- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 13 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
چکیده:
خداوند متعال در آیات بسیاری از قرآن کریم به تعریف و تمجید از اهل بیت علیهم السلام پرداخته و مقام آنها را برای مسلمانان آشکار ساخته است. آنچه که در این نوشتار میآید، آشنایی با مدلول و نیز مصادیق مورد نظر در آیه «مودت» است. بر اساس یافتههای این پژوهش، بنابر روایات متعددی که از طریق شیعه و سنی وارد شده است، مصادیق مورد نظر این آیه همان ائمه اطهار علیهم السلام هستند و مودت و محبت به آن بزرگواران یک وظیفه همگانی بر تمام مسلمانان است.
مقدمه
قرآن کریم منشور و قانون اساسی مسلمانان جهان است که مشحون از معارف بلند اعتقادی، اخلاقی و فقهی است خداوند متعال در آیات نورانی قرآن کریم افزون بر هدایت کردن مستقیم بندگان، آنها را به حجتهای خود در روی زمین و بندگان برگزیده خود نیز ارجاع داده است.
از سوی دیگر از مسلمات قرآنیای میان مسلمانان این است که پیامبران هرگز در مقابل سختیهایی که در امر رسالت دین دیدند، از مردم اجر و مزدی نخواستند.
با وجود این، خداوند متعال در آیه بیست و سوم سوره شوری به پیامبر اکرم(ص) فرمان میدهد تا این پیام را به مسلمانان ابلاغ کند که هیچ مزدی از آنها نمیخواهد مگر مودت نسبت به نزدیکان پیامبر.
اینکه آیا چنین درخواست چنین مزدی با دیگر آیات قرآنی منافات دارد یا نه، و اینکه اساسا معنای واقعی آیه چست و …، از جمله مباحثی است که در این نوشتار به دنبال آن هستیم.
آیه مودت
«قُل لَّا أَسَْلُکمُْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فىِ الْقُرْبى…»[۱]
«بگو: بر این [رساندن پیام] از شما مزدی درخواست نمیکنم، جز دوستی با خویشانم.»
شأن نزول آیه مودّت
مفسران فریقین برای آیه مودّت شأن نزولهای متعدد بیان کردهاند. روشن است که در دسترس بودن شأن نزول آیات، نقش بسزایی در فهم آیه و تعیین مصداقهای آن دارد.
تمام مفسران مکتب اهل بیت و بسیاری از مفسران اهل سنت از طریق سعید بن حبیر از ابن عباس نقل کردهاند که پس از هجرت پیامبر اکرم (ص) به مدینه و بنیان پایههای استوار اسلام و جامعه نو بنیاد اسلامی، انصار گردد آمدند و درباره اداره نظام اسلامی گفت و گو کردند. آنان تصمیم گرفتند نزد رسول اکرم (ص) بروند و بگویند: اگر برای پیشرفت اسلام و اداره جامعه نو بنیاد خویش نیاز اقتصادی و مالی داشته باشید، همه ثروت و امکانات ناچیز ما در اختیار شماست. هرگونه مصلحت بدانید و در آن تصرف کنید که سبب افتخار ما است.
آنان با این اندیشه به محضر حضرت شرفیاب شدند و سخن خود را بر زبان آوردند. درست در آن هنگام بود که فرشته وحی خود فرود آمد و این آیه شریفه را آورد:
«… قُل لاّ أسئلُکُم علیه أجراً الاَّ مودّه فی القربی…»
«من از شما در برابر تبلیغ رسالت جز مودت قربی اجری نمی طلبم»
پیامبر اکرم (ص) آیه را بر مردم تلاوت کرد و فرمود: «شما پس از این، نزدیکان و خاندانم را دوست بدارید.»
آنگاه یاران از حضور پیامبر (ص) در حالی رفتند که فرمانبردار خدا و رسول او بودند، ولی گروهی از منافقان گفتند: این آیه، وحی نیست، پیامبر خود همان جا نشست و ساخت و تلاوت کرد، هدفش آن است که پس از خود، ما را زیر سلطه خاندان و نزدیکانش درآورد. پس از این دروغپردازی منافقان بود که این آیه آمد:
«أَمْ یَقُولُونَ افْترََى عَلىَ اللَّهِ کَذِبًا …» [۲]
«آیا مشرکان میگویند پیامبر (ص) بر خدا دروغی بسته است؟»
پیامبر اکرم (ص) بی درنگ به سراغ آنان فرستاد و آیه را بر آنان تلاوت کرد. انصار به گریه افتادند و این رویداد بر آنان بسیار گران آمد. چرا که برخی منافقان چنین اهانتی روا داشته بودند. درست در اینجا بود که آیه سوم فرود آمد:
«وَ هُوَ الَّذِى یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِه…»[۳]
«خدا آن است که توبه بنده خویش را قبول میکند.»
