- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : محمد ارباب
- 0 نظر
یکی از ارکان جهاد فرهنگی نیرو های شایسته، فعالان صحنه فرهنگ و یا به عبارت دیگر مجاهدان فرهنگی است. قرآن از انسان های شایسته ای که در مبارزه با فسادند با تعبیر «أُولُوا بَقِیَّه»؛ یاد می کند و می فرماید: پس چرا از نسل های پیش از شما -جز اندکی که نجاتشان دادیم- صاحبان خیر و فضیلتی نبودند که از فساد در زمین جلوگیری کنند.[۱]
اینکه صاحبان فضیلت و نیکی را «بقیه» گفته اند به این دلیل است که انسان معمولا آنچه را خوب تر و بهتر است برای خود ذخیره و نگهداری می نماید.[۲] در روایت امام هادی (علیه السلام) مجاهدان فرهنگی به ناخدای سکان دار کشتی تشبیه شده اند که فرمود:
اگر بعد از غیبت امام قائم (علیه السلام) عالمانی نبودند که به سوی خدا دعوت کنند و اشاره به او کنند و با براهین الهی از او دفاع نمایند و بندگان مستضعف خدا را از دام ابلیس و اعوانش برهانند و از بند نواصب (دشمنان اهل بیت) رهایی بخشند، همه مردم از دین خدا دست کشیده و مرتد می شدند؛
لکن علما کسانی هستند که زمام قلوب شیعیان ضعیف ما را در دست داشته و مهار می کنند، همچون ناخدای کشتی که سکان آن را در دست دارد؛ این گروه همان شخصیت های برتر و افضل در نزد خداوند با عزت و جلال می باشند.[۳]
بدیهی است اگر یک روز این نیروی بزرگ دفاعی که از میلیون ها سرباز تشکیل می شود، از فعالیت باز ماند و بدن بی دفاع بماند، چنان میدان تاخت و تاز میکروب های مضر می شود که به سرعت انواع بیماری ها به او هجوم می آورند. جامعه انسانی نیز چنین حالی را دارد. اگر نیروی مدافع که همان «أُولُوا بَقِیَّه»؛ اند برچیده شوند، میکروب های بیماری زای اجتماعی که در زوایای هر جامعه ای وجود دارند به سرعت تولید مثل کرده، جامعه را سراپا بیمار می کنند.[۴]
مجاهدان فرهنگی، احیا گران روح و روان انسان ها هستند که آفاق عالی آن در رسالت پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) متجلی شده است. قرآن فرموده است: ای کسانی که ایمان آورده اید، دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید، هنگامی که شما را به سوی چیزی می خواند که شما را حیات می بخشد.[۵]
ویژگی های مجاهدان فرهنگی
جهاد فرهنگی کارزار فکر و اندیشه و تهذیب نفس است و هر فرد نمی تواند عهده دار آن گردد. امیر مومنان (علیه السلام) به زیبایی افراد را تقسیم بندی نموده و فرمودند: مردم سه دسته اند: دانشمندی که ربانی و شناسای خداست، آموزنده ای که در راه رستگاری کوشاست و فرومایگانی رونده به چپ و راست که در هم آمیزند و پی هر بانگی را بگیرند و با هر باد به سویی خیزند؛ نه از روشنی دانش فروغی یافتند و نه به سوی پناهگاهی استوار شتافتند.
امیر مومنان (علیه السلام)، از برادری یاد می کنند که به حقیقت الگوی انسان وارسته بود و از مومنان می خواهد اگر در این مرتبه نیستند، دست کم همه خصلت های نیک را ترک نکنند: «در گذشته برادری دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود؛ زیرا دنیا در چشم او بی ارزش می نمود و از شکم بارگی دور بود؛ پس آنچه را نمی یافت، آرزو نمی کرد و آنچه را می یافت زیاده روی نداشت.
در بیشتر عمرش ساکت بود؛ اما گاهی که لب به سخن می گشود، بر دیگر سخنوران برتری داشت و تشنگی پرسش کنندگان را فرو می نشاند. افتاده بود و در دیده ها ناتوان و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان. تا پیش قاضی نمی رفت، دلیلی مطرح نمی کرد و کسی را که عذری داشت، سرزنش نمی کرد تا آنکه عذر او را می شنید. از درد شکوه نمی کرد، مگر پس از تندرستی و بهبودی. آنچه عمل می کرد، می گفت و بدانچه عمل نمی کرد، چیزی نمی گفت.
