- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
موزه آستانه مقدّسه قم که به برکت وجود مرقد نورانى و شریف حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام در سال ۱۳۱۴ ش. فعالیت خود را آغاز نمود، یکى از قدیمىترین موزههاى کشور محسوب مىگردد که آثار و نفایس تاریخى و هنرى فراوانى در آن نگهدارى مىشود. تنوّع موضوعى آثار تاریخى، از ویژگىهاى این موزه به شمار مىرود که از آن جمله است:
۱. گنجینه قرآنهاى نفیس خطّى.
۲. مسکوکات ادوار اسلامى و پیش از اسلام.
۳. آثار کاشیکارى.
۴. ظروف سفالینه.
۵. تابلوهاى نقّاشى.
۶. آثار خاتمکارى و منبّتکارى.
۷. آثار حجّارى.
۸. پارچههاى ابریشمى دستبافت.
۹. قالى و قالیچه هاى ابریشمى دستبافت.
اینک به جهت اهمیت موضوع، ابتدا براى آشنایى با بخش قرآنهاى نفیس خطّى موزه، توضیحاتى ارائه و سپس به تناسب موضوع این ویژهنامه، قرآن منسوب به امام حسن عسکرى علیهالسلام معرّفى مىگردد.
گنجینه قرآنهاى خطّى موزه
این بخش به لحاظ تعداد آثار و برخوردارى از شیوههاى ممتاز هنر «کتابآرایى» مانند تذهیب، تجلید و خوشنویسى اهمیت بسیار زیادى دارد. برخى از قرآنهاى موزه در قرون آغازین حیات اسلام؛ یعنى در قرن دوم و سوم همزمان با حکومت خلفاى عبّاسى کتابت شده و برخى نیز در سایر ادوار اسلامى، مصادف با دوره حکومت آل بویه، سلجوقیان، ایلخانیان، تیموریان، صفویان و قاجاریه کتابت شده است.
قدیمىترین قرآن موزه در سال ۱۹۸ ق. نوشته شده و در آغاز آن، نام مأمون ـ خلیفه عبّاسى ـ مشهود است. بعضى از قرآنها روى پوست، برخى روى پارچه و مابقى روى انواع کاغذ نوشته شده است.
قرآنهاى موزه عمدتا به خطّ کوفى، ثلث، نسخ، محقق و ریحان مىباشد که برخى، ابتدا تا انتها به یک شیوه از خطّ خوشنویسى و تعدادى دیگر به شکل توأمان نویسى، کتابت شده است.
اکثر آیات قرآن با مرکّب مشکى و برخى دیگر نیز با آب طلا و رنگ لاجوردى تحریر شده است.
بخشى از قرآنهاى موزه داراى ترجمه فارسى است که در بعضى از آنها همزمان با کتابت متن آیات، نگارش ترجمه نیز به دنبال آن انجام پذیرفته ولى در برخى از نسخهها پس از سپرى شدن مدّت زمانى طولانى ترجمه فارسى به خطّ نسخ یا نستعلیق بر آن افزوده شده که تنوّع سبک «ترجمه» در دورهها و قرون مختلف ـ که بیانگر سیر تاریخى تحوّل زبان و ادب پارسى است ـ از نکات حائز اهمیت در قرآنهاى مترجم مىباشد.
در این بخش، آثار ارزشمندى از خطّاطان ادوار اسلامى همچون: میرزا احمد نیریزى، فیض اللّه لاهورى، شمسالدّین عبداللّه، دوست محمد بن سلیمان الهروى و على نقى بن محمد کبیر ربّانى، موجود مىباشد.
اکثر صفحات قرآنها با بهرهگیرى از هنر زیبا، ظریف و پرکار «تذهیب» مزیّن شده و با استفاده از نقوش زیباى گل و بوته اسلیمى، تُرَنج، سرترنج، لچک ترنج، شمسه و شرفه، جدول کشى و کمند رزین، زنجیره و به کمک انواع رنگها مانند لاجورد، شنجرف و طلا به شیوهاى بسیار زیبا و دلانگیز آراسته شده است.
قرآنهاى موزه عمدتا داراى انواع جلدهاى زیبا شامل جلد چرمى ساده، چرمى سوخت ضربى، سوخت معرّق، جلد طلاکوب، جلد روغنى (لاکى) با تزئینات گل و مرغ و بوته و همچنین برخى قرآنها داراى جلد طلاپوش با سرطبل مىباشد.