حضرت دوباره به سراغ آنان فرستاد و به ایشان نوید داد که خدا توبه گناهکاران را میپذیرد و دعای ایمان آورندگان را به هدف اجابت میرساند.[۴]
توضیح واژگان
واژگان کلیدی این آیه که نقش مهمی در تعیین دلالت آن دارند عبارتند از:
- ۱. مودّت
لغتنویسان بر این نکته تصریح کردهاند که مودت از ماده «وُدّ» به معنای محبت داشتن نسبت به چیزی[۵] است.
در این میان، راغب اصفهانی افزون بر معنای پیشگفته، «آرزو داشتن» را نیز یکی از معانی «ود» دانسته است. وی بر این باور است که این واژه در هر دو معنا به کار میرود، زیرا تمنّی آرزو داشتن و دریافت کردن چیزی است یا در برگیرنده معنای دوستی است و خواستن و تمایل شدید به دست
آوردن چیزی است که دوستش دارند.[۶]
پس «ودّ» یعنی دوست داشتن چیزی و آرزوی بقای آن، و در هر یک از اینها استعمال میشود، زیرا آرزو، خود معنای دوست داشتن را بردارد و آرزو، همان میل به دست آوردن چیزی است که آن را دوست میدارد.
- ۲. قربی
قربی در اصل مصدر و از ریشه «قرب» است و بنابر تصریح برخی لغتنویسان، قرب نقیض «بُعد» میباشد، از این رو قرب به معنای نزدیکی و بعد به معنای دوری است. «قرب الشیء» یعنی نزدیکی به آن و «القرابه» و «القربی» نزدیکی در نسب و خویشاوندی رحمی است.[۷]
راغب اصفهانی نیز با پذیرش این معنا تأکید میکند که قرب در قرب مکانی، زمانی، نسبی، مقام و منزلت و قرب روحانی به کار میرود.[۸]
مصداق «قربی»
مهم ترین پرسش در آیه مودت این است که مصداق «القربی» چه کسانی هستند؟ مهمترین اختلافی که بین مفسران اهل سنت و شیعه وجود دارد، پاسخ همین پرسش است که شیعه با ادله متعدد معتقد است که مراد از «القربی» اهل بیت علیهم السلام که مصداقهای بارز آن حضرت علی(ع)، فاطمه (س)، حسن(ع) و حسین(ع) و نُه امام پس از امام حسین(ع) هستند که از فرزندان ایشان میباشند.
ولی اهل سنت تأویلات متعددی به میان آوردهاند که هیچ کدام دلیل قانعکنندهای ندارد. مفسران مکتب اهل بیت، از شیخ طوسی[۹] و امین الاسلام طبرسی[۱۰] و … همه اتفاق نظر دارند که مصداق آیه مودن اهل بیت هستند.
علامه حلی در کتاب شریف «نهج الحق» عنوان «آیه الموده» را در مورد این آیه به کار برده و آن را چهارمین آیه دال بر امامت حضرت علی (ع) قرار داده و در ذیل آن از ابن عباس نقل کردهاند که فرمود: وقتی آیه مودت نازل شد، گفتند: ای رسول خدا، خویشانی که مودتشان بر ما واجب است چه کسانی هستند؟ فرمود: علی و فاطمه و حسن و حسین علیهماالسلام وجوب مودت مستلزم ووی اطاعت است.[۱۱]
الف) روایات شیعه درباره آیه مودّت
دانشمندان شیعه به بسیاری از روایات اهل بیت استدلال کردهاند و روایات زیادی را نیز از منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت گرد آوردهاند.[۱۲] که همه آنها آیه مودت را در شأن اهل بیت دانستهاند و با توجه به منابع مکتب اهل بیت روایات را به دو دسته میتوان تقسیم کرد.
