- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
از گذشته تا به امروز، والدین در تنبیه کودک خود از روش های مختلفی استفاده کرده اند. برخی از این روش ها آثار تربیتی مطلوب و برخی دیگر، تاثیرات منفی شدیدی روی شخصیت کودکان داشته است.
همه می دانیم که کودکان، معصوم می باشند اما در برخی اوقات اشتباهات رفتاری دارند که با تکرار آن، برای پدر و مادر ایجاد ناراحتی و دغدغه های تربیتی می کنند.
طبق تصور رایج بین بسیاری از خانواده ها، تنبیه کودک یعنی تنبیه بدنی! این در حالی است که تنبیه بدنی یکی از روش های تنبیهی بوده و همیشه به عنوان آخرین راهکار در تربیت فرزند مطرح می شود.
منظور از تنبیه کودک، بکارگیری راهکارها و روش هایی است تا از میزان رفتارهای نامطلوب کودک کاسته شود. البته باید توجه داشت که روش های تنبیه کودک می بایست ضمن برخورداری از خاصیت بازدارندگی، کمترین آثار سوء را نیز در پی داشته باشد.
از سوی دیگر، تنبیه کودک، به تنهایی نمی تواند همه تغییرات رفتاری مورد نظر و دلخواه را در او به وجود آورد و برای افزایش بازدهی تربیتی و تاثیرگذاری مطلوب بر فرزند، باید با انواع و آداب صحیح تنبیه کودک آشنا شد.
در نگاه اسلام و رهبران دین، تنبیه کودک از موضوعاتی است که باید در چارچوب های اخلاقی و انسانی، با دقت و ظرافت به آن پرداخته شود. در سیره معصومان (علیهم السلام) و اولیا و بزرگان دین، همواره تلاش شده تا در فرایند تربیت فرزند، تنبیه کودک با روش هایی غیرمستقیم و به دور از هر گونه تندی و خشونت صورت پذیرد. در ادامه به چند داستان آموزنده پیرامون تنبیه کودک اشاره می کنیم:
جایگزینی برای تنبیه کودک
گروهی از کودکان مشغول بازی بودند. ناگهان با دیدن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که به مسجد می رفت، دست از بازی کشیدند و به سوی حضرت دویدند و اطرافش را گرفتند.آن ها دیده بودند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) را به دوش خود می گیرد و با آن ها بازی میکند.
به این امید، هر یک دامان پیامبر را گرفته، می گفتند: شتر من باش!
اما با توجه به رسیدن وقت نماز، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می خواست هر چه زودتر خود را برای نماز جماعت به مسجد برساند ولی دوست نداشت دل پاک کودکان را از خود برنجاند.
بلال در جستجوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از مسجد بیرون آمد و از ماجرا آگاه شد، خواست بچه ها را تنبیه کند تا پیامبر را رها کنند. وقتی حضرت متوجه منظور بلال شد، به او فرمود: تنگ شدن وقت نماز برای من، از این که بخواهم بچه ها را از خود برنجانم بهتر است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از بلال خواست برود و از منزل چیزی برای کودکان بیاورد تا بدین وسیله آن ها را مشغول کند.
بلال رفت و با هشت دانه گردو برگشت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گردوها را بین بچه ها تقسیم کرد و آن ها راضی و خوشحال به بازی خودشان مشغول شدند و آن حضرت جهت اقامه نماز جماعت، عازم مسجد شد.[۱]
شیوه اصولی در تنبیه کودک
خانواده ای از دست فرزند پر جنب و جوش خود کلافه شده بودند. شیطنت ها و بی ادبی های گاه و بی گاه فرزند خردسال، پدر و همه اهل خانه را به ستوه آورده بود. در بیرون از منزل نیز کسی از آزار و اذیت او آسایش و راحتی نداشت.
پدر خانواده گاهی اوقات او را به باد کتک می گرفت به امید آن که تنبیه کودک، باعث شود تا او دست از کارهای زشت بردارد؛ اما فایده ای نداشت و کودک دو مرتبه به شیطنت های خود ادامه می داد.
