- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
در آیین مسیحیت عقیده ای وجود دارد که حضرت مسیح قبل از اینکه به دنیا بیاید وجود داشته است. پولس میگوید: «عیسی مانند مظهر شخصی است که قبل از حیات وجود داشته نه مانند یک فرد انسانی که مظهر معرفت الهی باشد.» در دین اسلام نیز نسبت به پیامبر اسلام حدیثی نقل شده است که «لولاک لما خلقت الافلاک؛ اگر تو نبودی من افلاک را نمیآفریدم»ا زدید بخی این دو جمله باهم شباهت دارند. در این نوشته بین این جمله مقایسه انجام گرفته و نتیجه ای درستی را از آن ارائه داده است.
قبل از مقایسه سخن پولس با حدیث قدسی: «لولاک لما خلقت الافلاک» ابتدا به بررسی دیدگاه پولس درباره شخصیت حضرت عیسی بپردازیم تا معلوم شود که آیا میتوان سخن وی را با حدیث فوق مقایسه کرد یا نه؟!
پولس که قبل از گرایش به مسیحیت از مخالفان سرسخت مسیحیان کلیسای اولیه بود، به ادعای خودش در اثر مکاشفهای که در راه دمشق برایش رخ داد، نه تنها از اذیت و آزار مسیحیان دست برداشت، بلکه به یکی از مبلغین مسیحیت تبدیل شد و در این راه سفرهای طولانی کرد و برای گردآوردن پیروان بیشتر به هر کاری دست زد و احکام و سنن مسیحیت را یکی پس از دیگری نسخ نمود تا دل مردمان بتپرست آسیای صغیر و جنوب اروپا را به دست آورد، و البته در این کار موفقیتهای بسیاری کسب کرد و توانست در نهایت مسیحیتی را غالب سازد که ساخته و پرداخته اندیشه خودش بود و ربطی به آنچه حضرت عیسی (علیهالسلام) و حواریون راستینش به تبلیغ آن میپرداختند، نداشت.[۱]
از دیدگاه پولس حضرت عیسی فرزند خدا و در حقیقت خود خدا بود که در شکل انسان تجلی یافته بود، او عیسی را قدیم، ازلی و آفریننده و تدبیر کننده عالم هستی میدانست و در این امور به شدت تحت تأثیر آموزشهایی بود که در کودکی و جوانی از بتپرستان روم و آسیای صغیر آموخته بود. او در نامهای به عبرانیان (مسیحیان یهودی نژاد) مینویسد: «در زمانهای گذشته خدا به وسیله پیامبران، اراده و مشیت خود را به تدریج بر اجداد ما آشکار میفرمود، او از راههای گوناگون در خواب و رؤیا، گاه حتی روبرو با پیامبران سخن میگفت؛ امّا در این ایام آخر او توسط فرزندش با ما سخن گفت. خدا در واقع اختیار همه چیز را به فرزند خود سپرده و جهان و تمام موجودات را به وسیله او آفریده است، فرزند خدا منعکس کننده جلال خدا ومظهر دقیق وجود اوست، او با کلام نیرومند خود تمام عالم هستی را اداره میکند. او به این جهان آمد تا جانش را فدا کند و ما را پاک ساخته، گذشته گناه آلود ما را محو نماید، پس از آن در بالاترین مکان افتخار، یعنی دست راست خدای متعال نشست.[۲]
طبق گفتار پولس عیسی (علیهالسلام) ویژگیهای زیر را دارد:
- فرزند خداست؛ ۲. جهان و تمام موجودات به وسیله او آفریده شده است؛ ۳. او مظهر دقیق وجود خداست؛ ۴. او تمام عالم هستی را اداره میکند؛ ۵. بعد از کشته شدن در سمت راست خدا نشسته است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که عیسی (علیهالسلام) هم در ذات با خداوند شریک است و ذاتی قدیم، ازلی و ابدی دارد و هم در ربوبیت و اداره و تدبیر عالم شریک خداوند میباشد و هم در خالقیت با خداوند انباز است. به تعبیر دیگر سخنان پولس هم با توحید ذاتی مخالف است، هم با توحید در خالقیت و هم باتوحید در عبادت. و همه این مطالب به نوعی از آنچه که در سؤال از قول پولس نقل شده است نیز به دست میآید؛ زیرا در آن متن هم، پولس حضرت عیسی را ذاتی قدیم و غیرمخلوق میشمارد.
