- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
مهم ترین و پراستنادترین معاجم لغت با توجه به آنچه در جاى خود تحقیق و اثبات شده است [۱] و با توجه به قدمت تاریخى آن ها، به شرح ذیل هستند:
۱. العین، خلیل بن احمد فراهیدى
کتاب العین نوشته خلیل بن احمد فراهیدى (ت ۱۷۵ ق) و اولین معجم کامل زبان عربى است [۲] و این خود مهم ترین ویژگى کتاب «العین» و بى بدیل ترین امتیاز آن بر دیگر معاجم لغت به شمار مى رود. تشیع خلیل بن احمد مورد اتفاق اکثر علماى شیعه و سنى است.[۳]
۲. جمهره اللغه ابن درید
از دیگر منابع خاص لغت از میان منابع ذکرشده، جمهره ابن درید (ت ۳۲۱ ق) است. این معجم از نزدیک ترین معاجم لغت به عصر فصاحت به شمار مى رود و مهم ترین ویژگى این معجم، نویسنده آن است. ابن درید میان لغویان به عنوان یک لغوى داراى نظرات اجتهادى در لغت مشهور است.[۴] تسلط او بر اصول و مبانى لغت و تدوین کتاب هایى در این زمینه ازجمله الاشتقاق، او را از همه لغوى هاى دیگر متمایز مى کند؛[۵] ازاین رو قوت ابن درید در لغت کنار نزدیکى اش به عصر فصاحت، جایگاه ممتازى براى نظرات ایشان بین علماى شیعه و اهل سنت قرار داده است.[۶]
تشیع ابن درید
تنها افراد کمى نسبت به مذهب ابن درید بحث کرده اند. آن مقدار نیز که صحبت شده است اختلاف نظر وجود دارد؛ اما شواهد دال بر تشیع او قوى تر است. هرچند مرحوم خوانسارى شیعه بودن او را نمى پذیرد،[۷] عمده بزرگان با بررسى ادله به تشیع او رأى
داده اند: ابن شهرآشوب او را از شعراى اهل بیت علیهم السلام مى داند.[۸] مرحوم شوشترى به تشیع ابن درید تمایل نشان مى دهد.[۹]
شبر در ادب الطف او را شیعه مى داند،[۱۰] همچنین مرحوم کاظمى در «تکمله الرجال» ابن درید را شیعه مى داند.[۱۱] مرحوم خوئى در «معجم رجال الحدیث» قول به شیعه بودن ابن درید را نقل مى کند و آن را رد یا تأیید نمى کند؛[۱۲] ایشان در جایى دیگر آورده است: «والظاهر انهم تکلموا فیه بالتشیع»[۱۳] و در ادامه مى گوید: اعتماد کسانى همچون سید مرتضى در «الدر والغرر» در نقل حدیث از ایشان و این که قاضى نورالله، ابن درید را در جمع مؤمنان نام برده است و مدح ابن خلکان از او، نشان از تشیع او دارد.[۱۴]
۳. معجم مقاییس اللغه ابن فارس
مهم ترین ویژگى معجم ابن فارس (ت ۳۹۵ ق)، ذکر همه مواد زبان عربى و بیان اصول معانى هر ماده است.[۱۵] اگر بخواهیم از منظرى واقع بینانه به کتاب نگاه کنیم باید گفت این کتاب نه یک کتاب لغت، بلکه یک شاهکار لغوى است؛ کارى کاملًا متمایز از دیگرمنابع لغت که ابَرلغوى همچون ابن فارس با بررسى اجتهادانه کلیه کلمات هر ماده و مقایسه آن ها باهم بى بدیل ترین نکات لغوى را به محققان و علماى لغت و دین هدیه کرده است.[۱۶]
تشیع ابن فارس
ابن فارس قطعاً یکى از قطب هاى محورى در دانش لغت است. علما و نویسندگان اهل سنت عمدتاً درباره مذهب او سکوت اختیار کرده اند؛ ولى علماى شیعه با ذکر ادله او را شیعه مى دانند. شیخ طوسى ابن فارس را از مؤلفان شیعه دانسته است.[۱۷] سیدمحسن امین نیز ابن فارس را یکى از علماى شیعه دانسته است.[۱۸]
آقابزرگ طهرانى از قول شیخ صدوق آورده است که ابن فارس در اواخر عمر شیعه شدو جزو مستبصرین است.[۱۹] شیخ عباس قمى مى گوید: «گروهى از علما قائل به تشیع ابن فارس هستند و در ادامه ضمن تأیید نظر آن ها یک شاهد شعرى از ابن فارس ذکرمى کند».[۲۰]
آیت الله خوئى ابن فارس را از اساتید شیخ صدوق و شیعه مى داند.[۲۱] ابن شهرآشوب نیز نام او را جزو علماى شیعه ذکر کرده است؛[۲۲] البته از میان اهل سنت تنها صفدى [۲۳] و یاقوت حموى [۲۴] ابن فارس را شافعى دانسته اند و یاقوت همان جا تصریح کرده است که صاحب بن عباد از علماى شیعه، خیلى به ابن فارس احترام مى گذاشت و از شاگردان خاص او بود.[۲۵]
۴. المحیط فى اللغه صاحب اسماعیل بن عَباد
ابوالقاسم اسماعیل، فرزند عباد، ملقب به صاحب و مشهور به صاحب بن عباد (ت ۳۸۵ ق)، قطعاً یکى از علماى شیعه است [۲۶] و در این مسئله کسى تردید ندارد. او در دانش هایى چون: علوم قرآن و تفسیر، حدیث، کلام، لغت، نحو، عروض، نقد ادبى، تاریخ و طب، تسلط و تبحر داشت.
