- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 14 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
چکیده
فریقین در پاره ای از نقاط پیرامون آیه اکمال اتفاق نظر دارند. نقطه اصلی اختلاف آنان در تفسیر این آیه در دو امر، زمان نزول و علت نزول آیه است. این تمایز مباحث کلامی گسترده ای را در بین فریقین رقم زده است. در مصادر فریقین تنها دو دسته روایت درباره زمان نزول این آیه به چشم می خورد: نزول آن در حجهالوداع در روز عرفه و نزول آن در غدیرخم. برای جمع بین این دو دسته روایات، احتمالهایی می توان ارائه کرد.
در تمام احادیث شیعی، اعم از روایاتی که دلالت بر نزول آیه در عرفه و یا در غدیر دارد، علت نزول آیه «اعلان ولایت امام علی(علیه السلام)» ذکر شده است. در متن احادیث اهل سنت نیز که به علت تصریح شده، به جز در یک حدیث، علت نزول آیه «اعلان ولایت امام علی(علیه السلام)» است. اکثر اهل سنت که نزول آیه را در عرفه می دانند، برخلاف تصریح روایات درباره علت نزول آیه، وجوهی متعدد احتمال داده اند. این وجوه با برهان سبر و تقسیم مورد نقد قرار گرفته و مخدوش شده اند.
طرح مسئله
هر چند فریقین در پاره ای از نقاط پیرامون آیه اکمال اتفاق نظر دارند که در تفسیر آیه مؤثر است، اما آنان درباره این آیه بااهمیت که از اکمال دین، اتمام نعمت و.. خبر می دهد، در پاره ای از نقاط دچار اختلاف نظرند. این جای بسی شگفتی است، چرا که این آیه از قبیل اولین آیات نازل شده بر رسول مکرم نیست که شاهد نزول آن نبوده باشند، بلکه آخرین آیه و یا از آخرین آیاتی است که بر آن حضرت نازل شده است. این امر از جهت دیگری نیز شگفت آور است، زیرا تعداد اندکی از صحابه زمان نزول و کیفیت آن را نقل کرده اند، در حالی که اهمیت موضوع آیه اقتضا دارد که انبوهی از صحابه ناقل آن باشند.
به نظر می رسد، نقطه اصلی تمایز در دیدگاه فریقین در دو امر نهفته است: یکی در علت نزول این آیه و دیگری در تعیین روزی که در این آیه با تعبیر «الیوم» از آن یاد شده است. این دو امر اهمیت بسزایی در مباحث کلامی و تفسیری فریقین دارند.
گذشت که فریقین در پاره ای از نقاط مؤثر در تفسیر آیه اتفاق نظر دارند که عبارت اند از:
سوره مائده در زمره آخرین سوره ها و به اجماع فریقین مدنی است،۱ و آیه اکمال به حساب استثناها نیست (که از سوره دیگری در سوره مائده قرار گرفته باشد)، بلکه از آیه اکمال می توان استفاده کرد که سوره مائده آخرین سوره نازل شده است.
بدون تردید، آیه اکمال در حجهالوداع نازل شده است.
فقره « الیوم یئس الذین کفروا… رضیت لکم الاسلام دیناً» در آیه سوم سوره مائده، از بقیه اجزای آیه که درباره حکم خوردنیهاست، جداست و ارتباطی به ماقبل و مابعد خود ندارد. در این زمینه تفاوتی نمی کند که فقره فوق به همراه بقیه آیه نازل شده یا به دستور پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) در اینجا قرار گرفته باشد. به همین دلیل، فریقین پیوسته از این فقره جداگانه بحث کرده اند و در روایات معصومان، صحابه و تابعین نیز به طور مستقل آمده است. شاهد این مطلب، آیه۱۱۹ سوره انعام است که می فرماید: « وما لکم ألا تأکلوا مما ذکر اسم الله علیه وقد فصل لکم ما حرم علیکم الا ما اضطررتم إلیه…». در این آیه که پیش از سوره مائده نازل شده می فرماید: آنچه از خوردنیها برای شما حرام بوده، به تفصیل بیان شده است.
