- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 3 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
یکی از انحرافات اساسی این فرقه در توحید ذاتی خداوند است که به گونه های مختلف در عقاید وهابیت تبلور نموده و در آثار بزرگان و رهبران این گروه منعکس گردیده است. از آن جمله مکان های متنوع و ملزومات آنها برای خدا است که اختصاص به عقاید این گروه دارد. وهابی ها معتقدند که خداوند از حیث فیزیکی و خارجی در جهت فوق و بالا قرار دارد و آن را یک امر ضروری و فطری می دانند.
خدای مکانمند
ابن تیمیه که افکار او مبانی اعتقادی این گروه را تشکیل می دهد چگونگی این فوقیت را این گونه بیان می کند: «هوا فوق زمین است ابر فوق هوا است و آسمانها فوق ابرها و زمین است و عرش فوق آسمانها است و خداوند در فوق همه اینها قرار دارد»، [۱] و می گوید: «این اعتقاد با عقل و فطرت سازگار می باشد»[۲] و در مقام تاکید این مطلب می گوید:«کسانی که قایل به رویت اند ولی برای خدا جهت فوقیت را ثابت نمی دانند گفتهای آنها به حکم ضروری عقل معلوم الفساد است»[۳] .
مؤسس وهابیت، محمد بن عبدالوهاب نیز در کتاب«التوحید» شبیه همین مطلب را آورده است.[۴]
نقد و بررسی
این اعتقاد افزون بر اینکه مستلزم امور مخالف حکم عقل مثل تجسیم، محدودیت و تحیز خدا است از دیدگاه آموزه های قرآنی و معیارهای علمی نیز قابل پذیرش نمی باشد؛ زیرا خداوند تبارک و تعالی در قرآن فرموده است:« فاینما تولوا فثم وجه الله»[۵] به هر سو رو کنید پس خدا آنجا است. و نیز فرموده است:«و هو معکم اینما کنتم »[۶] و هر جا باشید او با شما است.
ثانیاً: اینکه میگویند خداوند در جهت فوق قرار دارد قطعاً مراد از فوقیت، فوقیت مکانی وخارجی میباشد. یعنی خداوند بطور فیزیکی و خارجی در جهت بالا قرار دارد. اگر این فوقیت در محدوده کره زمین که بشر و بندگان خدا در آن زندگی میکنند ملاحظه شود اولاً فوقیت یک امر اضافی بیش نیست. ثانیاً با کروی بودن زمین برای آن فقط تا محدوده نیروی کششیاش آن هم به صورت بینهایت جهاتهای فوقانی وجود دارد. بنابراین علاوه بر اینکه خداوند در حدود جاذبه زمین محصور میگردد. کدام یکی از این جهات بینهایت میتواند مبدأ و مسیر برای جهت فوق که مکان خدا باشد قرار میگیرد. اما اگر فوقیت در خارج از قوه جاذبه زمین تصور شود در این صورت فوقیت دیگر معنای اضافی خودش را هم از دست داده و به یک مفهوم بیمصداق تبدیل میشود چون در خارج از مرزهای قوه جاذبه هر ستاره و سیارهای یا اصلاً فوقیت و تحتیت هیچ حقیقتی ندارد و یا با قرار گرفتن در تحت نیروی جاذبه موجود مادی دیگر این زمین است که در جهت فوق تصور شده و دیده میشود. پس وقتی که هیچ مکانی را نمیتوان به عنوان یا مصداق فوق تلقی کرد چگونه ممکن است که خداوند و عرش او در فوق زمین یا فوق همه عالم قرار بگیرد.
ثالثا: خداوند تبارک و تعالی چگونه بر عرش مورد نظر وهابیت که محدود به حد خاصی است جا می گیرد؟ و با فرض که چنین باشد حتماً جاهای دیگر از وجود وی او خالی شده و شبیه به خلق می گردد، زیرا کسی که در خانه خودش باشد دیگر امکان ندارد در سایر جاها نیز حضور داشته باشد. البته همین اشکالات پیش از آنکه جریان وهابیت به وجود آید نیز بر اهل ظاهر یعنی سلفی ها مطرح بوده است.[۷]
افزون بر این خداوند که خود خالق زمان و مکان و حرکت و سکون است ، خودش والاتر از آن است که به زمان، مکان و حرکت و سکون توصیف گردد.
ابوبصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرمود:«إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُوصَفُ بِزَمَانٍ وَ لَا مَکَانٍ وَ لَا حَرَکَهٍ وَ لَا انْتِقَالٍ وَ لَا سُکُونٍ بَلْ هُوَ خَالِقُ الزَّمَانِ وَ الْمَکَانِ وَ الْحَرَکَهِ وَ السُّکُونِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوّاً کَبِیراً»[۸] خدا زمان و مکان و حرکت و سکون ندارد بلکه اوست خالق زمان و مکان و حرکت و سکون,خداوند از آنچه می گویند منزه است
در نتیجه وهابیت که تنها خود را اهل توحید می دانند و دیگران را متهم به کفر و شرک می کنند ، خود گرفتار بدترین اعتقاد در مسأله مهم و اساسی توحیدند .
پی نوشت:
[۱] . منهاج السنه، ابن تیمیه ابو العباس احمد بن عبدالحلیم الحرانی ج ۱، ص ۲۶۳ مصر بولاق اول ۱۳۲۱ ق.
[۲] . همان، ص ۲۱۹.
[۳] . همان، ص ۲۱۷.
[۴] . کتاب التوحید، ص ۱۴۹؛ (مطبوع ضمن مؤلفات الشیخ محمد بن عبد الوهاب، الجزء الأول)، محمد بن عبد الوهاب بن سلیمان التمیمی النجدی (المتوفى: ۱۲۰۶هـ)، جامعه الأمام محمد بن سعود، الریاض، المملکه العربیه السعودیه؛ القول السدید شرح کتاب التوحید، ص ۲۱۷. أبو عبد الله، عبد الرحمن بن ناصر بن عبد الله بن ناصر بن حمد آل سعدی (المتوفى: ۱۳۷۶هـ)، وزاره الشئون الإسلامیه والأوقاف والدعوه والإرشاد – المملکه العربیه السعودیه، دوم،۱۴۲۱هـ
[۵] . بقره، آیه ۱۱۵.
[۶] . حدید، آیه ۴.
[۷] . الإبانه الکبرى لابن بطه، ص ج۱، ص ۱۵۰؛ أبو عبد الله عبید الله بن محمد بن محمد بن حمدان العُکْبَری المعروف بابن بَطَّه العکبری (المتوفى: ۳۸۷هـ)، دار الرایه للنشر والتوزیع، الریاض، الثانیه، ۱۴۱۵ هـ – ۱۹۹۴ م
[۸] . التوحید؛ ص۱۸۴، ابن بابویه، محمد بن على، جامعه مدرسین – ایران ؛ قم، چاپ: اول، ۱۳۹۸ق.