- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 15 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
در این مقاله میخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که: حجاب برای چیست؟ آیا حجاب، با آزادی و شرکت در امور مختلف منافات دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید حجاب را از نظر قرآن و به طور کلی اسلام بررسی نمود، سپس به ارتباط میان حجاب و آزادی پرداخت.
الف ـ حجاب در قرآن
واجب بودن حجاب برای زنان، از ضروریات دین مبین اسلام است. واجب بودن حجاب از نظر قرآن، گفتار پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم(علیهم السلام) نیز به حکم عقل و اجماع رأی فقها و علمای اسلام، امری ثابت است. در قرآن، حدود چهار آیه به واجب بودن حجاب دلالت دارد. اما در مورد حفظ عفت و پاسداری از حریم آن، بیش از ده آیه در قرآن وجود دارد.
چهار آیهای که بر وجوب حجاب برای زنان دلالت دارد عبارتند از آیه: ۳۰ سوره نور، ۵۹، ۳۳ و ۲۳ سوره احزاب، که به هر کدام اشاره میکنیم.
الف ـ آیه ۳۰ سوره نور: «وَ قُلْ لِلْمُؤمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنَّ و یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زِیْنَتَهُنَّ إِلا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لاَ یُبْدینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ …؛
ای پیامبر! به زنان باایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار نسازند، و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان و سایر افراد محرمشان …». در این آیه به پنج موضوع اشاره شده است:
۱ـ زنان باید دیدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو خوابانند.
۲ـ زنان باید دامن خود را از هر نوع عامل بیعفتی حفظ نمایند.
۳ـ زنان باید زینت خود را جز آن مقدار که به طور قهری طبیعی است، پنهان سازند.
۴ـ زنان باید روسریهای خود را بر گردن و سینه بیفکنند.
ابن عباس در معنی این جمله میگوید: «یعنی زن باید مو و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند».(۱)
۵ـ زنان باید زینت خود را جز برای افراد محرم آشکار نسازند.
ب ـ آیه ۵۹ سوره احزاب: «یا اَیُّها النَّبیُّ قُل لاَِزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلابیبِهِنَّ ذلِکَ اَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّه ُ غَفُورا رَحیما؛
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو جِلْبابها (روسریهای بلند) خود را بر خویش افکنند، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است (و اگر تاکنون خطا کردهاند توبه کنند). خداوند همواره آمرزنده مهربان است».
این آیه علاوه بر تصریح حجاب، به یکی از فلسفههای حجاب که عدم آزار از ناحیه مزاحمهاست، اشاره نموده است.
ج ـ آیات ۳۲ و ۳۳ سوره احزاب: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا. وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلیَّهِ الاْءُولی؛
ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید، اگر تقوا پیشه کنید، پس به گونه هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید (و در خانههای خود بمانید) و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید».
انواع پوشش
شهید مطهری(ره) در مورد انواع پوشش مینویسد:
«استفاده زنان از روپوشهای بزرگ که بر سر افکندهاند، دو جور بوده است: یک نوع صرفا جنبه تشریفاتی و اسمی داشته است همان گونه که در عصر حاضر، بعضی از بانوان چادری را میبینیم که چادر داشتن آنها صرفا جنبه تشریفاتی دارد؛ با چادر هیچ جای بدن خود را نمیپوشانند، بلکه آن را رها میکنند. وضع چادر بر سر کردنشان، نشان میدهد که اهل پرهیز از معاشرت با مردان نامحرم نیستند و از این که مورد بهرهبرداری چشمها قرار بگیرند، امتناعی ندارند.
نوع دیگر، بر عکس بوده و هست که زن آن چنان با مراقبت، جامههای خود را میگیرد، و آن را رها نمیکند که نشان میدهد که اهل عفاف و حفاظ است. خود به خود دورباشی ایجاد میکند و ناپاکدلان را مأیوس میسازد».(۲)
در کل، از این آیه نتیجه میگیریم که: زنان باید با پوششی گشاد و بزرگ، سر و سینه (بدن) را بپوشانند به گونهای که مورد تهییج هوسبازان و مزاحمت آنان قرار نگیرند.
