- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 2 نظر
اشاره:
اسلام از روز نخست بر دو کلمه استوار بوده، از یک طرف مردم را به «کلمه توحید» و «یکتا پرستی» دعوت می نموده، و از طرف دیگر به تحکیم «توحیدکلمه » و «اتفاق و اتحاد » میان مسلمانان همّت می گمارد، از زندگی پیامبر به روشنی استفاده می شود که حضرتش به هر دو کلمه عنایت خاصی داشت. او در اشاعه آئین یکتا پرستی می کوشید، در وحدت مسلمین و عقد اخوّت میان آنان، کوشش همگون داشت و از هر نوع تفرقه و دو دستگی ابراز انزجار می کرد. در این نوشته بیان گردیده که کدام یکی از مذاهب اهل سنت به مذهب شیعه نزدیک تر است.
از این نکته نباید غفلت کرد آنعدل الهچه در میان مذاهب به عنوان مشترکات وجود دارد بیش از موارد اختلاف است. آنچه در این نوشته به عنوان نزدیک ترین مذاهب اهل سنت به مبانی شیعه می آید از این جهت است که کمترین اختلاف را داشته باشد، چنانچه گفته شد همه مذاهب اسلامی در موارد بسیاری به هم نزدیک هستند.
اهل سنت، از دو مذهب کلامی (اشاعره و ماتریدیه) پیروی می کنند در گذشته مذهب کلامی معتزله هم در میان اهل سنّت پیروانی داشت که بعدها منقرض شدند، اما امروزه اهل سنّت در قالب مکاتب کلامی اشاعره و ماتریدیه از چهار مذهب فقهی ( مالکی، شافعی، حنفی، حنبلی،) پیروی می کنند که هر کدام از این مذاهب برای خود در میان اهل سنّت پیروانی دارند.
از میان این مذاهب، از نظر کلامی معتزله از نظر تفکرات اعتقادی نسبت به سایر مذاهب کلامی به شیعه نزدیکتر است.
مذهب معتزله بر پایه پنج اصل استوار است که عبارتند از ۱. توحید۲. عدل ۳. وعدو وعید.۴. منزلتی میان دو منزلت ۵. امر به معروف و نهی از منکر[۱]
مذهب شیعه نیز بر پنج اصل استوار است که در دو اصل «توحید و عدل» با معتزله مشترک است از مراتب یا اقسام توحید آنچه بیش از همه مورد تأکید معتزله قرار گرفته توحید صفاتی است. یعنی صفات زاید برذات را از خداوند نفی کرده اند، در این مسئله با امامیه هم عقیده هستند.[۲]
معتزله عدل الهی را بر پایه اصل حسن و قبح عقلی تفسیر کرده اند و در این جهت هم با امامیه هم عقیده اند.
ولی در بعضی از فروعات عدل الهی مانند بحث مربوط به اختیار انسان که قائل به تعویض شده اند عقیده دیگری دارند.[۳]
از این روی از جهت دو اصل از اصول دین مذهب کلامی معتزله به شیعه نزدیکتر است بر خلاف اشاعره و ماتریدیه و اهل حدیث.
