- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
میر محمّد صالح به سال ۱۰۵۸ به دنیا آمد.[۱] اما در کتاب های شرح حال، نکته ای درباره زادگاه و محل رشد و بالیدن او ذکر نشده است؛ هر چند می توان حدس زد که او بیشتر عمرش را در اصفهان سپری کرده است؛ زیرا مدت سی سال در خدمت علامه مجلسی بوده[۲] و بیست سال نزد محققّ خوانساری شاگردی کرده و سال های آخر عمرش، شیخ الاسلام اصفهان گردیده است.
پدر
پدر محمد صالح، میر عبدالواسع نام داشت. سال تولدش در منابع ذکر نشده است؛ اما از آن جا که در وقایع السنین و الأعوام وفاتش در ۷۳ سالگی و ۱۰۹۸ ه..ق ذکر شده،[۳] می توان گفت ولادت او به سال ۱۰۲۵ ه..ق رخ داده است.
علاّمه سید محسن امین از وی به عنوان «عالمی فاضل و معاشر مجلسی اول (پدر علاّمه مجلسی) »[۴] یاد کرده است. از کلام مؤلف وقایع السنین بر می آید که او مدتی به تحصیل و تدریس اشتغال داشته است؛ اما پس از چندی به «کدخدایی و کارهای دیگر»[۵] روی آورده است. او در اواخر عمر نابینا گردیده و تنها به عبادت مشغول بوده است.[۶] محل دفن این عالم فاضل را در نجف اشرف، در سردابی نزدیک مضجع مطهر علوی ذکر کرده اند.[۷]
استادان
شخصیت فرهیخته و دانای این نوشتار، سه استاد بزرگ داشته است و این سه، همه ارباب دانش و بینش و از اعلام وادی معنویت و فضیلت بوده اند. آنان عبارتند از:[۸]
۱. علامه محمد باقر مجلسی (۱۰۳۷ . ۱۱۱۱ ه..ق).
۲. ملا میرزا محمد بن حسین شیروانی (۱۰۹۸ . ۱۰۲۳ ه..ق)
۳. محققّ خوانساری (آقا حسین بن جمال الدین محمد ۱۰۱۶ . ۱۰۹۸ ه..ق).[۹]
گرایش علمی
میر محمد صالح، گویا در اوایل تحصیل شوق فراوانی به علوم عقلی و فلسفی داشته است؛ چنان که خود هنگام شرح حال استادش علامه مجلسی، می گوید:
«در اوایل حال، این قاصر حریص بودم بر تحصیل علوم عقلی و اوقات خود را صرف کتب حکمت می نمودم».
استادان وی در این عرصه، ملاّ میرزا محمد شیروانی و محقّق خوانساری بوده اند (در بخش استادان، کلام میر محمّد صالح در این باره نقل شده است).
تا این که در سفر خود به بیت الله الحرام، به سبب آشنایی با علامه مجلسی و تشویق او، از حکمت و علوم عقلی صرف نظر می کند و به طور ویژه به دانش حدیث اهتمام می ورزد، به طوری که در آثارش هیچ ردّی از فلسفه و منطق دیده نمی شود (چنان که موضوع آثار او حاکی از این امر است). البته ممکن است علاوه بر تشویق های علاّمه، وضعیت علمی آن زمان نیز در رغبت او به حدیث تأثیر داشته است؛ زیرا چنان که خواهد آمد یکی از ویژگی های عصر میر محمّد صالح، حدیث گرایی و رونق دانش حدیث بوده است.
در این میان، برخی آثار میر محمّد صالح مانند «التهلیلیه»، «شرح من لا یحضره الفقیه»، «رساله هلالیه»، نشان می دهد که وی فقیهی صاحب نظر و مجتهد بوده است؛ اما از مباحث تفسیری، کلامی، حدیثی و اخلاقی غفلت نورزیده و آثاری را در این زمینه ها به یادگار گذاشته است. با این همه، از عناوین کتاب های وی این نکته به دست می آید که به احتمال زیاد وی در این تألیفات، رویکردی حدیثی داشته است.
