیده، نافِعَه، عَونَه، بُشْری، صافیه، عَصِمَه، سالِمَه، میمُونه، مُبارکه، کافیه، عافیه، طاهِره، طَعامٍ طُعْم.
زمزم در روایات
در منابع روایی شیعه و سنّی، روایات فراوانی درباره آب زمزم وجود دارد:
بهترین آب روی زمین[۲]
شفابخش[۳]
دفع کننده ترس و اندوه[۴]
عامل افزایش علم نافع
وسعت رزق و روزی[۵]
سفارش به هدیه بردن این آب[۶]
نوشیدن و بر بدن پاشیدن آب آن[۷]
تبرک به آن
کام کودک را با آن باز کردن[۸]
آداب استفاده از آب زمزم
مستحب است پس از نوشیدن آن گفته شود: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نَافِعاً وَ رِزْقاً وَاسِعاً وَ شِفَاءً مِنْ کُلِّ دَاءٍ». مستحب است حجگزار بعد از فراغ از نماز طواف و پیش از سعی، از آب زمزم قدری بیاشامد و به سر و پشت و شکم خود بریزد و بگوید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نَافِعاً وَ رِزْقاً وَاسِعاً وَ شِفَاءً مِنْ کلِّ دَاءٍ وَ سُقْم». «خداوندا! این را عملی سودمند و رزقی گسترده و درمانی برای هر درد و بیماری قرار بده.»[۹]
نوشیدن آب زمزم به ویژه پیش از سعی میان صفا و مروه[۱۰] و پس از طواف وداع[۱۱] مستحب است. بردن آب زمزم به عنوان هدیه[۱۲] و درخواست هدیه دادن آن[۱۳] و شستن کفن با آن نیز استحباب دارد.[۱۴]
تاریخچه زمزم
هنگامی که حضرت ابراهیم (علیه السلام)، به امر خدا هاجر و فرزندش اسماعیل را به وادی خشک و سوزان مکه آورد و آنان را به خدا سپرد پس از زمان کوتاهی آبِ همراه هاجر تمام شد. هاجر در جستجوی آب، فاصله میان کوه صفا و مروه را دوان دوان، هفت بار پیمود. هنگامی که نزد کودکش بازگشت، جبرئیل بر او ظاهر شد و بر زمین کوبید که به قدرت الهی آب از همان جا به روی زمین فوران کرد. هاجر به آب گفت: «زَمْ زَمْ»؛ یعنی بایست (به این معنا که حرکت نکن و جمع شو). خود نیز مقداری خاک و شن اطراف آن ریخت تا مبادا پیش از آن که آب را در مشک بریزد، به زمین فرو رود.
در اینکه پیدایش زمزم با چه شیوه و چه عاملی بوده، اختلاف است. برخی آن را به جبرئیل نسبت داده اند که به صورت انسانی در آمد و چنین مأموریتی را انجام داد و آب زمزم را جاری ساخت. برخی دیگر آن را با اثر پای اسماعیل به عنوان یک کرامت و اعجاز مرتبط دانسته و گفته اند: این هنگامی بود که کودک از تشنگی و بی قراری پاشنه پاهایش را بر زمین می سایید که ناگاه آب از زمین جوشید. روایات شیعه و اهل سنت نیز در این باب مختلف است؛ چنانکه مورّخان نیز در این خصوص به گونه های متفاوت سخن گفته اند.[۱۵]
جایگاه تاریخی این آب
از برخی روایات تاریخی استفاده می شود که آثار و برکات زمزم، قبل از اسلام و در میان سایر ملل نیز مورد توجّه و عنایت بوده است. فاکهی در «اخبار مکّه» از قول مجاهد میگوید:
«به سرزمین روم رفتیم، در آنجا راهبی بود که در شب ما را منزل داد. او از ما پرسید: آیا در میان شما کسی هست که از شهر مکّه آمده باشد؟ در پاسخش گفتم: آری. گفت: آیا میدانی میان زمزم و حجر چه مقدار فاصله است؟ گفتم: نمی دانم، مگر این که از روی حدس و تخمین بگویم. گفت: امّا من می دانم، آب زمزم از زیر حجر جاری است و اگر نزد من یک تشت از آن آب باشد، دوست تر دارم تا اینکه تشتی پر از طلا داشته باشم.»[۱۶]
در تورات سرزمینی که در آن، این واقعه برای اسماعیل و هاجر رخ داد، «بِئر شَبَع» نام دارد.[۱۷] آب زمزم همواره نزد مردم مکه قداست و اهمیت فراوانی داشته، آنان مردگان خود را با آب زمزم غسل داده و خود مقید به استفاده و نوشیدن آن بودند.[۱۸]
خشک شدن ابتدایی زمزم
در صحرای مکه آبی وجود نداشت و هیچ کس نیز در آن زندگی نمی کرد، تا اینکه خداوند (چاه) زمزم را برای اسماعیل به وجود آورد و در پی آن قبیلهای از یمن به نام جُرهُم به خاطر وجود آب، در آن ساکن شدند و مکه آباد شد.
