- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 7 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
جوانان و نوجوانان در هر جامعه اى گنجینه هاى سرشارى هستند که اگر مربیان و متولیان براى آنان سرمایه گذارى شایسته انجام دهند و این گروه فعال و پرشور را با رفتار حکیمانه، تکریم شخصیت و احترام به نیازها، به اهداف مطلوب و ایده آل خود هدایت نمایند، علاوه بر این که آنان را از خطر انحراف و تردید در هویت و آسیب هاى اجتماعى مصونیت بخشیده اند، قلب هاى پاک و زلال آنان را به سوى نیکی ها، زیبایى ها و اخلاق پسندیده رهنمون می شوند و جامعه آینده را از نظر سلامت و حفظ ارزش ها و فرهنگ، بیمه نموده اند.
امام صادق (علیه السلام) در مورد سرمایه گذارى معنوى براى نسل نو و حفاظت نوجوانان از گروه هاى منحرف و کج اندیش، مى فرمایند: «نوجوانان خود را با احادیث ما آشنا کنید قبل از این که مرجعه (یکى از گروه هاى منحرف) بر شما پیشى گیرند».[۱]
ارتباط با نسل جوان
هدایت و تربیت نسل جوان به لحاظ اهمیتى که دارد امروزه بیش از گذشته مورد توجه اندیشمندان و جوامع مختلف قرار گرفته است. جوان داراى خصوصیات عاطفى، اجتماعى و جسمانى است. حساسیت، تنوع خصلت هاى رفتارى، هیجان هاى درونى، علاقه شدید به دوستى با همسالان، عدم کنترل رفتار، حب ذات، الگو پذیرى و تقلید، افتخار به شخصیت و تشخص طلبى و میل به آزادى، شمه اى از ویژگى هاى اوست.
با توجه به این ویژگى ها، شیوه رفتارى امام صادق (علیه السلام) با جوانان، و همچنین سخنان و دستور العمل هاى آن حضرت براى جوانان و برخورد با آنان، بهترین نسخه شفا بخش و راه گشاست. نگاه هاى مهربان، بزرگداشت شخصیت، توجه به استعداد و صلاحیت آنان، احترام به نیازهاى فردى و اجتماعى، رفتار محبت آمیز و حکیمانه و سرشار از عاطفه و خلوص، موجب جذب جوانان به سوى آن حضرت بود.
آن حضرت به سرعت پذیرش سجایاى اخلاقى در نوجوانان توجه کرده و به ابوجعفر ; مؤمن طاق مى فرماید:
« بر تو باد تربیت نوجوانان، زیرا آنان زودتر از دیگران خوبى ها را مى پذیرند.»[۲]
در اینجا به ذکر چند نمونه از شیوه ها و راه کارهاى عملى برخورد و هدایت جوانان در پرتو گفتار و رفتار صادق آل محمد (علیه السلام) مى پردازیم:
۱ – رفتار نیکو و ملایم
نوجوان، قلبى پاک، روحى حساس و دلى نازک و عاطفى دارد پس در برخورد با او باید راه نرمى و ملایمت پیش گرفت. نگاه مهربان، ارزش دادن به شخصیت و رفتار خوش، بهترین شیوه ارتباط با اوست. محبت، اظهار علاقه، صدا کردن با القاب، عناوین و نام هاى زیبا او را به سوى مبلغ و مربى جذب مى کند و در این حال مى توان ارتباط قلبى و عاطفى با او ایجاد کرد، سخنانش را شنید، راهنمایى کرد، لغزش ها را متذکر شد و بالاخره در عالم دوستى که یک ارتباط شدید روحى و عاطفى برقرار است، مى توان صفات زیبا را به او القاء نمود، نیازهاى بسیارى را از او برطرف کرد و او را از آلودگى ها بر حذر داشت، زیرا گرایش جوان به خوبى ها و زیبایى ها از دیگران بهتر و سریع تر انجام مى پذیرد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:« هر کس سه خصلت را دارا نباشد از ایمان خود سودى نخواهد برد:
اول – بردبارى، که جهل نادان را برطرف کند.
دوم – پارسائى، که او را از حرام باز دارد.
سوم – رفتار نیکو که با مردم مدارا نماید.»[۳]
۲ – آگاهى دادن در مسائل دینى
یکى از علل دین گریزى برخى جوانان و نوجوانان، عدم آگاهى به مسائل دینى است ؛ زیرا انسان طبیعتا هر چه را نشناسد به سویش نمى رود و افکار و احساسات و حواس خود را به سوى آن معطوف نمى دارد. اما شناخت و آگاهى از خوبى ها و زیبائى ها به ویژه اطلاع از منافع آن، سریعا انسان نفع طلب را جذب کرده و آن را در نزد وی، دوست داشتنى مى کند. براى همین اگر جوانان با آثار، برکات، احکام و معارف دین آشنا شوند، فاصله شان با حقایق دینى کم خواهد شد.