اگر در سخن گفتن بر او پیشی می گرفتند، در سکوت مغلوب نمی گردید و بر شنیدن بیشتر از سخن گفتن حریص بود. اگر بر سر دوراهی دو کار قرار می گرفت، می اندیشید که کدام یک به خواسته نفس نزدیکتر است، با آن مخالفت می کرد؛ پس بر شما باد روی آوردن به این گونه ارزش های اخلاقی و با یکدیگر در کسب آنها رقابت کنید و اگر نتوانستید، بدانید به دست آوردن برخی از آن ارزش های اخلاقی بهتر از رها کردن همه است».[۶]
بر این اساس شناخت ویژگی های مجاهدان فرهنگی و همراه شدن با آنان بسیار راهگشاست و در غیر این صورت امکانات و فرصت ها از دست خواهد رفت.
ایمان خالصانه
موفقیت در جهاد فرهنگی بستگی به میزان ایمان به محتوا، پیام و راه ترسیم شده دارد. قرآن می فرماید: شما برتر هستید اگر ایمان داشته باشید.[۷] قرآن از پیامبر و مومنان با این صفت یاد می کند که به خدا و فرشتگان و کتاب ها و فرستادگانش ایمان آورده اند و [می گویند]: میان هیچ یک از فرستادگانش فرق نمی گذاریم.[۸]
همچنین درباره پیامبران که بزرگترین مجاهدان فرهنگی هستند، می فرماید: [پیامبران] پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالت های الهی می کردند و [تنها] از او می ترسیدند و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند[۹] فردی که با انگیزه ایمان و اعتقاد خالصانه تلاش می کند، خستگی و ناامیدی بر او مستولی نمی شود و قدرت روحی فزاینده ای می یابد و ایمان به وعده های الهی او را بی اعتنا به عوامل ترس و اضطراب می نماید.
قرآن می فرماید: چون افرادی به ایشان گفتند این مردم برای [حمله به] شما نیرو جمع کرده اند، پس از آنان بترسید [این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا برای ما کافی است و چه خوب حمایتگری است.[۱۰]
بر اثر این قدرت روحی، جلوه زیبایی از این کلام الهی می گردد که فرموده است: «ای پیامبر، مومنان را به جنگ [با دشمن] تشویق کن، هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه می کنند و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز می گردند؛ چراکه آنان گروهی هستند که نمی فهمند».[۱۱]
اهل دانش بودن از ویژگی های مجاهدان فرهنگی
کسانی می توانند پرچم دار جبهه فرهنگی باشند که خود اهل دانش و فرهنگ باشند:
ذات نا یافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش
کهنه ابری که بود ز آب تهی
کی تواند که کند آب دهی
چنان است که امیر مومنان (علیه السلام) فرمود: این پرچم مبارزه را جز آنکه صبر و بصیرت را در هم آمیزد و از مواضع حق آگاهی دقیق دارد، نمی تواند به دوش بکشد؛ بنابراین آنچه فرمان دادند، انجام دهید و در آنچه نهی کردند، توقف کنید.[۱۲] بر این اساس قرآن، مقام عالمان را گرامی داشته، می فرماید: خداوند آنان را که ایمان آورده اند و کسانی را که از علم بهره دارند، درجات عظیمی می بخشد.[۱۳]
در آیات مختلف انسان ها را به تفکر و اندیشه در آفرینش آسمان و زمین ترغیب نموده[۱۴] و از آنان خواسته است به دقت در نظام آسمان و زمین و آنچه خدا آفریده است، بنگرند[۱۵] و پیدایش زراعت و زیتون و نخل و انگور و میوه ها را نشانه روشنی برای اندیشمندان قرار داد[۱۶] و به خورشید و ماه، پدیده روز و شب، آسمان و زمین،[۱۷] ستاره،[۱۸] انجیر و زیتون[۱۹] سوگند یاد نمود تا در آن بیندیشند و برای عبرت آموزی، فرمان به مطالعه در زندگی اقوام پیشین و سرنوشت آنان داده است.[۲۰]
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز مسلمانان را به آموختن دانش تشویق می کرد. بعد از جنگ بدر که هفتاد اسیر از مشرکان در اختیار داشت، برای اسیرانی که مال و ثروتی برای آزادی خود نداشتند، مقرر داشت در صورتی که به ده تن از کودکان مدینه نوشتن بیاموزند، آزاد گردند.[۲۱] نیز فرمود: علم را جستجو کنید ولو مستلزم آن باشد که تا چین سفر کنید.[۲۲]
ویل دورانت می نویسد: به طوری که از احادیث نبوی معلوم می شود، پیامبر مردم را در طلب علم تشویق می کرد و این کار را محترم می داشت و از این نظر با اغلب مصلحان دینی تفاوت داشت. گفته بود هر که به راهی رود که علمی جوید، خدا برای وی راهی به سوی بهشت می گشاید.[۲۳]
البته هدف از دانشوری مجاهدان فرهنگی، اظهار غرور و جدل و تخریب ارزش ها نیست؛ زیرا از اولیای دین خود، آموخته است دانش باید برای فهمیدن و تعقل باشد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: طالبان علم بر سه گونه اند؛ پس آنان را از روی صفاتشان بشناس: دسته ای آن را برای جهل ورزیدن و به منازعه برخاستن می خواهند و دسته ای برای بزرگی فروشی و فریب دادن دیگران و دسته ای برای فهمیدن و تعقل کردن.
