- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
د-تشویق تفکر و اندیشه
در آموزش هاى اسلامى، تفکر، یکى از فعالیتهاى بسیار ارزشمند تلقى میشود به نحوى که یک ساعت تفکر، برتر از هفتاد سال عبادت دانسته شده است یا خواب عاقل را بهتر از بیدارى جاهل دانستهاند، این تأکیدها براى این است که انسان جاهل، براحتى نمیتواند از اعتقادات خود دفاع کند. لازم است که فرزندان خود را نسبت به علت انتخاب رفتار هشیار سازیم و از آنها بخواهیم دنبال استدلالهایى باشند که دهان مخالفان را ببندند.
مثلاً میتوانیم به فرزند خود در خصوص زیبایى و مفاهیم متعدد آن سخن گفته در ذهن او سؤال و اندیشههاى جدید ایجاد نمائیم، به او بفهمانیم که زیبایى امرى است که انسانها به سمت آن گرایش دارند.
انسان محو زیبایى یک غروب زیبا میشود، در زیبایى یک گل غرق میشود و به سمت زیبایى یک تابلو نقاشى کشیده میشود. انسان مفتون زیباییهاى ایثار و فداکارى و از خود گذشتگى میشود، اندیشهها و افکار زیبا و جذاب، نو و بدیع، انسانها را درگیر مىکند. اما زمانى که افراد از این امکانات بیبهره باشند و از این گونه زیباییها بیخبر، به سمت همان چیزهایى میروند که آنها را در اختیار دارند و سعى میکنند تا با به نمایش گذاشتن و عرضه آنها خود را معرفى کرده جلب توجه نموده و حقارتهاى خود را بپوشانند.
در اینجاست که زیبایى معناى واقعى خود را از دست میدهد. زیبایى در این زمان به انحراف کشیده شده به طرز سخیفى، آلوده شده است و میتواند دیگران را نیـز آلوده و منحرف کند. افراد در این زمان به جاى داشتن افکار زیبا دنبال چشم و ابرو بینى زیبا میروند، به جاى داشـتن رفتار زیبا، دنبال منزل و دکوراسیون زیبا و به جاى داشتن آمال و امیدهاى زیبا، دنبال طلا و جواهرات زیبا میروند تا با آنها به تفاخر اقدام کرده نداشتههاى بسیار خود را پنهان کنند.
نکته قابل ذکر این است که نباید تصور کرد که این امور زیبا نیستند بلکه مسئله تعیین اولویت براى رفتارهاست و الا در اسلام بسیار نیز به زیبایى اهمیت داده شده است ولى به شرط این که در جاى خود اقدام شود و در صورت جابجا شدن موارد لطمات و صدمات جبران ناپذیرى به زیبـــــاییهاى اصیل انسانى میزند. تربیت قرآنى باید به گونهاى باشد که انسان را به سمــت زیباییهاى اصیل و ماندگار و جاودان هدایت نماید. فرزندان را به سمت زیباییهاى الهى و قرآنى بکشاند که پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه(علیهم السلام) الگوهاى کاملى از اینگونه زیباییها قلمداد میشوند.
بنابراین به کودکان و نــوجوانان باید آموخت که در باره پدیدههاى پیرامون خود بیاندیشند و هر چیز را خام و ندانسته قبول نـکنند. تلاش کنند به عمق معانى و مفاهیم رجوع کنند، رفتارها را در نظر بگیرند، سؤال بپرسند و همواره در جهت ارتقاء و افزایش دانش و اطلاعات خود باشند. البته در این میان نباید از نقش مشوقهاى والدینى غافل شد صبر، حوصله و دانش والدین در این میان بسیار اساسى است که فرزندان بتوانند در این جهت قرار بگیرند.
هـ-استفاده از جاذبهها
افراد به سمت آن چیزى میروند که براى آنها جاذبه داشته باشد لذا ایجاد جاذبه براى فعالیتهاى قرآنى، از امور مهمى است که اشتیاق حضور در مجالس قرآنى را براى کودک و نوجوان فراهم میکند. در روزگارى که هیجانات و جاذبههاى مجالس مختلف به انحاء مختلف، کودک و بیشتر نوجوان ما را به سمت خود فرا میخواند و مجالس مذهبى و قرآنى جاذبههاى اندکى دارند، انتظار حضور گسترده از کودکان و نوجوانان در این گونه مجالس شاید زیاد منطقى نباشد.