در یکی از روزها که پدر به بی اثر بودن تنبیه کودک خود واقف شده بود، دست او را گرفت و نزد امام موسی کاظم (علیه السلام) آورد و شرح حال گفت و از فرزندش شکایت نمود.
حضرت نگاهی به آن پدر کرد و برای این که راه و روش تربیت کردن را به او بیاموزد به او فرمود: فرزندت را نزن.
مرد در حالی که تعجب کرده بود از خودش پرسید: اگر زدن و تنبیه کودک درست نیست پس چگونه فرزندم را تربیت کنم؟! او منتظر بود تا ادامه کلام امام را بشنود. امام کاظم (علیه السلام) ادامه داد: برای ادب کردن فرزند، از او قهر و دوری کن.
گویا با این سخن امام، دنیای جدیدی در تربیت فرزند و تنبیه کودک به روی مرد گشوده شد. در همان لحظه تصمیم گرفت شیوه خود در تنبیه کودک را تغییر داده و به جای کتک زدن، قهر و دوری را پیشه خود سازد و با فرزندش سخنی نگفته و قطع ارتباط کند.
در همین فکر بود که ادامه کلام امام، او را آگاه تر کرد. حضرت فرمود: در قهر کردن با فرزندت، مواظب باش قهرت زیاد طول نکشد و بعد از مدت کوتاهی با او آشتی کن.[۲]
نهی پیامبر (ص) از تندی و تنبیه کودک
روش برخورد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در مواقعی که نوزادی را براى دعا یا نامگذارى به حضور او می آوردند، بسیار عطوفانه و مهربانانه بود. حضرت کودک را با آغوش باز می پذیرفت و در دامان خود میگذاشت.
گاهى اتفاق می افتاد که کودک در دامن پیامبر ادرار می کرد. کسانى که ناظر بودند خجل و دستپاچه شده و به کودک تندى می کردند تا او را از این کار باز دارند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آنان را از این برخورد منع می کرد و می فرمود: با تندى و خشونت از ادرار کودک جلوگیرى نکنید.
سپس طفل را آزاد می گذارد تا کارش را تمام کند. موقعى که دعا یا نامگذارى تمام می شد، والدین و همراهان نوزاد با خوشحالی، کودک خود را می گرفتند و آزردگى و گرفتگی خاطری از ادرار کودک در دامان پیامبر مهربان احساس نمی کردند.
هنگامى که والدین و همراهان طفل می رفتند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لباس خود را می شست.[۳]
ملایمت به جای تندی و تنبیه کودک
ام فضل، همسر عباس بن عبدالمطلب، دایه امام حسین (علیه السلام) می گوید:
روزى رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) حسین (علیه السلام) را کـه در آن موقع طفل شیرخوارى بود، از من گرفت و در آغوش کشید.
در این اثناء، کودک لباس ایشان را خیس کرد. من از محضر پیامبر به شدت شرمساز شدم و طفل را با چنان شدتى از آن حضرت جدا کردم که گریان شد.
حضرت رو به من کرد و فرمود: ام فضل! آرام باش! آب، لباس مرا تطهیر می کند ولى چه چیزى می تواند غبار کدورت و رنجش را از قلب فرزندم حسین، برطرف نماید؟[۴]
نهی پیامبر (ص) از کتک زدن و تنبیه کودک
ابومسعود می گوید:
من غلامی داشتم که او را کتک می زدم. یک بار که در حال کتک زدن آن غلام بودم، از پشت سرم صدایی شنیدم که فرمود: ابومسعود! خداوند متعال به تو تمکن و توانایی داده و این بنده اش را غلام تو قرار داده است. پس او را کتک نزن.
برگشتم نگاه کردم، دیدم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است که من را از این کار نهی می کند. بلافاصله به حضرت عرض کردم: ای رسول خدا! من این غلام را در راه خدا آزاد کردم. پیامبر فرمود: اگر این کار را انجام نمی دادی، شعله های آتش تو را فرا می گرفت.[۵]
راه حلی برای پیشگیری از امر و نهی و تنبیه کودک
آن روز پس از تعمیر رادیو، صداى امام (ره) توجه مرا به خود جلب کرد: رادیو را کجا مى گذارید؟! عرض کردم: روى میز، کنار دستتان. فرمودند: نه، جایى بگذارید که دست بچه به آن نرسد و بهتر است روى طاقچه بگذارید.
