- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
مرحوم طبرسى ، راوندى ، إ ربلى ، ابن شهرآشوب و برخى دیگر از بزرگان آورده اند:
یکى از اصحاب حضرت ابوالحسن ، امام هادى صلوات اللّه علیه به نام محمّد بن فرج رُخجى حکایت کند:
روزى امام علیه السلام برایم نامه اى را به این مضمون فرستاد:
اى محمّد! مسائل و امور خود را بررسى کن و تجهیزات لازم را فراهم ساز.
هر چه فکر کردم منظور امام علیه السلام چیست ، متوجّه نشدم تا آن که پس از گذشت چند روز، مأ مورى از طرف حکومت آمد و مرا به زندان برد و دست و پایم را با زنجیر بستند و تمام اموالم را ممنوع التّصرف اعلام کردند.
مدّت هشت روز با چنان حالتى در زندان به سر بردم ، تا این که نامه اى دیگر از آن حضرت در زندان به دستم رسید که در آن مرقوم فرموده بود: اى محمّد! سعى کن در ضلع غربى زندان سُکنى و منزل ننمائى .
هنگامى که نامه را خواندم بسیار تعجّب کردم و با خود گفتم : من در زندان هستم و امام علیه السلام براى من چنین مطلبى را مى نویسد، در صورتى که سرنوشت من معلوم نیست .
چون دو سه روزى از آمدن نامه حضرت گذشت ، مامورى آمد و زنجیرهائى که بر دست و پاى من بود باز کرد و مرا از زندان آزاد گردانید، بعد از آن ، نامه اى براى امام هادى علیه السلام فرستادم تا از خداوند متعال درخواست نماید اموال و ثروتم را بازگردانند.
حضرت در جواب نامه من ، مرقوم فرمود: به همین زودى اموال تو را به تو بر مى گردانند و اگر هم آن ها را به تو ندهند، ضرر و زیانى به تو نخواهد رسید، چون تو از آن ها بهره اى نخواهى برد.
ست – گوید: هنوز محمّد بن فرج به عسکر – یعنى سامراء – نرسیده بود که دستور آزادى کلیّه اموالش صادر شد، ولى پیش از آن که نامه رفع ممنوعیّت از اموال به دستش برسد مرگ او را ربائید و از دنیا رفت و طبق پیش بینى امام علیه السلام بهره اى از أ موال خود نبرد.(۱)
۱- إ علام الورى طبرسى : ج ۲، ص ۱۱۵، الخرایج و الجرائج : ج ۲، ص ۶۷۹، ح ۹، مناقب ابن شهرآشوب : ج ۴، ص ۴۰۹، کشف الغمّه : ج ۲، ص ۳۸۰، بحار: ج ۵۰، ص ۱۴۰، ح ۲۵٫