- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 19 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
عقیده به آمدن منجی که با آمدنش جهان از ظلم و فساد به عدالت و معنویت خواهد رسید، باوری همگانی و فرا دینی و قومی است. دین اسلام نیز تأکید فراوانی بر این عقیده دارد. قرآن و احادیث نبوی بسیار به آن پرداختهاند. امامان معصوم(علیه السلام) که جانشینان به حق پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) هستند انبوهی از روایات را در موضوع مهدویت بیان کردهاند.
امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نیز احادیث متعددی در این باره دارد که بیان و بررسی تمام آنها از مجال یک مقاله خارج است. در این نوشتار سعی شده است روایاتی از ایشان که بیانگر ویژگیهای امام عصر(عج) است مورد تحقیق قرار گیرد و در مجموع شش ویژگی بیان شده است که عنوانشان چنین است: ۱. غیبت و پنهان زیستی ۲. نداشتن پیمان با طاغوت ۳. شایعه رحلت ۴. جوانی و قدرت بدنی ۵. دارای میراث پیامبران(علیه السلام) ۶. نسل چهارم امام هشتم(علیه السلام).
مقدمه:
باور به منجیی که قیام او سر آغاز زندگی زیبای انسانی و سرشار از معنویت و محبّت است و ظهور مبارکش به حیات ستمگران و فاسدان پایان خواهد داد، عقیده تمام پیروان ادیان آسمانی و بسیاری از مکاتیب بشری است. در دین مبین اسلام نیز کمتر موضوعی را میتوان یافت که به اندازه مهدویت دارای اهمیت باشد. علاوه بر صدها آیه قرآن که بر این حقیقت دلالت میکند کمتر مسألهای را میتوان یافت که تا این مقدار روایت از طریق شیعه و سنی داشته باشد. خبر از منجی اسلام، حضرت مهدی موعود(عج) قدمتی به قدمت خود اسلام دارد اولین کسی که از وجود چنین شخصی خبر داده آورنده این دین یعنی حضرت ختمی مرتبت محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) است و صحابه فراوانی این احادیث را از ایشان شنیدهاند.
پیامبر بزرگوار اسلام(صلی الله علیه و آله) با تأکید میفرماید:
وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فِیهِ وَلَدِیَ الْمَهْدِیُّ(عج)(۲)؛
سوگند به خدایى که مرا به حقّ به پیامبرى برانگیخت اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خداوند آن روز را طولانى کند تا فرزندم مهدى(عج) در آن روز ظهور کند.
و در روایتی دیگر شباهت کامل امام مهدی(عج) را به خودشان چنین بیان میدارند.
الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْق(۳)؛
مهدى از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است، از نظر قیافه و اخلاق شبیهترین مردم به من است.
بعد از پیامبر عظیم الشأن اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز جانشینان بزرگوار ایشان، از این ذخیره الهی خبر دادهاند و هر امامی به تناسب اوضاع اجتماعی خویش در مورد امام مهدی(عج) سخن گفته است.
از ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نیز بیش از سی حدیث در موضوع مهدویت وارد شده است.(۴)
امام هشتم(علیه السلام) مانند پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به حتمی بودن ظهور تصریح میفرماید:
وَ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْحُجَّهُ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ فِی غَیْبَتِهِ الْمُطَاعُ فِی ظُهُورِهِ لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً؛(۵)
و پس از حسن فرزندش حجّت قائم که در دوران غیبتش منتظر او باشند و در ظهورش از او اطاعت کنند و اگر از دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خداى تعالى آن روز را طولانى فرماید تا خروج کند و زمین را از عدل سرشار سازد همچنان که از جور پر شده باشد.
و وقتی قصیده دعبل به این دو بیت میرسد که حتمی بودن ظهور را بیان میکند:
خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَهَ خَارِجٌ یَقُومُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ وَ الْبَرَکَاتِ
یُمَیِّزُ فِینَا کُلَّ حَقٍّ وَ بَاطِلٍ وَ یُجْزِی عَلَى النَّعْمَاءِ وَ النَّقِمَاتِ
امام رضا(علیه السلام) به شدت اشک میریزد و سپس سر خود را بلند کرده میفرماید:
یَا خُزَاعِیُّ نَطَقَ رُوحُ الْقُدُسِ عَلَى لِسَانِکَ بِهَذَیْنِ الْبَیْتَیْنِ(۶)
اى خزاعى! روح القدس این دو بیت را بر زبان تو جارى کرده است.
امام ثامن(علیه السلام) در دو بیتی که به قصیده دعبل اضافه نموده و از محل قبر خویش خبر داده باز به امام موعود(عج) اشاره میفرماید:
وَ قَبْرٌ بِطُوسَ یَا لَهَا مِنْ مُصِیبَهٍ تَوَقَّدَ فِی الْأَحْشَاءِ بِالْحُرُقَاتِ
إِلَى الْحَشْرِ حَتَّى یَبْعَثَ اللَّهُ قَائِماً یُفَرِّجُ عَنَّا الْهَمَّ وَ الْکُرُبَات.(۷)
معلوم است که مهدویت در میان موضوعات کلامی، اهمیت ویژهای دارد و از این اهمیت فوق العاده، میتوان به ضرورت بررسی این مقوله در کلام گهربار عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله) پی برد. هر چند در یک مقاله نمیتوان تمام احادیث مهدوی رسیده از این امام همام را بیان و بررسی کرد اما سعی میشود، برخی از ویژگیهای امام مهدی(عج) در این مجال بررسی شود.