با کمى تامل، مقصود امام (ره) را دریافتم. ایشان براى آن که هم رادیو محفوظ باشد و هم مجبور نباشد مجال تحرک کودک را محدود و سلب نماید و او را با امر و نهى آزرده خاطر سازد، این دستور را فرمود.[۶]
پیامد عصبانیت و تنبیه کودک
علامه حسن زاده آملی (ره) نقل کردند:
در یکی از تعطیلات تابستان، به آمل رفتم. روزی به منظور استراحت، در گوشه ای خوابیده بودم که ناگهان با سر و صدای بچه ها که در حال بازی با هم بودند، از خواب پریدم و از این کارشان ناراحت و عصبانی شده و به آنان تندی کردم.
در همان لحظه اول، از کار خود، سخت پشیمان و اندوهگین شدم و به گریه افتادم و چنان گریه کردم که حتی نتوانستم غذا بخورم.
بلافاصله به تهران آمدم و راهی تبریز شدم تا سراغ طبیبم بروم. به محضر مرحوم علامه طباطبایی (ره) رفتم و به ایشان گفتم حال نماز ندارم! بدون این که به ایشان ماجرا را بگویم.
ایشان فرمودند: بی خود خشمگین می شوی! انتظار هم داری که در نماز، حال داشته باشی؟![۷]
زیاده روی مادر در تنبیه کودک
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط نقل میکند:
روزی همسرم تب شدیدی کرد و مجبور شدم او را به بیمارستان ببرم و آن موقع هزینه زیادی صرف کردم. باز هم خوب نشد و دوباره به بیمارستان دیگری رفتیم و باز هم خوب نشد. خلاصه خیلی نگران بودم.
روزی که همسرم هم در ماشین بود، جناب شیخ رجبعلی خیاط را سوار ماشین خودم کردم و گفتم: آقاجان، ایشان همسرم هستند که گفتم تب دارند. شیخ نگاهی کردند و به او فرمودند: خانم! بچه را که آن طور نمی زنند! استغفار کن، از دل بچه در بیاور و دلش را به دست بیاور، خوب میشوی!
همین کار را کردیم و خوب شد. همسرم کودک را به خاطر ادرار کردن در منزل آن چنان کتک زده بود که نزدیک بود نفس بچه بند بیایید![۸]
رفتار شایسته به جای تنبیه کودک
استاد على قندهارى می گوید:
من از همان دوران نوجوانى، شیفته مرحوم حاج ملا عباس تربتى شدم. شبى در منزل ایشان مجلسى بود و چراغى بر سر در خانه آویزان کرده بودند. من و چند تن از نوجوانان کم سن و سال محله، به اقتضاى شر و شور نوجوانى و بازی، مرتبا وارد دالان خانه می شدیم و سنگ می زدیم و فریادی می کشیدیم و در را به هم می کوبیدیم و خلاصه اهل خانه را عاصى و بیچاره کرده بودیم. شاید چراغ را هم شکسته بودیم.
در این هنگام ناگهان پیرمردى (مرحوم حاج آخوند ملا عباس تربتى) از تاریکى دالان بیرون آمد و دست ما را گرفت و در حالى که علی رغم انتظار با مهربانى احوال ما را می پرسید به کسانى که در داخل منزل بودند رو کرد و گفت:
این فرزندان من خیلى بازى کرده اند و خسته شده اند حتما گرسنه هم هستند از آن ها پذیرایى کنید که مهمان مایند.[۹]
همان طور که ملاحظه می شود مرحوم آخوند به جای تنبیه کودک با رفتار شایسته و مهربانانه خود با لغزش هاى کودکان و نوجوان برخورد نمود و همین برخورد مهر انگیز باعث شد تا آقای قندهاری تا آخر عمر شیفته حاج آخوند تربتى شده و شخصیت او از همان دوره نوجوانى تحت تاثیر شدید آن مرد الهی قرار گیرد.