دسته اول مردمی موذی و جدال گرند؛ آزار دهنده و خود نماست؛ در محافل مردم داد سخن می دهد، نام علم می برد، حلم را می ستاید، اظهار خشوع می کند، ولی دلش از ورع تهی است. خدا، بینی این چنین کسان را بکوبد و کمرش را قطع کند.
دسته دوم که یار گردن فرازی و فریب است، نیرنگ باز و تملق باز است؛ به همگنان خود (از اهل علم) گردن فرازی کند و برای توانگران تواضع نماید؛ شیرینی آنها را بخورد و دین خود را پایمال کند؛ خدا نام اینان را محو کند و از آثار علما اثرش را براندازد.
دسته سوم که یار فهم و تعقل است، دچار شکسته حالی و اندوه و شب زنده دار که جامه عبادت به تن کرده و در تاریکی شب برای عبادت پروردگار خویش به پا ایستاده اند؛ عمل می کنند و می ترسند و دعا می کند و بیمناک اند.[۲۴]
عدم شیفتگی به دنیا از ویژگی های مجاهدان فرهنگی
از دیگر ویژگی های مجاهدان فرهنگی وابسته نبودن به دنیا و دوری از آزمندی و حرص است؛ در غیر این صورت فسادش از اصلاح افزون خواهد بود. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: چون عالم را دنیا دوست دیدید، او را درباره دینتان متهم بدانید؛ زیرا دوست هر چیزی، گرد محبوبش می گردد.
خداوند به داوود (علیه السلام) وحی فرمود: میان من و خودت عالم فریفته دنیا را واسطه قرار مده که تو را از راه دوستی ام باز می دارد؛ زیرا ایشان راهزنان بندگان جویای من اند، کمتر کاری که با ایشان انجام می دهم این است که شیرینی مناجاتم را از دلشان برکنم.[۲۵]
این عدم شیفتگی به دنیا به معنای ترک مسئولیت های اجتماعی و خانوادگی نیست؛ بلکه عامل موفقیت در انجام آنهاست. انبیا و اوصیا که الگوی زهد بودند، در متن جامعه حضور داشتند و عهده دار رسالتی سنگین برای نجات جوامع از تبهکاری بودند.
زمان شناسی
یکی از ویژگی های اصلی مجاهدان فرهنگی، شناخت زمان و مقتضیات آن است. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم: آن که نسبت به زمان خود داناست، گرفتار امور اشتباه انگیز و مایه گمراهی نمی شود.[۲۶] در حدیثی دیگر از ویژگی های صاحبان عقل و فهم، آشنایی با اهل زمان ذکر شده است.[۲۷]
امام رضا (علیه السلام) از امام محمد باقر (علیه السلام) نقل می کند: در حکمت و (دستورالعمل های حکیمانه) خاندان داوود (علیه السلام) چنین رسیده است: سزاوار است که انسان خداشناس، خویشتن دار و مالک نفس خود باشد و به حال و کار خویش اهتمام ورزد و مردمان زمانه خود را بشناسد.[۲۸]
روشن است مقصود از زمان و مقتضیات آن، زمان تاریخی و تقویمی نیست؛ بلکه زمان فکری و فرهنگی و سیاسی و زندگی معاصر از زبان، سنت، اقلیم، علوم، اکتشافات، اختراعات، فنون، کتاب ها، هنرها، متفکران و سیاستمداران و توطئه ها و عملکرد نظام های سرمایه داری، سوسیالیستی و کمونیستی است که البته همه اینها باید در تشکیلات علمی و ساختار پژوهش های گروهی سازماندهی شود.
