- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
۱. «ابطح»
بین مکه و منی قرار گرفته و در حقیقت مَسیل است و آبهایی که از منی جریان پیدا می کند از این مسیر می گذرد که آغاز آن از محدوده منی و پایان آن مقبره معلی است که قبرستان حجون نام دارد.
امام حسین علیه السلام در این منزل با یزید بن بنیط بصری ـ فرد سرشناسی که به پیام امام پاسخ مثبت داد و به همراه امام در کربلا به شهادت رسید ـ ملاقات کرد.
۲. تَنعیم
امام علیه السلام چون بن تنعیم رسید، در آنجا قافله ای را مشاهده نمود که از یمن می آورند، پس از اهل آن قافله شترانی را برای اثاثیه خود و یارانش اجاره نمود و به آنها گفت: هر کسی می خواهد با ما همراه شود، ما کرایه او را پرداخت نموده و صحبت او را نیکو خواهیم داشت، و کسی که قصد دارد در اثنای راه از ما جدا شود ما کرایه او را به اندازه ای که طی طریق نموده، خواهیم داد، پس گروهی با امام همسفر شدند و گروه دیگری جدا گردیده و به راه خود ادامه دادند.
۳. الصفاح
نام یکی از منزلگاه های شمال راه مکه به طرف کربلا است، این منزل بین حنین و نشانه های حرم بر جانب چپ کسی که داخل مکه می شود، قرار دارد. صفاح به معنای کناره کوه است. در این محل، امام حسین علیه السلام با فرزدق که از عراق می آمد، برخورد کرد و اوضاع مردم را از او پرسید. او جواب داد: دلهای مردم با تو، ولی شمشیرهایشان همراه بنی امیه است. بعضی این ملاقات را در منزل «ذات عرق» گفته اند.
۴. وادی عقیق
وادی به معنای مسیل و سرزمین گود میان دو گوه یا تپه است. «وادی عقیق»، نام یکی از منزلگاههایی است که امام حسین علیه السلام پس از خروج از مکه از آن گذشته و به سوی «ذات عرق» رفته است. در این محل برخی برای حج محرم می شدند و به مکه نزدیکتر از ذوالحلیفه بوده است.
۵. وادی الصَفراء
وادی الصفراء از نواحی مدینه و دارای نخل زیاد و زراعت است، این وادی سر راه حجاجی است که به مکه می روند و رسول خدا بر این وادی زیاده بر یکبار عبور نموده و از آنجا تا بدر یک مرحله راه است و در حوالی صفراء کوه های کوچکی وجود دارد.
مجمع بن زیاد و عبادبن مهاجر در منزال «جهینه» در اطراف مدینه بودند، و چون امام حسین از مکه خارج گردید و به این منزل رسید، مجمع و عباد امام علیه السلام را در این منزل ملاقات نمودند و ملازم آن حضرت شده و به دنبال آن حضرت به کربلا آمده و به شرف شهادت نایل آمدند.
۸. فید
این منزله قریه ای است در مسیر مکه و کوفه که راه در آنجا نصف می شود و در «فَید» قلعه ای است که دارای حصار است و حاجیان در این منزل مازاد آذوقه و اثاثه خود را می گذارند تا هنگام مراجعت از مکه برگیرند. مردم «فَید» علوفه مرکب های حجاج را در طول سال ذخیره کرده و در مراسم حج به ایشان می فروختند.
۱۰. خزیمیّه
نام یکی از منزلگاههای بین راه مکه و کوفه (نزدیک کوفه) که امام حسین علیه السلام در سفر به سوی عراق، یک شبانه روز در آنجا ماند. این نام، منسوب به خزیمه بن خازم است و برای کسی که از کوفه به مکه رود، پس از منزل «زدود» قرار دارد. در آن محل، چاه ها و آب ها و درختان و منازلی بوده است. در همانجا و همان شب بود که زینب کبرا علیهاالسلام بیرون از خیمه ها صدای هاتفی را شنید که دو بیت شعر خواند، مضمونش این بود که این کاروان به سوی مرگ می رود. امام حسین علیه السلام در پاسخ خواهرش فرمود: خداوند هرچه را مقدر فرموده است، خواهد شد.
