- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 10 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
بدون شک، انسان، تشنه ی محبت است و محبت، از اساسیترین نیازهای اوست. شاید راز این امر، در این نکته نهفته باشد که هر کس خود را دوست دارد و دلش میخواهد محبوب دیگران باشد. احساس محبوبیت، به دل انسان شادی و آرامش و امید میبخشد. در حالی که اگر کسی احساس کند، محبوب دیگران نیست، خود را در این دنیای پر از آشوب، تنها و بیکس دیده، بدین جهت همیشه پژمرده و افسرده خواهد بود.
کودک نیز – که انسان کوچکی است – بیش از بزرگان نیاز به محبت دارد. او همان گونه که به غذا احتیاج دارد، به محبت و نوازش نیز نیازمند است. کودک نمیفهمد در کاخ زندگی میکند یا در کوخ ولی به خوبی میفهمد که محبوب دیگران است یا نه؟ نیاز به محبت نه تنها در انسان بلکه در برخی حیوانات نیز مشاهده میشود؛ هر چند این نیاز در انسان شدید و در کودک شدیدتر است. او با احساس محبوبیت میتواند آرام و راحت به رشد و نمو خویش ادامه دهد. ضمن این که محبت در امر تربیت نیز بسیار مؤثر است.
مفاهیم
قبل از ورود به مباحث اصلی، ابتدا لازم است مفهوم دو واژه ی «محبت» و «تربیت» بررسی شود:
محبت از ماده ی «حبّ» است و حب، دوست داشتن معنا میدهد. این واژه محبّت در لغت به معنای خواستن و اراده ی چیزی است که آن را خیر میبینی و یا خیر میپنداری.۱ در بیان دیگری آمده است: «محبّت عبارت است از دوست داشتن و میل شدید به سوی کسی و یا چیزی؛ و در مقابل آن، بغض و نفرت است.»۲
در اصطلاح، محبّت عبارت است از میل و گرایش طبع به سوی چیزی که لذّتآور است و اگر این میل قوّت گیرد، عشق نامیده میشود. ضد آن کراهت قرار دارد و آن عبارت است از نفرت و رمیدگی طبع از چیزی که خالی از درد و رنجی نباشد. هرگاه این کراهت شدّت گیرد، دشمنی نامیده میشود.۳
از آن چه بیان گردید استفاده میشود، که معنای لغوی و اصطلاحی محبّت چندان تفاوتی با هم ندارند و در هر دو مورد، به معنای میل و گرایش انسان به سوی محبوب اوست.
تربیت واژهی عربی و مصدر باب تفعیل است: «تربیت از مادهی «رَبَوَ» به معنای رشد دادن قوای جسمی، عقلی و اخلاقی آمده است چنان که در معجم الوسیط آمده: «او را تغذیه کرد و رشد داد و قوای جسمانی، عقلانی و اخلاقی او را رشد داد.»۴
دانشمندان تعلیم و تربیت برای واژه ی تربیت، معانی مختلفی بیان کردهاند که در این تحقیق تنها به ذکر یکی از آن موارد اکتفا میشود: «تربیت عبارت است از برانگیختن، شکوفا کردن و رشد دادن استعدادهای انسان، در جهت کمال به وسیله ی تلاش متربی [کسی که مورد تربیت است]، همراه با فراهم کردن زمینهها و عوامل مؤثر لازم.»۵
بر اساس این تعریف، فاعل اصلی در فرایند تربیت خود متربی است یعنی او باید خود با استفاده از زمینهها و شرایطی که فراهم شده، تلاش نماید تا استعدادهای نهفته در وجودش شکوفا شده، به کمال مطلوب برسد. نقش مربی تنها فراهم آوردن زمینهها، شرایط و عوامل مؤثر، در امر تربیت، است.
اهمیّت محبّت به کودک در اسلام
محبّت به کودک از دیدگاه اسلام اهمیت زیادی دارد و پیشوایان دینی سفارشهای فراوانی به آن نمودهاند. از آن جایی که اولین سرپرست کودک، خانواده به ویژه، پدر و مادر هستند، لازم است به این نیاز کودک توجّه ویژه داشته باشند و بدانند که پاسخگویی صحیح به این نیاز، پایه و اساس تربیت کودک را تشکیل میدهد.