امید است مورد رضایت امام به حق رئوف واقع گردد.
ویژگیهای امام مهدی(عج)
۱. پنهان زیستی (غیبت):
چنان که در مقدمه اشاره شد موضوع مهدویت توسط پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) مطرح شد و از آن زمان به بعد هم هر یک از امامان به فراخور فضای حاکم بر جامعه راجع به امام مهدی(عج) سخنانی بیان میکردند تا ضمن آشنا کردن مردم با مهدویت راه سوء استفاده را بر فرصت طلبان و مدعیان دروغین مهدویت ببندند. برای مثال در دوران امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) به دلیل ضعف و فرسودگی سلسله بنیأمیه و تازه کار بودن والیان حکومت بنیعباس، قیامهای بسیاری انجام میگرفت و برخی هم برای ایجاد انگیزه کافی در پیروان خود قیام را به عنوان مهدویت انجام میدادند.(۸)
گروهی هم از امام انتظار قیام داشتند و در روایات بارها این درخواست مطرح شده است.(۹) لذا روایات متعددی از امام باقر(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) وجود دارد که از قیامهای قبل از قیام امام مهدی(عج) نهی کردهاند.
در روایتی از امام باقر(علیه السلام) چنین آمده است:
کُلُّ رَایَهٍ تُرْفَعُ قَبْلَ رَایَهِ الْقَائِمِ(عج) صَاحِبُهَا طَاغُوت؛(۱۰)
هر پرچمی که قبل از پرچم امام مهدی(عج) فراشته گردد صاحب آن پرچم طغیانگر است.
یکی از این روایات به امام رضا(علیه السلام) نیز عرضه شده است و آن حضرت ضمن تأیید اصل حدیث، تفسیر راوی را از این حدیث ردّ کردهاند.(۱۱)
حسین بن خالد گفت: به حضرت امام رضا(علیه السلام) عرض کردم: عبد اللَّه بن بکیر حدیثى را روایت نموده و آن را تأویل میکرد. و من میخواهم آن را به شما عرضه دارم. فرمود: حدیث چیست؟ عرض کردم: عبد اللَّه بن بکیر میگفت: عبید بن زراره براى من نقل کرد: در ایامى که محمد بن عبد اللَّه پسر امام حسن مجتبى (معروف به محمد نفس زکیه) قیام کرده بود، روزى خدمت حضرت صادق(علیه السلام) بودم که یکى از شیعیان به خدمت حضرت رسید عرض کرد: قربانت شوم محمد بن عبد اللَّه قیام کرده و مردم هم دعوت او را براى قیام پذیرفتهاند. نظر شما درباره قیام با وى چیست؟ فرمود: «تا وقتى که آسمان و زمین آرام است تو نیز آرام باش!» عبد اللَّه بن بکیر میگفت: در این صورت مادام که آسمان و زمین آرام است قیامى به وقوع نمىپیوندد و بنابراین نه قیامى است و نه قائمى! حضرت رضا(علیه السلام) فرمود: جدم حضرت صادق(علیه السلام) راست فرمود: و این طور که عبداللَّه بن بکیر تأویل کرده است نیست. منظور جدم اینست که تا وقتى آسمان از شنیدن صدا و زمین از فرو رفتن با لشکر (سفیانى) آرام است، تو نیز آرام گیر.
اما اوضاع جامعه در دوران مبارک ثامن الحجج امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) با دوران این دو امامان متفاوت بود. امامان سابق(علیه السلام) در اکثر مواقع به دلیل سعایت افراد مغرض مورد آزار و اذیّت خلفا قرار میگرفتند و حتی در مواردی به زندان فرستاده میشدند و معمولا شیعیان از ارتباط با امامان(علیه السلام) محروم بودند. اما حضرت رضا(علیه السلام) به دلیل داشتن عنوان ولایت عهدی خلیفه، دارای قدرتی سیاسی در جامعه بود و شیعیان نیز آزاد بودند و به آسانی محضر امام میرسیدند. این قدرت سیاسی باعث گردیده بود تا برخی از شیعیان به این گمان برسند که امام رضا(علیه السلام) همان صاحب الامر و مهدی موعود(عج) است.
در روایتی ایوب بن نوح که مردی بسیار پرهیزکار و عابد و از وکلای امام هشتم بود(۱۲) به ایشان عرض میکند:
إِنِّی أَرْجُو أَنْ تَکُونَ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ وَ أَنْ یَسُوقَهُ اللَّهُ إِلَیْکَ بِغَیْرِ سَیْفٍ فَقَدْ بُویِعَ لَکَ وَ ضُرِبَتِ الدَّرَاهِمُ بِاسْمِکَ فَقَالَ مَا مِنَّا أَحَدٌ اخْتَلَفَتْ إِلَیْهِ الْکُتُبُ وَ أُشِیرَ إِلَیْهِ بِالْأَصَابِعِ وَ سُئِلَ عَنِ الْمَسَائِلِ وَ حُمِلَتْ إِلَیْهِ الْأَمْوَالُ إِلَّا اغْتِیلَ أَوْ مَاتَ عَلَى فِرَاشِهِ حَتَّى یَبْعَثَ اللَّهُ لِهَذَا الْأَمْرِ غُلَاماً مِنَّا خَفِیَّ الْوِلَادَهِ وَ الْمَنْشَإِ غَیْرَ خَفِیٍّ فِی نَسَبِه.(۱۳)
من امیدوارم که شما صاحب الامر باشید، و خدا امر امامت را بدون شمشیر و خونریزى به شما رساند، زیرا براى شما (به ولایت عهدى مأمون) بیعت گرفته شده و به نام شما سکه زدهاند.