از پاره ای قراین و نکات که درباره میر محمد صالح نقل شده، معلوم می شود که او از لحاظ علمی مورد اعتماد و عنایت علاّمه مجلسی بوده است، به طوری که حکایت شده علامه مجلسی پیش از تألیف «زاد المعاد»، مردم را به کتاب «ذریعه النجاح» میر محمّد صالح ارجاع می داده است،[۱۰] هم چنان که او به اشاره علامّه، «شرح استبصار» را تصنیف و «شرح کافی» را تکمیل کرده است.[۱۱] یکی از نوادگان علاّمه در یکی از آثارش گفته است:
«هرگاه معنی حدیثی از مجلد شانزدهم بحار الانوار بر تو مشتبه شد، به کتاب های روادع النفوس، تقویم المؤمنین و انوار المشرقیه (از تألیفات میر محمد صالح) مراجعه کن».[۱۲]
حاصل کلام آن که میر محمّد صالح در فقه و حدیث تبحر داشته و تألیفات او عمدتاً بر اساس این دو محور بوده است.
علمای معاصر میر محمّد صالح
میر محمّد صالح در زمان حیات خویش، با عالمان برجسته ای هم عصر بود. در این جا به اختصار، به ذکر نام برخی از آنان بسنده می کنیم:
۱. محمّد بن حرّ عاملی (۱۰۳۳ . ۱۱۰۴ ه..ق).
۲. امیر محمّد باقر مدرّس
۳. آقا جمال خوانساری
۴. شیخ جعفر قاضی (حویزه ای کمره ای)
۵. میرزا عبد الله افندی
۶. سید نعمت الله جزایری
۷. ملا محسن فیض کاشانی
جایگاه علمی و اجتماعی
درباره جایگاه علمی و اجتماعی خاندان میر محمّد صالح باید به صراحت اعتراف کرد که در بیشتر . یا همه . آثار شرح حال نگاری، به طور مشروح، مطلبی نیامده است؛ اما از مناصبی که میر محمد صالح و برخی از اعقابش داشته اند، این مطلب به خوبی استفاده می شود که آنان حضوری فعال و تأثیرگذار در عرصه دانش و اندیشه و امور اجتماعی داشته و مقبول عام و خاص بوده اند.
برای پی بردن به جایگاه اجتماعی و علمی این خاندان، لازم است علاوه بر توجه به وظایف کسانی که به امامت جمعه و شیخ الاسلامی منصوب می شده اند، به این نکته نیز عنایت شود که این دو منصب از میان ده ها عالم هر زمان به افرادی با شرایط علمی و مقبولیت خاص اعطا می شده است.
امامت جمعه، منصبی بود که در هر عصر برای شهر های مهم از سوی حاکم به یکی از عالمان معروف اصفهان داده می شد. در اصفهان معمولاً امام جمعه در هر زمان، نماز جمعه را در مسجد قدیم برگزار می کرد.
شیخ الاسلام، منصب عالی روحانی بود که به یکی از بهترین عالمان روحانی داده می شد و او به دعاوی شرعی، امر به معروف و نهی از منکر، نظارت بر امور حسبی و امور عالی روحانیون[۱۳] و نظارت بر تمام طلاق های رسمی، مدیریت اموال یتیم و افراد غایب می پرداخت. به علاوه، اجازه اعمال دینی نیز از طریق دفتر شیخ الاسلام صادر می شد.
اهمیت این منصب از زمان سلطان سلیمان اول به اوج خود رسید.[۱۴] شیخ الاسلام می توانست مشروعیت و صلاحیت شخص سلطان را زیر سوال ببرد و در امور داخلی دخالت کند. حدود احکام و فرامین با مشورت وی انجام می شد.