در واقع ارضای این نیاز در وجود کودک باعث آرامش و سلامت روانی و امنیت خاطر او میگردد. به دلیل نقش تأثیرگذار محبّت در تربیت کودک، پیشوایان دینی توصیههای فراوانی به آن نمودهاند، چنان که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی محبّت به کودک فرمود: «احبّوا الصبیان و ارحموهم …؛ کودکان خود را دوست بدارید و با آنها مهربان باشید… .»۶
در بیان نورانی از امام صادق(علیه السلام) محبّت به کودک عامل دریافت رحمت پروردگار معرّفی گردیده، چنان که میفرماید: «انّ الله عزّوجّل لیرحمُ الرجل لشدّه حبّه لولده؛ خداوند بندهاش را به واسطه ی شدّت محبّتی که به فرزندش دارد، مورد رحمت قرار خواهد داد.»۷
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «حضرت موسی(علیه السلام) عرض کرد: “پروردگارا بهترین عمل نزد تو کدام عمل است؟” خداوند متعال پاسخ داد: “حبّ الاطفال فانّی فطرتهم علی توحیدی… ؛ دوست داشتن کودکان بهترین عمل است زیرا آفرینش آنها، بر خدا پرستی و توحید است”.»۸
با توجّه به این چند روایتی که بیان گردید، میتوان گفت که محبّت به کودک از دیدگاه اسلام اهمیّت زیادی دارد و در منابع دینی مورد تأکید فراوان است؛ محبّت به کودک، بهترین عمل در پیشگاه خداوند بوده، دارای ثواب و اجر معنوی فراوان است.
محبّت به کودکان در سیره ی معصومین(علیهم السلام)
محبت به کودک علاوه بر این که در سخنان معصومان(علیهم السلام) بازتاب گسترده یافته، در سیره ی عملی آنها نیز از جایگاه ویژهای برخوردار است. آنان همواره از روش محبّت در فرایند تربیت کودکان بهره میگرفتند. مهر و عطوفت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) شامل همه ی کودکان میشد. وقتی ایشان از سفر مراجعت میفرمودند و در راه، با کودکان مواجه میشدند، به احترام آنان میایستادند.
کودکان میآمدند و حضرت بعضی را در آغوش میگرفتند و بعضی را در پشت و دوش خود سوار میکردند و به اصحاب خود نیز توصیه میکردند که چنین کنند. بچّهها از این صحنههای مسرّتآمیز بیاندازه خوشحال میشدند و این خاطرات شیرین را هرگز فراموش نمیکردند.۹
زمانی که حضرت عبّاس(علیه السلام) و زینب(سلام الله علیها) کودک بودند، روزی امام علی(علیه السلام) در حضور دخترش زینب(سلام الله علیها) فرزندش عبّاس(علیه السلام) را بوسید. دخترش عرض کرد: «پدرجان آیا او را دوست میداری»؟ حضرت فرمود: «آری.» حضرت زینب(سلام الله علیها) عرض کرد: «گمان میکردم، کسی به جز خدا را دوست نداری» «فبکی ثمّ قال: الحبّ لله و الشفقه للأولاد؛ امیرالمؤمنین(علیه السلام) گریست و سپس فرمود: محبّت، مخصوص خداوند است و شفقت برای فرزندان.»۱۰
شاید منظور این باشد که دو چیز داریم: یک، دلدادگی و دیگر شفقت و مهرورزی؛ دلدادگی مخصوص خداوند بوده، شفقت و مهرورزی برای فرزندان است.
«مفضل بن عمر» میگوید: «بر امام موسی کاظم(علیه السلام) وارد شدم. دیدم که آن حضرت فرزند خود علی بن موسی الرضا(علیه السلام) را در دامان خود نشانده بود و او را میبوسید و زبانش را میمکید و او را بر شانه ی خویش میگذاشت و در بغل میفشرد و میگفت: “بابی و انت ما أطیب ریحک و اطهر خلقک و ابین فضلک …؛ پدرت به فدایت، چه بوی خوش و چه طبع پاک و چه فضایل آشکار و برجستهای داری”.»۱۱
حضرات معصومین(علیهم السلام) علاوه بر فرزندان خود، کودکان دیگر را نیز دوست داشتند، چنان که «اسامه» نقل کرده است: «پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مرا به زانوی خود میگذاشت و حسن(علیه السلام) را بر زانوی دیگر خود و ما را به هم میفشرد و میفرمود: “اللّهم ارحمهما فانّنی ارحمهما؛ خدایا بر این دو رحم کن که من آنها را مورد ترحم قرار دادهام”.»۱۲
آن چه بیان شد نمونههایی از برخورد محبّتآمیز معصومین(علیهم السلام) با کودکان است. از این چند نمونه میتوان به خوبی استفاده کرد که آن بزرگواران همواره با کودکان با محبّت، مهرورزی، شفقت و مهربانی برخورد میکردند.