۱- اهل بیت، مصداق آیه مودت
از امام سجاد علیه السلام راجع به آیه مودت سوال شد، حضرت در این باره فرمود:
«هی قرابتنا اهل البیت من محمد (ص)» [۱۳]
۲- اصحاب کساء، مصداق آیه مودّت
امام صادق علیه السلام در این باره فرمود:
«این آیه در شأن ما اهل بیت اصحاب کساء نازل شد.» [۱۴]
۳- ائمه هدی، مصداق آیه مودت
در دیگر روایات تمام ائمه اطهار علیهم السلام به عنوان مصادیق این آیه به شمار آمدهاند، چنانکه امام باقر علیه السلام به این مطلب تصریح کردهاند.[۱۵]
گفتنی است که این روایات با یکدیگر سازگار بوده و هیچ تنافیای با هم ندارند، چرا که در روایات دسته نخست، اهل بیت پیامبر ـ با همین عنوان کلی ـ به عنوان مصادیق قربی یاد شدهاند. در دسته دوم و سوم نیز با روشن کردن مصادیق آن عنوان کلی ـ یعنی ائمه اطهار علیهم السلام به اضافه حضرت زهرا سلام الله علیها ـ مقصود و مصادیق واقعی آن تبیین میشوند.
ب) روایات اهل سنت در تفسیر آیه مودّت
روایات فراوانی از طریق اندیشمندان سنی در فضای این آیه کریمه و بیان مقصود از «القربی» در بسیاری از کتابهای حدیث و تفسیر وجود دارد که توجه به آن روایات هرگونه شبهه و تردیدی را نسبت به مفاد آیه کریمه برطرف میکند. مرحوم آیت الله مرعشی نجفی (ره) در تعلیقه بر کتاب احقاق الحق از ۴۶ نفر از بزرگان اهل سنت که روایات مربوط به این آیه کریمه با اسنادهای مختلف در کتابهای خود نام برده است.
عالم بزرگ اهل تسنن، ابوالقاسم حاکم حسکانی، در کتاب شواهد التنزیل ۲۲ روایت را در ذیل این آیه کریمه گرد آورده است که ۱۶ حدیث آن مناسب با معنای اوّل است که ذکر شده، زیرا «القربی» را به خویشاوندان نبی اکرم (ص) معنا و بر آنها تطبیق داده است و در ۷ حدیث به نام علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام تصریح شده[۱۶] که همه آنها با مضامین گوناگون دلالت میکند.
در این جا چند نمونه از روایات در منابع اهل سنت و شیعه، که نشان میدهد منظور از «قربی» اهل بیت و نزدیکان وخاصان پیامبرند، را نقل میکنیم.
- روایت ابن عباس: احمد بن حنبل با سند متصل از ابن عباس چنین روایت میکند:
«هنگامی که آیه «قل لاّ اسئلکم…» نازل شد اصحاب عرض کردند ای رسول خدا! خویشاوندان تو که مودت آنها بر ما واجب است کیانند؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزندانشان. این سخن را سه بار تکرار فرمود.»[۱۷]
از این روایت به خوبی روشن میشود که برای مسلمانان آن زمان معلوم بوده مقصود از «القربی» در این آیه کریمه، خویشان نزدیک نبی اکرم (ص) است و سؤال آنان از تعیین افراد آن بوده است و از این که حضرت در پاسخ سؤال آنان در مقام بیان افرادی از خویشاواندان خود، که در این آیه منظورند، فقط همان چهار نفر مراد بودهاند و به اصطلاح، روایت، به اطلاق مقامی دلالت میکند که جز آن چهار نفر هیچ یک از خویشاوندان حضرت که در آن زمان زندگی میکردهاند، مشمول این آیه کریمه نبودهاند، زیرا اگر غیر از آنان شخص دیگری از افراد موجود در آن زمان مراد میبود، پیامبر (ص) نام او را نیز ذکر میکرد.
- «سیوطی» در کتاب معروف «درالمنثور» در ذیل آیه از ابن عباس نقل کرده که پیامبر اکرم(ص) در تفسیر آیه «قُل لاّ أسئلکم علیه أجراًً الاّ المودّه فی القربی» فرمود:
«ان تحفظونی فی اهل بیتی و تودوهم بی»[۱۸]
«منظور این است که حق مرا در اهل بیتم حفظ کنید، و آنها را به سبب من دوست بدارید.»