شیخ الاسلام شهر های دیگر، زیر نظر شیخ الاسلام اصفهان انجام وظیفه می کرد و عزل و نصب صاحبان این منصب در دیگر شهر ها، با تأیید و تصویب و نظر شیخ الاسلام اصفهان بود.[۱۵]
اولین شیخ الاسلام و امام جمعه اصفهان در عهد صفوی، شیخ بهایی است و پس از او حکیم و فقیه میر محمّد باقر داماد؛ تا این که این امر به ملا محمد تقی مجلسی تفویض گردید. پس از درگذشت او، این مناصب به فرزندش علاّمه محمد باقر مجلسی تفویض گردید. با رحلت علامه، با وجود اعیان و معاریف بزرگ اصفهان، امامت جمعه و ریاست دینی و شیخ الاسلامی، به میر محمّد صالح، داماد علامه مجلسی و سپس به میر محمّد حسین واگذار شد. پس از او دو شخص دیگر از غیر این خاندان، امام جمعه گردیدند؛ اما دوباره این مسئولیت به اعقاب میر محمد صالح بازگشت ابتدا به میر محمد مهدی (متوفای ۱۱۸۳ ه..ق) فرزند بزرگ میر محمّد حسین خاتون آبادی، پس از او به میر عبد الباقی، فرزند دیگر میر محمّد حسین، و پس از او به میر محمد حسین، فرزند میر عبدالباقی.
تا سال ۱۳۴۸ ه..ق هم چنان این سمت بر عهده این خاندان بود. از این پس تا بیست سال، اصفهان امام جمعه نداشت؛ تا این که در سال ۱۳۶۸ ه..ق، میر محمد مهدی سلطان الادبا به امامت جمعه اصفهان منصوب شد. وی آخرین امام جمعه از این سلسله است گفتنی است که امام جمعه های تهران نیز از اولاد میر محمد مهدی، فرزند میر محمّد حسین، فرزند میر محمّد صالح خاتون آبادی بوده اند.[۱۶]
تألیفات
میر محمّد صالح خاتون آبادی، آثار گوناگونی را در موضوعات مختلف تألیف کرد که نام برخی از آن ها در کتابخانه های خطی دیده می شود. این آثار عبارتند از:
۱. آداب سنیه؛
۲. حدائق المقرّبین؛[۱۷]
۳. ذریعه النجاح فی اعمال السنه؛
۴. اصول العقائد؛[۱۸]
۵. اسرار الصلوه؛[۱۹]
۶. اسماء من استبصر من العلماء و رجع الی الطریقه الاثنی عشریه
۷. الانوار المشرقه؛[۲۰]
۸. الایمان و الکفر؛[۲۱]
۹. اثبات عصمه الأئمه؛ [۲۲]
۱۰. احوال الملائکه؛[۲۳]
۱۱. تفسیر سوره الفاتحه؛[۲۴]
۱۲. تفسیر سوره الاخلاص؛[۲۵]
۱۳. التهلیله؛
۱۴. تکمله مرآه العقول؛[۲۶]
۱۵. الحدیقه السلیمانیه؛[۲۷]
۱۶. روادع النفوس فی الاخلاق و المواعظ؛
۱۷. شرح من لا یحضره الفقیه؛[۲۸]
۱۸. کتاب المزار؛[۲۹]
۱۹. النجم الثاقب فی اثبات الواجب؛[۳۰]
۲۰. الهدایه فی حکم اثبات رؤیه الهلال بحکم الحاکم؛[۳۱]
۲۱. رساله ای در هلال؛[۳۲]
وی گذشته از تألیفات مذکور، آثار دیگری نیز داشته است که از ذکر آن ها پرهیز شد.[۳۳]
غروب ستاره
ستاره پر فروغ خاندان خاتون آبادی، پس از سال ها روشنی بخشیدن، سرانجام در سال ۱۱۲۶ ه..ق غروب کرد. بنابر قولی پیکرش در نجف اشرف دفن شد.[۳۴]در «اعیان الشیعه»[۳۵] و مواضع متعددی از کتاب الذریعه و برخی کتاب های دیگر، سال وفات میر محمّد صالح ۱۱۱۶ ه..ق ذکر شده است؛ اما با توجه به نکات ذیل، قطعاً او پس از ۱۱۲۰ ه..ق در گذشته است.۱. چنان که گذشت، تاریخ نگارش آداب سنیه، سال ۱۱۲۰ ه..ق بوده است.
۲. بنابر گزارش میر عبد الحسین خاتون آبادی، میر محمّد صالح در سال ۱۱۲۲ ه..ق در قید حیات بوده است.[۳۶]۳. همو در وقایع سال ۱۱۲۴ ه..ق از معزول شدن میر محمّد صالح از منصب شیخ الاسلامی و سپس نصب مجدد او به سال ۱۱۲۵ خبر داده است.[۳۷]
پی نوشت:
[۱] . دوانی، علی، علامه مجلسی مرد علم و دین، ص ۳۶۹.