ابن فارس و ابن عمید، دو ادیب بزرگ عرب، ازجمله اساتید او به شمار مى آیند.[۲۷] آثار متعددى در زمینه علوم فوق از او برجاى مانده که مهم ترین کتاب او که در این جا «معجم المحیط» است. نزدیکى صاحب به عصر فصاحت عرب و شاگردى کسانى همچون ابن فارس، معجم المحیط را به یکى از منابع قابل اعتماد زبان عربى تبدیل کرده است.[۲۸]
۵. اصلاح المنطق فى اللغه، ابن سکیت
ابن سکیت (ت ۲۴۳ ق) یکى از لغوى هاى برجسته شیعه در سده دوم و سوم هجرى است. او دو کتاب برجسته در لغت به نام هاى «الاضداد و اصلاح المنطق فى اللغه» را نوشته است.[۲۹] یاقوت حموى مى گوید: ابن سکیت سرآمد همه لغویان است.[۳۰] افندى او را المقتول لاجل تشیعه [۳۱] خوانده است؛ چراکه به خاطر دفاع از امام حسن و امام حسین علیهما السلام شهید شد.[۳۲]
۶. فائت العین، ابوعمرو زاهد
یکى دیگر از لغوى هاى صاحب نام شیعه ابوعمرو زاهد (ت ۳۴۵ ق) است. او که یکى از علماى شیعه به شمار مى رود،[۳۳] آثار مهم لغوى بر جاى گذاشته که مهم ترین آن ها «فائت العین و غریب القرآن» است.[۳۴]
۷. لسان العرب، ابن منظور
محمدبن مکرم (ت ۷۱۱ ق) مشهور به ابن منظور انسانى فاضل، آشنا با نحو، لغت و تاریخ بوده است.[۳۵] ابن منظور در تألیف و خلاصه نویسى کتاب هاى مختلف، به ویژه کتاب هاى ادبى، بسیار کوشیده [۳۶] که مهم ترین آن ها معجم لسان العرب است. او براى اولین بار در تاریخ لغت عربى، کتابى را جمع آورى کرد که هم از نظر حجم و تعداد لغات، بى نظیر بود و هم از نظر چینش، نظم نوشتارى خاصى داشت.
صفدى از او به عنوان شیعه بدون تعصب نام برده [۳۷] و مقریزى نیز او را شیعه غیررافضى مى داند.[۳۸] همچنین میان علماى شیعه مرحوم آقابزرگ طهرانى او را یکى از علماى شیعه معرفى کرده است.[۳۹]
۸. الفروق اللغویه، ابوهلال عسکرى
حسن بن عبدالله معروف به ابوهلال عسکرى (ت ۳۹۵ ق)، یکى از لغویان بزرگ و صاحب نام، در لغت، ادبیات عرب، شعر و فقه، سرآمد زمان بوده است.[۴۰] سیوطى او را دانشمندى لغوى، زاهد و پرهیزکار مى داند که کتاب هاى بسیارى در علوم مختلف ازجمله لغت و ادبیات عرب نوشته است.[۴۱] کتاب نویسان اهل سنت در مذهب او چیزى نگفته اند؛ ولى در اعیان الشیعه به عنوان یکى از علماى شیعه از او یادشده است.[۴۲] همچنین عقیقى بخشایشى او را از مفسران شیعه دانسته است.[۴۳]
پی نوشت:
[۱] . ر. ک: ملکى نهاوندى، مفردات قرآن.
[۲] . سیوطى، المزهرفى علوم اللغه و انواعها، ج ۱، ص ۶۸.
[۳] . ر. ک: مقاله نقش و تأثیر خلیل بن احمد فراهیدى در بحور پانزدهگانه عروضى؛ نقش ادیبان شیعه در پیدایش و گسترش علم عروض، از مجموعه آثار کنگره بین المللى نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامى.
[۴] . حموى، معجم الادبا، ج ۶، ص ۲۴۹۶.
[۵] . ابنندیم، الفهرست، ص ۶۷.