- ابن جریر طبری در تفسیرش با سند خود از سعید بن حبیر و با سند دیگری از عمر بن شعیب نقل میکند که منظور از این آیه نزدیکان رسول خدا میباشد.[۱۹]
- حاکم حسکانی که از مفسران و محدثان معروف اهل سنت در کتاب«شواهد التنزیل» از ابی امامه باهلی چنین نقل میکند: پیامبر اسلام (ص) فرمود:
«خداوند انبیاء را از درختان مختلفی آفرید، ولی من و علی (ع) را از درخت واحدی، من اصل آن و علی شاخه آن، فاطمه موجب باروری آن است، و حسن و حسین علیهم السلام میوههای آن، و شیعیان ما برگهای آن هستند اگر کسی خدا را در میان صفا و مروه هزار سال و سپس هزار سال و از آن پس هزار، عبادت کند … امّا محبت ما را نداشته باشد. خداوند او را با صورت در آتش میافکند، سپس این آیه را تلاوت فرمود: «قل لا اسئلکم اجراً…» [۲۰]
مفهوم آیه
پس از توضیح واژگان کلیدی این آیه و تعیین مصادیق حقیقی این آیه نوبت به تعیین مراد و مدلول این آیه میرسیم.
با وجود اینکه در تعیین مصادیق مورد نظر این آیه از روایاتی که از طریق اهل سنت رسیده است، نیز استفاده کردیم، اما مفسران اهل سنت در تعیین مراد این آیه با مفسران شیعه همعقیده نیستند. ابتدا دیدگاه مفسران اهل سنت را بیان کرده و آنگاه به ارائه دیدگاه حق میپردازیم.
دیدگاه مفسران اهل سنت
دستکم دو نظریه را میتوان در میان مفسران اهل سنت ملاحظه کرد:
الف. دیدگاه اول
پیامبر خدا(ص) از طریق نسبى با قبایل قریش ارتباط داشت و از طریق سببى (ازدواج) با بسیارى از قبایل دیگر، و از طریق مادر با جمعى از مردم مدینه از قبیله بنى النجار، و از طرف مادر رضاعى به قبیله بنى سعد.
حال منظور از این آیه این است که اگر حق نبوت مرا به نبوت قبول ندارید، لااقل حق خویشاوندى مرا نسبت به خود محفوظ دارید، و بخاطر اینکه با اکثر قبایل شما رابطه خویشاوندى دارم مرا آزار ندهید.[۲۱]
در بررسی این دیدگاه باید گفت که سیاق آیه تاب چنین معنایی را ندارد، چرا که درخواست اجر رسالت از کسانى است که رسالت او را پذیرا شدهاند، و هر گاه کسانى رسالت را پذیرا شوند دیگر نیازى به این بحثها نیست، آنها پیامبر (ص) را به عنوان فرستاده الهى احترام مىگذارند، احتیاجى ندارد که به خاطر قرابت و خویشاوندیش او را محترم بشمرند، چرا که احترام ناشى از قبول رسالت ما فوق همه اینها است، در واقع این تفسیر را باید از اشتباهات بزرگى شمرد که دامان بعضى از مفسران را گرفته و مفهوم آیه را به کلى مسخ کرده است[۲۲]
دیدگاه دوم
منظور این است که اجر و پاداش رسالت دوست داشتن امورى است که شما را به «قرب الهى» دعوت مىکند. به دیگر بیان مقصود این است که با انجام امور شایسته به من محبت ورزیده تا به خدا نزدیک شوید.[۲۳]
این تفسیر نیز با ظاهر آیه سازگار نیست، زیرا در این صورت معنى آیه چنین مىشود که از شما مىخواهم که اطاعت الهى را دوست بدارید، و مودت آن را به دل بسپارید، در حالى که باید گفته شود من از شما اطاعت الهى را مىخواهم نه مودت اطاعت الهى.[۲۴]
دیدگاه شیعه
با توجه به آنچه که از تبیین واژگان آیه به دست آمد، روشن میشود که خداوند متعال در این آیه مودت «قربی» را به عنوان مزد رسالت پیامبر اکرم(ص) قرار داده است. با توجه به سیاق آیه و تأمل در روایات همچنین میتوان به این نکته رسید که مودت «قربی» به عنوان یک وظیفه واجب برای یکایک مسلمانان است، چنانکه امام باقر علیه السلام در این باره فرمودند:
«هی والله فریضه من الله على العباد لمحمد صلى الله علیه وآله فی أهل بیته»[۲۵]
«به خدا سوگند مودت به محمد (ص) و اهل بیتش از جانب خدا بر بندگان واجب است.»