یادگارى از عترت
اینک به معرّفى یکى از قرآنهاى نفیس موزه مىپردازیم:
این قرآن به شماره ۱۲۰۴ در «دفتر اموال فرهنگى موزه» به ثبت رسیده، تمامى صفحات آن به خطّ کوفى نوشته شده است.
این اثر گرانقدر، با توجه به نوع خط و نوع تزئینات و کتابت آن بر روى پوست، به قرن سوم هجرى تعلّق دارد.
قرآن مورد بحث، داراى ۳۲۴ ورق است و ابعاد هر ورق ۱۷ × ۵/۲۳ سانتیمتر و داراى قطع وزیرى کوچک بیاضى است. جلد آن چرمى با نقوش ترنج و سرترنج و لچک ترنج ضربى مىباشد.
وقف این کتاب به آستانه مقدّسه حضرت معصومه علیهاالسلام در دوره صفوى صورت گرفته است. واقفاثر، شاه قلى مُهردار۱ مىباشد، که در سال ۹۵۶ ق. به وقف آن اقدام نموده است. وقفنامه در ابتداى کتابت مشاهده مىشود.
هر صفحه از قرآن، داراى دوازده سطر است، سر سورهها و ترنجهاى حواشى صفحات با قلم زرّین کتابت شده است.
صفحات اوّلیه قرآن داراى رادّهنویسى۲ است.
خطّ کوفى به کار رفته در این قرآن، از جمله خطوطى است که از نظر رعایت دقیق اصول «خوشنویسى» اهمیت فوق العاده داشته و از نقطه نظر زیبایى شناختى و مهارتهاى گرافیکى، بسیار حائز اهمیت مىباشد.
در این اثر گرانقدر ما دو شیوه اعراب گذارى را مشاهده مىکنیم:
۱. اعراب گذارى به شکل نقطههاى شنجرفى.
۲. اعراب گذارى رایج معمولى (به شکل فتحه، کسره، تشدید و…)
البته هر دو نوع آن، الحاقى است و بعدها پس از کتابت قرآن به انجام رسیده است. لیکن اعراب گذارى با نقطه شنجرفى، از قدمت بیشتر و اعراب گذارى دوم، از قدمت کمترى برخوردار است.
یادآورى این مهم خالى از فایده نیست که قرآنهاى مکتوب در صدر اسلام تا سال ۶۷ ق. فاقد اعراب بود؛ بعدها چون قرائت قرآن بدون اعراب باعث بروز برخى مشکلات مىگردید، لزوم اعراب گذارى قرآن ضرورت یافت.
بنابر قول مشهور، امیرمؤمنان علىبن ابیطالب علیهالسلام شاگردش ابوالأسود دوئلى (متوفّاى ۶۹ ق.) را امر فرمود که به منظور حفظ و پاسدارى از زبان عربى ـ به ویژه جهت تسهیل در امر قرائت قرآن ـ قواعدى وضع کند.
ابوالأسود براى نشانه گذارى فتحه، کسره و ضمّه و کسره، «نقطه» را انتخاب کرد که با رنگى متفاوت با خطّ قرآن نوشته مىشد؛ بدین ترتیب که براى فتحه، یک نقطه بالاى حرف و براى کسره، یک نقطه در زیر حرف و براى ضمّه، یک نقطه در وسط یا در جلوى حرف قرار مىدادند و دو نقطه، علامت تنوین بود.
این روش تا سال ۱۷۵ ق. (اواخر قرن دوم) ادامه داشت، در عهد خلافت سفّاح، خلیل بن احمد فراهیدى، نقطههاى ابوالأسود را به نشانههاى ـَـِـُ تبدیل نمود و همچنین وى توانست همزه، تشدید و تنوین را وضع نماید.
همانگونه که اشاره شد، در این کتاب شریف علاوه بر اعراب گذارى به نقطه، در بسیارى صفحاتْ اعراب رایج فعلى با مرکّب مشکى به شکل فتحه، کسره، سکون، تشدید و… مشاهده مىشود که به شکلى بسیار ابتدایى و غیر هنرى انجام شده و به زیبایى صفحات قرآن لطمه وارد نموده است. این اعراب گذارى، الحاقى است و به نظر مىرسد مدتها پس از کتابت متن قرآن صورت گرفته باشد.