حضرت فرمود: هیچ کس از ما خاندان نیست که مکاتبه داشته باشد و با انگشت به سویش اشاره کنند و از او مسأله بپرسند و اموال برایش برند، جز این که یا ترور شود و یا در بستر خود بمیرد (یا با شمشیر کشته شود و یا با زهر) تا زمانى که خدا براى این امر (امامت) کودکى را از ما خاندان مبعوث کند که ولادت و محل زندگی او نهان است ولى نسبت و دودمانش نهان نیست.
در این حدیث امام رضا(علیه السلام) برای رفع شبهه میفرماید امام مهدی(عج) کسی است که پنهانی به دنیا میآید و پنهانی زندگی میکند. اما من شناخته شدهام و با من مکاتبه میشود، مورد پرسش واقع میشوم. یعنی اینها نشانه این است که من مهدی موعود(عج) نیستم.
در پایان امام رضا(علیه السلام) میفرماید: اما پنهان زیستی بدان معنا نیست که کسی نمیداند او فرزند کیست. پدر و جدش کیست.
جمله آخر ردّی بر عقیده اهل سنت است زیرا آنها بر این باورند که پدر و جدّ مهدی موعود(عج) معلوم نیست. او در آخر الزمان به دنیا میآید و از نسل امام حسن مجتبی(علیه السلام) است اما معلوم نیست چندمین نسل امام حسن مجتبی(علیه السلام) باشد. امام رضا(علیه السلام) این باور غلط را ردّ کرده است و میفرماید نَسَب امام کاملاً روشن است و چنان که در ادامه خواهد آمد امام هشتم(علیه السلام) ایشان را چهارمین نسل خویش معرفی میکند.
امام رضا (علیه السلام)از پنهان زیستی امام مهدی(عج) با بیانهای متفاوتی خبر دادهاند:
الف) غیبت:
یکی از موضوعات بسیار مهمی که در مورد منجی و موعود اسلام مطرح است بحث غیبت یا زیست پنهانی است. این موضوع که متأسفانه به دلیل فهم ناصحیح اهل تسنن، مورد انکار آنها قرار گرفته است و به تندی با آن برخورد میکنند(۱۴) علاوه بر ریشه قرآنی(۱۵) اولین بار توسط پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) مطرح شده است.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله): الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاً تَکُونُ بِهِ غَیْبَهٌ وَ حَیْرَهٌ تَضِلُّ فِیهَا الْأُمَمُ ثُمَّ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ یَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما؛(۱۶)
جابر بن عبد اللَّه انصارى از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت کرد که فرمود: مهدى(عج) از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است، از نظر قیافه و اخلاق شبیهترین مردم به من است، براى او غیبت و حیرتى است که امّتها در آن گمراه شوند، سپس مانند شهاب ثاقب پیش آید و زمین را پر از عدل و داد نماید همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.
بعد از نبی گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز تمام امامان(۱۷) از غیبت وصی آخر(عج) خبر دادهاند. امام هشتم(علیه السلام) نیز علاوه بر این حدیث در روایت دیگری میفرمایند:
کَأَنِّی بِالشِّیعَهِ عِنْدَ فَقْدِهِمُ الثَّالِثَ مِنْ وُلْدِی کَالنَّعَمِ یَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا یَجِدُونَهُ قُلْتُ لَهُ وَ لِمَ ذَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّ إِمَامَهُمْ یَغِیبُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ لِئَلَّا یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَهٌ إِذَا قَامَ بِالسَّیْف؛(۱۸)
حسن بن علىّ بن فضّال از امام رضا(علیه السلام) روایت کند که فرمود: گویا شیعیان را مىبینم که در فقدان سومین نسل من مانند چهارپایان در طلب چراگاه برآیند امّا آن را نیابند، گفتم: اى فرزند رسول خدا! براى چه؟ فرمود: براى آنکه امامشان از آنها نهان شود، گفتم: براى چه؟ فرمود: براى آنکه چون با شمشیر قیام کند بیعت هیچ کس بر گردنش نباشد.
امام هشتم(علیه السلام) به دوران سخت بعد از امام حسن عسکری(علیه السلام) اشاره کرده و میفرمایند مردم در آن دوران دچار سرگردانی میشوند چون امامشان غایب است. و غیبت به این دلیل است که بیعت طغیانگری بر گردن او نباشد.
ب) دیده نشدن:
تعبیر دومی که امام هشتم(علیه السلام) برای بیان پنهان زیستی امام موعود(عج) به کار بردهاند دیده نشدن جسم ایشان است. ریّان بن صلت گوید:
سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(علیه السلام) یَقُولُ: وَ سُئِلَ عَنِ الْقَائِمِ(عج) فَقَالَ: لَا یُرَى جِسْمُهُ وَ لَا یُسَمَّى اسْمُه.(۱۹)
شنیدم امام رضا علیه السلام هنگامی که از ایشان در مورد قائم پرسیده شد، میفرمود: جسم ایشان دیده نمیگردد و نامش برده نمیشود.