۱۳. ثعلبیه
نام یکی از منزلگاه های نزدیک کوفه که امام حسین علیه السلام در مسیر خود از آنجا گذشت. ثعلبیه، به نام ثعلبه، مردی از بنی اسد است که در آنجا فرود آمده و ساکن شده و چشمه ای حفر کرده بود. در این محل که قناتی داشته، امام حسین علیه السلام بار افکند و یک شب آنجا ماند. در همین منزل بود که آن حضرت با «طبرماح» برخورد کرد و او را به همراهی خویش فراخواند. او رفت که اجناس و وسایل را به خانواده اش برساند و برگردد، ولی وقتی برگشت که امام حسین علیه السلام به شهادت رسیده بود. و در همین منزلگاه بود که مردی نصرانی همراه مادرش خدمت امام رسیدند و به دست او مسلمان شدند و در همین منزل بود که حضرت، خبر شهادت مسلم بن عقیل را دریافت کرد.
۱۴. زباله
نام یکی از منزلگاه های مسیر مکه به کوفه که امام حسین علیه السلام در آنجا فرود. آمد. «زُباله» به معنای محلی است که آب را در خود نگه می دارد، محل پرآب. این منزل روستایی آباد و مسکونی بوده که طوایفی از بنی اسد در آنجا می زیستند. در همین منزلگاه بود که امام، خبر شهادت «عبداللّه بن یقطر» را شنید. او فرستاده سیدالشهداء علیه السلام به سوی کوفیان و حضرت مسلم بود که همزمان با شهادت مسلم و هانی، شهید شد. در آن محل قلعه و مسجدی مربوط به بنی اسد بود. محل به نام زباله بنت مسعر شهرت یافته است. در همانجا نیز، خبر شهادت قیس بن مسهر (پیک اعزامی خود به کوفه) را شنید. آنگاه اوضاع کوفه را برای همراهان تشریح کرد و از بی وفایی و سست عهدی کوفیان گفت، سپس بیعت خویش را از همراهان برداشت و فرمود: هر کس می خواهد، برگردد، پیروانمان ما را خوار ساختند.
۱۵. انفاع
نام یکی از منزلگاه های مسیر کوفه حسین بن علی علیه السلام ، در آنجا نیز فرود آمد. بین منزلگاه زباله و عقبه است، منطقه ای بوده دشت و همواره (قاع: دشت) و در آنجا آب و آبادی و مسجد و محلی برای فرود آمدن کاروان ها بوده است.
۱۷. شراف
به معنای بلندی است. نام منزلی از منزلگاه های میان مکه تا کوفه که امام حسین علیه السلام آنجا هم فرود آمد. منطقه ای پرآب و درخت که تا واقصه (یکی دیگر از منزلگاه ها) ۵/۷ کیلومتر فاصله دارد. حرّ در اینجا راه را بر حسین علیه السلام بست. امام و همراهان شب را آنجا ماندند. سحرگاهان حضرت به جوانان کاروان دستور داد تا می توانند آب بسیاری ذخیره بردارند. همه مشک ها و ظرف ها را پر از آب کردند. پس از حرکت از آنجا بود که با سپاه حرّ برخورد کردند که همه تشنه بودند. حضرت فرمود تا سپاه حر، حتی اسب های آنان را آب های ذخیره سیراب کنند. شراف، نام مردی بوده که در این محل چشمه و چاه های پرآبی احداث کرده بود.
