- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
از آنجا که تربیت نوجوانان و جوانان، از اهمیت بسیار زیادى برخوردار است، براى آن که بتوانیم بهتر به این امر خطیر بپردازیم باید در ابتدا به خصوصیات این دوران واقف گردیم. بعضى از خصوصیات این دوران عبارتند از: خصوصیات عاطفى و خصوصیات اجتماعى که در ادامه به طور تفصیلى به بررسى هر یک مى پردازیم.
خصوصیات عاطفى
کودک با ورود به سن بلوغ و نوجوانى، روح و روانش در کنار تغییرات زیستى و هورمونى، دچار تلاطم گشته، روحیات و عواطف او ویژگىهاى تازه اى پیدا مى کند که بعضى از آن ویژگى ها عبارتند از:
۱- حساسیت
نوجوان به دلیل این که در دوران بحران به سر مى برد، از حساسیت خاصى برخوردار است. در برابر هر برخورد ما با او، عکس العمل نشان مى دهد. گاهى در مقابل انتقادها، داد و فریاد مى کند. درها را به هم مى زند و یا اشیاء را پرتاب مى کند.
۲- سرگردانى
یکى دیگر از ویژگىهاى عاطفى این دوران این است که فرد دچار سرگردانى مى شود چون بین ارزشهاى حاکم در مدرسه، خانواده و اجتماع هماهنگى نمى یابد و مشاهده مى کند که هر یک از آنان، ارزشهاى متفاوتى ارائه مى دهند، بنابر این در این که کدام ارزش را بپذیرد، دچار سرگردانى مى شود.
۳- هیجانهاى درونى
نوجوان گاه نسبت به بزرگسالان، بى اعتماد و بى اعتناست و گاه با اعتماد که این نوسانات، از هیجانات درونى او سرچشمه مى گیرد.
۴- تنوّع خصلتهاى رفتارى
اعمال نوجوان و جوان داراى پختگى نبوده و در حال تغییر و دگرگونى است و دائماً رنگ عوض مى کند. براى مثال گاهى زرنگ است و گاهى تنبلى مى کند.
۵- عدم اطمینان به بزرگترها
او در مطرح نمودن مشکلات عاطفى و رفتارى خود، به نوعى نسبت به بزرگترها، احساس بى اعتمادى مى کند زیرا مى ترسد آنچه را او با آن ها در میان مى گذارد، با دیگران مطرح کنند و رازش را بر ملا سازند.
۶- احساس نگرانى در برخورد با واقعیات
او در برخورد با مسائل مى کوشد از رویارویى با واقعیات بگریزد و این به آن سبب است که دلیل و منطق در او ضعیف است و عقل و برهان، در او تحت الشعاع دیگر خصوصیات (مانند غرور، احساسات و عواطف) وى مى باشد. البته این ویژگى در پسرها بیشتر به چشم مى خورد.
۷- احساس ناکامى و ناتوانى
گاهى نوجوان احساس مى کند آنچه را که از او مى خواهند، نمى تواند انجام دهد. این ویژگى در دخترها بیشتر دیده مى شود زیرا آنان زودتر از پسرها به بلوغ عقلى مى رسند.
۸- تلاش براى استقلال خود در زمینههاى عاطفى
کودک در دوران دبستان، هر چه اولیاء مدرسه بگویند مى پذیرد و آن ها را انجام مى دهد امّا در دوران راهنمایى و متوسطه از دستورات مدرسه، احساس کدورت و تنفّر مى کند و گاهى عملى خلاف مقررات انجام مى دهد؛ چون مى خواهد ثابت کند که به استقلال رسیده است.
۹- علاقه به دوستى با همسالان
بشر در تمام مراحل زندگى خویش همواره نیازمند دوستى با دیگران است؛ نوجوانان و جوانان نیز در این سنین، به گروه همسالان، علاقه بیشترى پیدا مى کنند، با آنان روابطى دوستانه و صمیمانه برقرار مى سازند و دوست دارند بیشتر اوقاتشان را با آنان بگذرانند. گاه، این علاقه و دوستى تا مرحله عشق ورزیدن پیش مى رود: آن ها به همسالان خود پناه مى برند، چون مشکلاتى مشابه دارند، با یکدیگر انس مى گیرند و بلکه رفتارشان نیز در یکدیگر تأثیر مى گذارد.
