- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 2 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
زمین جابر بن یزید جُعفى حکایت کند:« روزى به محضر شریف حضرت باقرالعلوم (علیه السلام) شرفیاب شدم و پیرامون آیه قرآن : «وَ کَذلِکَ نُرى إ براهیمَ مَلَکُوتَ السَّمواتِ وَالاْ رْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنینَ» (۱) از حضرت سؤال کردم که چگونه خداوند متعال ، ملکوت آسمان ها را به حضرت ابراهیم (علیه السلام) نشان داد؟
حضرت باقرالعلوم (علیه السلام) پس از لحظه اى سکوت ، دست مبارک خود را بلند نمود و فرمود: «اى جابر! بالا را نگاه کن ،» همین که نگاه کردم متوجّه شدم که سقف اطاق شکاف برداشت و نورى شگرف ، زمام چشمم را به خود خیره ساخت . سپس امام (علیه السلام )فرمود:« حضرت ابراهیم ملکوت آسمان و زمین را این چنین مشاهده نمود. و بعد از آن ، دستور فرمود:« سر خود را پائین بینداز؛ و پس از گذشت لحظه اى دو باره فرمود: سرت را بلند کن . و چون سرم را بلند کردم ، دیدم که سقف به حالت اوّل خود بازگشته و اثرى از شکاف نبود. » بعد از آن ، حضرت دست مرا گرفت و از آن اتاق به اتاقى دیگر بُرد و لباس هائى را که به تن داشت در آورد و لباسى دیگر پوشید و فرمود: « چشم هاى خود را ببند. هنگامى که چشم هایم را بستم ، ساعتى بعد از آن فرمود: «مى دانى اکنون کجا هستیم ؟ »عرضه داشتم :« خیر.» فرمود: «در آن ظلمت و طبقه اى از زمین هستیم ، که ذوالقرنین در آن راه یافته بود.»
عرض کردم : اجازه مى فرمائى چشم هایم را بگشایم ؟ فرمود: «بلى ، چشم هایت را باز کن ولى چیزى را نخواهى دید، » وقتى چشم هایم را باز کردم ، ظلمت و تاریکى عجیبى همه جا را فرا گرفته بود، به حدّى که حتّى جلوى پاى خودم را هم نمى دیدم . سپس دست مرا گرفت ؛ و چون مقدارى راه رفتیم فرمود: «اکنون مى دانى کجا هستى ؟ »گفتم : «نمى دانم . »فرمود: «هم اینک بر سر چشمه آب حیات هستى ، که حضرت خضر (علیه السلام) از آن نوشید.» و پس از آن ، از آنجا حرکت کردیم و به طبقه اى دیگر راه یافتیم ، که همانند سرزمین و جایگاه زندگى ما انسان ها بود؛ و سپس از آن جا به طبقه دیگرى قدم نهادیم که همانند طبقه قبلى تاریک و ظلمانى بود تا آن که پنج طبقه از طبقات زمین را گردش کردیم . آن گاه حضرت باقرالعلوم (علیه السلام ) فرمود: « اى جابر! این ملکوت زمین بود، که تو دیدى ؛ و حضرت ابراهیم (علیه السلام ) آن ها را ندیده بود، بلکه او تنها ملکوت آسمان ها را – که دوازده طبقه مى باشد – مشاهده کرد. بعد از آن فرمود: هر یک از ما اهل بیت عصمت و طهارت(صلوات اللّه علیهم )این عوالم و طبقات را پیموده و مى پیمائیم تا آن که آخرین و دوازدهمین امام بر حقّ ظهور نماید.»
و پس از آن اظهار داشت : «حال چشم هاى خود را ببند؛ و بعد دست مرا گرفت و حرکت کردیم ، که پس از لحظه اى کوتاه خود را در همان منزل و اتاق دیدم .» و حضرت لباس هاى خود را عوض کرد و همان لباس قبلى خود را که اوّل پوشیده بود، بر تن مبارک خود کرد؛ و سپس در همان جاى اوّل آمدیم و نشستیم .(۲)
پی نوشت ها:
۱-سوره انعام : آیه ۷۵٫
۲-اختصاص شیخ مفید: ص ۳۲۲، مناقب ابن شهر آشوب : ج ۳، ص ۳۲۶، بحارالانوار: ج ۴۶، ص ۲۶۸٫