«جُرهمیان» از آب زمزم استفاده می کردند و سالیان دراز بر این منوال گذشت و آنان همچنان در آنجا ساکن بودند. آنگاه که جُرهمیان حرمت حرم را نگاه نداشته و خانه را خوار و سبک شمردند و اموالی را که به کعبه اهدا میگردید آشکارا و پنهانی خوردند و گناهان بزرگی را در آن مرتکب شدند، آب زمزم کاهش یافت و سپس قطع گردید. جایگاه چاه با گذشت زمان فرسوده شد و در اثر سیل های پی در پی نشان چاه نیز از میان رفت. قبیله خُزاعَه بر آنان مسلّط شده و جرهمیان را از حرم اخراج کردند.[۱۹]
حفر مجدد زمزم
در زمانی که عبدالمطّلب بزرگ قبیله قریش بود و مسئولیتِ سقایت حاجیان را بر عهده داشت از چاه های اطراف مکه با شتران خود آب می آورد و به زائران می نوشاند. برای مدتی مکه شاهد خشکسالی شد و بر اثر نباریدن باران، چاه های مکه خشکید. عبدالمطّلب در حجر اسماعیل خوابیده بود، کسی را در خواب دید که به او گفت: «احفر برّه»؛ «بره را حفر کن». پرسید: برّه چیست؟ روز دوم آمد و گفت: «طیبه را حفر کن» و روز سوّم آمد و گفت «مضنونه را حفر کن». پرسید: مضنونه چیست؟ تا این که روز چهارم آمد و گفت: زمزم را حفر کن؛ آبی را که نخشکد و مورد نکوهش قرار نگیرد و انبوه حاجیان را سیراب کند، آنجا که زاغی با منقار و پای قرمز، بر لانه مورچگان منقار می زند. و در آن حال بر محل زمزم سنگی بود که مورچگان از زیر آن خارج می شدند و زاغی آنها را می خورد.[۲۰]
بدین وسیله عبدالمطّلب محل چاه را شناسایی کرد و به کمک فرزندش حارث به حفر آن محل پرداخت تا به نقطه ای رسید که اسماعیل آن را حفاری و اطرافش را سنگچین کرده بود و در این هنگام به آب دسترسی پیدا کرد.[۲۱]
زمزم در گذر زمان
اولین بار سقاخانه آب زمزم در صحن مسجد الحرام بین رکن و مقام توسط عباس بن عبدالمطلب ساخته شد و «سِقایهُ العباس» نام گرفت. بعدها در سال ۶۵ ق. هنگام توسعه، آن را به شرق مسجد الحرام انتقال دادند و بر روی آن گنبدی چوبی نصب کردند به نام ” قُبَّهُ العباس “.
موقعیت سابق ورودی چاه زمزم
مهدی عباسی دو قبّه در کنار چاه زمزم در سمت شرق آن ساخت؛ یکی برای سقایت، جایی که عباس در آنجا سقایت می کرد، و دیگری محلی برای نگهداری قرآن ها. مدتی بعد در دوران امین، آب زمزم خشک شد، به طوری که در کف آن می شد نماز خواند. با حفر عمیق تر مجددا به آب رسیدند.
