- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
همچنین مرحوم شیخ حرّ عاملى ، به نقل از کتاب رجال مرحوم نجاشى رضوان اللّه تعالى علیهما آورده است :
یکى از دوستان حضرت ابوالحسن ، امام علىّ هادى صلوات اللّه علیه که در همسایگى آن حضرت زندگى مى کرده ، حکایت کند:
ما شب ها با حضرت علىّ بن محمّد هادى علیه السلام جلوى منزلش جلسه و شب نشینى داشتیم و در مسائل مختلف ، بحث مى کردیم تا آن که شبى از شب ها حادثه اى رُخ داد:
فرمانده گارد خلیفه عبّاسى که شخصى معروف بود، با غرور و تکبّر از جلوى ما به سوى منزلش رهسپار بود و مقدارى هدایاى ارزشمند که از خلیفه گرفته بود، به همراه داشت .
و نیز تعدادى سرهنگ و دیگر درجه داران و نگهبانان و پیش خدمتان ، او را همراهى مى کردند.
همین که چشمش به حضرت هادى علیه السلام افتاد، نزد وى آمد و به آن حضرت سلام کرد و سپس رفت .
هنگامى که از ما دور شد، حضرت اظهار داشت : او با این حَشم خدم و به این تجمّلات مادّى دل خوش کرده و شادمان است ؛ ولى خبر ندارد که در همین شب ، مرگ او را مى رباید و پیش از نماز صبح او را زیر خاک ها دفن مى کنند.
من و بقیّه افرادى که در آن مجلس حضور داشتیم ، از این پیش گوئى حضرت سخت در تعجّب قرار گرفتیم .
و چون از جاى خود برخاستیم و از حضور آن حضرت خداحافظى کرده و رفتیم ، با یکدیگر گفتیم : این یک پیش گوئى مهمّ و علم غیب بود که علىّ بن محمّد صلوات اللّه علیهما از آن خبر داد.
و بر همین اساس با یکدیگر متعهّد شدیم که چنانچه گفته حضرت صحّت نیافت و واقع نشد، او را به قتل رسانده و نابودش کنیم ؛ و سپس هر یک به منزل خود رفتیم .
رخاستم و از خانه بیرون آمدم تا ببینم چه خبر است ، جمعیّت زیادى را دیدم ، که به همراه سربازان و نیروهاى حکومتى شور و شیون مى کنند و مى گویند: فرمانده گارد خلیفه ، شب گذشته به جهت آن که خمر و شراب بسیارى نوشیده بود، هلاک گشته است و آماده تشییع و دفن او بودند.
من با خود گفتم :
(أ شهد أ ن لا إ له إ لاّ اللّه ) و به سوى منزل او حرکت کردم و صحّت پیش گوئى حضرت ، برایم روشن گردید و از علاقه مندان و شیفتگان حضرتش گشتم .(۱)
۱- إ ثبات الهداه : ج ۳، ص ۳۸۳، ح ۶۸٫