- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
امام علیه السّلام در ادامه مناظره با جاثلیق مسیحی به رأس الجالوت یهودی فرمود : تو را به ده آیه اى که بر حضرت موسى نازل شد سوگند مى دهم که آیا خبر محمّد و امّتش در تورات، موجود هست؟ که :« آن زمان که امّت آخر، پیروان آن شتر سوار، بیایند، و خداوند را بسیار بسیار تسبیح گویند، تسبیحى جدید در معبدهایى جدید، در آن روزگار، بنى اسرائیل باید به سوى ایشان و به سوى پادشاه ایشان روان شوند تا دلهاشان آرام گیرد، چون آنان شمشیرهایى بدست دارند که توسّط آن از کفّار در گوشه و کنار زمین انتقام مى گیرند » آیا این مطلب، همین طور در تورات مکتوب نیست؟ رأس الجالوت گفت : آرى، ما نیز آن را همین گونه در تورات یافتهایم .
سپس به جاثلیق فرمود : با کتاب «شعیا» تا چه حدّ آشنایى؟ گفت : حرف به حرفش را مى دانم . سپس به آن دو فرمود : آیا قبول دارید که این مطلب از گفتههاى اوست: « اى مردم، من تصویر آن شخص سوار بر درازگوش را دیدم در حالى که لباسهایى از نور بر تن داشت و آن شتر سوار را دیدم که نورش همچون نور ماه بود »؟ آن دو جواب دادند : بله، شعیا این گونه گفته است .
امام فرمود : آیا با این گفتهء عیسى علیه السّلام در انجیل آشنا هستید: «من به سوى خداى شما و خداى خودم خواهم رفت، و فارقلیطا خواهد آمد و اوست که به نفع من و به حقّ شهادت خواهد داد همان طور که من براى او شهادت دادم، و اوست که همه چیز را براى شما تفسیر خواهد کرد، و اوست که رسوائیهاى امّتهاى را آشکار خواهد کرد، و اوست که ستون خیمهء کفر را خواهد شکست».
جاثلیق گفت : هر چه از انجیل بخوانى آن را قبول داریم.
امام فرمود : آیا قبول دارى این مطلب در انجیل موجود است؟ گفت : آرى.
حضرت افزود : آن زمان که انجیل نخست را گم کردید، آن را نزد چه کسى یافتید و چه کسى این انجیل را براى شما وضع کرد ؟
جاثلیق گفت : ما فقطَّ یک روز انجیل را گم کردیم و سپس آن را تر و تازه یافتیم، یوحنّا و متّى آن را براى ما پیدا کردند.
امام فرمود : چقدر نسبت به قصّهء این انجیل و علماى آن بى اطَّلاع هستى؟ اگر این مطلب همان طور باشد که تو مى گویى، پس چرا در مورد انجیل دچار اختلاف شدید؟ این اختلاف در همین انجیلى است که امروزه در دست دارید. اگر مثل روز نخست بود که در آن دچار اختلاف نمى شدید. ولى من مطلب را برایت روشن مى کنم: آن زمان که انجیل نخست گم شد، مسیحیان نزد علماى خود گرد آمده و گفتند: عیسى بن مریم کشته شده و انجیل را نیز گم کردهایم، شما علما نزد خود چه دارید؟ الوقا و مرقابوس و یوحنّا و متّى گفتند: ما انجیل را از حفظ هستیم و هر روز یک شنبه یک سفر از آن را براى شما خواهیم آورد. محزون نباشید و کنیسهها را خالى نگذارید؛ هر یک شنبه یک سفر از آن را براى شما خواهیم خواند تا تمام انجیل را گرد آوریم. سپس آن حضرت فرمود : الوقا، مرقابوس، یوحنّا و متّى نشستند و این انجیل را پس از گم شدن انجیل نخست براى شما نگاشتند و این چهار نفر شاگرد شاگردان اوّلین بودند، آیا این مطلب را مى دانستى؟
جاثلیق گفت: این مطلب را تا به حال نمى دانستم و از برکت آگاهى شما نسبت به انجیل، امروز برایم روشن شد و مطالب دیگرى را که تو مى دانستى از شما شنیدم، قلبم شهادت مى دهد که آنها همه حقّ است. از فرمایشات شما بسیار استفاده کردم .
امام فرمود : به نظر تو گواهى این افراد چطور است؟
جاثلیق گفت : گواهى اینان قابل قبول مىباشد، اینان علماى انجیل هستند و هر چه را تأیید کنند و بدان شهادت دهند حقّ و درست است.
امام علیه السّلام به مأمون و أهل بیتش و سایر حضّار فرمود : شما گواه باشید، گفتند : ما گواهیم، سپس به جاثلیق فرمود: تو را به حقّ پسر (عیسى) و مادرش ( مریم علیهما السّلام ) سوگند مى دهم، آیا مىدانى که متّى گفته است : مسیح فرزند داود بن ابراهیم بن اسحاق بن – یعقوب بن یهوذا بن خضرون است و مرقابوس در بارهء اصل و نسب عیسى بن مریم علیهما السّلام گفته است: او « کلمهء » خدا است که خداوند او را در جسد انسانى قرار داد و به صورت انسان درآمد و الوقا گفته است: عیسى بن مریم علیهما السّلام و مادرش انسانهایى بودند از خون و گوشت که روح القدس در آنان حلول کرد و در ضمن قبول دارى که از قسمتى از مطالب این است که فرموده: « اى حواریّون، براستى و صداقت برای تان مى گویم: تنها کسى مى تواند به آسمان صعود کند که از همان جا آمده باشد جز راکب شتر ؛ خاتم الأنبیاء، که او به آسمان صعود مى کند و فرود مى آید »، نظرت راجع به این کلام چیست؟
جاثلیق گفت : این سخن عیسى است و ما آن را انکار نمى کنیم، امام فرمود: نظرت در بارهء شهادت و گواهى الوقا، مرقابوس و متّى در بارهء عیسى و اصل و نسب او چیست؟
جاثلیق گفت : به عیسى افتراء زدهاند. امام علیه السّلام به حاضران فرمود: مگر او هم اکنون پاکى و صداقت ایشان را تأیید نکرد و نگفت آنان علماى انجیل هستند و گفتارشان کاملًا حقّ و حقیقت است؟
جاثلیق گفت : اى عالم أهل اسلام، میل دارم مرا در مورد این چهار تن معاف دارى. امام فرمود : قبول است تو را معاف کردیم، حال هر چه مى خواهى پرسش کن.
جاثلیق گفت : بهتر است دیگرى سؤال کند، سوگند به حقّ مسیح که من فکر نمى کردم در علماى مسلمین کسى مثل شما وجود داشته باشد.[۱]
پی نوشت:
[۱] . شیخ طبرسی، احتجاج (فارسی) مترجم: جعفری، ج۲، صص ۴۳۵- ۴۳۹.