- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
علم نجوم، یکی از کهن ترین علوم بشری است. مسلمانان نیز پیش از هر دانش دیگری، به این علم روی آوردند؛ زیرا افزون بر کاربردهای عمومی این دانش در جهان آن روز، عمل دقیق به برخی احکام شریعت چون اعلام وقت نماز و تعیین جهت قبله نیز در گرو احاطه بر این دانش بود؛ از این رو نخستین کتاب هایی که مسلمانان ترجمه کردند، مربوط به این علم بود.
الف) اطلاعات نجومی ائمه (علیهم السلام)
در میان روایات شیعه، شواهدی است که نشان می دهد ائمه (علیهم السلام) درباره ی نجوم دانش فراوانی داشته اند. در برخی روایات آمده که انبیا و اوصیا داناترین مردم به علم نجوم اند. مرحوم کلینی در کتاب روضه ی کافی از محمد بن ابی عمیر نقل می کند، که او در حضور امام صادق (علیه السلام)، از نجوم سخن به میان آورد. امام به او فرمود: « نجوم را نمی داند، مگر خاندانی در هند و خاندانی در عرب». (۱) سید بن طاووس در توضیح این حدیث می گوید: « مفهوم و معنای چنین اخباری شاید این باشد که دیگران به طور کامل آن را نمی دانند و پیش بینی های آنها نمی تواند صد در صد درست باشد و دیگران بدون استاد نمی توانند آن را بیاموزند». (۲)
همچنین مرحوم سید بن طاووس، از کتاب مسائل صباح بن نضر هندی نقل کرده که امام رضا (علیه السلام) فرموده است: « علم نجوم، علمی است مبنی بر اصل صحیح، و گفته اند نخستین کسی که در نجوم سخن گفته ادریس پیامبر است و ذوالقرنین نیز در این علم ماهر بود و اصل این علم از خدای متعالی است». (۳)
اطلاعات ائمه (علیهم السلام) درباره ی مسائل نجومی به قدری دقیق و کامل بود که اعجاب منجمان زمان را برمی انگیخت و آنان را وادار به اظهار عجز در برابر آن بزرگواران می کرد.
مرحوم صدوق در کتاب الخصال از ابان بن تغلب نقل کرده که مردی یمنی نزد امام صادق (علیه السلام) آمد. امام درباره ی شغلش از او پرسید. او گفت: « من از خاندانی معروف هستم که کارشان نجوم است و در یمن کسی را نمی شناسم که در نجوم از ما، داناتر باشد». در این هنگام، امام چند مسئله ی نجومی مطرح کرد؛ اما او از پاسخ به آنها درماند. برخی آن مسائل، اینها هستند:
تفاوت نور ماه با نور زهره چند درجه است؟
تفاوت نور زهره با نور مریخ چند درجه است؟
تفاوت نور زهره با نور مشتری چند درجه است؟
تفاوت نور مشتری با نور عطارد چند درجه است؟
نام آن ستاره چیست که وقتی طلوع می کند، سگ ها به هیجان در می آیند؟
نام آن ستاره چیست که وقتی طلوع می کند، گاوها به جنبش درمی آیند؟ (۴)
مرحوم سید بن طاووس نیز شبیه چنین گفت و گویی را از کتاب نوادر الحکمه نوشته ی محمد بن احمد قمی، از علمای بزرگ شیعه، در نقل مناظره ی امام رضا (علیه السلام) با حسن بن سهل، که از عالمان نجوم بوده، نقل کرده است. (۵)
افزون بر اینها، امامان شیعه (علیهم السلام) محل رجوع عالمان نجوم بودند و آنها را در برخی از موضوعات نجومی، راهنمایی می کردند. در کتاب فرج المهموم آمده چند نفر از نوبختیان که منجم بودند، به امام صادق (علیه السلام) نامه نوشتند و از ایشان یاری خواستند. در نامه ی آنها آمده بود: ما پیش تر به شما نوشته بودیم که آیا نظر در علم نجوم حلال است، و شما نوشته بودید: آری. اکنون منجمان درباره ی فلک اختلاف دارند؛ بعضی می گویند: ستارگان، خورشید و ماه در فلک هستند، و فلک در آسمان معلق است و آن پایین آسمان است، و فلک چیزی است که ستارگان و خورشید و ماه را به گردش در می آورد؛ زیرا آنها خودشان حرکت نمی کنند و دور نمی زنند. بعضی دیگر می گویند: گردش فلک زیر زمین است، و خورشید همراه فلک در گردش است پس در مغرب، زیر زمین غروب می کند و صبح از مشرق برمی آید. امام در پاسخ نوشت: آری نجوم حلال است؛ تا زمانی که انسان را از توحید خارج نکند. (۶)
نکته ی درخور توجه این است که ائمه (علیهم السلام) چندان بر مبانی نجوم بطلمیوسی، که بعدها به کلی رد شد، تأکید نمی کردند؛ اما شأن ایشان هم بالاتر از آن بود که بخواهند به رد این مبانی و تصحیح آنها بپردازند.
ب) روی آوردن دانشمندان شیعه به علم نجوم
نخستین و مهم ترین منجمان و دانشمندان علم نجوم، در قرن دوم هجری، از شیعیان بودند؛ منجمان بزرگی چون ابراهیم بن حبیب فزاری، محمد بن ابراهیم، جابر بن حیان و نوبختیان.