[۲] . در این که میر محمد صالح، داماد محمّد تقی مجلسی است یا داماد فرزندش علامه محمّد باقر مجلسی، برخی از صاحبان تراجم نظر اول را پذیرفته اند؛ اما بیشتر آنان قول دوم را مقدم داشته اند. با توجه به مطالبی که پژوهشگر معاصر علی دوانی، از کتاب های انساب خاندان مجلسی، مرآه الأحوال و فوائد رضویه نقل کرده، قول دوم صحیح است. رک: همان، ص ۳۶۹ و ۳۷۰.
[۳] . خاتون آبادی، میر عبد الحسین، وقایع السنن و الاعوام، انتشارات اسلامیه، ص ۵۱۷. مولف این کتاب برادر مادری میر عبد الواسع است. معروف ترین اثر وی، همین کتاب است که به بیان وقایع از ابتدای خلقت تا سال ۱۱۹۵ ه..ق پرداخته است. میر عبد الحسین هم از عالمان برجسته این خاندان به شمار می رود.
[۴] . اعیان الشیعه، ج ۸، ص ۱۳۱.
[۵] . وقایع السنن والاعوام، ص ۵۱۷.
[۶] . همان، ص ۵۴۳.
[۷] . کتابی، سید محمد باقر، رجال اصفهان، ج ۱، ص ۵۴.
[۸] . نام استادان بدون ترتیب ذکر شده است.
[۹] . اعیان الشیعه، مجلد ۶، ص ۱۴۹.
[۱۰] . الذریعه، ج۱۰، ص۳۲.
[۱۱] . اعیان الشیعه، مجلد نهم، ص۳۷۱.۳۷۲.
[۱۲] . همان.
[۱۳] . رجال اصفهان، ج ۱، ص ۵۷.
[۱۴] . به اهتمام مهریزی، مهدی و ربانی، هادی، یادنامه علامه مجلسی، ج ۳، ص ۳۲۹ و ۳۳۰.
[۱۵] . همان، ص ۳۵۰.
[۱۶] . رجال اصفهان، ج ۱، ص ۶۰ . ۵۶. در آغاز نوشتار اشاره شد که این سلسله به «امام جمعه»، شهرت یافته اند. با توجه به مطالب مذکور به خوبی علت این نامگذاری آشکار می شود. نکته دیگر این که، در این سلسله نام هایی چون میر محمّد حسین، میر محمّد، میر اسماعیل، میر صالح بارها تکرار می شود که نباید خواننده دچار اشتباه شود.
[۱۷] . الذریعه، ج ۶، ص ۲۸۹.
[۱۸] . الذریعه، ج ۲، ص ۱۹۷.
[۱۹] . همان، ص ۴۸.
[۲۰] . همان، ص ۴۴۰.
[۲۱] . همان، ص ۵۱۶.
[۲۲] . ریحانه الادب.
[۲۳] . الذریعه، ج ۱، ص ۳۰۶.
[۲۴] . همان، ج ۴، ص ۳۳۹.
[۲۵] . همان، ص ۳۳۵.
[۲۶] . الذریعه این کتاب را ذکر نکرده، ولی در ریحانه الأدب آمده است.
[۲۷] . همان، ج ۶، ص ۳۸۵.
[۲۸] . همان، ج ۱۴، ص ۹۴.
[۲۹] . همان، ج ۲۰، ص ۳۱۹.
[۳۰] . همان، ج ۲۴، ص ۶۹.
[۳۱] . همان، ج ۲۵، ص ۲۳۹ و ج ۱۱، ص ۲۳۰.
[۳۲] . ریحانه الادب.
[۳۳] . ر.ک: ریحانه الأدب، ج ۲، ص ۱۰۲.
[۳۴] . الذریعه، ج ۴، ص ۳۹۷.
[۳۵] . ر.ک: اعیان الشیعه، ج ۶، ص ۲۷۱.
[۳۶] . ر.ک: وقایع السنین و الاعوام، ص ۵۶۱.
[۳۷] . ر.ک: همان، ص ۵۶۵.
منبع :علی علیزاده مهرانی – تلخیص از کتاب گلشن ابرار، ج ۴، ص ۱۹۵