بررسی زمان نزول آیه
برای شناخت روز نزول این آیه می توان از شواهد و قرائن درونی و برونی آیه استمداد جست. ابتدا باید بر این نکته تأکید کرد که مراد از واژه «الیوم» در این آیه، بنابه قول اکثر مفسران و شواهد روایی (که ملاحظه خواهید کرد)، دوره زمانی نیست (مانند اینکه گفته می شود: کنت شاباً بالامس وعُدت الیوم شیخاً) آن گونه که فخر رازی و بیضاوی احتمال می دهند،۲ بلکه مراد از آن یک روز خاص و به تعبیر ادبی الف و لام آن برای عهد حضوری است. این واژه در این آیه دو بار تکرار شده و هر دو اشاره به یک روز دارد، نه آنکه دو روز مدنظر آیه شریفه باشد. قرآن درباره این روز خاص اوصافی را بیان می کند که عبارت اند از: « یئس الذین کفروا من دینکم»، « اکملت لکم دینکم»، « اتممت علیکم نعمتی»،
« رضیت لکم الاسلام دیناً». چون همه این اوصاف مربوط به یک روز مشخص است، باید با یکدیگر پیوند داشته باشند؛ بدین صورت که اکمال دین و اتمام نعمت، موجب یأس کفار و خشنودی خدا از حاکمیت دین اسلام بر جامعه بوده باشد. این روز با این ویژگیهای منحصر به فرد، باید روز حساس و نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار آید و در آن اتفاقی خاص رخ داده باشد که موجب ویژگیهای چهارگانه مذکور شود.
فریقین درباره زمان نزول این آیه تنها دو قول را مطرح کرده اند: نزول آن در حجهالوداع در روز عرفه و نزول آن در غدیرخم؛ پس باید حوادثی که در این دو روز اتفاق افتاده بررسی شود تا مشخص گردد که مقصود در آیه کدام یک از این دو روز است. روایاتی که درباره زمان و مکان نزول این آیه نقل شده نیز دو دسته اند: یک دسته زمان نزول را در عرفه و دسته دیگر در غدیرخم می دانند. هر دو دسته این روایات در مصادر فریقین یافت می شود. در مصادر اهل سنت با سند صحیح و با چند طریق، نزول آیه در روز عرفه (در حجهالوداع) نقل شده است. ابن کثیر در این باره می گوید:
نزول آیه اکمال در روز عرفه امری معلوم و قطعی است… در این باره احادیثی متواتر نقل شده که شکی در صحت آنها نیست… قول درست که شک و تردیدی در آن راه ندارد این است که این آیه در روز جمعه در عرفه نازل شده است.۳
ادعای ابن کثیر در مورد تواتر روایات درباره نزول آیه در روز عرفه ثابت نیست، چون حداکثر چهار نفر این روایت را نقل کرد ه اند: امام علی(علیه السلام)، عمر بن خطاب، ابن عباس و سمره.۴ بنابراین نمی توان از بررسی سندی این روایات چشم پوشید یا ادعای قطعیت صدور کرد، هر چند اهل سنت روایت منقوله از عمر را در صحیحین آورده اند.
در مصادر شیعی نیز در تفسیر عیاشی از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است:
چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در روز جمعه در عرفات اقامت کردند، جبرئیل نزد ایشان آمد و گفت: ای محمد! خداوند به تو سلام می رساند و می گوید: با امت خود بگو « الیوم أکملت لکم دینکم؛ امروز برای شما دینتان را به وسیله ولایت علی بن ابی طالب کامل کردم».