بنابر این انتخاب دوست در این دوران، از اهمیت زیادى برخوردار است. چه این که سعادت و خوشبختى نیز در معاشرت و دوستى با مردم بزرگوار است. پیامبر گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «سعادتمند ترین مردم کسى است که با مردم بزرگوار معاشرت و دوستى نماید».[۱] لذا لازم است والدین در انتخاب دوست و حدود دوستى فرزندان خود را یارى نمایند.
توصیه اى که مى توان در این باره به والدین نمود، این است که نباید احساسات فرد را در این سنین، نسبت به دوستانش لکه دار کرد. گو این که استفاده مثبت از دوستان او در حل مشکلات، کمک بسیار خوبى نیز مى تواند باشد. امام على (علیه السلام) از چنین روشى براى نجات کودکى که مى خواست خودش را از پشت بام پرت کند، استفاده کرد و فرمود: بروید یکى از همسالان و همبازىهاى او را بیاورید تا بسوى او باز آید و از پرت شدن نجات یابد.
۱۰- عدم کنترل رفتار، هنگام خشم
حساسیت نوجوان و جوان نسبت به مسائل ناخوشایند روح و روانش، باعث خشمگین شدن وى مى شود. خشم او بگونه اى است که قادر به کنترل آن نمى باشد؛ بنابر این اطرافیان باید با آرامش خویش، از خشم او بکاهند تا او بتواند از این بحران خارج شود و این دوران را پشت سر گذارد.
۱۱- علاقه به محیط مساعد براى رشد ذهنى
نوجوان و جوان به دنبال محیطى مى گردد تا در آن محیط رشد ذهنى یابد و خلاقیت خویش را نشان دهد و رفتارش مورد تأیید قرار گیرد.
۱۲- حبّ ذات
تمام موجودات عالم هستى یک ویژگى مشترک، به نام حبّ ذات دارند؛ یعنى خودشان را دوست دارند و اگر چیزى قصد آسیب رساندن به ذاتشان را نماید، از خود عکس العمل نشان مى دهند و دفاع مى کنند. انسان نیز چنین است و از کودکى دارى این صفت است. توجّه به این نکته در تربیت و ساختن و بازسازى کودکان و نوجوانان و جوانان بسیار مهم است؛ بنابراین، کتک زدن براى تربیت به هیچ وجه مؤثّر نیست و نیز لعن و نفرین به آنان، سودى نخواهد بخشید. چون مخالف «حب ذات» است.
خلاصه کلام این که اگر بخواهیم از ابزارى استفاده کنیم که در متربى مؤثّر باشد، باید در «حبّ ذات» او تأثیر بخشد. مثلاً تشویق و عاطفه با حبّ ذات همگون است ولى تنبیه و خشونت با حبّ ذات، ناهمگون. البته آنچه نباید از نظر دور داشت این است که حبّ ذات در بعد مادّى و معنوى براى افرادى که نارسایى روحى دارند، اثر منفى خواهد داشت. مانند سادیسم که فرد، حبّ به ذات خود دارد امّا به دلیل همان حبّ ذات، دیگران را آزار مى دهد، هر چند در این صورت هم برخورد با آنان نباید مخالف با حبّ به ذات باشد.
خصوصیات اجتماعى
ویژگىهاى اجتماعى نیز مانند خصوصیات عاطفى در نوجوان و جوان رشد کرده و مراحل تازه اى را ایجاد مى نماید که بعضى از آن ها عبارتند از:
۱- مرحله الگوپذیرى و تقلید
غریزه تقلید، یک غریزه نیرومند است که از آغاز دوره کودکى شروع مى شود و در سنین پنج تا شش سالگى به اوج خود مى رسد. کودک در این سن علاوه بر تقلید خوردن، لباس پوشیدن و …. حالات روانى را نیز تقلید مى کند. براى مثال ترسو بودن یا شجاعت مادر (یا هر کسى که مورد تقلید اوست) در او اثر مى گذارد.