فلسفه و علل حجاب
برای بررسی علل حجاب باید به چند مورد اشاره کرد، سپس به فلسفه حجاب و پوشش میپردازیم:
۱ـ چشمچرانی مردان و خودآرایی زنان
در مرد، غریزه جنسی بسیار قوی میباشد که او را به شدت به زن علاقمند میکند. اگر این غریزه کنترل و اشباع نگردد، موجب انحرافات و پیامدهای ویرانگر خواهد شد. اگر هیچ کنترلی در این غریزه نباشد و مردان آزاد و بیبندوبار باشند، به چشمچرانی میپردازند. به دنبال چشمچرانی، ارتباطهای نامشروع و فسادهای دیگر هویدا میشود.
از سوی دیگر، زنان میل به خودآرایی و تمایل به نمایش خود و ظرافتهای بدنشان دارند و اگر عفت درونی و کنترلی نباشد، تا جایی پیش میروند که میخواهند عریان باشند.
اگر در جامعهای عفت و پوشش توسط زنان رعایت نگردد، دود آن به چشم همگان خواهد رفت و زمینهسازی برای بسیاری از جرایم ایجاد خواهد شد. زن چون از ظرافت بیشتری برخوردار است در صورت واقع شدن در محیط بیقانون که حاکمیت عقل و منطق در آن ضعیف باشد، مورد ستم قرار میگیرد. حجاب و پوشش مانند سدی است که جلوی ظلم و ستم و تجاوز به حقوق زن را میگیرد.
اگر غریزه خودآرایی زنان مهار نشود، زن به سمت زرق و برقهای کاذب، با پوششهای نامناسب میرود که او را به سمت پوچی و بیهودگی زیستن میبرد و سرانجامش جز گمراهی و تباهی و پاشیدگی کانونهای گرم خانواده نیست.
۲ـ حفظ حرمت و کرامت زن
زن، در شرافت و حقوق و شخصیتِ انسانی، با مردان برابر است. پس نباید به او همانند یک کالای تبلیغاتی برای جلب مشتری نگاه کرد. حجاب، عاملی است که جلوی این نگاهها را میگیرد؛ نیز مانع از هم پاشیدگی خانوادهها میشود. اگر به دستاوردهای درخشان قوانین اسلام توجه نمیکنیم، لااقل از ضرر و زیان خانمانسوز بیبندوباری عبرت بگیریم.
حجاب، موجب جلوگیری از اشاعه فحشا و منکرات در جامعه میشود. چه بسیار خانوادههایی که بر اثر فساد متلاشی شدهاند و چه بسیار کودکانی که به همین دلایل، بیسرپرست گشتهاند.
آمارهای تکاندهنده جرم و جنایت، و گسترش فساد بر اثر برهنگی و بیبندوباری جنسی میباشد. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) میفرمایند:
«یَظْهَرُ فی آخِرِ الزَّمانِ وَ هُوَ شَرُّ الاَزمِنَه نَسوَهٌ کاشِفاتٌ عاریاتٌ مَتَبَرِّجاتٌ، مِنَ الدِّینِ خارجاتٌ، فِی الفِتَنِ داخِلاتٌ، مائلاتٌ الی الشهواتِ، مُشرئاتٌ الی اللَّذاتِ، مُسْتَحِلاتٌ للمُحَرَّماتِ، فی جَهَنَّمَ خالِداتٌ؛(۳)
در آخرالزمان که بدترین زمانهاست، زنان بیحجاب و برهنه، آشکار میشوند که با زینت و آرایش بیرون میآیند. آنان از مرز دین خارج شدهاند و در فتنهها وارد گشتهاند، و به سوی شهوتها تمایل و شتاب دارند. حرامها را حلال میکنند و سرانجام در دوزخ گرفتار عذاب ابدی خواهند شد».
زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است. حفظ پوشش، احترام نهادن به زن و محفوظ نگه داشتن وی از نگاههای ناپاک است. چنانچه زن حدود را رعایت نکند، هر بیماردلی در او طمع نموده و با نگاه آلودهاش حریم زن را میشکند. شخصیتی که باید سالم بوده و نسل سالم را تربیت نماید، تحت تأثیر دیدههای آلوده به گناه، به طرف شهوت سوق داده شده، هویت خود را فراموش میکند و در چنگال بیماردلان و هوسبازان گرفتار میشود، چنان که از منش انسانیت سقوط کرده و به گرداب حیوانیت فرو میرود.
۳ ـ جهاد با نفس و خواهشهای نفسانی
میل به خودنمایی و خودآرایی، در سرشت زن (بنا به مصالحی) نهفته است که باید در مسیر درست و هدفی والا قرار گیرد. اگر این میل در زن، درست به کار گرفته شود، ثمرات مطلوبی داشته و در جهت کمال او کارآمد خواهد بود و در فراهم آوردن محیطی مناسب همراه با زندگیاش سودمند خواهد شد. هیچ میل و گرایشی در انسان بیهدف و بیجهت قرار داده نشده است. اگر گرایشها حد و مرزی نداشته باشند، فسادآفرین خواهند شد، و در ایجاد ناهنجاری در جامعه تأثیر خود را خواهند گذاشت. پوشش، مهمترین عامل تعدیل و کاهش این میل میباشد. امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «زَکاهُ الجمالِ، العفاف؛ زکات زیبایی، عفاف است».
زیبایی زن، یک نوع سرمایه است که باید بجا و درست مصرف شود. زکات این زیبایی، پوشش و عفاف است. امتناع از جلوهگری در مقابل نامحرم، موجب کنترل این غریزه و حفظ حریم شده، با خواهشهای نفسانی زن و مرد مبارزه میشود. وقتی زن، خود را در مقابل خواهشهای نفسانی بیمه نمود و خویش را کنترل کرد، زمینه برای رشد تعالی زن فراهم میشود و موجب تهذیب نفس زن و به طور کلی اجتماع خواهد شد و زن میتواند جامعه را بسازد.
جواز حضور در اجتماع
کنار گذاردن زنان، نادیده گرفتن حضور فعال نیمی از جامعه میباشد. عدم استفاده از نظرات کاری آنان موجب انتقال مسئولیتشان بر نیمه دیگر جامعه میشود. هر گاه نیمه دیگر از این مهم به خوبی برنیاید، جامعه دچار رکود و ازهم پاشیدگی میشود.
اگر زنان با خودآرایی و فریبایی وارد جامعه شوند، جامعه به فساد و تباهی کشیده خواهد شد که ضرر آن بیشتر است چون جامعه را از درون متلاشی نموده، زمینه را برای تسلط دشمنان دین فراهم میآورد. پس چه باید کرد؟ از یک طرف نمیتوان حضور نیمی از انسانها را که میتوانند بار سنگینی از جامعه بردارند نادیده گرفت، از طرف دیگر نباید جامعه را به فساد و تباهی کشاند آن هم با حضور هوس انگیز زنان.
راه حل این است که زنان با پوشش درست، هم جواز حضور در اجتماع را پیدا کنند و هم از فساد و تباهی جامعه جلوگیری شود. زنان با استفاده از پوشش مناسب اسلامی و حفظ شئون خویش میتوانند در تمام زمینهها (فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و …) وارد جامعه شده و بسیاری از امور را حتی بهتر از مردان انجام دهند.
اسلام با طرح پوشش زنان، جواز حضور آنان در جامعه را فراهم ساخته و با دستورهای حکیمانه و راهگشایی که در باره منش و روش زن ارائه داده است، از یک سو، از تباه شدن این نیروی عظیم و بیهدف رها شدن آن جلوگیری کرده، از سوی دیگر، از فساد گسترده و ناهنجاریهایی که از اختلاط زن و مرد ناشی میشود، جلوگیری کرده است.
همه افراد در مقابل سلامت جامعه مسئولیت دارند اما مسئولیت مهمتر و بزرگتر بر دوش زن هاست. همان طور که از دامن زن، مرد به معراج میرود، میتواند بر عکس هم باشد، یعنی در صورت رواج فساد توسط زنان، جامعه به تباهی کشانده میشود.
