- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
اشاره:
میرعلاءالملک مرعشى شوشترى (زنده تا ۱۰۷۸ ه. . ق) فرزند میرسیدنوراللّه مرعشى۱ و برادر میر ابوالمعالى، از علماى بزرگ سده یازدهم هجرى بوده که به تهذیب نفس و خُلق و خوى سلوکى شهرت داشته است۲. وى در هند از محضر پدر بزرگوار خود بهره ها برد، و پس از درگذشت او براى تکمیل معلومات خود به شیراز رفت و پس از مدتى اقامت در آنجا، باز به هندوستان مراجعت کرد و به تدریس پرداخت.
میرزا محمّدصادق میناى اصفهانى مؤلف تذکره معروف شاهد صادق، در تذکره دیگر خود موسوم به: صبح صادق که به نام شاه زاده شجاع بن شاه جهان والى بنگال تألیف کرده و داراى چهار مجلد است. در جلد سوم آن که به شرح احوال و آثار شخصیت هاى برجسته و علمى و ادبى اختصاص دارد، آمده است:
]… امیر علاءالملک از اکابر علماى روزگار است و به اوصاف انبیا و اولیا اتّصاف دارد … به هندوستان، علم از پدر آموخت و به شیراز رفت و کامل گشت و به هند بازگشت، و چندى به تدریس پرداخت. اکنون به شرف تعلیم شاهزاده سلطان شجاع سرافراز گشته و در آن درگاه منزلتى دارد. و به این حقیر (میرزا محمّدصادق میناى اصفهانى مؤلّف تذکره صبح صادق) عاطفت بى شمار دارد. از تصانیف اوست: مهذّب در منطق; انورالهُدى در علم الهى; صراط الوَسیط در اثبات واجب الوجود و مطالب دیگر. احیاناً به گفتن شعر هم رغبت مى فرماید ….۳[
محمّدعارف شیرازى در تذکره لطایف الخیال خود آورده است:
]… میرعلاءالملک، گرامى گوهرى است یکتا، که گوهر تربیتش صدف بحر طبع میرنوراللّه شوشترى است. در جمیع فنون علوم عقلى و نقلى، اصول و فروع، گوى سبقت از همگنان ربوده ….۴[
از شیوه نگارشى و قراینى که در نوشته عارف شیرازى وجود دارد، پیداست که میرعلاءالملک مرعشى شوشترى تا پایان کار تألیف تذکره لطایف الخیال، یعنى تا سال ۱۰۷۸ ه. . ق در قید حیات بوده است.
وى ساقى نامه اى دارد موسوم به «کوثر»۵ که ابیاتى از آن را به مناسبت براى ثبت در این اثر انتخاب کرده ایم:
«ساقى نامه»
به نام کریمى که تاک آفرید *** ز بهر خُم باده، خاک آفرید …
حکیم خرد پرور جهلْ سوز *** که داده ست پیوند شب را به روز …
بهار دل افروز ازو، گلفروش *** گل و لاله و مى ازو، سرخْ پوش …
خَضِر، ساقى سبز پوشان اوست *** مسیحا، دم دُرد نوشان اوست …
بیا ساقى بزم مستان، بیا *** بیا، زینت باغ و بستان، بیا
بیا، تا به میخانه ره سر کنیم *** لب از باده گرم و تر، تر کنیم
چه میخانه؟: عرشى ست کرسىْ جناب *** در او جلوه گر روز، بى آفتاب!
فروغ شبش نیست از ماهتاب *** که بى ماه، روشن بود آفتاب …
مگر گردش مى ثباتم دهد *** مگر کشتى مى،نجاتم دهد …
چو از باده بر غم، مظفّر شوم *** ثنا خوان ساقىّ کوثر شوم
گل باغ ایمان، علىِّ ولىّ *** که مست ست از جام مهرش نبىّ
جهان: بزم و، ساقى: علىّ، باده: نور *** نبىّ: باده پیما و، پیمانه: طور
جهان: بحر و، گوهر دراو: مصطفى *** علىّ: آبِ۶ آن گوهر پر بها
علىّ: لنگر او، خدا: ناخدا *** جهان: بحر و، کشتى: رسول خدا
محیطش: خدا و، مُحاطش: نبىّ *** جهان: دایره، مرکز او: على
چو حیدر خلافت نمود آشکار *** گرفت آن زمان حق به مرکز قرار
خدا: باغبان، بوى گل: مرتضى *** جهان ست: باغ و، گلَش : مصطفى
پر از بوى او نافه را، جیب ناف *** زهى نافه ناف عبد مُناف!
فروغ رُخش، تاب نور یقین *** ز ابروى او، آبِ محرابِ دین …
بیا (مرعشى)! قصه کوتاه کن *** به حرف دعا ساز ختم سُخن
به گیتى بود تا وفاق و خلاف۷ *** بود تا به میخانه دُردىّ و صاف
صفا، دُرد پیمانه شاه باد! *** همه دُرد، در جام بدخواه باد!۸
* * *
پی نوشت:
۱ . میرسید نوراللّه مرعشى: منظور قاضى نوراللّه شوشترى متخلّص به (نورى)، صاحب کتاب مجالس المؤمنین است.
۲ . تذکره پیمانه، احمد گلچین معانى، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۵۹، ص ۴۷۵٫
۳ . همان، به نقل از تذکره صبح صادق، مجلد سوم.
۴ . همان، ص ۴۷۵ و ۴۷۶٫
۵ . تذکره پیمانه، ص ۴۷۶٫
۶ . آب: آبرو، اعتبار.
۷ . وفاق و خلاف: مدارا و اختلاف، مهر و کینه.
۸ . تذکره پیمانه، ص ۴۷۶ تا ۴۸۵٫
منبع: سیری در قلمرو شعر نبوی