زمانى که جاذبههاى لازم فراهم آید، کودکان و نوجوانان براى شرکت در این مجالس شور و اشتیاق زیادى دارند. (نمونه عینى آن برگزارى مراسم قرائت قرآن در حضور مقام معظم رهبرى است که افــــراد با شور و شوق زایدالوصف مشارکت میکنند.) این جاذبهها را میتواند در سطوح مختلفى مورد استفاده قرار گیرد. مثلاً در مجالس قرآنى میتوان از حضور چهرههاى شاخص به عنوان میهمان سود جست.
افراد مذهبى چهرههاى محبوب و مقبول مکانهاى زیبا مساجد مرتب و تمیز قاریان شناخته شده و خوش صدا پوشش تمیز و مرتب و معطر جملگى میتواند اشتیاق افراد مختلف را براى حضور در این مکانها افزایش دهد. برقرارى مسابقات حضورى و اهداى جوایز ارزشمند براى مدعوین نیز از جمله راهکارهاى افزایش جاذبه براى حضور کودکان و نوجوانان باشد.
و-تمرین و تکرار
در یادگیری، مفهوم تکرار از اهمیت خاصى برخوردار است(کار نیکو کردن از پر کردن است). تمرین و تکرار، موجب کسب مهارت در یک زمینه و باعث ایجاد عادت و ملکه رفتارى است. گام اول در یادگیرى آموزش است، آنچه پس از آموزش منجر به تحکیم و ماندگارى یک رفتار است همانا تمرین و تکرار است. در زمینه تربیت مذهبى نیز این مسئله صدق میکند بدین ترتیب که براى نوجوان الگوهاى عینى اعمال را مجسم کرده از وى در خواست انجام داریم به تدریج با تکرار و مداومت انجام اعمال براى فرد به صورت معمول در خواهد آمد. فرزند ما آداب حضور و فعالیتهاى مذهبى را آموخته انجام آنها را عادى میداند.
ز-ایجاد رابطه عاطفى
برقرارى یک رابطه صمیمانه و پر مهر و محبت براى یک الگو لازم است. تحقیقات روان شناسى نشان داده است که از بین عواملى نظیر شباهت، قدرت و صمیمیت عامل صمیمیت تأثیرى قوى تر بر جاى میگذارد(اتکینسون و هیلگارد، ۱۳۶۹). ایجاد صمیمیت و رابطه محبت آمیز باعث میشود که فرزندان از والدین و در خواستهاى آنان، متابعت کنند زیـــرا میترسند که در غیر این صورت، عشق و علاقه آنان را از دست بدهند.
بنابراین با استفاده از علائق خانوادگى، اعلام جهت، نشان دادن رحمت و عنایت، تحریک عواطف و گاهى نیز استفاده توأمان از مهر و قهر میتواند بسیار مثمر ثمر باشد. علاوه بر چنین ارتباطى ارتباط عاطفى با قرآن خود نیز از جمله زیباترین ارتباطات است. هنگامى که چنیـن ارتباطى بین قارى و قرآن برقرار میشود لذت آن به حدى افزایش مییابد که قطع آن بسیار سخت و دشوار است. زمزمههاى عاشقانه و پایانناپذیر قاریان قرآن نمونه جذاب چنین ارتباط زنده و پویایى است.
ح-استفاده از زمینههاى تشخصطلبى
همه انسانها دوست دارند که جدى گرفته شوند و ارزشمند تلقى شوند. کودکان و نوجوانان نیز از این قاعده مستثنى نیستند. هر جا که این عامل قدرتمند اجتماعى موجود باشد، گرایشهاى افراد نیز به همان سمت خواهد بود.
بنابراین اگر مشاهده میکنیم که گرایش نوجوانان به سمت همسالانى است که براى نظرات و عقایدشان احترام قائل هستند و نوجوانان آنها را بر اعضاى خانواده ترجیح میدهند نــباید تعجــب کرد زیرا نوجــوان این نیاز را در جمع دوستــان بیشــتر فـراهم شــده میبیند. والــدین میتـوانند از ایـن عنـصر در جـهت مثبت استـفاده کـنند و با فراهم آوردن زمینههاى تشخصطلبى در امور، نوجوان را جذب نمود و در نتیجه به جهت دادن و هدایت به موقع او اقدام کرد.