به این نکته نیز باید توجّه کرد که محبّت به کودک باید به گونهای باشد که کودک مزه ی آن را بچشد و این امر زمانی امکانپذیر است که پدر و مادر در عمل، محبّت خود را به او نشان دهند، بنابراین تنها دوست داشتن کودک در دل و علاقهمندی قلبی به او کافی نیست. او باید نشانههای محبت والدین را ببیند و علاقهی قلبی آنها را آشکارا حس کند.
شیوههای ابراز محبّت به کودکان
مربیان با روشهای مختلف میتوانند محبّت را به کودکان ابراز بدارند که به برخی از آنها اشاره میشود:
۱- در آغوش گرفتن
یکی از راههای محبّت به کودک، در آغوش گرفتن اوست. مربی – به ویژه پدر و مادر – برای ابراز محبّت خود به کودک، میتواند او را در آغوش بگیرد و از این طریق محبّت خود را نسبت به او ابراز بدارد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان کودکی امام علی(علیه السلام) از این روش بهره میگرفت و او را در آغوش میفشرد، چنان که امیرالمؤمنین خود حکایت میکند.
این جملات امیرالمؤمنین(علیه السلام) نشان میدهد که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به امام علی(علیه السلام)، علاقه ی زیادی داشت و او را مانند فرزند خود در دامانش پرورش میداد و با در آغوش گرفتن او نهایت محبّت خود را به او ابراز میداشت.
۲- بوسیدن
راهی دیگر که میتوان به وسیله ی آن محبّت خود را به کودکان ابراز داشت، بوسیدن آنان است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم(علیهم السلام) در تربیت کودکان به این شیوه عمل میکردند و به دیگران نیز توصیه مینمودند، تا کودکان خود را ببوسند و به این وسیله محبّت خود را نسبت به آنان ابراز دارند. بوسیدن کودکان در روایات اسلامی به عنوان یک کار با ارزش به حساب آمده و اجر و پاداش زیادی در قبال آن وعده داده شده است.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «اکثروا من قبله اولادکم فانّ لکم بکلّ قبله درجهٌ فی الجنه؛ فرزندان خود را زیاد ببوسید، چرا که برای شما در برابر هر بوسه، درجهای در بهشت فراهم خواهد شد.»۱۳
روزی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرزندان خردسال خود امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) را میبوسید. «اقرع بن حابس» عرض کرد: «من ده فرزند دارم که تاکنون، هیچ یک از آنها را نبوسیدهام!». پیامبر به او نگاه کرد و فرمود: «من لا یَرحم لا یُرحم؛ کسی که رحم نکند، به او رحم نمیشود.»۱۴
مردی آمد حضور پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و عرض کرد: من هرگز کودکی را نبوسیدهام. هنگامی که آن مرد از نزد رسول خدا رفت. حضرت فرمود: «هذا رجل عندی من اهل النّار؛ این مرد نزد من، اهل دوزخ است.»۱۵
در بیان دیگری از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است: «من قبّل ولده کتب الله له حسنه؛ هر کس فرزند خود را ببوسد خداوند در برابر هر بوسه اجر و مزدی خواهد داد.»۱۶
از منظر امیرمؤمنان(علیه السلام) بوسیدن فرزند، نشانهی، مهرورزی و رحمت، است، چنان که میفرماید: «قبله الولد رحمهٌ… ؛ بوسیدن فرزند نشانه ی مهربانی و محبّت است.»۱۷
۳- خطاب با نام نیکو
یکی از شیوههای ابراز محبّت به کودکان، صدا کردن آنان با نام زیبا و احترامآمیز است. خواندن با نام نیک نشاندهنده ی محبّت و احترام انسان به طرف مقابل است. به همین دلیل اسلام که دین محبّت و دوستی است، همواره به پیروان خود دستور میدهد تا همدیگر را با نام نیک بخوانید و از به کار بردن نام زشت بپرهیزید: «و لا تنابزوا بالالقاب…».۱۸
معصومان(علیهم السلام) همیشه کودکان را با احترام و نام نیک صدا میکردند. آنان از ابتدا در هنگام نامگذاری، برای آنها نام نیک و زیبا انتخاب مینمودند و نام نیکو را نخستین حق فرزند به عهده ی پدر میدانستند، چنانکه امام علی(علیه السلام) میفرماید: «اول ما یبرأ الرجل ولده ان یسمّیه باسم حسن فلیحسن احدکم اسم ولده؛ اولین نیکی که پدر در حق فرزند خود انجام میدهد، نام نیکوست. پس باید همه ی شما نام نیک بر فرزند خود بگذارید.»۱۹ و اگر کسی و یا کودکی نام زشت و نامناسب داشت، نام او را به نام نیک تغییر میدادند.
