- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
از جمله مباحث قابل توجه در زندگانى امام کاظم(علیه السلام)، شناخت وضعیت اقتصادى و معیشتى ایشان مى باشد؛ پرداختن به این موضوع که آیا آن حضرت در وضعیت اقتصادى مطلوب و مناسب به سر مىبرد یا در فقر و تنگدستی، و یا وضع زندگى متوسط و معمولى داشت؟
برخى معتقدند: امام کاظم (علیه السلام) در دوران امامتش زندگى فقیرانهاى داشتند و وضع اقتصادى سختى را تحمل مىکردند.۳۱ براى این ادعا، چند شاهد و دلیل تاریخى ذکر شدهاند:
۱. تحریم اقتصادى از سوى دستگاه خلافت براى زمینگیر کردن امام (علیه السلام)
خلفاى معاصر امام، به ویژه منصور و هارون، به طور آشکار، امام را از بسیارى از حقوق و مزایاى اقتصادى و مالى محروم کرده بودند. براى نمونه، زمانى که هارون در سفرى که به مدینه داشت، براى جلب نظر مردم به همه هدایایى داد، اما امام و خانواده علویان و شیعیان را از این هدایا محروم کرد. هنگامى که مأمون علت آن را پرسید، جواب شنید که فقر او نزد من محبوبتر از غناى اوست. اگر به این مرد پول بدهم، هیچ تضمینى ندارم که فردا با صدهزار شمشیرزن از شیعیان و موالیانش علیه من قیام نکند.۳۲
اساسا یکى از بهانه هاى هارون بر دشمنى و قتل امام کاظم (علیه السلام) جلوگیرى از قدرت مالى آن حضرت بود. هارون از اقتدار مالى امام در هراس بود و از دریافت خمس و زکات و وجوهات شرعى توسط امام غضبناک.
۲. عائله پرشمار از خانواده و فرزندان و موالى
امام کاظم (علیه السلام) سرپرستی فرزندان و عائله متعددى را به عهده داشت. طبق نقل شیخ مفید، آن حضرت ۳۷ فرزند داشت.۳۳ طبیعتا تأمین این عائله پرشمار فشار مالى و اقتصادى زیادى بر آن حضرت وارد مىساخت.
۳. رهبرى فکرى و معنوى جامعه و مبارزات سیاسى
امام عهده دار رهبری فکرى و معنوى جامعه اسلامى بود. تفسیر و تبیین احکام و معارف شریعت، پاسخگویى به مسائل فکری، مبارزه با جریانات منحرف و تربیت شاگردان و شیعیان مخلص بر عهده امام بود. این وظایف خطیر، بخشى از ساعات عمر شریف آن حضرت را به خود اختصاص مىداد. علاوه بر این، امام به دلیل مبارزات سیاسى و مخالفت با حاکمان، همواره در حال تبعید و حبس و زندان بود و از این شهر به آن شهر منتقل مىشد. امام بارها از سوی خلفاى عبّاسى احضار شد و همواره تحت فشار سیاسى و اجتماعى بود. بنابراین، نمىتوانست آنگونه که مناسب است، به وضع اقتصادى خود سر و سامان دهد. این امر تا حدودى موجب فقر و تنگدستى امام بود. آنچه ذکر شد دلایل کسانى است که معتقد به فقر امام کاظم (علیه السلام) هستند اما این موارد گرچه موانعى جدّى بر زندگى اقتصادى امام کاظم (علیه السلام) به شمار مىرفتند. اما به نظر مىرسد این موارد نمىتوانستند امام را به فقر و تهىدستى بکشانند. هیچ شاهد تاریخى فقیر بودن امام را تأیید نمىکند؛ زیرا «فقیر» یعنى کسى که براى تأمین نیازهاى مادى خود به دیگران محتاج است؛ کسى که توان اداره خود و خانواده خود را ندارد. هیچ روایت و گزارش تاریخى وجود ندارد که نشان دهد امام براى تأمین نیازهاى مالى و اقتصادى خود از دیگران کمک گرفته باشد.