والدین مىتوانند در جمعهاى خانوادگى به طور غیر مستقیم به ارزش هاى مذهبى و رفتارهاى قرآنى اشاره کنند و کسانى که از آنها متابعت مىکنند را ستایش کرده، قاریان معروف قرآن را معرفى کرده، تاریخچه زندگى آنها را بازگو کنند، سجایاى اخلاقى آنها را بیان نمایند. سپس به فعالیتهاى قرآنى کودک و نوجوان خود پرداخته، آنها رابسیار کوتاه و گذرا براى حاضرین تشریح کنند.
در چنین مواقعى کودک از این که در زمره چنین افرادى قرار گرفته احساس شایستگى میکند و برخود میبالد و نسبت به ارزش هاى قرآنى و شعائر مذهبى نگرشى مثبت پیدا کرده، نسبت به انجام آنها اصرار بیشترى خواهد کرد.
ط-کنترلهاى غیر مستقیم
احتمــال غفــلت و فراموشى، براى همگان هست، خصوصاً براى کودک یا نوجوانى که اضطرابها و اشتغالات ذهنى زیادى دارد. با توجه به مراتب فوق باید اذعان کرد که همگان نیاز به تذکر دارند. این امر براى کودکان و نوجوانان بیشتر صدق میکند. بنابراین آنها براى پیگیرى فعالیتهاى قرآنى نیازمند کمک و راهنمایى میباشند لذا مراقبت از برنامههاى مذهبى کودک و نوجوان، تذکر بموقع و واداشتن آنان به این امور امرى لازم و حتمى است.
در عین حال باید توجــه داشت که این کنترلها هر اندازه غیر مستقیم تر و هنرمندانهتر باشـد مفیــدتر اســت و احتمال گرایش نوجوان را بیشتر میکند. نکته مهمتر دیگر این که اجراى این تذکرات و درخواستها نباید جنبه خشونت، رسواگرى و تنبیهى داشتــه باشد. که در این صورت، نتیجهاى جز دورى هر چه بیشتر کودک و نوجوان از فعالیتهاى قرآنى را نخواهد داشت.
ی-حمایتهاى اجتماعى
داشتن حمایتهاى اجتماعى در رفتارهاى اجتماعى بسیار مهم است. در مفهوم حمایت اجتماعى، فردى که از یک الگوى رفتارى خاص پــیروى میکند با مشــاهده افراد دیگرى که در همان زمینه فــعال هستنـــد، احســـاس میکند که تنـــها نیـــست و لذا اعتمـاد به نفس او افزایش پیدا میکند.
این قاعده براى فعالیتهاى قرآنى نیز صادق است بنابراین وقتى نوجوان قرآنى ما، با نوجوانان قرآنى دیگر مواجه میشود، خود را تنها نمییابد لذا دلگرم مىشود. پس بهتر است وى را به مدرسهاى بفرستیم که تعداد بچههاى مذهبى در آنجا بیشتر است. او را به مراسم و جشنهایى ببریم که تعداد افراد قرآنى فراوانتر است.
یکى از بهترین راههاى تقویت حس حمایت اجتماعى نوجوانان، حضور در مراسم مذهبى مخصوصاً نماز جمعه است، جایى که نوجوانان و افراد مذهبى بسیارى حضور دارند و نوجوان با حضور در آن جمعیت وسیع داراى اعتقادات و باورهاى یکدســت احســاس تنهایى و غربت نمیکند و از عنصر حمایت اجتماعى بیاندازه بهرهمند میشود. البته در این موقعیت، چند عنصر کارآمد دیگر نیز وجود دارند نظیر الگوبردارى، کنترل غیرمستقیم، ایجاد رابطه عاطفى، جدیت و منظم بودن، تمرین و تکرار و تشویق تفکر.
ک-ایجاد شرایط خاص
این عنصر به ابتکـارات فردى والدین در خــانواده مربوط است. خانوادهها میتوانند با فرزندان خود قرارهایى بگذارند و در صورت اجرا شدن، به آن قرارها عمل کنند. مراسمهایى مانند جشن عبادت که در مدارس برقرار مـیشود مثالى بسیار خوب است در منزل نیز خانوادهها میتوانند به بهانههاى مختلف و پس از انجام فعالیتهاى قرآنى کودک یا نوجوان با برگزارى برنامههایى که صبغه مذهــبى داشته و به مناسبت این فعالیتها برپا شده است، شرایطى را فراهم کنند که تا نوجوانان احساس شایستگى و افتخار نمایند.