همچنین دقت در آیه روشن میسازد که محبت آنها وسیلهاى براى قبول امامت و رهبرى ائمه معصومین علیهم السلام از دودمان آن حضرت، و پشتوانهاى بر اداى رسالت است.
توضیح آنکه در بسیارى از آیات قرآن مجید مىخوانیم: پیامبران مىگفتند پاداشى از شما در برابر دعوت رسالت نمىخواهیم، و پاداش ما تنها بر پروردگار عالمیان است
«ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلى رَبِّ الْعالَمِینَ»[۲۶]
در مورد شخص پیامبر اسلام نیز تعبیرات مختلفى دیده مىشود: در یک جا مىگوید
«قُلْ ما سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَى اللَّه»[۲۷]
«بگو پاداشى را که از شما خواستم تنها به سود شما است اجر و پاداش من فقط بر خداوند است.»
و در جاى دیگر مىخوانیم:
«قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِیلا»[۲۸]
«بگو من در برابر ابلاغ رسالت هیچگونه پاداشى از شما مطالبه نمىکنم، مگر کسانى که بخواهند راهى به سوى پروردگارشان برگزینند.»
و بالآخره در مورد دیگرى مىگوید:
«قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِین»[۲۹]
«من از شما پاداشى نمىطلبم و چیزى بر شما تحمیل نمىکنم.»
هر گاه این آیات سهگانه را با آیه مورد بحث در کنار هم بگذاریم نتیجهگیرى کردن از آن آسان است: در یک جا به کلى نفى اجر و مزد مىکند.
در جاى دیگر مىگوید: من تنها پاداش از کسى مىخواهم که راهى به سوى خدا مىجوید.
و در مورد سوم مىگوید پاداشى را که از شما خواستهام براى خود شما است.
و سرانجام در آیه مورد بحث مىفرماید مودت به قربى پاداش رسالت من است، یعنى من پاداشى از شما خواستهام که نفعش عائد من نمیشود، بلکه صد در صد به سود خود شما است، و چیزى است که راه شما را به سوى خدا هموار مىسازد. روشن است که هموار بودن راه رسیدن به خدا با ادامه خط مکتب پیامبر (ص) به وسیله رهبران الهى و جانشینان معصومش که همگى از خاندان او بودهاند، ممکن است و پایه این ارتباط مودت به آنها است.[۳۰]
پاسخ به شبهات
تا بدینجا ثابت شد که بر اساس آیه مورد بحث، مودت اهل بیت پیامبر که همان ائمه اطهار علیهم السلام هستند، بر تمام مسلمانان لازم است. حال نوبت به پاسخگویی به شبهاتی رسیده است که برخی بر دلالت این آیه وارد کردهاند.
- ۱. مکی بودن آیه مودت
برخی از مفسران و دانشمندان اهل سنت دلیل عدم نزول آیه در شأن عترت را مکی بودن سوره «شوری» دانسته و گفتهاند: آیه مودت در مکه نازل است و در آن زمان علی(ع) و فاطمه(س) عقد ازدواج نکرده بودند. بنابراین حسن (ع) و حسین (ع) به دنیا نیامده بودند تا آیه مودّت در شأن آنان نازل شده باشد.[۳۱]
پاسخ
سوره شوری از سورههای مکی است، امّا آیه مودّت و سه آیه پس از آن مدنی هستند.[۳۲] این را تعداد زیادی از مفسران اهل سنت بیان کردهاند.[۳۳] ضمن آنکه از ابن عباس و قتاده نیز چنین نقل کردهاند:
«این سوره مکی است مگر چهار آیه آن که در مدینه نازل شده است که اولین آنها آیه «…قل لا أسئلکم علیه اجراً الاّ الموده فی القربی…» است.[۳۴]
- ۲. تقاضای اجر خلاف سنت پیامبران
طلب اجر پیامبر اکرم(ص) خلاف سنت پیامبران الهی است، زیرا همه پیامبران (مانند نوح، هود، صالح و…) یک صدا گفتهاند:
«وَ مَا أَسَْلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْر إِنْ أَجْرِىَ إِلَّا عَلى رَب الْعَالَمِین»[۳۵]
«من در برابر این دعوت، اجر و پاداشى از شما نمىطلبم اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است!»