« واتممت علیکم نعمتی ورضیت لکم الاسلام دیناً؛ و نعمتم را بر شما تمام کردم و برای شما اسلام را به عنوان دین پسندیدم و پس از این برای شما چیزی نازل نخواهم کرد».۵
مرحوم کلینی نیز با سند خود از ابی الجارود از امام باقر(علیه السلام) چنین نقل می کند:
از امام باقر شنیدم که فرمود: خداوند بر بندگانش پنج چیز را واجب کرد. آنان چهار چیز را گرفتند و یکی را رها کردند. گفتم: آیا آنها را برای من نام می برید؟ فرمود: نماز… سپس زکات نازل شد… آن گاه روزه نازل شد… سپس حج نازل شد… و آن گاه ولایت نازل شد. همانا ولایت در روز جمعه در عرفه برای پیامبر آمد و خداوند چنین نازل کرد: « الیوم أکملت لکم دینکم وأتممت علیکم نعمتی». پس کمال دین به ولایت علی بن ابی طالب(علیه السلام) است… .۶
در تفسیر عیاشی حدیث مذکور از جعفر بن محمد الخزاعی نقل شده است. وی (مانند سه حدیث دیگر که عیاشی در موارد دیگر از او نقل حدیث می کند)۷ تنها از پدرش به نقل از امام صادق(علیه السلام) حدیث نقل می کند و فردی مجهول است، یعنی توثیق و تضعیفی درباره او نیست.۸ هر دو سند روایت کلینی نیز ضعیف و متن آن نیز مشوش است.۹
دسته دوم این روایات دلالت بر نزول آیه در روز غدیر یا اندکی پس از آن دارد. این روایات در مصادر شیعی با سند صحیح و طرق متعدد نقل شده اند.۱۰ در مصادر اهل سنت نیز از صحابه ای که شاهد نزول آیه بوده اند، این احادیث روایت شده اند. هر چند برخی از اهل سنت آنها را ضعیف دانسته۱۱ و یا از مفتریات شیعه شناخته اند،۱۲ اما این دیدگاه مبنای علمی ندارد؛ چون افرادی که در سلسله سند این روایات آمده اند، از نظر رجال شناسان اهل سنت توثیق شده اند. به طور نمونه، علامه امینی۱۳ تک تک رجال سندها را بر اساس موازین اهل سنت بررسی و توثیق کرده است. ابن کثیر ـ افزون بر حکم به ضعف سند ـ اشکالی دیگر بر حدیثی از ابوهریره دارد. ابوهریره نزول آیه اکمال را در روز غدیر می داند و در ضمن آن به نقل از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به فضیلت روزه در این روز تصریح می کند. ابن کثیر درباره این حدیث می گوید:
اگر روزه روز غدیر معادل شصت ماه باشد، مستلزم برتری امر مستحب بر واجب خواهد شد، چون تمام روزه ماه رمضان به اندازه ده ماه فضیلت دارد؛ چه رسد به روزه یک روز غدیر که امری مستحب است. بنابراین، این روایت منکَر باطل است.۱۴
علامه امینی به این اشکال، افزون بر پاسخ نقضی که در مصادر متعدد اهل سنت از جمله صحیحین است، مانند حدیث: «هرکس در رمضان روزه بگیرد و به دنبال آن شش روز از شوال را روزه بگیرد مانند کسی است که یک دهر روزه گرفته است»،۱۵ پاسخهای حلی نیز ارائه داده است.۱۶
شاید بتوان بین دو دسته روایتی که درباره زمان و مکان نزول آیه اکمال است (نزول در عرفه، نزول در غدیر) جمع کرد و تهافت بین آنها را از میان برد و وجوهی را برای جمع بیان کرد که عبارت اند از:
آیه اکمال دو بار نازل شده است: یک بار در عرفه و بار دیگر در غدیر و هر دو مرتبط به اعلان ولایت امام علی(علیه السلام) است. برخی از بزرگان فریقین این احتمال را داده اند.۱۷ توضیح اجمالی این مطلب بدین صورت است: پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) از توطئه جریان نفاق و تفرقه امت و ارتداد آنان درباره اعلان ولایت امام علی(علیه السلام) بیمناک بودند.۱۸ از این رو حضرت پس از نزول این آیه در حجهالوداع در عرفه، اعلان رسمی ولایت را به تأخیر انداختند و از خداوند تضمین خواستند که در پی آن آیه « یا ایها الرسول بلغ ما أنزل إلیک» نازل شد و در آن تضمین خدا مبنی بر « والله یعصمک من الناس» اعلان شد. آن گاه حضرت در غدیر به طور رسمی ولایت امام علی(علیه السلام) را اعلان کردند و پس از آن دوباره آیه اکمال نازل شد. شاهد این وجه جمع حدیثی است که ابن طاوس با سند از احمد بن محمد طبری، معروف به خلیلی، از امام باقر(علیه السلام) بدین گونه نقل کرده است:
چون پیامبر خدا در عرفه وقوف کردند، جبرئیل این آیه را نازل کرد و گفت: ای محمد(صلی الله علیه و آله)! علی را برخیزان و بر ولایت او بیعت بگیر… پس حضرت از توطئه اهل نفاق و شقاوت که مبادا بین امت تفرقه بسازند یا آنان را به جاهلیت برگردانند، بیمناک شدند، چون از دشمنی و کینه توزی عده ای در مورد امام علی(علیه السلام) باخبر بودند از این رو از جبرئیل تضمین خواستند… تا به غدیرخم رسیدند… .۱۹
فتال نیشابوری نیز به صورت مرسل مضمون این حدیث را آورده است.۲۰ زید بن ارقم صحابی نیز که خود شاهد ماجرا بوده، در این زمینه می گوید:
جبرئیل روح الامین بر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در عصر روز عرفه ولایت علی بن ابی طالب(علیه السلام) را فرود آورد. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دلتنگ شدند، چون از تکذیب اهل نفاق و افک بیمناک بودند. از این رو حضرت گروهی را که من نیز در میان آنان بودم فراخواند و در این باره با آنان مشورت کرد تا آن را ابلاغ کند، ما نمی دانستیم در این باره چه بگوییم.۲۱
در این احتمال، آیه دو بار نازل شده و هر دو بار پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آن را ابلاغ کرده اند: یک بار در عرفه برای برخی از صحابه که برای استشاره جمع شدند، و یک بار در غدیر به طور رسمی برای عموم مردم.
احتمال دیگر آن است که آیه تنها در عرفه نازل شده و پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) نیز در عرفه آن را ابلاغ کرده اند و بار دیگر در غدیر نیز ابلاغ شده است.
چون علت نزول آیه با مسئله غدیر و آیه عصمت ارتباط وثیق دارد، علامه طباطبائی نیز احتمال می دهد روز نزول آیه عرفه و روز ابلاغ آن در غدیر باشد.۲۲
احتمال دیگری برای وجه جمع می توان داد و آن اینکه پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) در حجهالوداع و در محل اجتماع عمومی مردم از جمله در مسجد خیف،۲۳ در روز عرفه،۲۴ و در غدیر،۲۵ حدیث ثقلین را اعلان فرموده است. این مطلب ضمن آنکه نشان می دهد یکی از رسالتهای پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در حجهالوداع (افزون بر آموزش مناسک حج)، اتمام حجت بر مردم درباره ثقلین بوده است، آشکار می کند که با اعلان رسمی حدیث ثقلین توسط پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) در اجتماع مردم، یأس کفار، اکمال دین، اتمام نعمت و خشنودی خدا از اسلام حاصل آمد. آیه اکمال به همین علت نازل شد و حضرت رسول نیز آن را در همان جا اعلان فرمود. حادثه غدیر نیز در واقع شرح و توضیح پیامبر معظم اسلام(صلی الله علیه و آله) درباره حدیث ثقلین بوده است.