ل-فضاسازى
در تعلیم و تربیت، فضاسازى مهمتر از دستورالعمل هاى مستقیم است. در فضاسازى شرایط به گونهاى سازمــاندهى میشود که فرد احساس میکند مجبور است کار معینى را انجام دهد. مثلاً وقتى فرد در یک مجلس ختم شرکت میکند ناگزیر از انجام اعمال خاصى است. بسیارى از خانوادهها مىتوانند با بهرهگیرى از این عنصر شــرایط را به گونهاى آماده سازند که بچه به سمت درس خواندن، کمک در کارهاى منزل، انجام اعمال اخلاقى و مذهبى برود.
زمانى که در عصر روز جمعه تمامى اعضاى خانواده دور هم جمع شده جلسه قرائت قرآن برقرار میکنند و به قرائت قرآن مشغول میشوند نوجوان ما نیز در چنین فضایى به قرائت قرآن میپردازد. چنین برنامههایى افراد را مقید به حضور کرده در صورت نظم واستمرار از نظر اخلاقى بسیار تاًثیرگذار است. از فضاسازى در فعالیتهاى بسیارى میتوان استفاده کرد.
م-خلوص در اعمال
در برخوردها، برنامهریزیها، ارشادات و راهنماییها، همواره باید رضایت الهى را مدنظر قرار داد و اعمال را با در نظر گرفتن صفاى باطن انجام داد. باید به این نکته توجه کرد که دل میتواند دل را هدایت کند لذا سخنى از مربى پذیرفته است که برخواسته از دل و جان وى باشد. خلوصها و القائات نشأت گرفته از ایمان و باور درونى، کارسازند و نمونهها در این زمینه بسیار.
نقش نهادهاى مختلف اجتماعى در تربیت قرآنى کودکان و نوجوانان
رشد انسان، نتیجه اثر متغیرهاى مختلفى است که به تفاوتهاى فردى ختم میشود، تفـــاوت فردى عبارت است از “ هر گونه تفاوت ویژگى یا کمى که باعث امتیاز یا شناخته شدن یک فرد از افـراد دیگر میشود(شعارى نژاد، ۱۳۶۴).
متغیرهایى که باعث تفاوتهاى کیفى و کمى در انــسان میشوند بسیار وسیع و متنوع میباشـند. همچنیـــن دامنـــه تأثیراتـــشان نـیز وسیع و گسترده است. در روان شناسى آنها را در سه حیطه زیســتى – روانى و اجتمــاعى قرار میدهـند. انسان از لحاظ تواناییهاى زیستى به گونهاى برنامهریزى شده که تــوانایى بسیارى از یادگیریهـاى محیطى رادارد. این دریافتهـا را در دو طبقه متغیرهاى روانى – اجتماعى قرار میدهند که میتواند بر انسـان تأ ثیر بگذارد و آنها را بالفعل نماید.
هوش، شخصیت، رشد اجتماعی، تکلم و… از جمــله کیفیات زیستى – روانى و اجتماعى است که از این فرایند سود میجویند. رفتارهاى مذهبى از جمله رفتارهایى است که بالقوه در اختیار تمامى انسانها قرار گرفته و محیط با ساز وکارهایى که در اختیار دارد میتواند آنها را بالفعل و بارورساخته یا همچنان مکنون و مستور نگه دارد.
وقتى از رفتارهاى مذهبى سخن میگوییم، منظورمان مجموعه باورها، عادات، عملکردها و کنش ها و واکنش هایى است که نسبتاً پایدار بوده، قابل مشاهده، ارزیابى، اندازهگیرى و پیشبینى باشد(افروز، ۱۳۷۱). با شناخت متغیرها و عوامل موثر بر آن و تکیه و اصرار بر اجراى آنها و نهایتاً درونى کردنشان، فرد مقید میشود بخشى از اوقات زندگى خود را به انجام آن اعمال که به شعائر دینى معروف میباشند و نماز و روزه و حجاب، بخش اصلى آنها را شامل میشود اختصاص دهد.