رفتار اصلاح گرایانه آن مرد الهى برگرفته از این آموزه تربیتى علوی است که می توان بدی ها را با نیکى از میان برداشت.[۱۰]
نتیجه گیری
از نگاه علمی، تنبیه کودک، بکارگیری شیوه های بازدارنده در فرایند تربیت فرزند است و هرگز نباید آن را به تنبیه بدنی منحصر دانست. تنبیه بدنی تنها در برخی موارد خاص و نادر، آن هم به عنوان آخرین گزینه می تواند کارایی هایی داشته باشد.
مشکل اصلی بسیاری از خانواده ها در ارتباط با تنبیه کودک، عدم آگاهی آن ها از روش های تنبیهی غیرمستقیم و شیوه های جایگزین در تنبیه کودک است.
همان گونه که در داستان های فوق گذشت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر بزرگان دین نه تنها از تنبیه کودک منع می کردند بلکه در موارد مشاهده تنبیه کودک توسط اولیای کودک، به شدت از آن منع نموده و به راهکارهای جایگزین سفارش می کردند.
گردآوری و بازنویسی: حسین فاضلی
پی نوشت ها
[۱] . سدهی اصفهانی، نفایس الاخبار، ص۲۸۶
[۲] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۹۹
[۳] . علامه مجلسى، بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۴۰
[۴] . شیخ عباس قمی، هدیه الاحباب، ص۱۹۶
[۵] . علامه مجلسى، بحار الانوار، ج ۷۱ ص ۱۴۲
[۶] . رحیمیان، یادداشت ها و خاطراتی از زندگی امام خمینی (قدس سره)؛ پاسدار اسلام، شماره ۱۰۰
[۷] . گلی زواره، جرعه های جانبخش (با تغییراتی در متن)
[۸] . محمدی ری شهری، کیمیای محبت، ص۱۲۱
[۹] . فضیلت هاى فراموش شده، ص ۳۳
[۱۰] . تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ص ۸۲۳
منابع
- علامه مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ بیروت؛ دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم؛ ۱۴۰۳ ق
- قمی، شیخ عباس؛ هدیه الاحباب؛ مترجم: غلامحسین انصاری؛ تهران؛ انتشارت شرکت چاپ و نشر بین الملل؛ چاپ اول؛ ۱۳۹۱ ش
- تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد؛ غرر الحکم و درر الکلم؛ قم؛ دار الکتاب الاسلامی؛ چاپ دوم؛ ۱۴۱۰ ق
- سدهی اصفهانی، ابوالقاسم بن محمدعلی؛ نفایس الاخبار؛ بی جا؛ ناشر شرکت معارف اسلامیه؛ چاپ اول؛ ۱۳۷۹ ق
- گلی زواره، غلامرضا؛ جرعه های جانبخش (فرازهایی از زندگی علامه طباطبایی)؛ قم؛ انتشارات موسسه فرهنگی انتشاراتی حضور؛ چاپ دوم؛ ۱۳۷۷ ش
- رحیمیان، محمد حسن؛ یادها و یادداشت هایی از زندگی امام خمینی (ره)؛ تهران؛ شرکت انتشارات سوره مهر؛ چاپ اول؛ ۱۳۹۸ ش
- نشریه پاسدار اسلام، دوره ۱۳۶۹، شماره ۱۰۰، فروردین و اردیبهشت
- محمدی ری شهری، محمد؛ کیمیای محبت: یادنامه شیخ رجبعلی خیاط (نکوگویان)؛ ویراستاران: محمد مهدی خالقی؛ محمد دلال موسوی؛ قم؛ انتشارات دارالحدیث؛ ۱۳۹۵ ش
- رفیع، جلال؛ راشد، حسینعلی؛ فضیلت های فراموش شده (شرح حال حاج آخوند ملا عباس تربتی عارف فرزانه عالم وارسته و شخصیت کم نظیر)؛ انتشارات اطلاعات؛ چاپ هفدهم؛ ۱۳۸۰ ش