- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
اشتغال زنان، یکی از عوامل آسیبزا است که امروزه خانواده را متأثر نموده. اکنون این سؤال مطرح میشود که جامعه در حال گذار چه مشکلات و آسیبهایی برای خانواده پدید آورده است؟ و از منظر دین مبین اسلام، چه راه حلهایی برای جبران و رفع این مشکلات وجود دارد؟
۱) مقدمه
نهادهای اجتماعی هر یک برای برآوردن نیازی از نیازهای اساسی بشر پدید آمدهاند. نهاد خانواده نیز در پی سامان بخشیدن به نیازهای جنسی و تولید نسل و سکونت و آرامش روحی است. اما با این وصف، نهاد خانواده در تعامل با سایر نهادهای اجتماعی اشکال و صور متنوّعی مییابد، روابط اعضای خانواده را دگرگون میکند و کارکردهای آن را به چالش میکشاند.
در جوامع سنّتی، که تغییرات اجتماعی، آهنگ کُندی داشت، بیشترین آسیبهای اجتماعی از اعضای خانواده ناشی میشد؛ اما در جوامع صنعتی و نوین امروزی، که دگرگونیهای اجتماعی بسی شتاب یافته و جوامع را در «حال گذار» پیوسته قرار داده، وضع به گونه دیگری است؛ زیرا بسیاری از تحوّلات و تغییرات اجتماعی، تأثیر عمیقی در نهاد خانواده بر جای میگذارد و از این رهگذر، خانواده نیز در معرض آسیب قرار میگیرد.
امروزه مسئله «اشتغال و استقلال مالی» برای زنان از اهمیت فراوانی برخوردار است. کارخانهها، شرکتها و بیمارستانها، آموزش و پرورش و دیگر بنگاههای اشتغالزا ترجیح میدهند در برخی بخشها، برای پیشبرد مأموریتها و وظایف خود از زنان استفاده کنند؛ اما به موازات اشتغال زنان در خارج از خانه، خانواده و اعضای آن از غیبت زن و خلأ وجودی او دچار آسیب و عوارض منفی میشوند.
اشتغال زنان، یکی از عوامل آسیبزا است که امروزه خانواده را متأثر نموده. اکنون این سؤال مطرح میشود که جامعه در حال گذار چه مشکلات و آسیبهایی برای خانواده پدید آورده است؟ و از منظر دین مبین اسلام، چه راه حلهایی برای جبران و رفع این مشکلات وجود دارد؟
پیش از پرداختن به پاسخ دو سؤال مزبور، لازم است واژگان کلیدی این پژوهش به دقت مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله، چهار مفهوم کلیدی توضیح داده میشود تا قلمرو و ابعاد بحث روشن گردد و از هر گونه پیشداوری و خلط بحث جلوگیری شود.
۲) بررسی واژگان محوری
۲ـ۱) آسیبشناسی اجتماعی
مفهوم «آسیب شناسی» نخست در مباحث پزشکی، برای شناسایی امراض و بیماریهای مربوط به اعضای بدن و بافتهایش و درمان آن امراض به کار میرفت و سپس توسط دورکیم در مباحث «جامعهشناسی انحرافات» به کار رفت. در فرهنگ جامعهشناسی چنین آمده است: «این مفهوم قرن نوزدهمی مبتنی است بر تشابهی که بین بیماریهای عضوی یا مرضشناسی و انحرافات اجتماعی قایل بوده اند.
در بحث اِ. دورکیم از جرایم و خودکشی، آسیبشناسی اجتماعی بیش از آنکه امری مربوط به انحرافات افراد تلقّی شود، بر اساس در نظر گرفتن فرق شرایط بهنجار و نابهنجار اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد. به علاوه، دورکیم مدعی است که این فرق دارای عینیت است، مبتنی بر داوری اخلاقی نیست و آسیبشناسی اجتماعی را میتوان به طور علمی سنجید و مورد آزمایش قرار داد. متأسفانه کاربرد این مفهوم از طرف دورکیم، مبهم است. وی آسیبشناسی اجتماعی را صرفاً یکی از وجوه بهنجار بودن شرایط جامعه به حساب میآورد.»۲
۲ـ۲) نهاد اجتماعی
«نهاد اجتماعی» عبارت است از: شبکه روابط اجتماعی پایداری که برای برآورده شدن یک نیاز اساسی بشر شکل گرفته باشد.
