- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
پدران، نقش مهمی در شناسایی هویت جنسی کودک دارند و به میزان توفیق در ایجاد صمیمیت و محبت به دختر، روی دختر خود نفوذ داشته و می توانند بر عزت نفس، اعتماد به نفس و نظر دختر راجع به مردان تاثیرگذار باشند.
ابراز محبت به دختر از سوی پدر، بر رشد عاطفی و بلوغ احساسی دختر اثرگذار بوده و می تواند نقشی اساسی را در چگونگی ارتباط های عاطفی آینده دختر با جنس مخالف ایفا کند.
بدیهی است دختران رشد یافته در خانواده های فاقد فرهنگ مهرورزی و محبت به دختر، از لحاظ عاطفی در برقراری ارتباط های ناسالم آمادگی بیشتری دارند.
از نگاه دختر، پدر، نمادی از جنس مخالف در دنیای بیرون است و دیدگاه دختر در رابطه با مردان دیگر، رابطه مستقیمی با نوع ارتباط پدر با دختر دارد. اگر پدر بتواند به طور صحیح و اصولی از عهده محبت به دختر بر آید و رابطه ای صمیمی با دختر خود برقرار کند قطعا بستر مناسبی برای شکل گیری ساختار عاطفی سالم دختر خود فراهم نموده است.
همچنین اگر ابراز محبت به دختر به قدر کافی انجام شود، قطعا در ساختار شخصیتی دختر و ایفای نفش مادرانه او در آینده، تاثیر بسزایی داشته و او را در بذل محبت بیشتر و ارتباط عاطفی موفق نسبت به فرزندانش یاری خواهد نمود.
در ادامه به چند داستان آموزنده پیرامون محبت به دختر اشاره می کنیم:
محبت به دختر و شادی از دیدار او
هنگامی که آیه «و إنّ جهنّم لمَوْعِدُهُمْ أجْمَعین* لَها سَبْعَهُ أبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ»؛[۱] «همانا جهنم وعده گاه همه می باشد که خداوند برایش هفت در قرار داده و از هر دری افرادی وارد خواهند شد»، بر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) نازل شد، آن حضرت بسیار گریست. اصحاب آن حضرت نیز همه گریان شدند و کسی توان صحبت و سخن گفتن با حضرت را نداشت.
از طرفی، اصحاب پیامبر می دانستند که هرگاه پیامبر دخترش فاطمه (سلام اللّه علیها) را می بیند، شاد و خوشحال می شود. از این رو، سلمان فارسی به سوی منزل دخت پیامبر روانه شد تا او را نزد پدرش آورده و موجب تغییر حال و آرامش و شادمانی پیامبر شود.
وقتی سلمان به منزل حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها) وارد شد، دید حضرت مشغول آسیاب نمودن مقداری جو می باشد و با خود این آیه قرآن را زمزمه می نماید: «وَ ما عِنْدَاللّهِ خَیْرٌ و أبْقی»؛[۲] و آنچه ( از پاداش های اخروی) در نزد خداوند است، بهتر و پایدارتر است.
سلمان بر حضرت سلام کرد و جریان گریه و اندوه رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلم) را برای آن بانو بیان نمود. حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) با شنیدن این خبر برخاست و چادر خود را (که حدود دوازده جای آن پاره و وصله شده بود) سر کرد تا نزد پدر رود.
سلمان فارسی با دیدن چنین زندگی و لباسی به گریه افتاد و گفت: چقدر سخت و غیر قابل تحمل است که دختران بزرگان و پادشاهان، لباس های فاخر و گرانقیمت می پوشند و در تجملات و رفاه و آسایش اند ولی دختر محمد رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلم) چادری پشمین و وصله دار می پوشد و این همه سختی و کمبود را تحمل می نماید.
هنگامی که حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها) به حضور پدر وارد شد، پیامبر با دیدن او از گریستن دست کشید و آرامش یافت و به ابراز محبت به دخترش پرداخت. در ادامه، حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها) فرمود: ای رسول خدا! سلمان از زندگی و لباس های من، تعجب کرده و در گریه و اندوه فرو رفته است.
پیامبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلم) به سلمان فرمود: دخترم فاطمه، بنده محبوب خدا است و از نخستین کسانی است که به بهشت وارد خواهد بود.
