- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 5 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
نقش و تاثیر آموزش و پرورش بر تحقق سبک زندگی ایرانی اسلامی
«سبک زندگی» مفهوم جامعهشناسانهای است که اگرچه ارایه تعریف جامع و مورد قبول همگان از آن دشوار یا محال است اما میتوان ادعا کرد که مثل بسیاری از مفاهیم دیگر عموم درک نسبتا یکسانی از آن دارند و این مفهوم کلیتی را در ذهنها تداعی میکند اگرچه چندان شفاف نیست اما میتوان بر اساس مختصاتی آن را توصیف کرد.
بر این اساس میتوان گفت«ارزشها، الگوها و هنجارها» در هر جامعه مهمترین مختصات و مشخصاتی هستند که«سبک زندگی» بر اساس آنها تعیین و توصیف میشود و در عموم تعریفهای ارائه شده از این مفهوم بر این نکته تاکید شده است.
با این وصف اگر بخواهیم نقش و تاثیر آموزش و پرورش را بر تحقق سبک زندگی ایرانی و اسلامی بررسی کنیم باید در مرحله نخست مشخص کنیم که در این سبک زندگی چه ارزشها، الگوها و هنجارهایی وجود دارد و باید در ذهن و باور افراد شکل بگیرد و سپس نشان دهیم که آموزشوپرورش چگونه و از چه طریقی میتواند به تبیین و تثبیت این ارزشها، الگوها و هنجارها در بین آحاد مختلف جامعه بپردازد که موثر باشد.
اما پیش از همه باید به این نکته بدیهی اما مهم و لازم اشاره کرد که مدرسه به عنوان مرکز آموزش و پرورش بعد از خانواده مهمترین کانونی است که ارزشها، الگوها و هنجارها را در ذهن کودکان شکل میدهد و میآفریند و برای همیشه ثبت میکند.
در واقع هر فرد جامعه رفتار و گفتار و کردارش بر اساس هنجارهایی که میشناسد و قبول کرده شکل میگیرد و سعی دارد منطبق بر الگوها و ارزشهایی باشد که باور کرده و به آن ایمان دارد همان هنجارها، الگوها و ارزشهایی که در خانواده و محیطهای آموزشی با آنها آشنا شده و روح و ذهنش با آن رشد کرده و پرورش یافته و چنان بر جانش نقش بسته که پاک شدنی نیست.
به این ترتیب است که درمییابیم بررسی نقش و تاثیر بر آموزش و پرورش بر تحقق سبک زندگی ایرانی اسلامی تا چه اندازه لازم و حیاتی است و غفلت از آن تا چه میزان موجب خسران و پشیمانی خواهد شد.
نقش و تاثیر آموزش و پرورش
۱- نقش و تاثیر آموزش و پرورش در معرفی حفظ و تقویت ارزشها
معرفی و شناسایی ارزشهای اسلامی به دانشآموزان مهمترین اقدامی است که آموزش و پررورش میتواند در این راه داشته باشد اما نباید این موضوع را تنها در گنجاندن این ارزشها در محتوای کتابهای آموزشی خلاصه کرد.
میزان تقید و پایبندی اولیای مدرسه و آموزش و پرورش به این ارزشها و هم چنین آشنایی کامل آنها با ارزشها و توانایی معرفی آنها به دانشآموزان و پاسخگویی به سوالات یا شک و شبهههایی که در این خصوص میتواند در اذهان شکل بگیرد موضوعی است که معمولا مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
آموزش و معرفی «ارزشها» بیش از آنکه از طریق کتاب و گفتار موثر است در عمل مورد توجه و تاثیر است. به عبارت دیگر دانشآموزان بیشتر ارزشها را از اعمال اولیای خود «در خانه و مدرسه» میآموزند نه از کتاب و دروس.
۲- نقش و تاثیر آموزش و پرورش در معرفی الگوها
مسوولان مدیران و معلمان آموزش و پرورش باید خود الگوهایی باشند که مسیر شناخت الگوهای بزرگتر را به دانشآموزان نشان میدهند و در واقع واسطهای باشند برای گذر دانشآموزان از مرحله پایینتر شناخت ائمه به مرحله بالاتر و این فقط وقتی شکل میگیرد که مسوولان و معلمان:
اولا خود الگوهای دینی را شناخته باشند.
ثانیا نحوه رفتار سلوکشان بر اساس آنها شکل گرفته باشد.
در کنار این البته برنامهریزی آموزشی و پرورشی برای معرفی و شناخت زندگی ائمه(علیهم السلام) میتواند تکمیلکننده باشد.
۳- نقش و تاثیر آموزش و پرورش در حفظ و گسترش هنجارها
در معرفی حفظ و گسترش هنجارها علاوه بر این که محتوای کتب آموزشی و نحوه سلوک مسوولان و معلمان باید مورد توجه قرار بگیرد کل ساختار آموزشوپرورش نیز باید به گونهای باشد که هنجارها را تقویت کند و مانع از کاهش ارزش اجتماعی این هنجارها و شکستن قبح هنجارشکنی باشد. برای توضیح بیشتر این موضوع میتوان مثالهای زیر را مورد توجه قرار داد:
الف: معماری مدارس و ادارات آموزش و پرورش باید نمونهای از معماری سنتی و منطبق با معیارهای سبک زندگی اسلامی و ایرانی باشد که متاسفانه بسیاری از اوقات به این موضوع توجه نمیشود!
ب: نقاشیهای کتابهای درسی، طرحهای کیفها و لوازمالتحریر دانشآموزان، نحوه پوشش مدیران و معلمان، نوع هدایایی که از طرف مدرسه به دانشآموزان داده میشود. موسیقیهایی که در مراسم جشنها به کار گرفته میشود و… باید بر اساس هنجارهای ملی باشد نه نوعی تبلیغ فرهنگ و هنجارهای بیگانه.