امام صادق (علیه السلام) به بشیر دهـّان (روغن فروش) فرمود: « از دوستان ما کسى که در دین خود اندیشه و تفقه نکند ارزش ندارد. اى بشیر! اگر یکى از دوستان ما در دین خود تفقه نکند و به مسائل و احکام آن آشنا نباشد، به دیگران (مخالفین ما) محتاج مى شود، هر گاه به آن ها نیاز پیدا کرد آنان او را در خط انحراف و گمراهى قرار مى دهند در حالى که خودش نمى داند.»[۴]
ضرورت یادگیرى احکام دینى در منظر پیشواى ششم آن قدر مهم است که مى فرماید: « اگر به جوانى از جوانان شیعه برخورد نمایم که در دین تفقه نمى کند او را تأدیب خواهم کرد.»[۵]
۳ – شناساندن آسیب هاى اجتماعى
آشنا نبودن نسل جدید با آفت هاى اجتماعى، موجب افت ارزش هاى اخلاقى، توفیق دشمنان فرهنگى و رواج خلاف و حرام در میان آنان مى باشد. اگر جوانان مسلمان با این آفت ها آشنا باشند و از عواقب بد آن در میان افراد جامعه اطلاع یابند، بنابر فطرت پاکى که خداوند در نهاد ایشان قرار داده از آن آفات فاصله خواهند گرفت و دامن خویش را به چنین آفات اجتماعى، آلوده نخواهند کرد.
صادق آل محمد (علیه السلام) مواردى از آفت هاى اجتماعى را چنین فهرست کرده است : « به برادر ایمانى خود ستم ننماید، او را فریب ندهد، به او خیانت نکند، او را کوچک نشمارد، او را دروغگو نخواند، به او اف نگوید و اگر به او اف بگوید (غرغر کند) دوستی بین آن دو قطع مى شود و اگر به برادر ایمانى اش بگوید تو دشمن من هستى، یکى از آن دو کافر [باطنى ] مى شود و اگر برادرش را متهم نماید، ایمان در قلب او ذوب مى شود مانند ذوب شدن نمک در آب.»[۶]
۴ – ترغیب به دانش افزایى
یک جوان مسلمان باید از علوم روز آگاهى کافى داشته باشد. تخصص در کنار تعهد یک اصل مسلم و تردید ناپذیر در فرهنگ ما است. کسانى در عرصه زندگى به اهداف دلخواه خود مى رسند که با شناخت دانش ها و مهارت هاى عصر خود به قله هاى سعادت نائل شده و با تعهد و ایمان خویش، اعتماد افراد جامعه را به خود جلب کنند.
از منظر حضرت صادق (علیه السلام)، کسب دانش و مهارت هاى فنى براى یک جوان ضرورى است، آن حضرت مى فرماید: « هیچ وقت دوست ندارم یکى از جوانان شما (شیعه) را ببینم مگر اینکه در یکى از دو حال، شب و روز خود را سپرى کند : یا دانا باشد یا یاد گیرنده».[۷]
۵ – عادت دادن به حسابرسى
یک تاجر زمانى در کار خود پیشرفت مى کند که در هر شبانه روز به حساب خود رسیدگى کرده و سود و زیان معاملات خویش را بداند در غیر این صورت بعد از مدت کوتاهى سرمایه و هستى خود را از دست خواهد داد. جوانى، یک سرمایه و فرصت بسیار عالى براى هر شخص است.
اگر جوانی به حساب عمر خود رسیدگى نکند و نداند که در مقابل عمر خویش چه چیزى به دست آورده است، در آینده اى نه چندان دور سرمایه ی معنوى خویش را به باد فنا خواهد داد. اما اگر به حساب روزانه اش برسد و ببیند که در مقابل هر روز از دست رفته، یک قدم به سوى کمال برداشته، مسلما خوشحال شده و آن را تکرار می کند و در مقابل انحطاط فکرى و اخلاقى غمگین گشته و سعى در جبران آن داشته باشد، بدیهى است که رو به سوى رشد و ترقى خواهد نهاد .
امام صادق (علیه السلام) به ابن جندب که جوانی فعال، پرشور و با ایمان بود مى فرماید: « اى پسر جندب! هر مسلمانى که ما را مى شناسد شایسته است که رفتار و کردار خود را در هر شبانه روز برخود عرضه دارد و حسابگر نفس خویش باشد تا اگر کار نیکى در آن ها دید، بر آن بیفزاید و اگر کار بدى در اعمال خود مشاهده نمود، از آن ها توبه کند، تا در روز قیامت دچار ذلت و حقارت نشود».[۸]
۶ – تعدیل حس دوست خواهى
انسان با انس به دوستانش احساس مسرت و لذت مى کند. او در همنشینى با رفیق شفیق، نشاط و نیرو مى گیرد و این یک نیاز طبیعى اوست که باید نسبت به آن ارضاء شود. یک جوان در اثر این حس، به سمت دوستان و همفکران خود کشیده مى شود، او عاشق رفاقت است و دنبال ارتباط با هم سن و سالان خود مى باشد.