آنتونی گیدنز در تعریف «نهاد اجتماعی» میگوید: «شیوههای اساسی فعالیت اجتماعی که اکثریت اعضای یک جامعه معیّن از آنها پی روی میکنند. نهادها شامل هنجارها و ارزشهایی هستند که بسیاری از مردم با آنها همنوایی میکنند. همه شیوههای رفتار نهادی شده به وسیله ضمانتهای اجرایی نیرومند حمایت میشوند. نهادها اساس یک جامعه را تشکیل میدهند؛ زیرا شیوههای نسبتاً ثابت رفتار را، که در طول زمان پایدار میماند، ارائه میکنند.»۴
۲ـ۳) خانواده
خانواده، نخستین نهاد اجتماعی است که هسته اولیه زندگی اجتماعی را تشکیل میدهد و از دیدگاه کارکردی، روابط خویشاوندی و خانوادگی ضرورتهای اساسی مربوط به بقا را برآورده میکنند. این ضرورتها عبارتند از:
۱) تنظیم روابط جنسی و مقاربتی؛
۲) فراهم ساختن حمایت زیستی از هر یک از اعضای جامعه، به ویژه نوزادان و کودکان که آیندهسازان جامعهاند.
۳) ایجاد واحد باثباتی از جامعهپذیری، به نحوی که کودکان بتوانند فرهنگ و مهارتهای بازی نقش را، که برای زندگی بزرگ سالی اساسی است، کسب کنند.
۴) تأمین فضایی از حمایت اجتماعی مساوی برای کودکان و بزرگسالان؛
۵) تنظیم و روشمند ساختن جان گیری بزرگسالان جوان در موقعیتهای حیاتی تولیدی (اقتصادی) و بازآوری زایمان و تربیت بچه در جامعه.
خانواده به دو نوع «هستهای» و «گسترده» تقسیم میشود. مقصود از خانواده «هستهای» خانوادهای است که از پدر و مادر و فرزندان تشکیل شده است. ولی خانواده «گسترده» خانوادهای است که در آن، علاوه بر پدر و مادر و فرزندان، پدر بزرگ، مادربزرگ، عمّه، خاله، دایی و عمو و فرزندان آنها حضور دارند.
در جوامع سنّتی، الگوی خانواده «گسترده» غلبه دارد؛ زیرا همبستگی طایفهای و قبیلهای بسیار مستحکم است و تجمّع افراد خانواده علاوه بر مشارکت در امر تولید و کشاورزی، ساز و کاری برای دفاع اجتماعی از خطرات طبیعت و جنگ و تهدیدها به شمار میرود.
ولی در جوامع معاصر و صنعتی، بیشتر الگوی خانواده «هستهای» و با جمعیت کم شیوع دارد و ارتباط و روابط خانوادگی در این نوع خانواده بسیار رنگ باخته و آنها از حمایت گسترده فامیل و طایفه کمتر برخوردارند. (در این مقاله، عمدتاً خانواده «هستهای» مدّنظر است.)
۲ـ۴) جهان معاصر
شناخت ویژگیهای جهان معاصر، ما را با واقعیات زندگی اجتماعی ـ که گیدنز از آن به «جهانی شدن زندگی اجتماعی» یاد میکند ـ و تأثیرات آن بر خانواده و آسیبهای آن بیشتر آشنا میسازد. به طور فشرده، میتوان به چند ویژگی شاخص جهان معاصر اشاره کرد:
۱) ناهمگرایی میان کشورهای غنی و فقیر؛
۲) جهانی شدن رسانههای جمعی؛
۳. تحوّلات سریع و شتابان؛
۴) جهانی شدن اقتصاد و تجارت جهانی؛
۵) عصر سلطه و استعمار؛
۶) تورّم گسترده و بحرانزا؛
۷) مسابقه تسلیحاتی؛
۸) بحران انرژی و مواد اولیه؛
۹) رشد دینگرایی؛
۱۰) هستهای شدن خانواده؛
۱۱) نهضت دفاع از حقوق زنان؛
۱۲) مرحله گذار از مدرنیسم به پست مدرنیسم.
آشنایی با شاخصهای مزبور و توجه به میزان تأثیر آنها در نهاد خانواده، چشماندازی را پیش روی ما میگشاید که همه مشکلات و نابهنجاریها را معلول ارتباط درونی اعضای خانواده ندانیم و با وسعت بینش و نظر، از دخالت خودآگاه و ناخودآگاه چنین عواملی چشم پوشی ننماییم. پس از بررسی مفاهیم بحث، آسیبهای اجتماعی، که در جوامع معاصر و در حال گذرا وجود دارد، مورد بررسی قرار میگیرد.
ادامه دارد…