در آخرین صفحه قرآن، ذیل کادر مستطیلى که داراى نقوش ساده گیاهى است، عبارتى الحاقى و متفاوت با خطّ اصلى قرآن (کوفى) در دو سطر، به خطّ نسخ کهن مشاهده مىشود که به واسطه آن، این قرآن شریف به امام حسن عسکرى علیهالسلام نسبت داده شده است. متن عبارت چنین است:
«…حسن بن على رضىاللّه… سنه احدى…»
در مورد قرآن مورد بحث، اگر چه دلیل قطعى بر این انتساب در دست نداریم ـ چون نوع خط و شیوه کتابتِ عبارتى که باعث انتساب این قرآن شده با شیوه کتابت و نوع خطّى که در سراسر قرآن مشاهده مىشود متفاوت است ـ اما از آنجا که ائمّه معصومین علیهمالسلام خود در زمره کُتّاب و حُفّاظ قرآن و مهمتر اینکه نزدیکترین افراد بشر و عاملترین آنها به قرآن محسوب مىشوند، لذا هیچ بُعدى ندارد که برخى قرآنها توسّط ائمّه معصومین علیهمالسلام کتابت شده و از گزند حوادث مصون مانده و به دست ما رسیده، اگرچه فاقد نام کاتب باشد.
البته علاوه بر قداست ویژهاى که قرآن کریم دارد، شرافت و عظمت کاتب نیز ـ به ویژه اگر امام معصوم علیهالسلام باشد ـ امتیاز دیگرى براى این کتاب الهى و معجزه جاوید نبوى، مىافزاید.
همانگونه که اشاره شد، وقف این قرآن به آستانه حضرت معصومه علیهالسلام در دوره صفوى توسّط «خلیفه شاه قلى مُهردار» صورت پذیرفته و داراى وقفنامهاى در ۹ سطر است که مفاد آن به شرح ذیل مىباشد:
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم، الحمدللّه الّذى جعل الوقف ذریعه لنیل السّعادات الاُخرویه فى دارالقرار والصّلوه والسّلام الاتّمان و الاکملان الاشرفان على سیّدالأنبیاء والمرسلین محمّد و آله الطّاهرین الاخیار و بعد فقد وقف هذا المصحف المجید الّذى لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لامن خلفه تنزیل من حکیم حمید، الحضرت الأمیر الجلیل عمده الأجلاّء فى زمانه خلیفه شاه قلى مُهردار على المؤمنین المتوطّنین و المجاورین والزّایرین روضه السّیّده العلّیه، العلویه الزّکیه الطّاهره النّقیه سلیله ائمّه اطهار ستّى فاطمه بنت الامام الهمام ابى ابراهیم موسى بن جعفر صلوات اللّه و سلامه علیهما و علیها مشروط بأن یکون المصحف الشّریف موضوعا فى داخل قُبّتها الشّریفه و لایخرج منها الى مکان من الأمکنه لایرهن و لابغیره، وقفا صحیحا شرعیا مؤبّدا مخلّدا بحیث لا یورث و لا یباع و لا یرهب و لا ینقل بوجه من الوجوه و لابغیر، فمن غیّره او بدّله فانّما اثمه على الّذین یبدّلونه. و کان ذلک فى شهر ربیع الاوّل المنتظم فى سلک شهور سنه ستّ و خمسین و تسعمائه هجریه و الحمد وحده العزیز.»
در این «وقفنامه» ضمن حمد و ثناى الهى، به وقف این قرآن شریف بر جمیع مؤمنان، ساکنان، مجاوران و زائران حرم حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام دختر موسى بن جعفر علیهالسلام اشاره شده است. و تاریخ وقف در انتهاى وقفنامه، ۹۵۶ ق. (همزمان با حکومت شاه طهماسب اوّل صفوى ۹۳۰ – ۹۸۴ ق.) تصریح شده است.
پى نوشت:
۱. «مُهردار»: از سمتهاى رایج دربار صفوى.
۲. «رادّه نویسى»: روشى در تنظیم کتاب است. در گذشته چون شماره گذارى صفحات مرسوم نبوده، این شیوه رواج داشته است. در این روش، اوّلین کلمه صفحه ما بعد، در ذیل صفحه ماقبل نیز نوشته مىشد تا با کمک آن، ترتیب صفحات مشخّص شده و پشت سر هم قرار گیرد.
منبع :کوثر ، زمستان ۱۳۸۲، شماره ۶۰