- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
در مورد امام زمن حضرت مهدی (عجالله فرجه) این سؤال مطرح است که چگونه توسط امامی که غائب است جامعه اسلامی هایت می شود. از نظر شیعه امام زمان (عجالله فرجه) که دارای ولایت تکوینی و تشریعی است همانند خورشید پنهان پشت ابر است که از نور و حرارتش موجودات بهره می برند. در نوشته پیش رو به این مطلب مبتنی بر احادیث منقول از معصومین علیهمالسلام پرداخته شده است.
امام صادق (علیهالسلام) در پاسخ کسی که پرسیده بود «چگونه مردم از امام غایب در زمان غیبت استفاده می کنند؟ حضرت فرمودند: «به همان گونه که از خورشید وقتی ابر آن را می پوشاند.(۱) گفتار یکی از مستشرقان به نام هانری کربن در این باره شنیدنی است. او می گوید: به عقیده من تنها مذهب تشیع است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق برای همیشه نگاه داشته است و به طور مستمر پیوستگی ولایت را زنده و پا برجا می دارد. یهود آن رابطه را در حضرت موسی (علیهالسلام) ختم کرده و پس از آن به نبوت حضرت مسیح و حضرت رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) اذعان نکرده است در نتیجه رابطه مزبور را قطع می کند. نصاری در عیسی مسیح (علیهالسلام) متوقف شده اند اهل سنت از مسلمین درحضرت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) توقف کرده اند و با ختم نبوت در ایشان دیگر رابطه ای میان خالق و مخلوق را بر قرار نمی دانند. تنها مذهب تشیع است که معتقد است نبوت با حضرت رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) ختم می شود ولی ولایت که همان هدایت تکمیلی است بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می ماند آری تنها در مذهب تشیع است که این حقیقت میان عالم انسانی و الهی برای همیشه باقی و پا برجاست.(۲)
چرا که امام در غیبت کلی نیست. آن چه هست غیبت جزئی است او در اصل ایصال فیض وجود و وصول نعمت ها همواره حضور دارد بنابراین قوانین و اصول «حجت» دایم الاستفاضه و دایم الافاضه است همواره فیض می گیرد و فیض می بخشد سنت الهی این است که این گونه باشد بدینسان می یابیم که عمده ترین فایده حضرت در عصر غیبت آثار ولایت تکوینی اوست حجت و ولّی از نظر ناموس تکوین و قانون ایجاد و پیوست های درونی نظام حکیمانه آفرینش باید باشد. زیرا مبنای عالم هستی بر اسباب و وسایط است. بر وجود فرد کامل در سببیت و وساطت که خود واسطه الوسایط و سبب الاسباب است پس تربیت مردم و اداره اجتماع و نشر اسلام در همه جهان و تشکیل حکومت حقه یکی از چند و چندین اثر وجود حضرت حجت است و در صورتی که به دلیل حکمت هایی چند عملی نگشت و به تأخیر افتاد و حجت از نظر عامه مردم غایب شد آثار دیگر ـ که عمده است ـ بر وجود او مترتب است خلاصه. رسیدن فیض پیاپی هستی و تحقق مراحل انسانیت به وجود ولی بسته است او چون آیینه ای تابان در برابر مطلع بی کران ازلیت قرار می گیرد و فروغ حیاتبخش هستی را بر جان کائنات، هم در مرحله تحقق و هم در محله تداوم، منعکس می سازد این است که آثار وجود حجت را تنها نباید از جهت تربیت اجتماعات و حضور در جامعه و تشکیل حکومت الهی مورد توجه قرار داد. بلکه باید از نظر قانون تکوین و روابط ماهوی تسبیب و علیت نیز به این واقعیت نگریست و دید که حجت در این رابطه حضور علّی دارد و اگر او نباشد «لساخت الارض باهلها».(۳) نه زمینی بر جای خواهد ماند و نه اهلی باقی می ماند به تعبیر متکلم معروف شیخ عبدالجلیل قزوینی رازی. امام روزگار خاتم الابرار مهدی بن الحسن العسگری (علیه و علی آبائه السلام)… که وجود عالم را حوالت به بقای اوست و عقل و شرع منتظر حضور و ظهور و لقای او.