امنیت زایی حجاب
جامعه موظف است امنیت را در تمام ابعاد مختلف فراهم سازد و بخش مهمی از آن به عهده زن است که با حفظ پوشش به آن جامه عمل بپوشاند. در سایه رعایت عفاف است که زن میتواند به راحتی وارد جامعه گردیده و فعالیت کند و خطری هم متوجه او نگردد.
رابطه حجاب با اصل آزادی
برخی بر این گمان هستند که حجاب موجب سلب حق آزادی که حق طبیعی بشر است میشود و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار میرود. آنها میگویند: احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از موارد اعلامیه جهانی حقوق بشر است. هر انسانی چه زن و چه مرد میتواند آزاد باشد، حال تابع هر مذهبی باشد.
اجبار زنان به داشتن حجاب و محدود ساختن آنان، بیاعتنایی به حق آزادی ایشان و اهانت به حیثیت انسانی آن و در واقع ظلم فاحش به اوست! زن را اسیر و زندانی کردن به هیچ وجه نباید واقع شود و این ظلم است و باید از میان برود.
پاسخ شبهه
در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه است که بر عهده زن نهاده شده است که در برخورد با نامحرم باید کیفیت خاصی از پوشیدن توسط زن مراعات شود. این وظیفه از جانب مرد به زن تحمیل نمیشود؛ همچنین با حیثیت و کرامت زن منافاتی ندارد؛ نیز تجاوز به حقوق او نیست و با حقوق طبیعی که خدا برای زن مقرّر کرده، در تضاد نمیباشد.
اگر رعایت پارهای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقیّد سازد که روش خاصی را در پیش بگیرند و طوری عمل کنند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی زندانی کردن یا بردگی نیست و منافی حیثیت زن و نفی آزادی وی نمیباشد. در کشورهای متمدن جهان نیز یک سری محدودیتها وجود دارد مثلاً اگر مردی پا برهنه یا با لباس خواب از خانه خارج شود و حتی اگر با پیژامه بیرون آید، پلیس او را منع کرده و به عنوان عمل خلاف حیثیت اجتماعی وی را جلب و زندانی میکند.
پس هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی، افراد را ملزم میکند در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلاً با لباس کامل بیرون بیایند، چنین چیزی نه بردگی است و نه زندانی کردن و نه ضد حیثیت انسانی است، چنان که ظلم و ضد عقل نیست.
پوشیده بودن زن در حدودی که اسلام معین کرده، نه تنها موجب کاهش حیثیت اجتماعی او نیست بلکه موجب کرامت و احترام بیشتر زن میگردد زیرا او را از تعرض افراد فاقد اخلاق مصون نگه میدارد.
شرافت زن اقتضا میکند هنگامی که از خانه خارج میشود، متین و باوقار راه برود، نیز پوشش او به گونهای باشد که موجب تحریک و تهییج دیگران نشود و عملاً مرد را به انحراف دعوت نکند. نباید زن به سخن گفتنش آهنگ خاصی بدهد که بیماردلان در او طمع کنند.
اسلام به زنان میگوید دو مسئله را رعایت کنید تا ایمن باشید:
۱ـ پوشیده باشید.
۲ـ به گونهای راه نروید و سخن نگویید که تحریک آمیز باشد.(۴)
دستورها، به مصلحت زن است تا با امنیت بیشتر از خانه خارج شده و به آنجا برگردد.
رابطه حجاب و آزادی
طرفداران برهنگی و کشف حجاب، برای عدم پذیرش حجاب، دست به توجیه و استدلال میزنند و اشکالاتی مطرح کردهاند که موجب تردیدهایی گشته است که به طرح چند نمونه میپردازیم:
۱ـ برخی میگویند انسان چه زن و چه مرد، آزاد آفریده شده و آزادی، مفهوم مقدسی است که همگان طرفدار آنند، ولی حجاب و پوشش اسلامی، دست و پا گیر بوده و زنان را منزوی و پرده نشین کرده، در نتیجه از مواهب آزادی محروم بودهاند. میگویند: خداوند در نهاد بشر غرایز بسیاری از جمله «غریزه جنسی» نهاده است، که نباید آنها را سرکوب کرد، بلکه باید با کمال آزادی، این غرایز را اشباع نمود و گر نه موجب عقده و بیماریهای روانی در افراد میشود.