پس از آن، حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) اظهار داشت: پدرجان! دخترت فدای تو گردد، چرا گریان بوده ای؟ حضرت فرمود: دخترم! جبرئیل امین دو آیه قرآن پیرامون جهنم بر من نازل نمود که بسیار دردآور و وحشتناک بود و سپس آن دو آیه شریفه را خواند.
حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) با شنیدن آن دو آیه، بسیار گریست و گفت: وای به حال گناهکارانی که اهل آتش جهنم گردند.
سلمان با دیدن گریه و بی تابی های حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها) گفت: ای کاش من گوسفندی بودم و مرا میکشتند و قطعه قطعه میکردند و می خوردند و نامی از آتش سوزان جهنم را نمی شنیدم!
ابوذر نیز که شاهد این صحنه بود گفت: ای کاش مادرم عقیم بود و مرا نزاییده بود و این گونه وصف آتش دوزخ را نمی شنیدم!
سپس مقداد نیز که در آنجا حاضر بود گفت: ای کاش من پرنده ای در منقار پرندگان می بودم و نامی از آتش سوزان جهنم را نمی شنیدم![۳]
محبت به دختر و دعا برای شفای او
حضرت زهرا (علیها السلام) بیمار شده بود. پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) که به عیادت او آمده بود ضمن تفقد و ابراز محبت به دخترش فرمود: دخترم! حالت چطور است؟ چرا غمگین هستى؟
حضرت زهرا (علیها السلام) عرض کرد: پدر! کسالت دارم.
پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: آیا به چیزى میل دارى؟
حضرت فاطمه (علیها السلام) عرض کرد: به انگور میل دارم ولى می دانم که اکنون فصل انگور نیست.
پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) فرمود: خدا قدرت آن را دارد که انگور براى ما بفرستد؛ آنگاه دست رو به آسمان دراز کرد و چنین دعا فرمود:
پروردگارا! انگور را همراه کسى که از نظر مقام، بهترین فرد امت من در پیشگاه تو است نزد ما بفرست.
بعد از مدتی کوتاه، امام على (علیه السلام) در حالی که مقداری انگور در دست داشت وارد خانه شد. پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) با دیدن این صحنه، خشنود شد؛ تکبیر گفت و به درگاه خداوند چنین دعا فرمود: خدایا! همانگونه که دعاى مرا (در مورد بهترین فرد امت) به على اختصاص دادى، شفاى دختر مرا نیز در این انگور قرار بده.
حضرت زهرا (علیهاالسلام) از آن انگور میل نمود و هنوز پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) از خانه بیرون نرفته بود که آن بانوى بزرگوار، شفا یافت.[۴]
همانطور که در این دو داستان خواندیم پیامبر به عنوان پدری اسوه و الگو برای همه مسلمانان، نسبت به مهرورزی پدرانه و محبت به دختر گرامی اش اهتمام ویژه ای داشت و همواره همدم و حامی او بود.
روشن است که چنین رابطه عمیقی بین پدر و دختر، دو طرفه است و وقتی پدر با نثار محبت به دختر، او را از نظر عاطفی سیراب می کند، دختر نیز که بنا بر فطرت، منبع احساس، محبت و عاطفه است، پدر را مورد مهر ومحبت بی دریغ خود قرار خواهد داد.
در ادامه به دو داستان از محبت حضرت زهرا (سلام الله علیها) به پدر بزرگوارش اشاره می کنیم:
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حامی پدر
در یکی از روزهای قبل از هجرت، ابوجهل، عده ای از مشرکین مکه را به دور خود جمع کرد و با همفکری آنان، چنین نقشه کشید که وقتی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای نماز به مسجد الحرام رفت، به هنگام سجده، شکمبه گوسفندی را بر سر آن حضرت بریزند.
آنها طبق نقشه قبلی، این عمل ناجوانمردانه را انجام دادند و سپس با صدای بلند خندیدند. بعضی از یاران پیامبر این صحنه را دیدند اما جرات نکردند پیش رفته و آن شکمبه را بردارند.
این خبر به گوش حضرت زهرا (سلام الله علیها) که در آن زمان کمتر از ده سال سن داشت رسید، با شتاب خود را به پدر رساند و آن را برداشت و بر آنان نفرین نمود.[۵]
به این ترتیب دختر بزرگوار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن سن و سال، درس محبت، شجاعت، فداکاری و ایثار را به همه، به ویژه دختران و زنان آموخت و با عمل خود نشان داد که آنها نیز باید دوش به دوش مردان، از حق و حقیقت حمایت کنند.