از طرف دیگر بر اثر غلبه احساسات و شور و شوق جوانى و نپختگى نگرش عقلانى، ممکن است در دام دوستان ناباب بیفتد. از این رو در انتخاب یک دوست ممکن است دچار مشکلات گردد . امام جعفر صادق (علیه السلام) دقیقا روى همین نکته و به جوانان چنین رهنمود مى دهد: «دوستان سه دسته هستند:
۱- کسى که مانند غذا در هر زمان به او نیاز هست و او دوست عاقل است.
۲- کسى که [براى انسان] مانند بیمارى و درد [رنج آور] است، او دوست احمق [و نادان] است.
۳- کسى که وجودش براى فرد همانند داروى حیات بخش است، که او رفیق روشن بین [و اهل تفکر] است».[۹]
۷ – ضرورت ازدواج
هر جوانی فطرتاً نیازمند ازدواج است و باید به این نیاز خدادادى و طبیعى خود از طریق مشروع پاسخ دهد . اما بعضى جوانان با بهانه قرار دادن بعضى مشکلات و سختى ها از این سنت الهى روى بر تافته و خود را در دام نفس شیطانى گرفتار مى کنند. به آنان باید توجه داده شود که این پیمان مقدس در میان تمام ملت ها وجود داشته و محبوب ترین بنیان نزد خداوند متعال است.
با ازدواج، شخصیت و ایمان دو جوان کامل مى شود. صادق آل محمد (علیه السلام) فرمود: «من تزوج احرز نصف دینه فلیتق الله فى النصف الآخر؛[۱۰] کسى که ازدواج کند نصف دینش را حفظ کرده است، پس باید در نصف دیگرش تقواى الهى پیشه کند».[۱۱]
و در حدیث دیگرى آن حضرت به جوانان چنین پیام داد: «دو رکعت نماز فرد متاهل بر ۷۰ رکعت، نماز فرد مجرد برترى دارد».[۱۲]
۸ – تشویق به نماز
بر اساس متون دینى ِ ما، نماز عامل کمال انسان و حافظ او از آلودگى ها و صفات مذموم و ناپسند است. همچنین این رفتار معنوى تاثیر بسزایى در بیدار کردن روح نظم و حفظ نظام انسان دارد . نماز، تسلى بخش و آرامش بخش دل هاى مضطرب در انسان هاى خسته و نگران است.
نماز شاخص رهروان راه خدا و بهترین وسیله ارتباط صمیمانه رب العالمین است. «[روز قیامت] اولین چیزى که از بنده محاسبه مى شود نماز است. اگر از او نماز پذیرفته شد، سایر اعمالش پذیرفته مى شود اما اگر نماز او رد شد سایر اعمال [نیک] او نیز رد خواهد شد».[۱۳]
آن حضرت در مورد زیان هایى که در اثر دورى از نماز براى انسان رخ مى دهد به ابن جُندب فرمود: « واى بر آن ها که از نماز غفلت کنند، در خلوت بخوابند و خدا و آیاتش را در دوران ضعف دین استهزاء کنند، آنان کسانى هستند که در آخرت بهره ندارند و خدا در روز قیامت با آنان سخن نخواهد گفت، آنان را تبرئه نخواهد کرد و عذاب دردناک براى آن هاست.»[۱۴]
پى نوشت ها:
[۱] . التهذیب، ج ۸، ص ۱۱۱.
[۲] . الکافى، ج ۸، ص ۹۳.
[۳] . بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۳۷.
[۴] . منیه المرید، ص ۳۷۵; اصول کافى ج ۱، ص ۲۵.
[۵] . بحار الانوار، ج ۱، ص ۲۱۴.
[۶] . وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۲۰۸.
[۷] . امالى طوسى، ص ۳۰۳.
[۸] . تحف العقول، ص ۳۰۱.
[۹] . بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۳۷.
[۱۰] . تحف العقول، ص ۳۰۲.
[۱۱] . همان، ج ۱۰۰، ص ۲۱۹.
[۱۲] . روضه الواعظین، ج ۲، ص ۳۷۴.
[۱۳] . من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۲۰۸.
[۱۴] . تحف العقول، ص ۳۰۲.
نویسنده: عبد الکریم پاک نیا
منبع: مبلغان شماره