ولی روشن است هر چیزی دارای حدی است. آیا انسان آزاد است که غذای مسموم بخورد یا نصف شب طبل بزند و همسایهها را بیدار نماید؟. قطعا آزادی دارای حد و مرز است. آزادیای مقدس است که موجب ضرر و زیان و سلب آزادی و آسایش دیگران نشود.
۲ـ میگویند: زنان نیمی از جامعه هستند و باید دوش به دوش مردان به کارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … بپردازند. صحیح نیست که جامعه را از نیمی از نیروی انسانی خود محروم کرده و آنها را به انزوا کشید. حجاب عامل مهمی برای به انزوا کشیدن زنانی است که نیمی از جامعه را تشکیل میدهند. حجاب دست و پا گیر بوده و زنان را از فعالیتهای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و … باز میدارد.
درست است که زنان نیمی از اعضای فعال جامعه هستند و باید در تمام صحنهها تلاش داشته باشند، ولی پوشش اسلامی (حجاب) در حدی که آنان را از تلاش در صحنههای کار و فعالیت باز دارد، دست و پا گیر نیست، زیرا حجاب به معنی پرده نشینی نیست بلکه به معنی پوشش معقول است.
زن میتواند با لباسهای بلند و پوشش کامل اسلامی به تلاش برای زندگی بهتر بپردازد و در مواردی که چادر لباس برتر و پوشش عالیتر است در صحنه ظاهر شود.
۳ـ میگویند: حجاب و پوشش زن، موجب فاصله انداختن میان زن و مرد شده، مردان را به زنان حریصتر میکند و آتش تمایلات آنها را شعلهورتر میکند چرا که «الانسانُ حریصٌ علی ما مُنِعَ؛ انسان نسبت به چیزی که از آن ممنوع شده، حریص است».
این اشکال، نوعی مغالطه است، چون پوشش در اسلام به معنی محرومیت زن و مرد از اشباع غریزه از راه صحیح نیست تا موجب عطش بیشتر و ناهنجاری گردد. اگر آنچه که اسلام در مورد آسان گیری در ازدواج فرموده، اجرا شود، غریزه از راه صحیح اشباع شده و اشکالی پدید نمیآید.
علل گسترش بدحجابی
چرا بدحجابی در جامعه گسترش یافته است؟! علل آن چیست و چگونه میتوان با آن مبارزه نمود؟
۱ـ تلاش استعمار در مبارزه با پوشش اسلامی
حجاب، هویت و شخصیت زن مسلمان میباشد. حجاب جلوی فساد و فساداندیشی را میگیرد. زدودن حجاب از زن، با هدف هویتزدایی از زن مسلمان است، تا زن بیشتر در خدمت آمال و آرزوها و اهداف و هوسهای سلطه جویان قرار گیرد. مبلّغان و بانیان بیحجابی در ایران، در این مورد معتقدند:
«در مسئله بیحجابی زنان باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بیحجابی و رها کردن چادر، مشتاق شوند. باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس متداول شده و مطلقا سنت اسلام نیست…».
سپس تأکید میکند که پس از زوال حجاب، مأموران جوانان را به سوی روابط ناپسند با زنان غیر مسلمان سوق دهند و آنان نیز بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقلید کنند.(۵)
طرح عمومی کشف حجاب در کشورهای اسلامی و حضور خانوادههای رؤسای وابسته به نظامهای استکباری به صورت نیمه عریان و استفاده از مدهای گوناگون و نمایش در انظار، نمونهای از تلاش استعمار جهت پوشش زدایی برای رسیدن به اهداف یادشده بود.