دلسوزی دختر برای پدر
امام رضا (علیه السلام) به نقل از پدران بزرگوارش(علیهم السلام) حکایت فرمودند:
روزی امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمود: زمانی که در کنار پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم)، به همراه دیگر اصحاب، مشغول کندن و حفر خندق بودیم، فاطمه (سلام اللّه علیها) بر ما وارد شد و قطعه نانی را که همراهش بود، تقدیم پدرش پیامبر خدا کرد.
پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) خطاب به دخترش فرمود: دخترم! این نان را از کجا آورده ای؟
حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) اظهار داشت: مقداری نان پخته ام، یک قرص نان را سهم حسن و حسین کنار گذاشتم و این مقدار را هم برای شما آورده ام.
پیامبر(صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرمود: ای فاطمه! این اولین طعامی است که پس از سه روز، داخل شکم پدرت می شود![۶]
علامه طباطبایی و محبت به دختر
در سیره علامه طباطبایی (ره) آمده است که ایشان به دختران خود بیشتر احترام می گذاشتند و می گفتند: به اینها باید محبت بیشتری شود، تا در زندگی آینده با نشاط باشند و بتوانند همسری خوب و مادری شایسته باشند.
همسر ایشان عقیده داشت که دختر باید در خانه کار کند اما علامه (ره) به او می فرمودند: به آنها فشار نیاور! آنها اکنون باید آرامش داشته باشند؛ هنوز موقع کار کردن آنها فرا نرسیده است.
دختر علامه طباطبایی(ره) نقل میکند: بعضی مواقع غذایی درست می کردیم که کمی خراب میشد اما پدرم اصلا به روی خودش هم نمی آورد و خیلی هم تعریف میکرد! و به مادرم میفرمود: این ها امانت خدا هستند، هر چه آدم به این ها احترام بگذارد، خدا و پیامبر خوشحال می شوند.
ایشان ادامه می دهد: تربیت ما فقط در دوران کودکی شکل نگرفت. من پس از ازدواج نیز همیشه از راهنمایی های پدرم بهره مند می شدم.[۷]
نتیجه گیری
محبت به دختر، رفتاری است که بر زندگی حال و آینده دختر، تاثیر مستقیم می گذارد. اگر پدر خانواده، محبت به دختر را به عنوان وظیفه ای تربیتی در فرایند تربیت و پرورش فرزند دانسته و در خصوص به محبت به دختر اهتمام ورزد، قطعا در ارتباط عاطفی دختر با همسر آینده اش تاثیر مثبت فراوانی خواهد داشت.
افزون بر این، وقتی دختر از لحاظ عاطفی، سیراب شود، پس از تشکیل خانواده و در نقش مادر خواهد توانست به خوبی ایفای نقش کرده و به فرزندان خود بذل محبت و مهرورزی کند.
از این رو، می بینیم پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلم) و بزرگان دین همواره نسبت به مهرورزی و ابراز محبت به دختر عنایت خاصی داشته و تلاش نموده اند تا این موضوع مهم تربیتی را در فرهنگ جامعه نهادینه کنند.
گردآوری و بازنویسی: حسین فاضلی
پی نوشت ها
[۱] . حجر/۴۳-۴۴
[۲] . شوری/۳۶
[۳] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۳ ص ۸۷ -۸۸
[۴] . شوشتری، احقاق الحق، ج۴ ص۲۹۵
[۵] . مکارم شیرازی، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با شخصیت ترین بانوی جهان، ص۱۴(با تغییراتی در متن)
[۶] . علامه مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج۱۶؛ ص۲۲۵
[۷] . گلی زواره؛ جرعه های جانبخش ص۳۹۳
منابع
- قرآن کریم
- علامه مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار؛ بیروت؛ دار احیاء التراث العربی؛ چاپ دوم؛ ۱۴۰۳ ق
- شوشتری، قاضی نورالله؛ احقاق الحق و ازهاق الباطل؛ قم؛ کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۹ ق
- مکارم شیرازی، ناصر؛ فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با شخصیت ترین بانوی جهان؛ قم؛ انتشارات محبان فاطمه (علیها السلام)؛ چاپ اول؛ ۱۳۶۳ ش
- گلی زواره، غلامرضا؛ جرعه های جانبخش؛ قم؛ انتشارات حضور؛ ۱۳۸۳ ش