این احتمالها برای جمع دو دسته روایت است. ولی اگر نتوان آنها را جمع کرد، احادیثی که از نزول آیه در عرفه حکایت می کنند (به ویژه آن دسته احادیث که علت نزول را موردی غیر از ولایت امام علی(علیه السلام) می دانند) به دلیل ضعفهای متعدد درون متنی و برون متنی ساقط خواهند بود. برخی از دانشمندان شیعی نیز به تفصیل از این ضعفها پرده برداشته اند.۲۶
بررسی علت نزول
در متن روایاتی که در مصادر اهل سنت از نزول این آیه در عرفه خبر می دهد ـ به جز روایت خلیلی و حسکانی (پیش گفته) که در آن علت نزول را ولایت امام علی(علیه السلام) می دانند ـ تصریحی به علت نزول آیه نشده است؛ در آنها مشخص نشده چه حادثه ای در عرفه اتفاق افتاد که موجب نزول این آیه و اوصاف مذکور در آن شد. به همین دلیل، مشهور اهل سنت (که بر این باورند این آیه در عرفه نازل شده) ناگزیر در جست وجوی علت نزول آن، وجوه متعددی را احتمال داده اند.۲۷ این وجوه از سوی برخی از مفسران شیعی با برهان سبر و تقسیم مورد نقد قرار گرفته و تمام آنها مخدوش شده است.۲۸ اما در تمام روایات شیعی، اعم از روایاتی که دلالت بر نزول آیه در عرفه و یا دلالت بر نزول آن در غدیر دارد، علت نزول آیه «اعلان ولایت امام علی(علیه السلام)» است.۲۹ در متن روایاتی که نزول آیه را در غیر عرفه می داند و از شاهدان نزول این آیه یعنی صحابه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) رسیده است، درباره علت نزول این آیه تنها دو امر ذکر شده است. امر نخست «تطهیر خانه خدا از لوث وجود مشرکان» است که از ابن عباس نقل شده است. او می گوید:
فلما نزلت براءه فنفی المشرکون عن بیت الحرام وحج المسلمون
لا یشارکهم فی البیت الحرام من المشرکین فکان ذلک من تمام النعمه وهو قوله تعالی: « الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتی»؛ چون سوره برائت نازل شد و مشرکان از بیت الحرام رانده شدند، مسلمانان بدون شرکت مشرکان حج گزاردند؛ این از اتمام نعمت است که خداوند در این آیه فرموده است: «امروز برای شما دینتان را کامل کردم و نعمتم را برای شما به اتمام رساندم».۳۰
امر دیگر «نصب ولایت امام علی(علیه السلام)» است که از امام علی(علیه السلام)، ابوسعید خدری، زیدبن ارقم، ابن عباس و ابوهریره حکایت شده است.۳۱ علامه امینی و دیگران این احادیث را تا حدودی استقصا کرده اند.۳۲
بنابراین، در متن آن دسته از روایات اهل سنت نیز که در آن به علت نزول آیه تصریح شده، اعم از روایاتی که نزول آیه را در عرفه یا غیر عرفه می دانند، به جز در یک حدیث از ابن عباس، علت نزول آیه اعلان ولایت امام علی(علیه السلام) ذکر شده است.
اما در پاسخ حدیثی که تنها از ابن عباس نقل شده و در آن «تطهیر خانه خدا از مشرکان»، علت نزول آیه معرفی شده، می توان گفت: اولاً، احتمال دارد که این روایت در مقام بیان تفسیر آیه یا ذکر یکی از مصادیق اتمام نعمت باشد، نه آنکه علت نزول آیه را بیان کند. ثانیاً، این حدیث مخالف با قول دیگری است که از ابن عباس گذشت. ثالثاً، این حدیث مخالف با ظاهر آیه است که نشان می دهد در آن روز حادثه ای اتفاق افتاده که موجب اکمال دین از یک سو و یأس کفار از دین (و نه یأس از مسلمانان) از سوی دیگر شده است. و روشن است که عدم شرکت مشرکان در اعمال حج، موجب اکمال دین و یأس کفار از دین نخواهد بود.