برای کودکان در دوران کودکی، کنیه تعیین میکردند که مبادا دیگران آنها را به الفاظ زشت، تمسخرآمیز، یا تحقیرکننده کنیه دهند. در سیره ی معصومین(علیهم السلام) موارد زیادی مشاهده شده که هنگام صحبت با فرزندان خود از لفظ «یا بنیّ»۲۰ «فرزند عزیزم!» استفاده میکردند و به این وسیله، محبّت خود را به فرزندانشان ابراز میداشتند؛ همان گونه که در قرآن نیز، همین واژه توسط لقمان خطاب به فرزندش به کار برده شده است.۲۱
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: «بادرو اولادکم بالکنی قبل ان تغلب علیهم الالقاب؛ قبل از این که دیگران به فرزند شما القاب زشت بدهند، به آنها کنیهای نیکو بدهید.»۲۲
۴- کشیدن دست نوازش به سر کودک
یکی دیگر از شیوههای محبّت به کودک، کشیدن دست نوازش به سر او است. این عمل بیانگر محبّت، مهرورزی و شفقت انسان نسبت به کودک است.
در سیره ی عملی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) که نمادی از محبت، مهرورزی و رحمت پروردگار نسبت به همه ی انسانها است، آمده است که برای ابراز محبّت خود به کودکان از این روش بهره میگرفت، چنانکه نقل شده است: «و فیه کان النبی(صلی الله علیه و آله و سلم) اذا أصبح أمسح علی رؤوس ولده و ولد ولده؛ پیامبر چون صبح میکرد، دست نوازش به سر فرزندان و نوههای خود میکشید.»۲۳
۵- همبازی شدن با کودک
یکی از شیوههای ابراز محبّت به کودک، همبازی شدن با اوست. بازی، از مهمترین عوامل رشد جسمانی، اجتماعی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی کودک است. مهارتها و تجارب کودک در اثر بازی رشد کرده، کنجکاویهای طبیعی او برانگیخته میشود. بازی تواناییهای کودک را به کار انداخته و خلاقیتهای او را به همراه میآورد. بازی برای کودک، یک فعالیت طبیعی است که سبب رشد همه جانبه ی او میشود.
کودک از طریق بازی، نحوه ی زندگی را در جامعه میآموزد لازم است مربیان و سرپرستان کودک را به ویژه پدران و مادران خود نیز، در بازی کودکان شرکت کنند.
بزرگسالان با شرکت در بازی کودکان، ضمن آموزش بازیهای جدید به آنها، میتوانند بسیاری از ارزشهای اخلاقی را از این طریق بیاموزند. علاوه بر آن، این کار نوعی احترام به کودک و شخصیت دادن به اوست زیرا در این صورت کودک احساس میکند، خود و شغلش (بازی) آنقدر اهمیت دارد که والدین یا مربیان به او توجه کرده، با او همکار و همبازی شدهاند.۲۴
معصومان(علیهم السلام) علاوه بر این که خود در بازی کودکان شرکت میکردند، به دیگران نیز توصیه مینمودند. چنان که از «جابر بن عبدالله انصاری» نقل شده که: «بر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شدم و دیدم که حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) بر پشت آن حضرت سوارند و پیامبر برای آنان زانو زده و خم شده و میفرماید: “چه شتر خوبی دارید و چه همبازی خوبی هستید شما”.»۲۵
علامه مجلسی در مورد سیره ی فاطمه(سلام الله علیها) روایتی را نقل میکند: «و کانت فاطمه ترقّص ابنها حسناً و تقول: اشبه اباک یا حسن و اخلع عن الحق رسن و اعبد الهاً ذامنن و لا توال ذاالاحن؛ حضرت فاطمه(سلام الله علیها) فرزندش حسن(علیه السلام) را بالا و پایین میانداخت و میگفت ای حسن! مانند پدرت باش، حق را صریح بیان کن و خدای منان را عبادت نما و با انسان کینهتوز دوستی مکن.»۲۶
از این روایت، استفاده میشود، که زهرای مرضیه(سلام الله علیها) در ضمن بازی با فرزندش، مفاهیم تربیتی و اخلاقی را نیز به او آموزش میداد.
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به دیگران نیز سفارش میکند تا با کودکان بازی نمایند چنان که میفرماید: «من کان عنده صبیٌّ فلیتصاب له؛ کسی که نزد او کودکی است، باید برای او کودکی کند.»۲۷ امام علی(علیه السلام) نیز میفرماید: «من کان له ولدٌ صبّا؛ کسی که فرزندی دارد، با او کودکی کند.»۲۸
بنابراین، بازی میتواند یکی از روشهای ابراز محبّت به کودک باشد.