به پدران و مادران باید سفارش کرد که در برابر کودکان مواظب اعمال و حرکات خود باشند. یک آینه، تا هنگامى که کسى در مقابلش ایستاده است، تصویر را نشان مى دهد؛ امّا ذهن انسان قویتر از آینه است و با از بین رفتن فرد، باز هم تصویر او باقى است.
مربیان و والدین در این امر تأثیر بسزائى دارند. چرا که این غریزه در دوران نوجوانى نیز به فعالیت خود ادامه مى دهد و نوجوان علاوه بر مربیان و والدین خود، به حدّ زیادى به تقلید از همسالان خویش متمایل مى شود.
مرحله تقلید در نوجوان از سن دوازده سالگى آغاز مى شود. او از همکلاسهاى ویژه (از نظر درسى و اخلاقى مانند شلوغ کردن یا منظم بودن) تقلید مى کند. این ویژگى بیشتر در پسران به چشم مى خورد.
آنچه که در این مرحله باید به آن توجّه نمود، انواع تقلید است که گاهى کورکورانه است و گاهى آگاهانه. در تقلید کورکورانه، مقلّد از هر عمل مضرّ یا غیر مضرّ بطور ناآگاهانه پیروى مى کند؛ امّا در تقلید آگاهانه شخص مقلّد، نکات مثبت اعمال مقلّد را انتخاب نموده و از آن پیروى مى کند و اعمال ناشایست را تشخیص داده، کنار گذارده و تقلید نمى کند.
از این رو والدین (و مربیان) باید نوجوانان و جوانان را آگاه سازند که در مسائل زندگى کورکورانه تقلید ننمایند؛ زیرا چنین تقلیدى باعث نابودى مى شود.[۲]
۲- افتخار به شخصیت
تشخّص طلبى یکى از تمایلات غریزى بشر است و در نسل جوان بسیار قوى و نیرومند است. نوجوان به نوع لباس، نوع آرایش مو و نوع واکنش هایش در برخورد ها افتخار مى کند و به اصطلاح در جمع همسالان خود «قیافه» مى گیرد. او به ابراز شخصیت و خود نمایى مى پردازد؛ او مى خواهد بفهماند که من هم بزرگ شده ام. در این راستا، والدین با برخورد مناسب و هدایت او در انتخاب لباسهاى مناسب و نوع برخوردهایش ضمن احترام به شخصیت وى، مى توانند او را در مسیر صحیح هدایت کنند.
۳- میل به آزادى
یکى از تمایلات و خصیصه هایى که در این دوران شدّت مى یابد، میل به آزادى بى حدّ و حصر و بى قید و شرط است. مقررات اجتماعى را سد راه ارضاء تمایلات خویش به حساب مى آورد. از آن جا که آزادىهاى بى قید و شرط موجب انحراف و بروز مشکلات خواهد شد، باید با روشهاى صحیح و با صحبتهاى دوستانه کنترل شود.
۴- مرحله اطاعت
این مرحله از اوّل راهنمایى آغاز مى شود. این صفت در این سنین بیشتر در میان دختران به چشم مى خورد. آنان بگونه اى مطیع مى شوند که دیگران تصوّر مى کنند خجالتى هستند. البتّه در این مواقع باید مراقب بودکه این اطاعت در غیاب ما چگونه است.
پینوشتها
[۱] . اَسعَدُ الناسِ مَن خالَطَ کِرامَ الناسِ؛ بحارالانوار، ج۱۵، ص ۵۱
[۲]. البته تقلید در مسائل فرعى دینى هم وجود دارد و لزومى ندارد که چنین تقلیدى آگاهانه باشد زیرا در صورت آگاهى دیگر نمى توان تقلید کرد. به چنین تقلیدى، تقلید کور کورانه نیز اطلاق نمى شود زیرا در ابتدا با استفاده از عقل و با مشورت با افراد آگاه و خبره، مجتهد داراى شرایط انتخاب مى شود.
منبع: مجید اسماعیلی، با اندکی اختصار از کتاب والدین و تربیت نسل جوان، ص ۱۳ – ۲۱