با توجه به روایات دیگر، معلوم میشود منظور از بیان این ویژگی اشاره به ناشناس بودن امام است. یعنی ایشان به عنوان امام در جامعه ظاهر نمیشوند و کسی ایشان را به سمت امامت نمیبیند. نه این که واقعا جسم ایشان قابل رؤیت نباشد. بنابراین با این نوع روایات نمیتوان عقیده شیخیّه را ثابت کرد. آنان معتقدند امام در دوران غیبت بدن مادی ندارد و با بدن مثالی در عالم هورقلیا زندگی میکند و نمایندهای با عنوان رکن رابع در زمین دارد.(۲۰)
احمد عابدی از پژوهشگران معاصر در نقد عقیده آنان میگوید: تحلیل این بدن هورقلیایی و اعتقاد به حیات امام زمان(عج) با بدن هورقلیایی، در واقع به معنای انکار حیات مادی امام زمان(عج) روی این زمین است؛ زیرا اگر مراد آن است که حضرت مهدی(عج) در عالم مثال و برزخ چه برزخ اول یا برزخ دوم زندگی می کند. آن چنان که قبر را آنان از عالم هور قلیا میدانند پس آن حضرت حیات با بدن عنصری ندارد و حیات او مثل حیات مردگان، در عالم برزخ است. دلیل عقلی میگوید باید غایت و هدف خداوند از آفرینش انسان زمینی، همیشه روی زمین وجود داشته باشد.(۲۱)
از روایات چنین بر میآید که مساله وجود همیشگی امام در روی زمین همواره برای شیعیان مورد سؤال بوده است و از امامان این پرسش انجام میگرفته است. راویان متعددی هم این پرسش را نزد امام رضا(علیه السلام) مطرح کردهاند. و امام با صراحت هر چه تمامتر با اشاره به «اضطرار به حجت» فرمودهاند زمین بدون حجت خدا و امام لحظهای هم باقی نمیماند و اهلش را میبلعد. سلیمان جعفری (حمیری)(۲۲) یکی از این راویان است و چنین نقل میکند:
سَأَلْتُ الرِّضَا(علیه السلام) فَقُلْتُ تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ حُجَّهٍ فَقَالَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ طَرْفَهَ عَیْنٍ مِنْ حُجَّهٍ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا؛(۲۳)
از حضرت رضا(علیه السلام) پرسیدم: زمین از حجت خالى مىشود؟ فرمود اگر به قدر یک چشم به هم زدن، زمین از حجت خالى ماند اهل خود را فرو میبرد.
محمد بن فضیل(۲۴) (فضل)(۲۵) نیز همین پرسش را از امام پرسیده و همین پاسخ را گرفته است.
نکته مهمی که امام هشتم(علیه السلام) در این مورد به آن میپردازد، ردّ نقلی است که از این نوع احادیث شده. برخی از راویان از امامان قبلی(علیه السلام) نقل کردهاند که تعبیر باقی نماندن زمین یا بلعیدن اهلش، کنایه است و منظور این است که مردم مورد غضب الهی واقع میشوند. امام رضا(علیه السلام) میفرماید چنین تفسیری صحیح نیست و منظور از بین رفتن واقعی زمین است. حسن بن علی وشاء از بزرگان اصحاب امام رضا(علیه السلام)(۲۶) از ایشان میپرسد:
هَلْ تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَیْرِ إِمَامٍ
آیا زمین بدون امام باقى میماند؟
امام پاسخ میدهند: خیر. عرض میکند:
إِنَّا نُرَوَّى أَنَّهَا لَا تَبْقَى إِلَّا أَنْ یَسْخَطَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْعِبَادِ
چنین روایت نمودهاند که باقى نمیماند مگر خدا بر بندگانش خشم گرفته باشد.
امام میفرمایند:
لَا تَبْقَى إِذاً لَسَاخَتْ؛(۲۷)
خیر نمیماند در این صورت در هم فرو ریزد.
غیر از این راوی سرشناس، راویان دیگری هم این تفسیر را برای امام رضا(علیه السلام) نقل کردهاند و ایشان ردّ فرمودهاند. مانند محمد بن فضیل،(۲۸) احمد بن عمر.(۲۹) بنابراین سلامت زمین و اهل آن نشان دهنده وجود همیشگی حجت خدا در روی زمین است و به دلیل غیبت امام نمیتوان وجود ایشان را انکار کرد.
۲. نبستن پیمان با متجاوزان
امام رضا(علیه السلام) فرمودند:
لِئَلَّا یَکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَهٌ إِذَا قَامَ بِالسَّیْف؛(۳۰)
اشاره به این نکته که در گردن امام قائم(عج) بیعتی نسبت به طاغوت نیست نشانه و ویژگی دیگری است که ناظر به بیعت امام رضا(علیه السلام) با طاغوت زمان خویش است بنابراین امکان ندارد ایشان موعود مورد نظر پیامبر(صلی الله علیه و آله) باشد.
در روایات ما عدم بیعت با سرکشان، یکی از دلیلهای وقوع غیبت شمرده شده است. خود امام زمان(عج) در توقیعی چنین فرمودند:
وَ أَمَّا عِلَّهُ مَا وَقَعَ مِنَ الْغَیْبَهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُؤْکُمْ إِنَّهُ لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ مِنْ آبَائِی(علیه السلام) إِلَّا وَ قَدْ وَقَعَتْ فِی عُنُقِهِ بَیْعَهٌ لِطَاغِیَهِ زَمَانِهِ وَ إِنِّی أَخْرُجُ حِینَ أَخْرُجُ وَ لَا بَیْعَهَ لِأَحَدٍ مِنَ الطَّوَاغِیتِ فِی عُنُقِ.(۳۱)
و امّا علت وقوع غیبت، خداى تعالى مىفرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید، از چیزهایى که اگر براى شما آشکار گردد شما را اندوهناک مىکند مپرسید»، بر گردن همه پدرانم بیعت سرکشان زمانه بود امّا من وقتى خروج نمایم بیعت هیچ سرکشى بر گردنم نیست.