امام خمینی(ره) به انگیزههای استعمارگران و کشف این توطئه اشاره دارد، آنجا که مینویسد:
«ما میدانیم که این سخنان برای کسانی که با خیانتکاری و شهوت پرستی و آواز و نواز و رقص و هزار جور مظاهر فسوق و بیعفتی بار آمدند خیلی گران است. البته آنان که تمدن و تعالی مملکت را به لُخت شدن زنها در خیابانها میدانند و به گفته بیخردانه خودشان با کشف حجاب، نصف جمعیت مملکت کارگر میشود، حاضر نیستند مملکت با طرز معقولانه و در زیر قانون خدا عمل و اداره شود. آنهایی که این قدر قوه تمیز ندارند که کلاه لگنی را که پس مانده درندگان اروپاست، ترقی کشور میدانند، با آنها ما حرفی نداریم که آنها از ما سخن خردمندانه را بپذیرند و عقل و هوش و حس آنها را اجانب دزدیدهاند …».(۶)
اما بر خلاف تلاشهای مذبوحانه استعمار، زنانی در سایه پوشش و عفاف به صحنه اجتماع آمدند تا با ستمگران مبارزه کنند، از جمله: «زینب پاشا، فرزند شیخ سلیمان، دهقان بیچیز، رهبر زنان تبریز، گروهی داشت با اسلحههای سرد و گرم در مجامع حاضر میشدند و مردم را به مبارزه تشویق میکرد. یک بار به جمع مردان گفت: اگر شما مردان جرئت ندارید جزای ستم پیشگان را کف دستشان بگذارید، اگر میترسید که دست غارتگران و دزدان را از مال و ناموس و وطن خود کوتاه کنید، چادر زنان را سرتان کنید و در کنج خانه بنشینید و دم از مردی و مردانگی نزنید. ما جای شما با استکبار میجنگیم».(۷)
۲ـ دگرگونی ارزشها
اسلام زن را در متن اجتماع به تلاش و کوشش خوانده اما با حُجب و رعایت پوشش اسلامی. اسلام حیا، وقار، متانت، شکوه گفتار و سلامت کردار را برای انسان ارزش دانسته است. اسلام، حجاب را جزیی از شخصیت زن تلقی میکند. وقتی این ارزشها دگرگون شود و زن خودآرایی و نشان دادن زیباییها و خودنمایی را ارزش بداند، گرایش درونی به فسادآفرینی پیدا میکند.
۳ـ الگوهای نادرست
انسان فطرتا الگوپذیر است. وی پیوسته به ارزشهایی باور دارد و میخواهد همواره از آنها الگو بسازد. مسئله الگو در اخلاق اسلامی و روانشناسی امروز جایگاه مهمی دارد. قرآن، پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) را به عنوان الگو و اسوه حسنه معرفی مینماید. پس انسان میخواهد خود را همانند الگوها سازد. قهرمانسازی و الگوآفرینی انحرافی برای زن در جهت زدودن هویت او، از برنامههای استعمار بوده است. این مسئله باید به طور جدی بررسی گردد.
۴ـ خلاءهای درونی
انسان به سبب ناهنجاریهای شخصیتی که دارد، همواره سعی در جبران کمبودها مینماید. کمبودهای عاطفی در دوران خردسالی، گاه در بزرگسالی (اگر راهنمایان درستی نباشند) انسان را دچار بحرانهای عمیق عاطفی و شخصیتی میکند. با بررسی چگونگی برخورد دختران و زنان در مسئله پوشش به این نتیجه میرسیم که برخی خودآرایی و خودنمایی را جزیی از شخصیت تلقی کرده و سعی در جایگزینی جاذبههای کاذب با آن را دارند.
راههای مبارزه با بدحجابی و بیحجابی
۱ـ تقویت اعتقادات و ایمان
انسانها باید همواره ایمان عمیق به خداوند داشته باشند. ایمانی که با هیچ کدام از لذات دنیوی گسسته نگردد. در نتیجه زن، خودآرایی و خودنمایی را بسیار زشت تلقی کند و خود را در برابر این امور بزرگ ببیند.
علی(علیه السلام) فرمود: «المرءُ بایمانِهِ؛ شخصیت انسان در گرو باورهای مذهبی اوست».(۸)
«و المؤمنُ بعمله؛ و ایمان انسان در عمل او جلوه گر است».(۹)
چگونه کسی میتواند ادعا کند که مسلمان است، اما به اصول آن معتقد نباشد و آن را امری زاید و در حصار و بند کردن خود تلقی نماید؟! پس عالیترین نقش در کیفیت زندگانی انسان، باورهای درست و ایمان است.