۲۱. عزیب الهجانات
نام یکی از منزلگاه ها نزدیک کوفه، که سیدالشهداء از آن گذشت و چون آب داشته، عذیب گفته می شد. معنای آن آب خوشگوار است. موقعیت آن میان قادسیه و فعیثه از منازل راه کوفه است که تعلق به بنی تمیم دارد. آب و برکه و چاه و خانه ها و قصر و مسجدی داشته و پاسگاهی هم در آنجا بوده که محل نگهبانی برای ایرانیان بوده است.
حسین بن علی علیه السلام در این منزل، با چهار نفر که از کوفه می آمدند برخورد کرد. نافع بن هلال نیز همراه جمع بود. پس از گفتگوهایی که بین امام و آنان انجام گرفت، آنان به حسین علیه السلام پیوستند و به فداکاری در رکابش پرداختند. حرّ نیز همراه کاروان حسینی حرکت می کرد. در همین جا بود که نامه ابن زیاد به حرّ رسید که فرمان به سختگیری داده بود و حرّ نیز مانع حرکت امام شد.
۲۲. القَطقَطانیه
نام محلی نزدیک کوفه که از راه بیابان به طفّ می رسد. یکی از منزلگاه های میان راه قادسیه به طرف شام، که زندان نعمان در این محل بوده است. پیش از ورود امام حسین علیه السلام به کربلا، منطقه میان قادسیه و قطقطانیه پر از نیروهای گشت و شناسایی ابن زیاد بود، تا رفت و آمدها را کنترل کنند.
۲۴. نینوا
شهادتگاه امام حسین علیه السلام نام منطقه ای در کوفه و شرق دجله و مشرق کربلا، از روستاهای منطقه طف. در نینوا یکی سری تپه های باستانی است که کشیده شده و تا مصبّ نهر علقمه امتداد می یابد. قریه «یونس بن متی» است و آن حضرت از میان مردم این منطقه بیرون آمده است.
نینوا امروز به «باب طویرج» معروف است که در شرق کربلا قرار گرفته است.
ناحیه ای در سواد کوفه که کربلا از آن ناحیه است. نام قصه موصل و نام شهری که یونس علیه السلام به آنجا جهت دعوت گردن مردم آن شهر رفته بود. وقتی حسین بن علی علیه السلام به این منطقه رسید به سوادی برخورد که نامه ابن زیاد را برای حرّ آورده بود.
مضمون نامه این بود: حسین را محاصره کن و در سرزمین بی آب و علفی فروآر. کمی بیشتر رفتند تا به زمین کربلا رسیدند و فرود آمدند.
۱۹. بَیضه:
نام یکی از منزلگاه های سر راه کوفه است، که بین عُذیب و واقصه قرار داشته و متعلق به «بنی یردوع« بوده است. در همین منطقه وسیع، امام علیه السلام با سپاه کوفه برخورد کرد و خطبه معروف خویش را برای سپاه حُرّ ایراد فرمود.
۷. حاجِر:
نام سرزمین و منزلی میان مکه تا عراق است که محل تلاقی اهل بصره و کوفه، هنگام عزیمت به مدینه می باشد. حاجر در لغت به معنای نگهدارنده آب است و به جایی که آب در آن می ماند گفته می شود. سیدالشهداء علیه السلام در همین منزل، نامه «مسلم بن عقیل» را از کوفه دریافت کرد و پاسخی خطاب به مردم کوفه نوشت و توسط پیک خویش «قیس بن مسهر» به سوی کوفه فرستاد.
۶. ذاتِ عِرق:
نام منزلی بین مکه و عراق است که تا مکه دو منزل فاصله دارد این محل، میقات احرام برای مناطق شرقی مکه است. عرق، نام کوهی است در راه مکه که عراقیون از آن مسیر وارد مکه می شوند و این منزل، از منزلگاه هایی است که سیدالشهداء پس از وادی عقیق بر آن گذشته است و یکی دو روز در این محل توقف کرده، سپس خیمه ها را برچیده و به راه ادامه است. امام در همین منزل با «بشربن غالب» ملاقات کرد که از عراق می آمد. سیدالشهداء راه خویش را به سوی «غمره» که منزل بعدی بود ادامه داد. در همین منزل نامه ای به کوفیان نوشت و خبر آمدنش را در آن نگاشت و توسط «قیس بن مسهر» فرستاد.