۳. شایعه رحلت
در حدیثی عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله) به دو شایعه که در دوران غیبت امام، بین مردم منتشر میشود، اشاره میفرمایند:
محمد بلخی میگوید:
سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(علیه السلام) یَقُولُ إِنَّکُمْ سَتُبْتَلَوْنَ بِمَا هُوَ أَشَدُّ وَ أَکْبَرُ تُبْتَلَوْنَ بِالْجَنِینِ فِی بَطْنِ أُمِّهِ وَ الرَّضِیعِ حَتَّى یُقَالَ غَابَ وَ مَاتَ وَ یَقُولُونَ لَا إِمَامَ وَ قَدْ غَابَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) وَ غَابَ وَ غَابَ وَ هَا أَنَا ذَا أَمُوتُ حَتْفَ أَنْفِی؛(۳۲)
شنیدم امام رضا(علیه السلام)فرمود: «شما در آتیه نزدیک به چیزى شدیدتر و بزرگتر آزمایش خواهید شد، به طفلى در شکم مادر خود، و کودکى شیرخوار امتحان خواهید شد تا آن که گفته شود از دیدهها پنهان شد و مرد، و بگویند: دیگر امامى نیست، در حالى که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله غایب شد و باز غایب شد و غایب شد (یک بار در غار حرا و یک بار در شعب ابى طالب خانه عبد اللَّه بن ارقم و یک بار هم در غار ثور)، و این هم من که به مرگ خواهم مرد.
شایعه اول آن که: امامی وجود ندارد. امام رضا(علیه السلام) پاسخ آن را در روایات بیانگر اضطرار به حجت دادهاند. امام فرمودند زمین هرگز بدون امام باقی نمیماند و نباید این سخن پذیرفته شود.
شایعه دوم این که: امام از دنیا رفته است. علاوه بر این حدیث در حدیث دیگری نیز امام رضا(علیه السلام) به این سخن اشاره کردهاند. برادر امام کاظم(علیه السلام) نقل میکند که امام رضا(علیه السلام) فرمودند:
وَ هُوَ الطَّرِیدُ الشَّرِیدُ الْمَوْتُورُ بِأَبِیهِ وَ جَدِّهِ صَاحِبُ الْغَیْبَهِ یُقَالُ مَاتَ أَوْ هَلَکَ أَیَّ وَادٍ سَلَکَ؛(۳۳)
و اوست دور از مردم و تنها، دور از پدر و جدّ و صاحب غیبت، مردم درباره او گویند: معلوم نیست مرده یا هلاک شده و به کدام وادی رفته.
اساساً یکی از ویژگیهای موعود(عج) همین است زیرا وقتی مفضل بن عمر از امام صادق(علیه السلام) میپرسد: مَا عَلَامَهُ الْقَائِمِ؟
امام(علیه السلام) میفرماید:
قَالَ إِذَا اسْتَدَارَ الْفَلَکُ فَقِیلَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ فِی أَیِّ وَادٍ سَلَکَ؛(۳۴)
هنگامى که گردون آن قدر بگردد که بگویند: مرد؟ یا هلاک شد؟ در کدام بیابان پا نهاد؟
با توجه به این پیش بینی امامان همواره به شیعیان هشدار میدادند که این سخن و شایعه را از کسی نپذیرند و باور نکنند که گروهی از دفن امام میآیند و دستشان از خاک قبر او خاکی شده است. امام صادق(علیه السلام) به حازم بن حبیب میفرماید:
فَمَنْ جَاءَکَ یَقُولُ إِنَّهُ نَفَضَ یَدَهُ مِنْ تُرَابِ قَبْرِهِ فَلَا تُصَدِّقْه؛(۳۵)
پس اگر کسى نزد تو آمد بگوید که دستش را از خاک قبر او پاک داده است تصدیقش مکن.
جالب است بدانیم گروهی از واقفه برای اثبات ادعای خود مبنی بر زنده بودن امام موسی کاظم(علیه السلام) این نوع احادیث را بر ایشان حمل میکردند و یکی از اقدامات امام رضا(علیه السلام) رفع این شبهه بود.(۳۶)
نکته مهم: مساله بسیار مهمی که امام رضا(علیه السلام) در موضوع غیبت در این حدیث اشاره فرموده و کمک مؤثری برای پذیرش غیبت به شمار میرود، پیشینه غیبت است امام میفرماید پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) نیز بارها غیبت کردهاند و غیبت تنها برای امام عصر(عج) اتفاق نیفتاده است که امری بیسابقه باشد و پذیرش آن سخت گردد. با آن که همه امامان(علیه السلام) به امر غیبت اهتمام فراوان داشتهاند اما در میان امامان(علیه السلام) تنها امام هشتم(علیه السلام) است که به پیشینه غیبت اشاره مینماید پیشینهای که مورد توجه خود امام زمان(عج) است و شیخ صدوق را مأمور نوشتن کتابی با همین موضوع مینماید و شیخ صدوق برای امتثال این امر، کتاب کمال الدین و تمام النعمه را به رشته تحریر در میآورد. شیخ صدوق از مولایمان امام عصر(عج) چنین نقل میکند:
آمُرُکَ أَنْ تُصَنِّفَ وَ لَکِنْ صَنِّفِ الْآنَ کِتَاباً فِی الْغَیْبَهِ وَ اذْکُرْ فِیهِ غَیْبَاتِ الْأَنْبِیَاء؛(۳۷)
اکنون تو را امر مىکنم که در باره غیبت کتابى تألیف کنى و غیبت انبیاء(علیه السلام) را در آن بازگوئى.