ج: مراسم و سنتهای ملی نباید از طرف اولیای مدرسه مورد بیاعتنایی واقع شود. مثلا مراسمهایی مثل دید و بازدید عید نوروز نباید به عنوان وقتتلفکنی و… به دانشآموزان معرفی شود و بهانههایی مثل آمادگی برای کنکور آنها را از اینگونه مراسم به طور کلی محروم کنند و…
مختصات سبک زندگی ایرانی و اسلامی
۱- ارزشها
در سبک زندگی اسلامی و ایرانی یگانه منبع تعیین ارزشها بدون شک دین مبین اسلام است. اسلام هدف نهایی خود را رساندن انسانها به کمال میداند و آنچه انسان را در راه رسیدن به این هدف یاری دهد میتوان ارزش نامید ارزشهایی که آنها نیز به طور کامل و مشروح در این دین آسمانی مشخص و معرفی شده است. به طور کلی این ارزشها را به دو دسته میتوان تقسیم کرد:
الف- ارزشهای فردی
هر فرد برای رسیدن به کمال باید ارزشهایی را کسب کند که عبارتند از «شناخت خویش شناخت خدا و در نهایت رسیدن به او». ابزارهای کسب این ارزشها هم در شریعت اسلام مشخص شده است که به طور عام از آنها به عنوان «عبادات» میتوان نام برد.
ب- ارزشهای اجتماعی
انسان موجودی اجتماعی است و فطرت انسان به گونهای است که حتی تصور کمال انسان تنها و غیر اجتماعی هم محال است. براین اساس اسلام علاوه بر معرفی ارزشهای فردی و ابزارهای کسب آن ارزشها ارزشهای اجتماعی را هم مشخص کرده که به طور عام میتوان از آن به عنوان «اخلاق» نام برد.
اهمیت این ارزشها به اندازهای است که پیامبر هدف بعثت خویش را «تکمیل مکارم اخلاقی» عنوان کردهاند. برای رسیدن به اخلاق اجتماعی اسلامی هم ابزارهایی مشخص شده که در مجموعه «نحوه سلوک دینی» را تشکیل میدهد و شامل: عدالتخواهی و مبارزه با ظلم، امر به معروف و نهی از منکر، انفاق و نوع دوستی، خدمت به خلق، حسن خلق و… است.
۲- الگوها
انسانها برای این که بتوانند در مسیری حرکت کنند احتیاج به الگوهایی دارند که بتوانند بدون خطا و با اطمینان این چنین کنند.
ائمه به عنوان الگوهای دینی ما در واقع الگوهای اصلی و مرجع سبک زندگی اسلامی و ایرانی هستند و البته در مرتبه پایینتر اولیای الهی و زاهدان و مومنان متقی قرار دارند که با تبعیت از ائمهاطهار(علیهم السلام) زندگی میکنند و میتوانند راهنمای افراد مختلف در شناسایی بهتر ائمه باشند.
۳- هنجارها
در سبک زندگی اسلامی و ایرانی هنجارها بر اساس سنتها و آداب و رسوم ملی و تاریخی نوع نگاه زیباییشناسانه اجتماعی و قوانین مدنی شکل میگیرد.
برای مثال «مهماندوستی» و تکریم مهمان، یکی از سنتهایی است که در جامعه ایرانی وجود دارد یا معیارهایی که جامعه ایران در معماری و شهرسازی دارد علاوه بر این که مبتنی بر دستورات دینی است، از نوعی نگاه خاص و بر اساس معیارهای زیباییشناسی ملی شکل گرفته است.
نوع پوشش، نحوه ارتباطات اجتماعی، شکل برگزاری جشنها و عزاداریها و… همه و همه بر اساس هنجارها تعیین میشود و عدم رعایت آن برای جامعه خوشایند نیست.
مثلا رسم است که هنگام عزاداری لباس سیاه بر تن میکنند و مردان از کوتاه کردن ریش خودداری میکنند و با این وصف اگر کسی مثلا در زمان فوت نزدیکانش لباس روشن بپوشد، رفتاری خلاف هنجار جامعه انجام داده است.
واضح است که هر جامعهای، هنجارهای خاص خود را دارد که الزاما با هنجارهای دیگر جوامع یکسان نیست شاید در نگاه اول چنین به نظر برسد که این هنجارها در مقایسه با ارزشها و الگوها چندان اهمیت ندارد.
اما باید دانست که عموما اولین جایی که از طرف فرهنگهای دیگر مورد هجوم قرار میگیرد و ویرانیاش آغازی برای تخریب دیگر مختصات سبک زندگی یعنی ارزشها و الگوهاست، همین هنجارها است و به همین دلیل نیز هر گونه بیتوجهی به پاسداشت آنها، میتواند باعث لطمات جبرانناپذیری در جهت تغییر سبک زندگی افراد جامعه شود.
بدون شک برای احیای «سبک زندگی اسلامی- ایرانی» در جامعه همه نهادها و اقشار جامعه باید تلاش کنند و در این میان نقش آموزش و پرورش هم چنان که در این مقاله سعی شده نشان داده شود نقش کمی نیست.
خوشبختانه با تاکید رهبر انقلاب توجه به این موضوع گسترش پیدا کرده و امید است با توجه بیشتر مسوولان و برنامهریزان نهاد آموزش و پرورش سرعت و دامنه تحقق این مهم هر چه بیشتر شود.
منبع: مردم سالاری؛ نویسنده: فاطمه خالصی؛