علاوه بر این، شواهدی در دست هستند که نشان مىدهند امام از تمکّن و قدرت مالى برخوردار بود و زندگی متوسط و معمولى داشت، نه زندگى فقیرانه و سرشار از محرومیت:
۱. صاحب املاک ، مزارع و زمینهاى کشاورزی
امام صاحب املاک، مزارع و زمینهاى کشاورزى بود. این مزارع، که عمدتا در اطراف مدینه بودند، به شخص امام تعلّق داشتند و ـ همانگونه که پیشتر گذشت ـ امام در کنار غلامان و فرزندان و کارگرانش به کار مشغول بود.
فرزند امام مىگوید: در صبح سردى براى سرزدن به زمینى که امام در منطقه سایه داشت، همراه امام حرکت کردیم… .۳۴
معتب در ضمن روایتی نقل مىکند که امام در باغ خود مشغول چیدن خرما بود… .۳۵
در روایت دیگرى آمده است که آن حضرت کفن خود را براى زن مؤمنى به نام شطیطه فرستاد و فرمود:
این کفن را از پنبه هاى مزرعه خودمان تهیه کردهایم… .۳۶
امام زمینى کشاورزى در منطقه یسیریه داشت که آن را به فرزندش، احمد، که مردى بزرگوار و با شخصیت بود، هدیه کرد.۳۷
اسماعیل، فرزند موسی بن جعفر(علیه السلام)، مى گوید:
پدرم با فرزندان خود از مدینه به سوى برخى از املاک خود بیرون رفت. اسماعیل مىگوید: ما در آنجا بودیم و با احمدبن موسی(علیه السلام) بیست تن از خدم و حشم پدرم بودند که اگر احمد برمى خاست آنان با او برمى خاستند و اگر احمد مى نشست آنان نیز با او مى نشستند.۳۸
سند معتبر دیگرى نشان مىدهد: امام صاحب زمینها و مزارع کشاورزى بود. موقوفه آن حضرت در کتابهای تاریخى ثبت شده است که به قسمتى از آن اشاره مىکنیم:
«این است آنچه موسى بن جعفر وقف نمود که مشتمل است بر همه زمین خود که در فلان مکان واقع است (نام آن ذکر نشده) و حدود زمین فلان است که به طور کلی، درختهاى خرما، زمین، قنات، آب، آسیاب، حریم، حقوق، حق آب، پستى و بلندی، عرض و طول، میدان جلوباغ، نهرهاى کوچک و بزرگ، مرغزارها، آباد و خراب همه را وقف نموده است. متولّى وقف درآمد آن را پس از کسر کردن مخارج مزرعه و سى عدد درخت خرما براى فقراى آبادى میان فرزندان موسى تقسیم کند؛ براى هر مرد دو برابر زن. چنانچه یکى از دختران موسى ازدواج کند، سهمى در این صدقه ندارد… .۳۹
نمونه دیگرى از تمکّن مالى امام، تعداد غلامان آن امام مىباشد. در روایتی، حضرت در پاسخ به هارون که پرسیده بود: چه تعداد جیرهخوار داری؟ فرمود: بیش از پانصد نفر که بیشتر آنها موالى و غلامان هستند.۴۰
على بن ابى حمزه مىگوید: تعداد سى نفر غلام حبشى براى آن حضرت خریدارى شد و امام براى آنها مقرّرى و حقوق تعیین کرد.۴۱
علاوه بر این، تمام همسران آن حضرت کنیزانى بودند که وى خریدارى نموده بود؛ از جمله مادر امام رضا(علیه السلام) که کنیزى بود که امام آن را از تاجر مغربى خرید.۴۲
بنابراین، خرید و نگهدارى غلامان و سپس آزاد کردن تعداد بىشمارى از غلامان توسط امام کاظم (علیه السلام) خود قرینهاى بر تمکّن مالى آن حضرت است.