حال سؤال این است که آیا میتوان اعتقادات و دیدگاههای پولس را با حدیث قدسی «لولاک لما خلقت الافلاک»؛[۳] (ای پیامبر) اگر تو نبودی افلاک را نمیآفریدم، مقایسه کرد؟ مسلما این مقایسه، قیاسی مع الفارق و بیربط خواهد بود؛ زیرا این حدیث فقط میگوید که خداوند افلاک را به خاطر حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) آفریده است. ولی هیچ دلالتی بر این ندارد که افلاک را خود پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) آفریده یا آنها را اداره میکند، یا این که در ذات همانند خداوند است.
بر اساس نص صریح آیات قرآنی و روایات اسلامی، پیامبر (صلیالله علیه و آله) و همه انسانها عبد و بنده خداوند هستند، هم چنان که در قرآن میخوانیم: «بگو: من مأمورم که الله را بپرستم و شریکی برای او قائل نشوم.»[۴]
برای توضیح بیشتر دیدگاه اسلام در مورد توحید باید اشاره شود که در آیات و روایات اسلامی توحید، پنج مرتبه دارد که هر مسلمانی باید به آن اقرار و اعتراف داشته باشد.
۱. توحید در ذات: یعنی ذات خداوند بسیط است و جزء ندارد و هم چنین مثل، نظیر و مانند هم ندارد. چنان که قرآن میگوید: «قل هو الله احد؛[۵]» بگو خداوند یکتا و یگانه است.» و «لم یکن له کفواً احد؛[۶]» و برای او هیچ گاه شبیه و مانندی نبوده است.»
۲. توحید در صفات: یعنی صفات خداوند عین ذات خداوند میباشد.
۳. توحید در خالقیت: یعنی هرچه در عالم هستی هست، مخلوق خداوند میباشد، و هیچ خالقی غیر از خداوند وجود ندارد: «قل الله خالق کل شیء و هو الواحد القهار؛[۷]» بگو خدا خالق همه چیز است و اوست یکتا و پیروز.»
۴. توحید در ربوبیت: یعنی تدبیر و اداره جهان هستی و مخلوقات به دست خداوند است و هیچ کس در تدبیر و اداره جهان شریک خداوند نیست. هم چنان که خداوند میفرماید:«... و سخّر الشمس و القمر کلُّ یجری لأجل مسمی یدبّرُ الامر؛[۸]» خورشید و ماه را مسخّر ساخت که هر کدام تا زمان معینی حرکت دارند. کارها را او (خداوند) تدبیر میکند.»
۵. توحید در عبادت: یعنی عبادت مخصوص ذات خداوند است و جز الله تبارک و تعالی چیز دیگر پرستش نمیشود: «ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید.[۹]» [۱۰]
با توجه به توضیحاتی که درباره توحید و مراتب آن داده شد روشن میشود که حدیث قدسی لولاک لما خلقت الافلاک، هیچ منافاتی با توحید (با همه مراتبش) ندارد. برخلاف گفتار پولس که در کتاب مقدس مسیحیان ذکر شده و با همه مراتب توحید مخالف بود، شرک صریح را تبلیغ میکند. پس نمیتوان گفتار پولس را با حدیث فوق مقایسه کرد و نتیجه گرفت که دین اسلام هم مانند مسیحیت کنونی گرفتار شرک است، زیرا واقعاً این دو به همدیگر ربطی ندارد.
پی نوشت:
[۱] . ر.ج: کتاب مقدس، عهد جدید، کتاب اعمال رسولان و بیناس، جان، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، انتشارات آموزش و انقلاب اسلامی، چ پنجم، ص ۶۱۹.
[۲] . نامهای به مسیحیان یهودی نژاد (عبرانیان)، ج ۱، ص ۱ ـ ۴؛ کتاب مقدس، ص ۱۱۸۶.
[۳] . حسین استرآبادی، سید شرف الدین، تأویل الایات الظاهره، قم، انتشارات جامعه مدرسین، سال ۱۴۰۹ هـ، ص ۴۳، هم چنین مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ دار احیاء التراث العربی، ج۱۶، ص ۴۰۵.
[۴] . رعد،۳۶.
[۵] . اخلاص،۱.
[۶] . اخلاص،۴.
[۷] . رعد،۱۶؛ هم چنین زمر،۶۲؛ مؤمن،۶۲؛ انعام،۱۰۱.
[۸] . رعد،۲.
[۹] . نحل،۳۶.
[۱۰] . در مورد مراتب توحید مراجعه شود: سبحانی، جعفر، محاضرات فی الالهیات، ص ۴۷ ـ ۹۳ ؛ ربانی گلپایگانی، علی، و الالهیات فی مدرسه اهل البیت ـ علیهم السّلام ـ ، انتشارات لوح محفوظ، چ اول، ۱۴۲۰ ق، ص ۹۹.
منبع: نرم افزار پاسخ مرکز مطالعات حوزه.