پیامبر ما، از همه پیامبران برتر است. پس به طریق اولی اجر نخواسته است.
پاسخ
هیچ یک از پیامبران الاهی از مردم در مقابل رسالت اجری نخواستهاند. خود پیامبر اکرم (ص) نیز بارها پیشنهاد مالی کافران در ابتدای بعثت و پیشنهاد انصار را پس از هجرت رد کرده است. از اینجا روشن میشود اجری که پیامبر اکرم (ص) از مردم خواسته، غیر از اجری است که پیامبران حتی خود پیامبر خدا (ص) بارها آن را رد کردهاند و آن اجر مادی و دنیوی است، ولی اجری که پیامبر اکرم (ص) در عوض رسالت خواسته، اجر معنوی است که نفعش به خود مردم برمیگردد، چنانچه آیه قرآنی به این مطلب اشاره کرده است:
«قل مَا سَألتُکُم مِن أجرٍ فَهُوَ لَکُم أن أَجریَ الاّ عَلَی الله…»[۳۶]
«بگو: «هر اجر و پاداشى از شما خواستهام براى خود شماست اجر من تنها بر خداوند است»
- ۳. طلب اجر سبب تهمت به پیامبر اکرم (ص)
تقاضای اجر، پیامبر اکرم (ص) را در معرض تهمت قرار میدهد، زیرا درخواست اجر برای ادای یک وظیفه، برای افراد معمولی شایسته نیست، چه رسد به پیامبر اسلام.
پاسخ
در پاسخ به این اشکال میتوان گفت که اولا اجر به دو نوع حقیقی و مجازی است، اجر حقیقی، همان اجر عرفی و مادی است که در مقابل کاری داده میشود، ولی اجری که در آیه مودت آمده است، از قبیل نوع دوم میباشد، پس اشکال وارد نیست.
به دیگر بیان، مقصود از اجر رسالت، ارجاع مردم به اهل بیت در اخذ معارف دینی و هدایت است و نفع آن به هیچ صورت به پیامبر اکرم (ص) یا اهل بیت (ع) برنمیگردد. بلکه خود مردم سود میبردند، از این رو دیگر پیامبر در معرض تهمت قرار نمیگیرد، اشکال در صورتی وارد است که اجر به معنای مال دنیا فرض شود، ولی اینجا امر مادی در کار نیست.
افزون بر آن، خطاب آیه به مؤمنان است، که پیامبر اکرم (ص) را معصوم از خطا میدانند، از این رو تهمت زدن به ایشان معنا ندارد.
ثانیا به فرض که در اینجا پیامبر اکرم(ص) در معرض تهمت قرار گیرد، در دیگر احکام (خمس، انفال، اطاعت و…) که به طور مطلق یا بخشی از آن به پیامبر اکرم (ص) اختصاص دارد، چه میکنید؟ افزون بر آن، برای روایات متعددی که در کتب فریقین آمده و آیه را به اهل بیت تفسیر کرده، چه توجیهی دارید؟[۳۷]
فهرست منابع:
۱- قرآن کریم.
۲- آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵.
۳- راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، مترجم: دکتر خسروی.
۴- ابن منظور، لسان العرب، جامع التفاسیر.
۵- سلمی، محمد بن حسین، حقائق التفسیر، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹..
۶- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، دارالمعرفه، بیتا.
۷- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، جامع التفاسیر.
۸- شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، بیتا.
۹- طباطبائی، محمد حسین، المیزان، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷.
۱۰- علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، قم، موسسه دارالهجره.
۱۱- میبدی، ابوالفضل رشید الدین، کشف الاسرار، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۱.
۱۲- فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، جامع التفاسیر.
۱۳- زمخشری، محمود، الکشاف، دارالکتب العربی، بیروت.