[۶] . ر. ک: مقاله نقش ادیبان شیعه در پیدایش و گسترش دانش لغت عربى، از مجموعه آثار کنگره بینالمللى نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامى.
[۷] . موسوى خوانسارى، روضات الجنان فى احوال العما و السادات، ج ۷، ص ۱۹۱.
[۸] . ابنشهر آشوب، معالم العلما، ص ۱۴۸.
[۹] . شوشترى، قاموس الرجال، ج ۹، ص ۱۹۶.
[۱۰] . شبّر، جواد، أدب الطّف أو شعرا الحسین علیه السلام، ج ۲، ص ۲۷۰.
[۱۱] . کاظمى، تکمله الرجال، ج ۱، ص ۴۱۵.
[۱۲] . خوئى، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، ج ۷، ص ۷۷.
[۱۳] . همو، ج ۱۶، ص ۲۲۸.
[۱۴] . همو، ص ۲۳۸.
[۱۵] . ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ج ۱، ص ۳.
[۱۶] . ابن فارس، دراسه فى آرائه اللغویه و النحویه، ص ۲۱۱.
[۱۷] . طوسى، الفهرست، ص ۸۵.
[۱۸] . امین، أعیان الشیعه، ج ۲، ص ۲۷۰.
[۱۹] . آقابزرگ طهرانى، الذریعه إلى تصانیف الشیعه، ج ۲۰، ص ۵۱.
[۲۰] . محدث قمى، الکنى و الألقاب، ج ۱، ص ۲۷۳.
[۲۱] . همو، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه، ج ۲، ص ۱۸۶.
[۲۲] . ابنشهر آشوب، معالم العلما، ص ۲۱.
[۲۳] . صفدى، الوافى بالوفیات، ج ۷، ص ۲۷۸.
[۲۴] . حموى، معجم الادبا، ج ۱، ص ۴۱۱.
[۲۵] . همو.
[۲۶] . خوئى، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواه.
[۲۷] . حموى، معجم الأدبا، ج ۶، ص ۱۶۸؛ ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج ۱، ص ۲۰۶.
[۲۸] . همو، معجم الأدبا، ج ۶، ص ۲۶۰؛ امین، اعیان الشیعه، ج ۱۱، ص ۴۲۷- ۴۳۱.
[۲۹] . على قفطى، انباه الرواه، ج ۱، ص ۲۲۰؛ عمر فروخ، تاریخ الادب العربى، ج ۱، ص ۲۸۱.
[۳۰] . همو، معجم الأدبا، ج ۵، ص ۲۰.
[۳۱] . افندى اصفهانى، ریاض العلما و حیاض الفضلا، ج ۵، ص ۳۸۱.
[۳۲] . ر. ک: مقاله نقش ادیبان شیعه در پیدایش و گسترش دانش لغت عربى، از مجموعه آثار کنگره بین المللى نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم اسلامى.
[۳۳] . همو، اعیان الشیعه، ج ۹، ص ۲۹۳.
[۳۴] . ذهبى، سیر أعلام النبلا، ج ۱۵، ص ۵۰۹ و ۵۱۳.
[۳۵] . سیوطى، بغیه الوعاه فى طبقات اللغوین و النحاه، ج ۱، ص ۱۰۶ و ۱۰۷.
[۳۶] . صفدى، الوافى بالوفیات، ج ۵، ص ۵۶،
[۳۷] . صفدى، الوافى بالوفیات، ج ۲، ص ۱۱۴.
[۳۸] . مقریزى، المقفى الکبیر، ج ۷، ص ۱۵۸.
[۳۹] . آقابزرگ طهرانى، الذریعه إلى تصانیف الشیعه، ج ۲۴، ص ۵۱.
[۴۰] . همو، الوافى بالوفیات. براى شناخت شخصیت علمى ایشان در لغت مىتوانید به این آدرسها بر اساس کتابهاى موجود در نرم افزار تراجم نور مراجعه کنید: حموى، معجم الأدبا، ج ۸، ص ۲۵۸؛ دمیه القصر، ج ۱، ص ۵۲۵؛ سیوطى، بغیه الوعاه، ج ۱، ص ۵۰۶؛ امین، أعیان الشیعه، ج ۲۲، ص ۱۵۴؛ موسوى خوانسارى، روضات الجنات، ص ۲۱۵؛ سیوطى، طبقات المفسرین، ص ۱۰؛ داودى، طبقات المفسرین، ج ۱، ص ۱۳۴.
[۴۱] . سیوطى، طبقات المفسرین، ص ۳۳.
[۴۲] . امین، أعیان الشیعه، ج ۲، ص ۴۴۱.
[۴۳] . عقیقى بخشایشى، طبقات مفسران شیعه، ص ۲۱۳.
منبع: کتاب نقش شیعه در پیدایش و گسترش علوم ادبى.
نویسنده: حسین شیرافکن و جمعى از محققان.