بر اساس مقتضیات صحیح زمان بوده است که امامان معصوم (علیهم السلام) مواضع مختلفی داشته اند. امیر مومنان (علیه السلام) بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدت ۲۵ سال صبر حکیمانه و سکوت تلخ را برگزید و در این باره می فرماید:
«در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پا خیزم یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیشه سازم؟ که پیران را فرسوده، جوانان را پیر و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد! پس از ارزیابی درست صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم؛ پس صبر کردم، در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود و با دیدگان خود می نگریستم که میراث مرا به غارت می برند.»[۲۹]
این در حالی بود که آن بزرگوار جهاد فرهنگی و پاسخگویی به شبهات دینی را در راس برنامه های خود قرار داده بود. کتاب های نگاشته شده در احتجاجات اهل بیت (علیهم السلام) بخشی از پاسخ های حضرت را به شبهات ذکر نموده است.[۳۰]
امام مجتبی (علیه السلام) برای حفظ تشیع راستین لازم دید با معاویه صلح کند؛ زیرا شرایط سیاسی و موقعیت نیرو ها و ترفند های معاویه کارزار را به گونه ای رقم می زد که شیعه از بین می رفت؛ چنان که خود فرمود: اگر صلح نمی کردم، کسی از شیعیان بر روی زمین باقی نمی ماند.[۳۱]
این در حالی بود که شرایط برای امام حسین (علیه السلام) به گونه ای دیگر تغییر یافته بود. یزید از ترفند های معاویه بی بهره بود، حتی به ظاهر احکام اسلام را رعایت نمی کرد، به صورت علنی شراب می نوشید، حتی حکومت او بر خلاف معاهده ای بود که پدرش معاویه با امام حسن (علیه السلام) امضا کرده بود؛ زیرا در آن معاویه متعهد شده بود فردی را بعد از خود تعیین نکند.[۳۲]
گسترش عدالت
از ویژگی های دیگر مجاهدان فرهنگی، ترویج و اجرای فرهنگ عدالت است. خداوند پیامبران خویش را برای قیام مردم به عدل و داد فرستاده است[۳۳] و در کتاب آسمانی خود فرمان به عدالت و نیکی داده،[۳۴] داوری و قضاوت را بر اساس عدالت بنیان نهاده است؛[۳۵]
همچنین خواسته است گفتار مومنان به عدالت باشد، اگر چه به ضرر خویشان آنها تمام شود[۳۶] و به پیروان خود آموخته است دشمنی با گروه و طایفه ای آنها را از مرز عدالت خارج نسازد که این به تقوا نزدیک تر است[۳۷] و نویسنده اسناد حقوقی را ملزم به رعایت عدالت نموده است.[۳۸]
همراهی با مستضعفان از ویژگی های مجاهدان فرهنگی
یکی از ویژگی های مجاهدان فرهنگی، همراهی با مستضعفان و فقیران است. قرآن کریم می فرماید: با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند و تنها رضای او را می طلبند و هرگز به دلیل زیور های دنیا، چشمان خود را از آنها بر مگیر و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم، اطاعت مکن.[۳۹]
در شان نزول آیه آمده است: جمعی از ثروتمندان مستکبر و اشراف از خود راضی عرب، به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسیدند و در حالی که به مردان با ایمانی همچون سلمان، ابوذر، صهیب، خباب و مانند آنها اشاره می کردند، گفتند: ای محمد، اگر تو در صدر مجلس بنشینی و این گونه افراد که بوی بدن آنها مشام انسان را آزار می دهد و لباس های خشن و پشمینه در تن دارند، از خود دور سازی، ما نزد تو خواهیم آمد و از سخنانت بهره می گیریم.
در این هنگام آیات فوق نازل شد و به حضرت دستور داد هرگز تسلیم این سخنان فریبنده نشود؛ سپس حضرت به جستجوی این گروه برخاست؛ آنها را در آخر مسجد در حالی که به ذکر خدا مشغول بودند، یافت؛ حضرت فرمود: حمد خدا را که نمردم تا اینکه دستور داد با افرادی همانند شما باشم. زندگی با شما و مرگ هم با شما خوش است.[۴۰]
نتیجه گیری
جهاد فرهنگی امری است که در دنیای امروز برای یک جامعه دینمدار، نیازی اساسی است؛ چرا که دشمن تمام توان خود را برای نابودی فرهنگ و ایمان یک جامعه دینمدار و خدامحور به کار می گیرد. از این رو، می بایست مجاهدان فرهنگی دارای ویژگی های خاص و مهمی باشند از جمله: ایمان خالصانه، دانش، گسترش عدالت، زمان شناسی، همراهی با مستضعفان، عدم شیفتگی به دنیا.