۴. جوانی و قوّت بدن:
چنان که گفته شد ولایت عهدی و موقعیت سیاسی خاص امام رضا(علیه السلام) باعث شد تا اطرافیان و اصحاب امام گمان کنند ایشان امامی است که قرار است زمین را پر از عدل و داد نماید. امام برای رفع این شبهه ویژگیهایی از امام مهدی(عج) نقل میفرمایند تا معلوم گردد ایشان قائم موعود(عج) نیستند.
در روایتی از ریّان بن صلت که راوی ثقه و مورد اطمینان است(۳۸) و امام رضا(علیه السلام) به ایشان لباسی را هدیه کردهاند(۳۹) چنین نقل شده است:
قُلْتُ لِلرِّضَا(علیه السلام) أَنْتَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ فَقَالَ أَنَا صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ وَ لَکِنِّی لَسْتُ بِالَّذِی أَمْلَؤُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ کَیْفَ أَکُونُ ذَلِکَ عَلَى مَا تَرَى مِنْ ضَعْفِ بَدَنِی وَ إِنَّ الْقَائِمَ هُوَ الَّذِی إِذَا خَرَجَ کَانَ فِی سِنِّ الشُّیُوخِ وَ مَنْظَرِ الشُّبَّانِ قَوِیّاً فِی بَدَنِهِ حَتَّى لَوْ مَدَّ یَدَهُ إِلَى أَعْظَمِ شَجَرَهٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَقَلَعَهَا وَ لَوْ صَاحَ بَیْنَ الْجِبَالِ لَتَدَکْدَکَتْ صُخُورُهَا؛(۴۰)
به امام رضا(علیه السلام) گفتم: آیا شما صاحب الامر هستید؟ فرمود: من صاحب الامر هستم امّا آن کسى که زمین را از عدل سرشار سازد همچنان که پر از جور شده باشد نیستم و چگونه او باشم در حالى که ضعف بدن مرا مىبینى، و قائم کسى است که در سنّ پیران و چهره جوانان قیام کند و نیرومند باشد به حدّی که اگر دستش را به بزرگترین درخت روى زمین دراز کند آن را از جاى برکند و اگر بین کوهها فریاد برآورد صخرههاى آن فرو پاشد.
وقتی عبدالسلام هَرَوی از راویان معتبر و دوستداران سر سخت اهل بیت(علیه السلام)(۴۱) از امام هشتم در مورد نشانههای قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) پرسش میکند، امام به همین پاسخ اشاره میفرمایند و اضافه مینماید که این جوانی برای موعود(عج) جاودانی است. ابوصلت میگوید:
قُلْتُ لِلرِّضَا(علیه السلام) مَا عَلَامَاتُ الْقَائِمِ مِنْکُمْ إِذَا خَرَجَ قَالَ عَلَامَتُهُ أَنْ یَکُونَ شَیْخَ السِّنِّ شَابَّ الْمَنْظَرِ حَتَّى إِنَّ النَّاظِرَ إِلَیْهِ لَیَحْسَبُهُ ابْنَ أَرْبَعِینَ سَنَهً أَوْ دُونَهَا وَ إِنَّ مِنْ عَلَامَاتِهِ أَنْ لَا یَهْرَمَ بِمُرُورِ الْأَیَّامِ وَ اللَّیَالِی حَتَّى یَأْتِیَهُ أَجَلُه؛(۴۲)
به امام رضا(علیه السلام) گفتم: علامت ظهور قائم شما چیست؟ فرمود: نشانهاش این است که در سنّ پیرى است ولى قیافهاش جوان است به گونهاى که بیننده مىپندارد چهل ساله و یا کمتر از آن است و نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آنکه اجلش فرا رسد.
۵. میراثدار پیامبران(علیه السلام):
حضرت ثامن الحجج(علیه السلام) نشانه دیگری برای شناخت امام موعود(عج) بیان میدارند:
یَکُونُ مَعَهُ عَصَا مُوسَى وَ خَاتَمُ سُلَیْمَانَ(علیه السلام)؛(۴۳)
عصاى موسى و خاتم سلیمان علیهما السّلام با اوست.
همراه داشتن آثار پیامبران(علیه السلام) یکی از روشنترین راهها برای شناختن امام مهدی(عج) از مدعیان دروغین است. سید حسنی بعد از دیدار با امام عصر(عج) از ایشان درخواست مینماید برای اثبات امامت خویش میراث پیامبر(صلی الله علیه و آله) را نشان دهد.(۴۴)
در روایات از همراه داشتن زره و عمامه و سلاح و پرچم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)(۴۵) و پیراهن حضرت آدم و ابراهیم و یوسف(علیه السلام) و سنگ حضرت موسی(علیه السلام)(۴۶) نیز سخن به میان آمده است.
۶. چهامین نسل امام رضا(علیه السلام):
ذَاکَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِی یُغَیِّبُهُ اللَّهُ فِی سِتْرِهِ مَا شَاءَ ثُمَّ یُظْهِرُهُ فَیَمْلَأُ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً؛(۴۷)
او چهارمین نسل من است، خداوند او را در پره خود نهان سازد سپس او را ظاهر کند و به واسطه او زمین را از عدل و داد لبریز سازد همچنان که پر از ظلم و ستم شده باشد.