پس از اثبات این امر که آیه اکمال درباره ولایت امام علی(علیه السلام) نازل شده است، می گوییم: اولاً، این نزول تأثیری عمیق در معنای «مولی» در حدیث «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» خواهد داشت؛ چون آنچه موجب اکمال دین، اتمام نعمت و یأس کفار از دین می شود، تنها اعلان دوستی و وفاداری به امام علی(علیه السلام) نیست، بلکه رخدادی بزرگ نظیر اعلان امامت و پیشوایی امام علی(علیه السلام) خواهد بود.
ثانیاً، اسلامی که مورد رضایت خداست مرتبط با ولایت امام علی(علیه السلام) خواهد شد؛ چون در این آیه می فرماید: « …ورضیت لیکم الاسلام دیناً…». بنابراین، آنان که از این ولایت سر باز می زنند، در متن دینی که مرضی خداست اخلال خواهند کرد. به نظر می رسد بخشی از خطبه غدیریه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به همین مطلب اشاره دارد. حضرت می فرماید:
خداوندا! همانا تو بر من چنین نازل کردی؛ امامت برای علی ولی توست. در آن هنگام که وی را برتری بخشیدی و با امامت او دین بندگانت را کامل کردی و نعمت را بر آنان به اتمام رساندی و برای آنان اسلام را به عنوان دین پسندیدی و فرمودی «هر کس غیر از اسلام دینی جست وجو کند از او پذیرفتنی نیست و در آخرت از زیانکاران می باشد». خدایا تو شاهد باش من پیام تو را رساندم.۳۳
در پایان شایسته ذکر است که از نظر شیعه آیه اکمال با آیه تبلیغ (مائده: آیه۶۷) و آیات ولایت (مائده: ۵۵ و ۵۶) ارتباط وثیق دارد. این مطلب افزون بر آنکه از خود قرآن استفاده می شود، احادیث صحیح السند در مصادر روایی شیعه نیز بر آن دلالت دارد.۳۴ این نکته نیز قابل توجه است که برخی از بزرگان شیعه، از آیه اکمال افزون بر مسئله ولایت، مسئله عصمت امام علی(علیه السلام) را نیز استفاده کرده اند.۳۵
پی نوشت:
۱. طبرسی، مجمع البیان، ج۴، ص۲۳۱؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۷۹؛ ابن قتیبه، المسائل والاجوبه فی الحدیث والتفسیر، ص۱۶۷.
۲. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۱۳۷؛ بیضاوی، انوار التنزیل (تفسیر بیضاوی)، ج۱، ص۲۵۵.
۳. ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۳ ـ ۱۲؛ و نیز نک. همو، البدایه والنهایه، ج۵، ص۱۵۵.
۴. ابن کثیر، همان.
۵. عیاشی، کتاب التفسیر، ج۲، ص۹، ح۱۱۰۸.
۶. کلینی، کافی، ج۱، ص۲۵۹، ح۶.
۷. نک. کتاب التفسیر، ج۳، ص۲۷۷.
۸. نک. خویی، معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۱۲۶، رقم۲۲۹۶.
۹. نک. مجلسی، بحارالانوار، ج۳، ص۲۶۱ ـ ۲۵۹.
۱۰. کافی، ج۱، ص۲۹۲ ـ ۲۸۹؛ بحارالانوار، ج۳، ص۲۶۱؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۷ ـ ۴۳۴؛ قمی، تفسیر قمی، ج۴، ص۳۶ ـ ۳۲.
۱۱. تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۱۴؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۱۹.
۱۲. نک. آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج۴، ص۹۱.
۱۳. امینی، الغدیر، ج۱، ص۲۹۸ ـ ۲۹۴.
۱۴. البدایه والنهایه، ج۵، ص۱۸۸.
۱۵. مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۲، ص۵۲۴، ح۲۰۴؛ ابوداود، سنن، ج۲، ص۳۲۴، ح۲۴۳۲.