پی نوشت ها
[۱]. هود: ۱۱۶.
[۲]. محمود زمخشری؛ الکشاف؛ ج ۲، ص ۴۳۶.
[۳]. طبرسی؛ الاحتجاج؛ ج۱، ص ۱۸.
[۴]. ناصر مکارم شیرازی؛ تفسیر نمونه؛ ج ۹، ص ۲۷۶.
[۵]. انفال: ۲۴.
[۶]. سید رضى؛ نهج البلاغه؛ ص ۴۶۶، حکمت ۲۸۱. ر.ک: ترجمه دشتی؛ ص۶۹۹.
[۷]. آل عمران: ۱۳۹.
[۸]. بقره: ۲۸۵.
[۹]. احزاب: ۳۹.
[۱۰]. عمران: ۱۷۳.
[۱۱]. انفال: ۶۵.
[۱۲]. سید رضى؛ نهج البلاغه؛ ترجمه دشتی؛ ص ۳۲۹.
[۱۳]. مجادله: ۱۱.
[۱۴]. آل عمران: ۱۹۱.
[۱۵]. اعراف: ۱۸۵.
[۱۶]. نحل: ۱۱.
[۱۷]. شمس: ۱-۷.
[۱۸]. نجم: ۱.
[۱۹]. تین: ۱.
[۲۰]. روم: ۴۲.
[۲۱]. کاتب واقدى؛ الطبقات الکبرى؛ ج ۲، ص ۱۹.
[۲۲]. محمد باقر مجلسی؛ بحار الانوار؛ ج۱، ص۱۷۷.
[۲۳]. ویل دورانت؛ تاریخ تمدن؛ ج ۴، بخش اول، ص ۳۰۲.
[۲۴]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۱، ص ۴۹.
[۲۵]. همان، ص ۴۶.
[۲۶]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ۱؛ ص ۲۷.
[۲۷]. همان، ص ۴۹.
[۲۸]. همان، ج ۲، ص۲۲۴.
[۲۹]. سید رضی؛ نهج البلاغه؛ ص۱۵، خطبه ۳.
[۳۰]. ر.ک: احمد بن علی طبرسی؛ الاحتجاج؛ ص ۲۱۱۲۱۰ و ۲۴۰.
[۳۱]. محمدباقر مجلسی؛ بحار الانوار؛ ج۴۴، ص۲.
[۳۲]. ابن اعثم؛ الفتوح؛ ج ۴، ص ۱۵۸-۱۶۰.
[۳۳]. حدید: ۲۵.
[۳۴]. نحل: ٩٠.
[۳۵]. نسا: ۵۸ .
[۳۶]. انعام: ۱۵۲.
[۳۷]. مائده: ۸ .
[۳۸]. بقره: ۲۸۲.
[۳۹]. کهف: ۲۸.
[۴۰]. فضل بن حسن طبرسى؛ مجمع البیان؛ ج ۶، ص ۷۱۸.
منابع
- زمخشری، محمود؛ الکشاف؛ الطبعه الاولی، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ قم: نشر دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹.
- واقدى، کاتب؛ الطبقات الکبرى؛
- دورانت، ویل؛ تاریخ تمدن یونان باستان؛ ترجمه آریان پور؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۸.
- سید رضی، محمد؛ نهج البلاغه؛ قم: موسسه نهج البلاغه، ۱۴۱۴ق.
- سید رضی، محمد؛ نهج البلاغه؛ ترجمه دشتی؛ قم: نشر مشرقین،۱۳۷۹.
- طبرسی، احمد بن علی؛ الاحتجاج؛ مشهد: نشر مرتضی، ۱۴۰۳ق.
- مجلسی، محمدباقر؛ بحار الانوار، الطبعه الثانیه، بیروت: دار احیاء التراث العربی، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- ابن اعثم، احمد؛ الفتوح؛ بیروت: دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.
- کلینی، محمد بن یعقوب؛ الاصول من الکافی؛ تصحیح علی اکبر غفاری؛ الطبعه السادسه، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۹.
- طبرسى، فضل بن حسن؛ مجمع البیان؛ تحقیق رسولی محلاتی و یزدی طباطبایی؛ بیروت: دار المعرفه، ۱۴۰۸ق.
اقتباس از کتاب جهاد فرهنگی؛ عباس کوثری، انتشار یافته توسط پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی. ص ۶۲ الی ۹۹.