- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
پس از آنکه مأمون بر برادرش امین پیروز شد و با توجّه به علاقهی مردم ایران به علویان، مأمون از موقعیت استفاده کرد و اقدام به دعوت امام رضا علیه السلام نمود؛ چون یکی از نخستین مراکز تشیع در ایران خراسان بود، که پس از استیلای بنی عباس بر بنی امیه و تسلط بر خراسان، مردم به طرف آنها رفتند و فکر می کردند بین علوی و عباسی از بنی هاشم فرقی نیست، امّا بعد از ورود امام رضا علیه السلام به این منطقه، تشیع واقعی و اعتقادی گسترش پیدا کرد.[۱]
امام رضا علیه السلام از لحظه حرکت از مدینه تا مرو، در طول مسیر از روشهای گوناگون جهت شناساندن شیعه اقدام می کردند، رجا بن ابی الضحاک که مأموریت آوردن امام را بر عهده داشتند میگویند: امام در هیچ شهری فرود نمی آمد، مگر اینکه مردم به سراغ او میآمدند و مسائل دینی و اعتقادی خویش را می پرسیدند. امام در طول مسیر، احادیث را از طریق پدرانش، به حضرت علی علیه السلام و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می رساند که این بهترین روش معرفی مکتب تشیع و خنثی کننده توطئه هایی بود که شیعه را خارج از دین می دانستند: نمونه بارز آن، حدیث سلسله الذهب بود که در جمع مردم نیشابور این گونه ایراد فرمودند: از پدرانم، از پیامبر، از خداوند باری تعالی که فرمود: «لا اله الا الله، قلعه محکم من است هر آن کس داخل آن شود، از عذاب ایمن است. بعد با کمی تأمل فرمودند: این مطلب شروطی دارد که از جمله آن شرایط، پذیرش ولایت من (اهلبیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم) است. امام علیه السلام با این بیان، شیعه واقعی و اعتقادی را معرفی نمودند و محبت مردم به علویان را جهت دار کردند.[۲]
در هنگام ورود، امام حتّی در دربار مأمون ـ که از ایشان تقاضای خواندن خطبه کردند ـ نیز به معرفی ولایت خود و ائمه علیهم السلام پرداختند و فرمودند: ما به واسطه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بر شما حق داریم و شما هم از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بر ما ذیحق هستید، زمانی که شما حق ما را ادا کردید ما هم بر خود لازم می دانیم که حق شما را به جای آوریم، پس در زمینه حق شما حق ما هم باید ادا گردد.[۳]
یکی دیگر از کارهایی که به واسطهی آن حضرت، مکتب شیعه معرفی و استدلالهای مخالفین ابطال میگشت، مجالس مناظرهای بود که مأمون برای امام تشکیل داده و تمام آنها به نفع امام رضا علیه السلام خاتمه می یافت، شاید منظور مأمون از این کار، محکوم کردن امام بود، از این رو می بینیم بعد از استقبال مردم از این گونه جلسات، مأمون دستور داد مردم را از در خانه امام دور کنند، تا مبادا شیعه واقعی به مردم معرفی گردد.[۴]
مجموعه نامههایی که امام به افراد مختلف در توضیح مبانی تشیع می نوشتند، از قبیل: تبیین جایگاه اهلبیت در کتاب خدا و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مسائل اختلافی با اهل سنّت مانند، ایمان ابوطالب به دین اسلام، توضیح مصداق شیعه واقعی مراد از اولوالامر در قرآن، عامل مؤثری در گسترش فکر شیعی و استحکام پایه های تشیع اعتقادی در نقاطی زیادی از کشور ایران شد.[۵]
پی نوشت:
[۱] . محمد حسین مظفر، ترجمهی دکتر سید محمد باقر حجتی، نشر فرهنگ اسلامی، چ اوّل، ۱۳۶۸.
[۲] . رسول جعفریان، تاریخ تشیع ایران، تا قرن هفتم، ص ۵۴.
[۳] . دامغانی، تاریخ انتشارات تشیع در ایران، نشر علامه، چ اول، ۱۳۵۰.
[۴] . عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۱۶۹ـ ۱۷۳.
[۵] . رسول جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، تا قرن هفتم، ص ۸ ـ ۱۵۷.