۲ـ احیای فرهنگ اصیل اسلامی
احیای ارزشهای اصیل اسلامی و شناساندن آن به زن مسلمان و تعقل در آن، نیز کشف راههای باوراندن بهتر آن به زن، از راههای مبارزه با بدحجابی است. وقتی زن مسلمان بداند آنچه که اسلام به او عرضه کرده، ارزش است و به صلاح اوست، قلب و جان خود را از هر نوع آلودگی پیراسته میسازد و هنگامی ارزش والای خود را دریابد، هرگز تن خود را آراسته نکرده و ظاهر خود را فریبنده نمیکند و خود را در مقابل چشمان نامحرمان قرار نمیدهد.
۳ـ شناساندن الگوهای والا و برتر
همان طور که گفتیم الگو در ساختار روحی و رفتاری انسان، به ویژه زنان مؤثر است. زندگانی حضرت زهرا(سلام الله علیها) و فرزند گرانقدرش، پیامآور عاشورا، حضرت زینب کبرا(سلام الله علیها) و دیگر چهرههای والای تاریخ گذشته و معاصر، باید به زنان نشان داده شود تا ببینند با حفظ عفاف و حجاب به چه مقاماتی میتوانند دست یافته و هویت و شخصیت خود را حفظ کنند تا همانند این الگوهای گرانقدر گردند.
مروری بر بیانات امام خمینی(ره) در پایان به دیدگاه بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در مورد حجاب و آزادی میپردازیم. امام در مورد خدمتی که اسلام به زن نموده است میفرماید:
«مع الاسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است: یکی در جاهلیت زن مظلوم بود و اسلام منت گذاشت بر انسان و زن را از آن مظلومیتی که در جاهلیت داشت بیرون کشید … در یک موقع دیگر در ایرانِ ما زن مظلوم شد و آن دوره شاه سابق و شاه لاحق بود. با اسم این که زن را میخواهند آزاد کنند، ظلمها کردند به زن؛ زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت پایین کشیدند… به اسم آزادی «آزادزنان» و «آزادمردان» آزادی را از زن و مرد سلب کردند … زن را مثل عروسک پایین آوردند. در صورتی که زن انسان است، آن هم یک انسان بزرگ؛ زن مربی جامعه است. از دامن زن انسانها پیدا میشوند».(۱۰)
«ای زنهای محترم، بیدار بشوید، توجه کنید بازی نخورید، گول این شیاطین را که میخواهند شما را به میدان بکشند نخورید، اینها فریبندهاند …، به اسلام پناه بیاورید، اسلام برای شما سعادت ایجاد میکند».(۱۱)
«آن آزادی که آنها میخواستند برای مملکت ما، آن آزادی است که هم جوانهای پسر ما را و هم جوانهای دختر ما را به تباهی میکشد. آن آزادی را آنها میخواهند، که من از این تعبیر میکنم به آزادی وارداتی، آزادی استعماری؛ یعنی یک آزادی که در ممالکی که میخواهند وابسته به غیر باشد، این آزادیها را سوغات میآورند».