با این بیان، امام رضا(علیه السلام) شخص امام مهدی(عج) را برای شیعیان معرفی میکند و روشن مینماید که موعود پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) بر خلاف ادعای اهل تسنن فردی کاملاً شناخته شده و معلوم است. و نیز بر خلاف شبهه پراکنیهای دشمنان تشیع(۴۸) هرگز هویت مهدی(عج) نزد اهل بیت(علیه السلام) مجهول نبوده است.
به امید روزی که یوسف زهرا با تمام این نشانهها بر همه مردم آشکار گردد.
والحمد لله رب العالمین
پینوشت:
۱. عضو هیات علمی مؤسسه آینده روشن (پژوهشکده مهدویت).
۲. کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۰، ح۲۷ (ناشر: اسلامیه، مکان چاپ تهران، سال چاپ ۱۳۹۵ ق، نوبت چاپ دوم، دو جلدی).
۳. کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص ۲۸۶، ح۱.
۴. ر. ک. معجم احادیث الامام المهدی(عج)، ج۵، از ص۴۴۱ تا ص۴۸۶. (چاپ سال ۱۴۲۸ق، هشت جلدی).
۵. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص: ۳۷۲ ح۶: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ سَمِعْتُ دِعْبِلَ بْنَ عَلِیٍّ الْخُزَاعِیَّ یَقُولُ… فَقَالَ [الرضا(علیه السلام)] یَا دِعْبِلُ الْإِمَامُ بَعْدِی مُحَمَّدٌ ابْنِی وَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ابْنُهُ عَلِیٌّ وَ بَعْدَ عَلِیٍّ ابْنُهُ الْحَسَنُ.
۶. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص: ۳۷۲ ح۶.
۷. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص: ۳۷۴حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ دَخَلَ دِعْبِلُ بْنُ عَلِیٍّ الْخُزَاعِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا(علیه السلام) بِمَرْوَ.
۸. کافی، ج۸، ص۳۱۰، ح۴۸۳: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَکَمِ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَهَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) یَقُولُ خَمْسُ عَلَامَاتٍ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ الصَّیْحَهُ وَ السُّفْیَانِیُّ وَ الْخَسْفُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّهِ وَ الْیَمَانِیُّ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ خَرَجَ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ قَبْلَ هَذِهِ الْعَلَامَاتِ أَ نَخْرُجُ مَعَهُ قَالَ لَا. (ناشر اسلامیه، مکان چاپ تهران، سال چاپ ۱۳۶۲ ش، نوبت چاپ: دوم، هشت جلدی).
۹. کافی، ج۱، ص۳۵۶، ح۱۶: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ الْجَارُودِ عَنْ مُوسَى بْنِ بَکْرِ بْنِ دَأْبٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ(علیه السلام) أَنَّ زَیْدَ بْنَ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) دَخَلَ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ(علیه السلام) وَ مَعَهُ کُتُبٌ مِنْ أَهْلِ الْکُوفَهِ یَدْعُونَهُ فِیهَا إِلَى أَنْفُسِهِمْ وَ یُخْبِرُونَهُ بِاجْتِمَاعِهِمْ وَ یَأْمُرُونَهُ بِالْخُرُوج.
۱۰. غیبت نعمانی، ص۱۱۴، ح۹: وَ أَخْبَرَنَا عَبْدُ الْوَاحِدِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ رَبَاحٍ الزُّهْرِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْعَبَّاسِ بْنِ عِیسَى الْحُسَیْنِیُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَهَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مَالِکِ بْنِ أَعْیَنَ الْجُهَنِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ(علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ:
۱۱. أمالی شیخ طوسی ص۴۱۲، ح۹۲۶: أخبرنا محمد بن محمد (شیخ مفید) قال أخبرنی الشریف أبو محمد أحمد بن محمد بن عیسى العلوی الزاهد، قال حدثنا حیدر بن محمد بن نعیم السمرقندی، قال حدثنا أبو عمرو محمد بن عمر الکشی، قال حدثنا حمدویه بن نصر، عن محمد ابن عیسى، عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا(علیه السلام) إِنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ بُکَیْرٍ یَرْوِی حَدِیثاً وَ یَتَأَوَّلُهُ وَ أَنَا أُحِبُّ أَنْ أَعْرِضَهُ عَلَیْکَ فَقَالَ مَا ذَاکَ الْحَدِیثُ قُلْتُ قَالَ ابْنُ بُکَیْرٍ حَدَّثَنِی عُبَیْدُ بْنُ زُرَارَهَ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) أَیَّامَ خَرَجَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّ مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ قَدْ خَرَجَ وَ أَجَابَهُ النَّاسُ فَمَا تَقُولُ فِی الْخُرُوجِ مَعَهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) اسْکُنْ مَا سَکَنَتِ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ بُکَیْرٍ فَإِذَا کَانَ الْأَمْرُ هَکَذَا فَلَمْ یَکُنْ خُرُوجٌ مَا سَکَنَتِ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ فَمَا مِنْ قَائِمٍ وَ مَا مِنْ خُرُوجٍ فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ صَدَقَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) وَ لَیْسَ الْأَمْرُ عَلَى مَا تَأَوَّلَهُ ابْنُ بُکَیْرٍ إِنَّمَا قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) اسْکُنْ مَا سَکَنَتِ السَّمَاءُ مِنَ النِّدَاءِ وَ الْأَرْضُ مِنَ الْخَسْفِ بِالْجَیْش.
۱۲. رجال نجاشی ص۱۰۲.
۱۳. کافی، ج۱، ص ۳۴۲، ح۲۵: عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا(علیه السلام):
۱۴. ابن قیم، المنار المنیف، ص۱۵۳.