شعایر یا اعمال مذهبى در هر جامعه توسط نهادها و موسسات مختلف تبلیغ میشود که مهمترین آنها عبارتند از: خانواده، مدرسه، گروه همسالان، موسسات و کانون هاى مذهبى و رسانههاى گروهى که در ادامه به نقش هر کدام اشاره میشود:
۱-خانواده
روان شناسان، پرورشکاران، جامعه شناسان، علماى اخلاق و دین جملگى بر نقش حساس و ارزشمند خانواده در پرورش کودکان تاکید میکنند.
۲- مدرسه
مسلماً خانواده، مناسبترین بستر براى ظاهر شدن رفتارهاى مذهبى است. خمیرمایه شخصیت کودک، در کانون خانواده و با تأثیرپذیرى از نقش الگوهاى بزرگسال شکل میگیرد اما همیشه به دلایل عدیده از جمله عدم امکان تماس مستقیم با همه خانوادهها تعدد و تنوع نگرشهاى موجود در بین خانواده نسبت به مذهب و حاکمیت ارزش هاى مذهبى در جامعه، متصف نبودن بعضى از الگوهاى بزرگسال خانواده به رفتارهاى مذهبى، مسئولیت بیشترى متوجه اولیاى متعهد مدرسه میگردد؛ چرا که در محیط مدرسه، امکان ارتباط مستقیم و متقابل کودکان و نوجوانان به مثابه نمایندگان خانوادهها کاملاً فراهم است. اینجاست که مدرسه همانند پل رابط، وظیفه انتقال ارزش هاى حاکم بر جامعه را به درون خانوادهها عهدهدار میشود(افروز، ۱۳۷۱).
کودکان نسبت به گذشته، ساعات بیشترى در روز و روزهاى بیشترى در سال را در مدرسه سپرى مىکنند، هر چند موثر ولى این بدین معنــى نیســت که مدرســه بــر رشــد کودک تأثیر شدید دارد. ارائه دلیل محکمتر ضرورى است.
یک دلیل موثر در اهمیت مدرسه به عنوان نیروى اجتماعى کننده از مطالعات تأثیر مدرسه بر ارزشها و تمایلات کودک نشأت میگیرد. این مطالعات حاکى از آن است که مدارس همراه خانواده و گروه همسالان میتواند بر جهتگیرى ارزش هاى اخلاقى و دیدگاههاى مربوط به خط مشى و نیز پیشرفت و تمایلات شغلى کودک اثر کند(هس، هالوى، ۱۹۸۴، مینوچین، شاپیرو ۱۹۸۳).
معلم، موثرترین فرد در مدرسه است که تأثیرات شگرفى بر شخصیت و وضعیت اخلاقى دانشآموزان به خصوص کودکان میگذارد. بنابراین یکى از حساسترین مکانها در نظام تعلیم و تربیت، مدارس هستند که بایستى عناصرى شایسته و متعهد وظیفه انتقال ارزشها و معارف اسلامى به دانش آموزان را بر عهده گیرند.
معلمى که نسبت به ارزش هاى جارى در جامعه خود احساس بیگانگى میکند قادر نیست الگوى موفقى براى دانش آموزان خود باشد و از آنجایى که یکى از وظایف عمده نظام آموزش و پرورش انتقال میراث فرهنگى یک جامعه به نسل در حال رشد است بنابراین معلمان و دیگر اولیاى آموزشى مدارس، باید خود را از لحاظ فرهنگى و اعتقادى غنى سازند تا بتوانند پاسخگوى نیازهاى فرهنگى و اعتقادى دانشآموزان خود باشد.
۳- گروه همسالان
گروه همسالان معمولاً به عنوان الگو یا نمونه رفتارى تلقى میشوند. نوجوانان علاقه دارند خود را از نظر لباس، زبان، بیان واژهها و رفتار و کردار با ارزش هاى گروه همسالان همرنگ و همنوا کنند. در میان آنها معمولاً نوعى قانون ناگفته و نانوشته وجود دارد که بیانگر کارها و چیزهاى خوب و بد، زشت و زیبا، پذیرفتنى و ناپذیرفتنى است. این قوانین به طور کلى مؤید رفتارهاى گروهى هستند. بــدین ترتیب میتوان گفت که نوجوانان در دوستى آسانگیر، افراطى و اسیر رفاقتند.
ادامه دارد…