۱۴- علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
۱۵- فرات الکوفی، ابی القاسم فرت بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، تحقیق: محمد کاظم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۰ق.
۱۶- حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل، تحقیق: شیخ محمدباقر محمودی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق.
۱۷- کلینی، محمد یعقوب، اصول کافی، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ق.
۱۸- برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، دارالکتب الاسلامیه، بیتا.
۱۹- قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۶۴.
۲۰- مراغی، احمد بن مصطفی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی.
۲۱- قرطبی، صمد بن احمد انصاری، احقاق الحق،
۲۲- سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور،، بیروت، دارالفکر ، ۱۴۱۴ق.
۲۳- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل القرآن، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۱۲.
۲۴- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴.
۲۵- عابدی، خدا حسین، تفسیر تطبیقی آیه مودت، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۳۸۴.
۲۶- فخر الدین رازی، محمد، مفاتیح الغیب، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۵ق.
پی نوشت ها:
[۱]. شوری/۲۳.
[۲]. شوری/۲۴.
[۳]. شوری/۲۵.
[۴]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۲۹.
[۵] . فراهیدی، خلیل، العین، ذیل ماده «ود»، ابن منظور، لسان العرب، ذیل ماده «ود»، طریحی، مجمع البحرین، ذیل ماده «ود»،
[۶]. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، مترجم: دکتر خسروی، ذیل ماده«ود»
[۷]. ابن منظور، لسان العرب، ذیل ماده«قرب».
[۸]. راغب اصفهانی، همان، ذیل ماده«قرب».
[۹]. طوسی، محمد بن حسن، التیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۱۵۸.
[۱۰]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۹، ص۴۸.
[۱۱]. علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، ص۱۷۵.
[۱۲]. علامه مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تقریباً ۳۲ روایت آمده است.
[۱۳]. فرات الکوفی، ابی القاسم فرات بن ابراهیم، ص۳۹۲.
[۱۴]. حاکم حسکانی، عبدالله بن احمد، شواهد التنزیل، ج۲، ص۲۱۳.
[۱۵]. «عن ابی جعفر (ع) فی قوله تعالی: «قُل لا أسئلکم علیه اجراً الاّ المودَّهَ فی القربی» قال: «هم الائمه» کلینی، محمد یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۴۱۳.
[۱۶]. حاکم حسکانی، عبدالله بن احمد، شواهد التنزیل، ج۲، ص۱۸۹-۱۹۶.
[۱۷]. قرطبی، محمد بن احمد انصاری، احقاق الحق، ج۳، ص۲.
[۱۸]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۶، ص۷.
[۱۹]. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل القرآن، ج۲۵، ص۱۶و۱۷.
[۲۰]. حسکانی، حاکم، شواهدالتنزیل، ج۲، ص۲۰۳.
[۲۱] . در این باره ر.ک. طبری، ابن جریر، جامع البیان، ج۱۶، ص۲۲، فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۷، ص۵۹۳ و ۵۹۴ و آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی، ج۱۳، ص۳۰ و ۳۱.
[۲۲] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۲۰، ص۴۰۸.
[۲۳] . سلمی، محمد بن حسین، حقائق التفسیر، ج۱، ص۵۳.
[۲۴] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ۲۰، ص۴۰۷.
[۲۵]. برقی، احمد بن محمد خالد، المحاسن،ج۱، ص۱۴۴.
[۲۶] . شعراء/ ۱۰۹- ۱۲۷- ۱۴۵- ۱۶۴- ۱۸۰
[۲۷] . سبا/۴۷.
[۲۸] . فرقان/۵۷.
[۲۹] . ص/۸۶.
[۳۰] . مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۰۹ و ۴۱۰.
[۳۱]. عابدی، خدا حسین، تفسیر تطبیقی آیه مودت، ص۱۶۷.
[۳۲]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۴۲۳-۴۲۴.
[۳۳] . در این باره ر.ک. زمخشری، محمود، الکشاف، ج۴، ص۲۰۸، قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۶، ص۱، مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج۲۵، ص۱۳، و … .
[۳۴] . میبدی، احمد، کشف الاسرار، ج۹، ص۴.
[۳۵]. شعراء، ۱۰۹.
[۳۶] . سبأ/۴۷.
[۳۷]. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۶۷-۶۸.
رضوانه صدیق علوی