۱۶. نک. الغدیر، ج۱، ص۷۰۷ ـ ۶۹۹.
۱۷. نک. بحارالانوار، ج۳، ص۲۶۰؛ ابن جوزی، تذکره الخواص، ص۳۷.
۱۸. نک. کافی، ج۱، ص۲۸۹، ح۲۹۲ و ص۲۹۲، ح۲؛ کتاب التفسیر، ج۲، ص۶۴، ح۱۳۱۵؛ صدوق، امالی، مجلس۵۶، ص۴۳۵، ح۱۰؛ ابن طاوس، الیقین، باب۱۲۷، ص۳۴۴؛ همو، التحصین، باب۲۹، ص۵۸۱.
۱۹. الیقین، باب۱۲۷، ص۳۴۴.
۲۰. فتال، روضه الواعظین، ج۱، ص۲۱۶، ح۲۰۹.
۲۱. کتاب التفسیر، ج۲، ص۳۰۱، ح۱۹۹۶؛ و به نقل از وی، حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۳۵۶، ح۳۶۸.
۲۲. نک. طباطبائی، المیزان، ج۵، ص۱۹۶.
۲۳. ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۱۵۰.
۲۴. ترمذی، الجامع الصحیح، ج۵، ص۶۲۱، ح۳۷۸۶؛ حموئی، فرائد السمطین، ص۲۳۴؛ احمد یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۱۲.
۲۵. ابن ابی عاصم، کتاب السنه، ص۶۲۹، ح۱۵۵۵ ـ ۱۵۵۱؛ ابن مغازلی، مناقب، ص۱۶ و ۲۳.
۲۶. به طور نمونه نک. المیزان، ج۵، ص۱۶۹؛ مرکز المصطفی، آیات الغدیر، ص۲۸۴ ـ ۲۶۸؛ مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ص۶۸ ـ ۵۵.
۲۷. به طور نمونه نک. انوار التنزیل، ج۱، ص۲۵۵؛ آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۹۱ ـ ۹۰.
۲۸. به طور نمونه نک. المیزان، ج۵، ص۱۶۹ به بعد.
۲۹. نک. حویزی، نور الثقلین، ج۱، ص۵۹۰ ـ ۵۸۷؛ مشهدی، کنز الدقائق، ج۴، ص۳۶ ـ ۳۲.
۳۰. طبری، جامع البیان، ج۴، ص۸۱؛ الدر المنثور، ج۳، ص۱۷ ـ ۱۶.
۳۱. نک. التحصین، ص۵۴۸؛ مناقب، ص۱۹؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۰ و ۲۰۸ ـ ۲۰۷؛ الدر المنثور، ج۳، ص۱۷ ـ ۱۶؛ واحدی، اسباب نزول القرآن، ص۱۳۵.
۳۲. نک. الغدیر، ج۱، ص۴۵۸ ـ ۴۴۷؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۷ ـ ۴۲۴.
۳۳. روضه الواعظین، ج۱، ص۲۲۵؛ التحصین، باب۲۹، ص۵۸۴.
۳۴. نک. کافی، ج۱، ص۲۹۰ ـ ۲۸۹، ح۴.
۳۵. علامه حلی، الالفین الفارق بین الصدق والمین، ص۳۵۵.
منابع:
قرآن کریم.
آلوسی، محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، تصحیح محمدحسین العرب، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق.
ابن ابی عاصم، ابوبکر، کتاب السنه، بقلم محمد ناصرالدین الالبانی، المکتب الاسلامی، بیروت.
ابن حجر، احمد، الصواعق المحرقه فی الرد علی اهل البدع والزندقه، تخریج عبدالوهاب عبداللطیف، قاهره.
ابن طاوس، علی، الیقین باختصاص مولانا علی بإمره المؤمنین، تحقیق انصاری، قم، دارالکتاب، ۱۴۱۳ق.
همو، التحصین لاسرار ما زاد من أخبار کتاب الیقین، همان.