آن چه گفته شده اشاره ای بود به آثار وجود حضرت حجت (علیهالسلام) در بعد وساطت تکوین امّا در بعد وساطت تشریعی و امر هدایت و تربیت بشر، غیبت در این بعد به یقین آثاری ناگوار دارد محرومیت انسان از درک حضور مربی اکبر و حجت بالغه امری ساده نیست لیکن این پیشامد که بر طبق علت ها و حکمت هایی بوده است موجب نگشته است تا آثار هدایت و تربیت به کلی از میان برود.
غیبت کبری در شرایطی به وقوع پیوسته است که این امکانات در اختیار بوده است:
۱. کتاب خدا.
۲. روش و سنت رسول (صلیالله علیه و آله).
۳. احادیث و کلمات و تعلیمات یازده امام معصوم (علیهمالسلام).
۴. سیره عملی و روش زندگانی یازده امام در طول ۲۵۰ سال در ابعاد گوناگون تعهد و تکلیف و تربیت و اقدام و حماسه و ایثار و….
۵. دوره ۷۰ ساله غیبت صغری و مجموعه تعالیم و ارشادات که در این مدت از سوی امام غایب افاضه گشته و به وسیله نایبان خاص و سفیرانش در اختیار مردم و امت قرار گرفته است.
۶. وجود جمعی از عالمان و بزرگان شیعه که خود با واسطه هایی کم دوره های تربیتی و تعلیمی ائمه (علیهمالسلام) طاهرین را دیده بودند از فیلسوف بزرگ ابو نصر فارابی و دیگر بزرگان شنیده ایم که گفتند. هنگامی که رئیس مدینه فاضله غایب بود باید به سنن و قوانین پیشینیان او عمل کرد علمای بزرگ تشیع نیز همین سیره را عملی کرده اند این است که با وجود این میراث هدایتی و تربیتی بزرگ در ابعاد گوناگون مسائل زندگی و با اصل «نیابت عامّه» در عصر غیبت کبری می نگریم که آثار وجودی حجت در دوران غیبت نیز طبق گفته حضرت منتفی و منقطع نشده و در توقیع مبارکشان آن حضرت وظیفه ما را در عصر غیبت معلوم کرده اند که «و امّا الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانّهم حجّتی و انا حجه الله. در واقه های جدید به راویان حدیث ما رجوع کنید. زیرا آنان حجت های من هستند و من حجت خدایم».(۴) پس آن چه از این توقیع مبارک فهمیده می شود این است که آن حضرت ما را رها نکرده اند بلکه نظر و الطاف و افاضات خویش را بر عالم دارد اما به خاطر علت هایی که از جانب ماست غایب شده است در این موقعیت زمانی حضرت مردم را به علمای ربّانی ارجاع می دهد که آنها بر ما حجت هستند و اگر مشکلی اعتقادی و یا مسائل شرعی و… در امور دین داشته باشیم بایستی به آنها رجوع کنیم چرا که حضرت اتمام حجت کرده اند پس در نتیجه هدایت الهی قطع نشده است چرا که علما با افاضاتی که حضرت به آنها دارد واسطه هدایت و ولایت بر مردم در امور دینی و شرعی هستند.
پی نوشت:
۱. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الأثر، ج۲، ص۲۶۹٫
۲. سالنامه مکتب تشیع، سال دوم، ص۲۰ و ۲۱٫
۳. طبرسی، احمد بن علی، احتجاج علی اهل اللجاج، مشهد، انتشارات مرتضی، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۱۷٫
۴. احتجاج، همان، ج۲، ص۲۸۳٫
منبع: نرم افزار پاسخ ۲ مرکز مطالعات حوزه.