۲. کمکها و بخششهاى مالى حضرت
: از جمله فصول درخشان زندگى امام کاظم(علیه السلام)، کمکها و بخششهاى مالى ایشان به فقرا و نیازمندان و درماندگان است. کمکها و بخششهاى آن امام شامل حال دوستان و دشمنان آن حضرت مىشد و در عصر خود، ضربالمثل بود. مورّخان هدیه معمولى آن حضرت را حدود ۲۰۰ تا ۴۰۰ دینار ذکر کردهاند.۴۳
۳. اجتناب امام از فقیر نشان دادن خود
:نکته دیگرى که مىتواند در شناخت وضعیت اقتصادى و معیشتى امام کمک کند، سیره و روش امام در مصرف است ـ که در بخشهاى بعدى این مقاله به آن خواهیم پرداخت. امام در انتخاب نوع لباس، غذا، منزل و مرکب، همواره جانب اعتدال را نگه مىداشتند و دیگران را نیز به اعتدال و میانه روى در مصرف سفارش مىکردند. امام هیچ گاه خود را فقیر نشان نمىداد و به شیعیان خود سفارش مىکرد تا با وضعیت مناسب و متعارفى در جامعه ظاهر شوند و خود را مقابل دشمن کوچک و حقیر و فقیر نشان ندهند.
آری، امام زندگى ساده و زاهدانهاى داشت، اما زهد امام هرگز به معناى فقر او نبود. امام هیچگاه به ثروتاندوزى و انباشت سرمایه و اسراف و تجمّل نپرداخت. هر چه داشت خالصانه بین فقرا و نیازمندان انفاق مىکرد. امام بیش از آنکه به خود و رفاه و آسایش خویش فکر کند، در فکر محرومان و مستمندان بود و با توان مالى خود سعى در یارى رساندن به ایشان داشت. امام ـ به معناى دقیق کلمه ـ زاهد بود و زهد را امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) چنین معنا کرد:
«الزهدُ کلّهُ بینَ کلمتَینِ مِن القرآنِ،
قالاللّه سبحانه:
لِکَیلا تأسوا عَلى ما فَاتکم و لاتَفرحُوا بِما آتاکُم وَ مَن لَم یَأسَ علَى الماضى و لم یَفرح بالآتى فقد اَخذ الزهدَ بِطرفَیه».۴۴
از اینرو، وقتى امام به دستور هارون به زندان افکنده شد، خدا را سپاس مىگفت که فرصت و موقعیت مناسبى براى عبادت و مناجات با خدا یافته است و از اینکه دنیا را از دست داده، نگران و پریشان نیست.
پى نوشتها:
۳۱ ـ علی قائمی، در مکتب اسوه ولایت، تهران، امیری، ۱۳۷۶، ص ۲۴۷.
۳۲ ـ محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۴۸، ص۱۳۱.
۳۳ ـ شیخ مفید، پیشین، ص ۲۴۴.
۳۴ ـ خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (تاریخ مدینهالاسلام)، بیروت، دارالعرب الاسلامی، ۱۴۲۲ق، ج ۱۵، ص۱۷.
۳۵ ـ محمدباقر مجلسی، پیشین، ج ۴۸، ص۱۱۵.
۳۶ ـ همان، ص۷۳.
۳۷ ـ علىبن عیسى اربلی، کشف الغمه فى معرفه الائمّه، قم، شریف رضی، ۱۴۲۱ق، ج ۲، ص۷۶۵.
۳۸ ـ شیخ مفید، پیشین، ج ۲، ص۲۴۵.
۳۹ ـ شیخ حرّ عاملی، وسائلالشیعه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق، ج ۳، ص۳۱۴.
۴۰ ـ شیخ صدوق، پیشین، ص۷۳.
۴۱ ـ قطبالدین راوندی، الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام المهدی، ۱۴۰۹ق، ج ۱، ص۳۱۲.
۴۲ ـ عائده عبدالمنعم طالب، الامام موسى الکاظم فى محفهالتاریخ، بیروت، دارالرسول الاسلام، ۱۴۲۱ق، ص۳۱.
۴۳ ـ علی بن عیسى اربلی، پیشین، ج ۲، ص ۷۵۸.
۴۴ ـ نهجالبلاغه، کلمات قصار، ۴۳۹.