ابن قتیبه، عبدالله، المسائل والاجوبه فی الحدیث والتفسیر، تحقیق مروان العطیه و محسن خرابه،
دار ابن کثیر، بیروت، ۱۴۱۰ق.
ابن کثیر، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم (تفسیر ابن کثیر)، بیروت، ۱۴۰۲ق.
همو، البدایه والنهایه، تحقیق علی نجیب عطوی و دیگران، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۰۸ق.
ابن مغازلی، علی، مناقب الامام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، تحقیق محمدباقر بهبودی، دارالاضواء، بیروت، ۱۴۰۳ق.
ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، تعلیق محمد عبدالحمید، دار احیاء السنه النبویه، بیروت.
امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنه والادب، طهران، ۱۳۶۶ش.
بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تصحیح زرندی، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، قم.
بیضاوی، عبدالله، انوار التنزیل واسرار التأویل (تفسیر بیضاوی)، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۰۸ق.
ترمذی، محمد، الجامع الصحیح (سنن الترمذی)، تحقیق ابراهیم عطوه عوض، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
حسکانی، عبیدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر محمودی، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، قم، ۱۴۱۱ق.
حلی، حسن بن یوسف، الالفین الفارق بین الصدق والمین، تحقیق و نشر المؤسسه الاسلامیه، قم، ۱۳۸۱ش.
حموئی، ابراهیم، فرائد السمطین فی فضائل المرتضی والبتول والسبطین والائمه من ذریتهم(علیهم السلام)، تحقیق محمدباقر محمودی، مجمع احیاء الثقافه الاسلامیه، قم، ۱۴۱۵ق.
حویزی، عبدعلی، نور الثقلین، تصحیح سیدهاشم انصاری، ۱۳۴۹ش.
خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث وتفصیل طبقات الرواه، منشورات آیت الله العظمی خویی، قم، ۱۴۰۳ق.
رازی، فخرالدین، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، دار احیاء التراث العربی، بیروت.
سبط بن الجوزی، یوسف، تذکره الخواص، مؤسسه اهل البیت، بیروت، ۱۴۰۱ق.
سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۳ق.
صدوق، ابوجعفر محمد، امالی، تحقیق مؤسسه البعثه، قم، ۱۴۱۷ق.
طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، منشورات جماعه المدرسین بقم.
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان لعلوم القرآن، تحقیق محلاتی و طباطبایی، دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۰۶ق.
طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، بیروت، ۱۴۰۸ق.
عیاشی، محمد، کتاب التفسیر، تحقیق مؤسسه البعثه، قم، ۱۴۲۱ق.
فتال نیشابوری، محمد، روضه الواعظین، تحقیق غلامحسین مجیدی و مجتبی فرجی، قم، ۱۴۲۳ق.
قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر ] المنسوب الی[ القمی، تصحیح سیدطیب جزائری، قم، ۱۴۰۴ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیه، طهران، ط الثالثه، ۱۳۸۸ق.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار الجامعه لدرر الاخبار الائمه الاطهار، شرکت طبع بحارالانوار، تهران.
همو، مرآه العقول فی شرح اخبار آل رسول، ط الثالثه، طهران، ۱۳۶۳ش.
مرکز المصطفی، آیات الغدیر، مرکز المصطفی للدراسات الاسلامیه، قم، ۱۴۱۹ق.
مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، تحقیق محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت.
مشهدی، محمدرضا، کنزالدقائق وبحر الغرائب، تحقیق حسین درگاهی، طهران، ۱۴۱۱ق.
مکارم شیرازی، ناصر، آیات ولایت در قرآن، تنظیم ابوالقاسم علیان، نسل جوان، قم، ۱۳۸۱ش.
واحدی، علی، اسباب نزول القرآن، تحقیق کمال زغلول، دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۴۱۱ق.
یعقوبی، احمد، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، بیروت.
منبع :طلوع – زمستان ۱۳۸۴، شماره ۱۶ .