۶- سلام به کودکان
روش دیگری برای ابراز محبّت به کودکان، سلام کردن به آنان است. سلام، نشاندهنده ی احترام انسان به دیگری و شخصیت دادن به اوست. سلام به کودکان در سیره ی معصومان(علیهم السلام) به ویژه پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) از جایگاه ویژهای برخوردار است و یکی از سنّتهای حسنهای به حساب میآید که آن حضرت بر جای گذاشته است.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) همیشه به کودکان سلام میکرد. «مالک بن انس» گفت: «انّ رسول الله مرّ علی الصبیان فسلّم علیهم؛ پیامبر بر کودکان گذشت و به آنها سلام کرد.»۲۹
امام رضا(علیه السلام) به نقل از پدران خود فرمود: «پنج چیز را تا هنگام مرگ ترک نخواهم کرد، از جمله سلام بر کودکان تا این کار پس از من، سنتی برای دیگران باشد.»۳۰
۷- هدیه
یکی دیگر از روشهایی که برای محبّت به کودکان کاربرد دارد، هدیه است. هدیه آوردن برای خانواده، به ویژه کودکان، در اسلام فراوان توصیه شده و در قبال آن اجر معنوی زیادی وعده داده شده، چنان که به نقل از ابن عبّاس آمده است، که گفت:
«من دخل السوق فاشتری تحفهً فحملها الی عیاله کان کمامل صدقهٍ الی قوم محاویج و لیبداً بالاناث قبل الذکور فانّه من فرح ابنهً فکانّما دعتق رقبه؛ کسی که وارد بازار شود، هدیهای بخرد و به سوی خانوادهاش ببرد، مانند کسی که صدقه را به سوی افراد نیازمند برده است. در دادن هدیه باید از خانمها، آغاز نماید زیرا کسی که دختری را خوشحال کند، مانند کسی است که بندهای را در راه خدا آزاد کرده است.»۳۱
پینوشتها
۱-راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، چاپ اول، ۱۴۱۶ه.ق، ص ۲۱۴٫
۲-حسن، مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج ۲، ص ۱۵۲٫
۳-جلال الدین مجتبوی، علم اخلاق اسلامی، ترجمه ی جامع السعادات، ج ۳، ص ۱۵۹٫
۴-ابراهیم مصطفوی و همکاران، معجم الوسیط، ج۱، ص ۳۲۱٫
۵-مرتضی زاهدی، نظریههای تربیتی اسلام، ص ۱۴۲٫
۶-محمد بن حسن حرعاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۴۸۳٫
۷-محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۹۱٫
۸-حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۱۴٫
۹-محمدباقر مجلسی، پیشین، ص ۴۳، ص ۲۸۵٫
۱۰-حسین نوری، پیشین، ص ۲۱۵٫
۱۱-محمد بن حسن حرعاملی، پیشین، ج ۱۸، ص ۵۵۷٫
۱۲-صحیح بخاری، ج ۷، ص ۲۶٫
۱۳-محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۱۰۴، ص ۹۲٫
۱۴-محمد بن حسن حرعاملی، پیشین، ج ۲۱، ص ۴۸۵٫
۱۵-همان.
۱۶-همان.
۱۷-همان، ج ۹۳٫
۱۸-حجرات، آیه ۱۱٫
۱۹-محمد بن حسن حرعاملی، پیشین، ص ۲۸۹٫
۲۰-نهج البلاغه، نامه ۳۱٫
۲۱-حسن بن علی حرانی، تحف العقول، ص ۸۳٫
۲۲-محمد حسن طباطبایی، سنن النبی، ترجمه حسین استاد ولی، ص ۱۵٫
۲۳-دکتر سوسن، سیف و همکاران، روان شناسی رشد، ج ۱، ص ۲۳۱٫
۲۴-محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه رضا شیخی، ج ۱۳، ص ۴۸٫
۲۵-محمد بن حسن حر عاملی، پیشین، ج ۱۵، ص ۲۰۳٫
۲۶-همان.
۲۷-محمد باقر مجلسی، پیشین، ج ۱۶، ص ۲۲۹٫
۲۸-محمد حسین طباطبایی، پیشین، ص ۴۲٫
۲۹-محمد بن حسن حرعاملی، پیشین، ج ۲۱، ص ۵۱۵٫
۳۰-سوسن سیف و همکاران، پیشین، ص ۲۱۹٫
۳۱-گلستن هاوس، پرورش اعتماد به نفس در کودکان، ترجمه بهار ملکی
منبع: نشریه پیام زن؛ به قلم محمد یونس عارفی