در سال۱۰۹۳ش (۱۱۲۶ ق) در تجدید بنای دوبارۀ “قبهُ العباس” آن را به صورت هشت ضلعی می سازند در حالی که قبلا به صورت مربع بوده است. به مرور ایام، که دیگر از این سقاخانه استفاده نمی شد، از آن جهت نگهداری قرآن ها و کتاب های وقف شده برای طلاب علوم دینی استفاده می شد تا این که در سال ۱۲۲۲ش. (۱۲۵۹ق.) یک کتابخانۀ کاملی در محل آن تأسیس می شود و همین کتابخانه بعدها گسترش می یابد و اکنون در بیرون مسجد الحرام به اسم «مکتبه الحرمِ المکیِّ الشریف» شناخته می شود.
جهت استفاده و رفاه زائران، در حدود سال ۱۳۳۴ش (۱۳۷۴ق) هم زمان با نصب اولین موتورِ آب روی زمزم، ساختمانی بر روی آن احداث شد، ولی از آنجا که در هنگام ازدحام طواف کنندگان این بنا، مانع طواف می شد، سال ۱۳۴۳ش (۱۳۸۳ق) ساختمان دو طبقه روی زمزم را تخریب کرده و این تأسیسات را به زیرزمینی که دو ردیف پله ورودی و خروجی داشت انتقال دادند.[۲۲] در این تغییرات چاه زمزم به فاصله حدود ۵ متری از کف مسجد الحرام واقع شد و دهانه یک متری آن وسعتی دو و نیم متری یافت و عمق کم چاه نیز به ۳۰ (یا ۴۰) متر رسید.[۲۳]
زمزم در حال حاضر
در سال های اخیر، با اقبال گسترده تر مسلمانان، باز هم به فضای بیشتری برای مطاف نیاز بود، لذا در سال ۱۳۸۲ش زیرزمین را هم پوشاندند و به جای آن در ضلعِ شرقی مسجد الحرام جایگاه ویژه ای را برای استفادۀ زائران از آب زمزم احداث کردند که این غیر از جایگاه های خاص زمزم در شبستان های مسجد الحرام و کُلمن های زمزم در جای جای مسجد الحرام است. این جایگاه نیز در سال ۱۳۹۱ش. به جهت توسعه مجدد مطاف تخریب شد.
آب زمزم پس از استخراج به ساختمان تصفیه، واقع در خیابان اجیاد، نزدیک طریق دایری سوم پمپاژ می شود و بعد از تصفیه در ساختمان خاص خنک کردن آب (که در نزدیکی باب الفتح قرار دارد)، خنک شده و دوباره به مسجد الحرام منتقل می شود. هر روز مقداری آب زمزم برای مسجدالنبی با تانکرهای مخصوص حمل آب فرستاده می شود. مرسوم است مسلمانان پس از انجام حج یا عمره، قدری از آب زمزم را به شهرهای خود می برند. در این باره، به خصوص حجاج ترکیه و مصر گوی سبقت را از دیگران ربوده اند.[۲۴]
چشمه اصلی زمزم در جهت حجرالاسود قرار دارد و متوسط مصرف آب زمزم به وسیله زائران بیت اللَّه، حدود ده هزار متر مکعب در روز است.[۲۵]
آب چاه زمزم در ابتدا از طریق ریسمان و سطل بالا کشیده می شد، اما امروز این چاه در یک اتاق زیرزمینی قرار گرفته و از پشت صفحات شیشه ای قابل رؤیت است اما زائران اجازه ورود به آن را ندارد. پمپ های برقی، آب را از چاه خارج کرده و از منبع های اطراف حرم آن را در دسترس زائران قرار می دهند.[۲۶]
پی نوشت ها
- حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۴۹۶.
- رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «خَیرُ ما ینبع عَلی وجه الأرض ماءُ زمزم»؛ «آب زمزم بهترین آبی است که در زمین جوشیده است.» نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۳۴۹.
- «ماءُ زَمْزَم شفاء لمن استعمل»؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۳۶۲ش، ج۹۹، ص۲۴۵ «آب زمزم شفابخش کسی است که از آن بنوشد.»
- از کتاب فقه الرضا (علیه السلام) نقل شده است که: «ماء زمزم شفاء مِن کُلِّ داءٍ وَ سُقْم وَ أمانٌ مِنْ کُلِّ خَوفٍ وَ حُزْن»؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۲ش، ج۹۹، ص۲۴۵ «آب زمزم شفای هر درد و بیماری و امان بخشِ از هر ترس و اندوهی است.»
- معاویه بن عمار از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که فرمود: «چون از دو رکعت نماز طواف فراغت یافتی نزدیک حجرالأسود برو و آن را بنوش و بدان اشاره کن که از این ناگزیری و سپس فرمود: اگر میتوانی پیش از آنکه به صفا بروی، از آب زمزم بیاشام و هنگام نوشیدن آن بگو: «اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْما نافِعا وَ رِزْقا واسِعا وَ شِفاءا مِنْ کُلِّ داءٍ و سُقمْ»؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۷ق، ج۹، ص۵۱۴ و ۵۱۵ «بار خدایا! آن را علم سودمند و رزق فراوان و شفای هر درد و بیماری قرار ده.»
- شیخ صدوق گوید: در روایات آمده است که هر کس از آب زمزم بنوشد شفا یابد. عارضه بیماری اش برطرف گردد و زمانی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه بودند می خواستند که از آب زمزم برای حضرتش هدیه آورند. صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۲۰۸ ح۲۱۶۶.
- علی بن مهزیار گوید: ابوجعفر ثانی (امام محمّد تقی) را دیدم که در شب زیارت (شب یازدهم ذی حجّه) طواف نساء گزاردند و پشت مقام ابراهیم نماز خواندند. سپس داخل زمزم شده، با دست خود از دلوی که به طرف حجرالأسود بود، آب برداشتند و نوشیدند و بر قسمتی از بدن خود پاشیدند و سپس دو بار دیگر به زمزم رفتند. علی بن مهزیار می افزاید: برخی از یاران ما به من خبر دادند در سال بعد نیز امام را دیدند که همین گونه عمل کرد. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۳۱.
- فاکهی از قول حبیب آورده که گفت به عطا گفتم: «من از آب زمزم برمیدارم. به نظر تو چطور است؟ پاسخ داد: بله، مانعی ندارد، همانا پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) این آب را در شیشه می کرد و با آن آب که به عجوه (نوعی خرما) آمیخته بود، کام حسن و حسین (علیهماالسلام) را می گشود و تبرک می کرد.» فاکهی، اخبار مکّه، ج۲، ص۵۱.
- سایت حج و زیارت.
- جواهر الکلام، ج۱۹، ص۴۱۱.
- جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۵.
- جواهر الکلام، ج۲۰، ص۶۶.
- حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۷ق، ج۱۳، ص۲۴۵.
- یزذی، العروه الوثقی، ج۲، ص۷۵.
- سایت حوزه
- فاکهی، اخبار مکّه، فی قدیم الدهر وحدیثه، ج۲، ص۴۸.
- تورات، سفرپیدایش ۲۱: ۱۵.
- تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۸۸- ۹۱.
- سایت حج و زیارت
- کلینی، فروع کافی، ج۴، ص۲۱۹.
فهرست منابع
- صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، نشر صدوق، ۱۳۶۷ش.
- حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ۱۴۰۹ق.
- فاکهی، محمد بن اسحاق، أخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، مکتبه الاسدی، مکه المکرمه.
- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، تهران، دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۲ش.
- نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
- نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، طبعه الاولی، ۱۴۰۷ق.
- یزدی، سید کاظم، العروه الوثقی، مؤسسه نشر اسلامی، قم.