اما از جهت فقهی ـ هر چهار مذهب فقهی از مذهب کلامی اشاعره و ماتریدیه پیروی می کنند به همین خاطر شباهت قابل توجهی از نظر کلامی به شیعه ندارند. از جهت فقهی از میان چهار مذهب ( حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی ) مذهب شافعی تا حدودی به مذهب شیعه امامیه نزیکتر است که به مواردی از این اشتراکات اشاره می شود:
۱. دوستی اهل بیت پیامبر: امام شافعی در یکی از قصاید خود از اهلبیت پیامبر تجلیل کرده و می گوید:
یا اهلبیت رسول الله حبّکم فرضٌ من الله فی القرآن انزله
ای خاندان پیامبر دوستی شما فریضه ای است که خدا در قرآن فرستاده است
کفاکم فی عظیم القدر انکم من لم یصلّ علیکم لا صلاه له[۴]
در بزرگی مقام شما همان بس که هر کس بر شما درود نفرستد، نمازش باطل است
شافعی را بخاطر همین شعر به تشیع متهم ساختند؛ زیرا دنباله روهای بنی امیه و بنی عباس هر کس را بر محمد و آل محمد درود بفرستد، یا یک شعر یا حدیث درباره فضائل آنان می خواند به تشیع متهم می کردند.[۵]
۲. در اینکه چگونه خوابی ناقض وضو است، در میان فقهای شیعه و سنی اختلاف نظر وجود دارد ولی فقه شافعی موافق با فقه شیعه است. مرحوم سید مرتضی علم الهدی در الانتصار که فتاوای ویژه شیعه را نقل می کند در این مورد چنین می گوید:
از اموری که گمان برده شده از ویژگیهای فقه «امامیه» است، ناقض بودن «خواب» برای وضو است، ولی این از اختصاصات شیعه امامیه نیست زیرا که «مزنی» شافعی نیز چنین نظریه ای دارد.[۶]
۳. شیعه امامیه گفتن«الصلاه خیر من النوم» را در اذان بدعت می داند، شافعی هم در برخی فتاوایش هم عقیده، شیعه است و گفتن این جزء را در اذان بدعت می داند. [۷]
۴. فقهای شیعه، بر اساس روایات معصوم، معتقدند که «بسم الله … » جزء همه سوره های قرآن ـ جزسوره برائت ـ است. و فقهای «شافعیه» بر خلاف دیگر مذاهب اهل سنت موافق با نظر شیعه هستند«و بسم الله …» را جزء تمام سوره های قرآن می دانند. لذا خواندن آنرا در نماز جهریه با صدای بلند واجب می دانند[۸].
۵. جمع بین دو نماز، اکثر فقهای شافعی اول وقت نماز ظهر را«وقت فضیلت» و بقیه را وقت اختیاری می دانند و جمع بین دو نماز ظهر و عصر بدون عذر از نظر فقهای شافعی مذهب جایز است[۹] آ نچه گفته شد نمونه هایی از این نزدیکی مذهب شافعی به مذهب شیعه امامیه بود، با کاوشهای زیاد می توان موارد بیشتری که حکایت از این قرابت بکند پیدا کرد، اما چون مجال پرداختن در این مقاله کوتاه نیست تفصیل را با ذکر منابعی به عهده خواننده می گذاریم.
پی نوشت:
[۱] . ربانی گلپایگانی، علی، در آمدی بر علم کلام ص ۲۸۶ انتشارات دارالفکر چ۱، ۱۳۷۸ش.
[۲] . در آمدی بر علم کلام ص ۲۵۰ همان.
[۳] . در آمدی بر علم کلام ص ۲۵۰ همان.
[۴] .سبحانی، جعفر، منطق شیعه، ص ۲۱۱، مکتب اسلام، چاپ اول ۱۳۷۶.
[۵]. تیجانی، دکتر محمد، اهل سنّت واقعی ص ۲۴۹، انتشارات معارف اسلامی قم، چاپ دوم ۷۴.
[۶]. سید مرتضی، الانتصار، ص ۱۴۰ بنقل از مهدی پیشوائی، فقه تطبیقی ص ۱۹، امور حج و زیارت، چ۳، ۱۳۷۶ش.
[۷] . شوکانی ، نیل الاوطار، قاهره، ج ۲ ص ۳۸ به نقل از همان.
[۸] . فخر رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، بیروت، طبع ۳، دار احیاء التراث العربی، ج ۱ ص ۲۰۵.
[۹] . ابن رشد، بدایه المجتهد، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ ج ۱ ص ۱۷۳.
منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه.
بسیار به نکات خوب اشاره کردین باید دیگه هم تحقیق کنم تشکر
از توجه شما سپاسگزاریم موفق باشید