«تا این خانمها توجهشان به این است که فلان مُد باید از غرب به اینجا بیاید، فلان زینت باید از آنجا به اینجا سرایت بکند، تا یک چیزی آنجا پیدا میشود، اینجا هم تقلید میکنند، تا از این تقلید بیرون نیایید، نه میتوانید آدم باشید و نه میتوانید مستقل باشید. اگر بخواهید مستقل باشید، اگر بخواهید شما را به این که یک ملتی هستید بشناسند و بشوید یک ملت، از این تقلید غرب باید دست بردارید. تا در این تقلید هستید، آرزوی استقلال نکنید …».(۱۲)
«اسلام، زن را مثل مرد در همه شئون دخالت میدهد. همه ملت ایران، چه زنان و چه مردان باید این خرابهای که برای ما گذاشتهاند، بسازند. ایران با دست مرد تنها درست نمیشود، مرد و زن باید با هم این خرابه را بسازد».(۱۳)
«اسلام میخواهد شخصیت زن را حفظ کند و از او انسانی جدی و کارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمیدهیم که زنان ما فقط شی ء برای مردان، آلت هوسرانی باشند».(۱۴)
«امروز غیر روزهای سابق است … امروز باید خانمها وظایف اجتماعی خودشان را و وظایف دینی خودشان را عمل بکنند. عفت عمومی را حفظ بکنند و روی آن عفت عمومی کارهای اجتماعی و سیاسی را انجام بدهند».(۱۵)
امام در مورد شرکت زنان با پوشش اسلامی در صحنههای مختلف میفرماید:
«زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازینی آزادند و تجربه کنونی فعالیتهای ضد رژیم شاه نشان داده است که زنان بیش از پیش، آزادی خود را در پوششی که اسلام میگوید یافته اند».(۱۶)
نتیجه این که: اسلام با طرح حجاب، سعی در سالمسازی جامعه، ایجاد امنیت برای زنان و جلوگیری از هوسرانی و گسترش فساد در جامعه دارد. منظور اسلام، منزوی کردن زنان نیست بلکه امن ساختن جامعه برای آنان است تا زمینه فعالیت گسترده ایشان فراهم آید. امید است که زنان جامعه ما با توجه به این امر مهم و توجه به روح و حکمت احکام اسلام، به فعالیتهای سالم در جامعه ادامه دهند.
منابع
ـ زن از دیدگاه امام خمینی(ره)، چاپ چهارم، ۲۲ بهمن ۶۱،
ـ یزدی، حسین، آزادی از نگاه شهید مطهری، تهران، صدرا، ۱۳۷۹،
ـ محمدی اشتهاردی، محمد، حجاب بیانگر شخصیت زن، انتشارات ناجا، قم، بیتا.
ـ سیمای زن در کلام امام خمینی(ره)، چاپ دوم، انتشارات اداره ارشاد اسلامی، پاییز ۱۳۶۵،
ـ فتاحی زاده، فتحیه، حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، چاپ اوّل، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، زمستان ۷۳،
ـ شهید مطهری، فلسفه حجاب، قم، بیتا.
و … چگونه کسی میتواند ادعا کند که مسلمان است اما به اصول آن معتقد نباشد و آن را امری زاید و در حصار
و بند کردن خود تلقی نماید؟! پس عالیترین نقش در کیفیت زندگانی انسان باورهای درست و ایمان است.
پینوشتها
۱ ـ مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۸،
۲ ـ مطهری، مسئله حجاب، ص۱۷۶ و ۱۷۵،
۳ ـ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۹؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۲۵،
۴ ـ حسین یزدی، آزادی از نگاه استاد مطهری، تهران: صدرا، ۱۳۷۹، ص۲۴۸،
۵ ـ قره العین، درآمدی بر تاریخ بیحجابی در ایران، ص۴۰،
۶ ـ کشف الاسرار، ص۲۲۴-۲۲۳،
۷ ـ جزوه سازمان امور استخدامی کشور، به نقل از کتاب زنان ایران در جنبش مشروطه، ص۴۲،
۸ ـ غررالحکم و دررالکلم، ج۱، ص۶۲،
۹ ـ همان، ص۶۱،
۱۰ ـ پیام به مناسبت روز زن، ۲۶/۲/۵۸،
۱۱ ـ همان.
۱۲ ـ به مناسب ۱۷ شهریور، ۱۷/۶/۵۸،
۱۳ ـ در جمع بانوان قم، ۱۳/۱۲/۵۷،
۱۴ ـ مصاحبه با دکتر «جیم کوککر رفت» استاد دانشگاه روتکرز امریکا، ۷/۱۰/۵۷،
۱۵ ـ در جمع شرکت کنندگان ایرانی در کنفرانس نیمه دهه زن در کپنهاک، ۱۹/۶/۵۸،
۱۶ ـ مصاحبه با الیزابت تارگورد، خبرنگار روزنامه انگلیسی گاردین، ۱۰/۸/۵۷
منبع: پیام زن؛ اردیبهشت ۱۳۸۳؛ شماره ۱۴۶