قفطی درباره ی فزاری می گوید:
ابراهیم بن حبیب الفزاری امام عالم مشهور در حکمای اسلام، وی اول کسی است که در اسلام اسطرلاب ساخت و او را کتابی است در تسطیح کره. همه ی اهل اسلام از او اخذ نموده اند، و از اولاد سمره بن جندب است و به علم هیئت فلک و مایتعلق به بسیار مایل بودی و قصیده در علم نجوم و کتاب مقیاس زوال و کتاب زیج بر عادات عرب و کتاب اسطرلاب ذات الحق و کتاب اسطرلاب مسطح همه تصانیف وی اند. (۷)
سید بن طاووس او را جزو منجمان شیعه به شمار آورده است. (۸) مرحوم سید محسن امین نیز وی را از دانشمندان شیعه شمرده است. (۹) پسر او محمد بن ابراهیم، نخستین بار کتاب نجومی معروف هند، به نام سند هند را به دستور منصور عباسی به عربی ترجمه کرد. این کتاب تا زمان مأمون، ملاک عمل در علم نجوم بود و در این زمان خوارزمی کتاب او را خلاصه کرد. (۱۰)
یکی از نخستین منجمان مسلمانان، جابر بن حیان است. او از برجسته ترین شاگردان امام صادق (علیه السلام) و از نوابغ دوران بوده است. وی در نجوم نیز مانند بسیاری از علوم دیگر، کتاب نوشته است. قفطی درباره ی او می گوید: « محمد بن سعید سرقسطی معروف به ابن المشاط اسطرلابی اندلسی گفته که در مدینه ی مصر تألیفی دیدم، منسوب به جابر بن حیان در عمل اسطرلاب، مشتمل بر هزار مسئله که در باب خود نظیر نداشت».
از دیگر پایه گذاران علم نجوم در میان مسلمانان، نوبختیان بودند که به گواهی مورخان، از جمله ابن ندیم، پایبندی شان به ولایت علی (علیه السلام) معروف بود. (۱۱) جدشان ابوسهل، منجم دربار منصور خلیفه ی عباسی بود و در مجموع از بزرگ ترین عالمان میان مسلمانان بودند و در طول بیش از دو قرن، کتاب های متعددی را در زمینه ی نجوم نوشتند. به گفته ی سید بن طاووس، برخی از آنان برای کارهای نجومی، از امام صادق (علیه السلام) اجازه گرفته بودند. (۱۲)
علاوه بر اینها، شیعیان دیگری هم بودند که در علم نجوم شهرت یافته بودند و کتاب هایی هم در این زمینه نوشته اند. برخی از آنان جزو اصحاب ائمه (علیهم السلام) و برخی نیز از دانشمندانی بوده اند که بعد از عصر ائمه (علیهم السلام) می زیستند. فهرست اسامی آنان به نقل از ابن طاووس چنین است:
موسی بن حسن نوبختی، فضل بن ابی سهل نوبختی، عبدالله بن ابی سهل نوبختی، ابن علم، علی بن ابی الحسن علوی، ابوالحسن منجم، علی بن حسین مسعودی، ابوالقاسم بن مانع، خطیر الدین محمد بن محمد، نصر بن حسن قمی، احمد بن محمد سنجری، علی بن احمد، ابراهیم فزاری، احمد بن یوسف مصری، محمد بن عبدالله قمی، یعقوب بن اسحاق کندی، ابی الحسین بن خصیب قمی، ابومحمد بن علی بن بابویه، حسن بن احمد عاصمی، فضل بن سهل، حسن بن سهل، پوران دختر حسن بن سهل، ابوجعفر منجم، محمد بن احمد جعفی، کشاجم، عفیف بن قیس کندی، عضدالدوله، محمود بن علی حمصی، جابر بن حیان، ابوعلی موریانی و سلیمان محمد. (۱۳)
پی نوشت:
۱.محمد بن یعقوب کلینی، الروضه من الکافی، چ ۴، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲ ه.ش، ص ۳۳۱.
۲.سید بن طاووس، فرج المهموم، دارالذخائر، قم، ص ۸۵.
۳.همان، ص ۹۴.
۴.محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی ( صدوق)، الخصال، ط ۶، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، ۱۴۲۶ ه.ق، ص ۵۳۳.
۵.سید بن طاووس، فرج المهموم، ص ۹۴.
۶.همان، ص ۱۰۰.
۷.یوسف بن ابراهیم قفطی، تاریخ الحکما، ترجمه ی فارسی قرن یازدهم، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۱ ه.ش، ص ۱۰۳.
۸.سید بن طاووس، فرج المهموم، ص ۱۲۵.
۹.سید محسن امین عاملی، اعیان الشیعه، ج ۳، ط ۵، دارالتعارف، بیروت، ۱۴۱۸ ه.ق، ص ۱۶۸.
۱۰.صاعد اندلسی، التعریف بطبقات الامم، چ ۱، مؤسسه ی انتشارات هجرت، تهران، ۱۳۷۶ ه.ش، ص ۲۱۶.
۱۱.ابن ندیم، الفهرست، دارالمعرفه، بیروت، [ بی تا]، ص ۲۵۰.
۱۲.سید بن طاووس، فرج المهموم، دارالذخائر، قم، ص ۱۰۰.
۱۳.همان، ص ۲۱۵.
منبع مقاله : محرمی، غلامحسن؛ (۱۳۹۰)، نقش امامان شیعه (علیهم السلام) در شکل گیری و توسعه ی تمدن اسلامی، قم: انتشارات مؤسسه آموزش و پژوهشی امام خمینی (ره)، چاپ اول.