۱۵. سوره ملک آیه ۳۰، سوره حج آیه ۴۵، سوره لقمان آیه ۲۰.
۱۶. کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۸۶، ح۱: حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَهَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِیِّ قَالَ:
۱۷. ر. ک. کمال الدین و تمام النعمه، باب ۲۳ به بعد اخبار امامان(علیه السلام) از وقوع غیبت.
۱۸. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۰، ح۴: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا(علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ:
۱۹. کافی، ج۱، ص۳۳۳، ح۳: عِدَّهٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ:
۲۰. «جوامع الکلم »رساله رشتیه، قسمت۳، ص۱۰۰؛ نقل از فصلنامه تخصصی انتظار، ش۲، ص۳۰۲.
۲۱. مقاله «مهدویت و فرقههای انحرافی»، فصلنامه تخصص انتظار، زمستان۱۳۸۰، ش۲، ص۳۰۴. (با کمی تصرف).
۲۲. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۲۷۲، ح۴ (انتشارات جهان، ۱۳۷۸ ق، دو جلد در یک جلد).
۲۳. محمد بن حسن بن فروخ صفار، بصائرالدرجات، (انتشارات کتابخانه آیت الله مرعشى قم، ۱۴۰۴ هجرى قمرى، تک جلدی) ص۴۸۹، ح۸، کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۲۰۴، عیونأخبارالرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۲۷۲ و علل الشرائع، ج۱، ص۱۹۸: أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الدِّینَوَرِیِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ أَبِی قَتَادَهَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جَنَاحٍ عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ قَالَ:
۲۴. بصائرالدرجات، ص۴۸۸، ح۴.
۲۵. عیونأخبارالرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۲۷۲، ح۱.
۲۶. رجال نجاشی، ص۳۹.
۲۷. بصائرالدرجات، ص۴۸۹، ح۷ و عیونأخبارالرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۲۷۲، ح۳ و کافی، ج۱، ص۱۷۹، ح۱۳: الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْوَشَّاءِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(علیه السلام).
۲۸. کافی، ج۱، ص۱۷۹، ح۱۱ و عیونأخبارالرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۲۷۲، ح۲.
۲۹. بصائرالدرجات ص ۴۸۹ ح ۶ و عیونأخبارالرضا(علیه السلام)، ج۱، ص۲۷۲، ح۲.
۳۰. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۰، ح۴: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهَمْدَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا(علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ:
۳۱. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۴۸۵، ح۴: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ الْکُلَیْنِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیُّ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ یَعْقُوبَ قَالَ سَأَلْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِیَّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ أَنْ یُوصِلَ لِی کِتَاباً قَدْ سَأَلْتُ فِیهِ عَنْ مَسَائِلَ أَشْکَلَتْ عَلَیَّ فَوَرَدَتْ فِی التَّوْقِیعِ بِخَطِّ مَوْلَانَا صَاحِبِ الزَّمَان(عج)…
۳۲. غیبت نعمانی، ص۱۸۰، ح۲۷: مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی یَعْقُوبَ الْبَلْخِیِّ قَالَ:
۳۳. کافی، ج۱، ص۳۲۲، ح۱۴: عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ جَمِیعاً عَنْ زَکَرِیَّا بْنِ یَحْیَى بْنِ النُّعْمَانِ الصَّیْرَفِیِّ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیَّ بْنَ جَعْفَرٍ یُحَدِّثُ الْحَسَنَ بْنَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ فَقَالَ:… و الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد، ج۲، ص۲۷۶ (شیخ مفید، ناشر: کنگره شیخ مفید، مکان چاپ: قم، سال چاپ: ۱۴۱۳ ق، نوبت چاپ: اول)
۳۴. غیبت نعمانی، ص۱۵۶، ح۱۹: وَ بِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ قَالَ حَدَّثَنَا یُونُسُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام):
۳۵. غیبت نعمانی، ص۱۷۲، ح۶ وَ بِهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَهَ عَنْ سَلَمَهَ بْنِ جَنَاحٍ عَنْ حَازِمِ بْنِ حَبِیبٍ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام)… ثُمَّ قَالَ لِی یَا حَازِمُ إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیْبَتَیْنِ یَظْهَرُ فِی الثَّانِیَهِ.
۳۶. رجال کشی، ص۴۷۵، ح۹۰۲
۳۷. کمال الدین و تمام النعمه، ج۱، ص۳، مقدمه المؤلف.
۳۸. رجال نجاشی، ص۱۶۵.
۳۹. رجال کشی، ص۵۴۸.
۴۰. کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج۲، ص: ۳۷۶ح ۷: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ:
۴۱. رجال کشی، ص۶۱۶.
۴۲. کمال الدین و تمام النعمه، ج۲، ص۶۵۲، ح۱۲: حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ الطَّالَقَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِیٍّ الْأَنْصَارِیُّ عَنْ أَبِی الصَّلْتِ الْهَرَوِیِّ قَالَ:
۴۳. کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج۲، ص: ۳۷۶ح ۷: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ:
۴۴. بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۵.
۴۵. کافی، ج۱، ص۲۳۲، ح۱ و الإرشاد فی معرفه حجج الله على العباد ، ج۲، ص۱۸۷.
۴۶. کافی، ج۱، ص۲۳۱، ح۳.
۴۷. کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج۲، ص: ۳۷۶ح ۷: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ:
۴۸. احمد الکاتب، الأمام المهدی حقیقه تاریخیّه أم فرضیّه فلسفیّه.
منبع: روزنامه قدس