۱۸. ذو حُسُم:
نام یکی از منزلگاه هایی میان مکه و کوفه است. چون طلیعه سپاه اعزامی از کوفه برای امام حسین علیه السلام آشکار شد، یارانش را به طرف ذوحسم سوق داد و پیش از رسیدن نیروهای دشمن، در آنجا اردو زد. حرّ و سربازانش در همین مکان با امام حسین علیه السلام برخورد کردند و آن حضرت دستور داد حرّ و سپاه او و حتی اسبانشان را که از راه رسیده بودند و بی تاب عطش بودند سیراب کنند. امام سپی برای آن گروه سخنرانی کرد و نماز جماعت به امام حسین علیه السلام خوانده شد.
۲۰. رُهَیمه:
محلی نرسیده به کوفه و دارای چشمه آب است، که امام حسین در آنجا فرود آمد و در آنجا با مردی از کوفیان برخورد کرد و پیرامون اوضاع کوفه سخنانی ردّ و بدل شد.
۱۲. زَروُد:
زرود، منطقه ریگزار میان ثعلبیه و خزیمیه از راه کوفه به مکه بود. در همین منزل بود که امام حسین علیه السلام به زهیربن قین بجلّی برخورد و او را به همراهی و یاری خویش فراخواند. در همین جا، خبر شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را در کوفه از دو نفر از طایفه بنی اسد شنید.
هلیلیه:
نام مکانی در مسیر مکه به عراق است. این وادی در سرزمین غطقانیان بوده و آب و چاه داشته است. این محل، به نام «سلیل بن زید» معروف شده است. امام حسین علیه السلام از این منزلگاه هم عبور کرده است.
۱۳. شُقوُق:
نام یکی از منزلگاه های میان مکه و کوفه است. در این محل، سیدالشهداء با مردی از اهل کوفه برخورد که از آن شهر می آمد. اوضاع کوفه را پرسید. وقتی شنید که مردم بر ضدّ او اجتماع کرده اند اشعاری خواند.
عُقر:
روستایی مستحکم و دارای برج و بارد در نزدیکی های کربلا است. امام حسین علیه السلام چون در راه سفر به کوفه به آنجا رسید، از نامش پرسید، گفتند: عقر، پرسید: این منطقه چه نام دارد؟ گفتند: کربلا. در همان روستا بود که «زهیر بن قین» به آن حضرت پیشنهاد کرد به آن ده رفته، آنجا را سنگر دفاعی خود قرار دهند، اما امام موافقت نکرد.
عُمق:
نام محلی است که غطفانیان در آن منطقه می زیسته اند، سر راه مکه به سرزمین عراق که چاه ها و آبهایی داشته است. امام حسین علیه السلام نیز در راه کوفه، از این منزل عبور کرده است.
قادسیه:
نام محلی نرسیده به کوفه، در همین مکان بود که «حصین بن نمیر» پیک حسین بن علی علیه السلام قیس؛ را دستیگر و نزد «ابن زیاد» فرستادند.
قصر بنی مقاتل:
نام یکی از منزلگاه های نزدیک کوفه است. آنجا که امام حسین علیه السلام خیمه «عبداللّه بن حرّ جعفی» را دید و «حجاج بن مسروق» و «زید بن معقل» هم همراهش بودند. امام از آنها خواست که به او بپیوندند، اما آنها عذر آوردند و تنها گفتند که حاضریم اسب هایمان را بدهیم. امام فرمود: نیازی به اسب هاتان نداریم.
منبع :ارمغان – زمستان۱۳۸۵، شماره ۱.