- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 13 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
مصر کشوری مسلماننشین در شمال شرقی آفریقا به پایتختی قاهره با اقلیتی از شیعیان است. این سرزمین در سال ۲۰ق به فرماندهی عمرو بن عاص فتح شد. حضور برخی از یاران امام علی(ع) از جمله ابوذر غفاری، ابوایوب انصاری و مقداد بن اسود در فتح مصر، آغاز حضور فرهنگ شیعه در مصر دانسته شده است. شیعیان اسماعیلی، از سال ۳۵۸ق به مدت دو قرن در مصر حاکم بوده و آثار فراوانی از آنان بر جای مانده است؛ از جمله شهر قاهره که در زمان فاطمیان بنا نهاده شده و مسجد جامع الازهر. افزودن «حی علی خیر العمل» به اذان و برگزاری عزاداری عاشورا، از دیگر اقدامات فاطمیان در مصر بوده است. گرایش به اهل بیت، امروزه در جامعه مصر دیده میشود، تا آنجا که محبت به اهل بیت در میان صوفیان مصر، ضروری و بغض اهل بیت، به منزله انحراف از دین تلقی میشود.
مزارها و مقامهای منسوب به اهل بیت و امامزادگان در مصر از جمله مقام رأس الحسین، مقام حضرت زینب و مقبره سیده نفیسه، از جمله زیارتگاههایی است که مورد توجه مصریان است. بنابر برخی گزارشها، شیعیان امروزه در مصر تحت فشارند و از آزادی مذهبی برخوردار نیستند و از حقوق خود محروم میشوند. تأسیس دارالتقریب در مصر توسط عالمان اهل سنت و شیعه در سال ۱۹۴۷ میلادی، راه را برای به رسمیت شناخته شدن شیعیان از سوی اهل سنت و بهویژه در کشور مصر باز کرد؛ اما با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و اختلافات دو کشور ایران و مصر درباره فلسطین، فشارها بر شیعیان هم افزایش یافت و مؤسسات فرهنگی مانند جمعیت آل البیت تعطیل شد.
برخی از چهرههای شناختهشده شیعه در مصر، عبارتند از: صالح الوردانی، روزنامهنگار مصری که در سال ۱۹۸۱م شیعه شد و آثار فراوانی در معرفی شیعه نگاشته، و همچنین حسن شحاته، خطیب شیعه که از دانشآموختگان جامعه الازهر بوده و در پنجاه سالگی شیعه شده و توسط گروههایی افراطی سلفی به قتل رسید. مراکز انتشاراتی از جمله دارالنجاح که نخستین ناشر آثار شیعی در مصر بود و دارالبدایه که به اتهام همکاری با ایران تعطیل شد، از مؤسسات فرهنگی شیعه در مصر بودهاند.
مصر، به پایتختی قاهره، در شمال شرق آفریقا واقع شده و با کشورهای لیبی، فلسطین اشغالی و سودان همسایه است[۱] و از شمال به دریای مدیترانه و از شرق به دریای سرخ میرسد.[۲] مصر، مساحتی بیش از یک میلیون کیلومتر مربع دارد[۳] و بر اساس آخرین براوردها، جمعیتی نزدیک به ۱۰۰ میلیون نفر در آن زندگی میکنند که ۹۰ درصد آن مسلمان و ۱۰ درصد مسیحیاند.[۴] اقلیتی از شیعیان در مصر زندگی میکنند که آمار دقیقی از تعداد آنها در دست نیست.[۵]
بر اساس قانون اساسی مصر، هیچ کدام از قوانین کشور نباید مغایر با شریعت اسلامی باشد.[۶] دانشگاه الازهر، یکی از قدیمیترین مراکز علمی مسلمانان، در مصر قرار دارد و تاثیر فکری و علمی فراوانی در میان مسلمانان داشته است.[۷] کلیسای ارتدوکس قبطی اسکندریه، رهبری مذهبی ۱۵ میلیون مسیحی را در سراسر جهان به عهده دارد.[۸]
واژه مصر پنج بار در قرآن کریم ذکر شده است[۹] و در چهار مورد، مقصود از آن، مصر است؛ یعنی سرزمینی که فرعون پادشاه آن بوده است.[۱۰] با این حال، موارد مذکور، شهر هم معنا شده است.[۱۱]
قرآن کریم به سایر عوامل جغرافیایی سرزمین مصر نیز اشارههایی دارد؛ از جمله ذخایر و گنجینههای زمین مصر،[۱۲] همچنین قرآن کریم چند بار به رود نیل، واقع در مصر، اشاره کرده است؛ از جمله در سرگذشت افکندن موسای نوزاد در آن، و مباهات فرعون به مدیریت شاخههای منشعب شده از رود نیل.[۱۳]
دوره اسلامی
مصر در سال ۲۰ هجری قمری و به فرماندهی عمرو بن عاص به دست مسلمانان فتح شد.[۱۴] با گسترش اسلام در مصر و ورود قبایل بزرگ عرب به آن، بهتدریج فرهنگ یونانی آن به فرهنگ اسلامی تبدیل شد و زبان عربی در آن پذیرفته شد.[۱۵] از صدر اسلام تا دوران خلافت امویان و سدههای نخست خلافت عباسی، مصر یکی از سرزمینهای تحت تسلط خلافت اسلامی بود که حاکم آن از سوی مرکز خلافت منصوب میشد، تا آنکه در سال ۲۵۴ هجری، اولین دولت مستقل در مصر تأسیس شد.[۱۶]
نخستین بار ابن طولون، فرمانداری که در زمان خلافت معتز عباسی، به مصر فرستاده شد، در اداره مصر استقلالی به دست آورد و افزون بر مصر، شامات را نیز به قلمرو خود افزود.[۱۷] بعد از مرگ ابن طولون در سال ۲۷۰ق، فرزندانش بر جای او نشستند تا اینکه در سال ۲۹۲ق، بار دیگر عباسیان بر مصر غلبه یافتند.[۱۸] محمد بن طغج، معروف به اخشید، دومین حاکمی بود که مصر را مستقل ساخت؛ او در سال ۳۲۳ق به عنوان فرماندار عباسیان وارد مصر شده بود.[۱۹] پس از درگذشت اخشید در سال ۳۳۴ق، ابوالمِسک کافور، ابتدا به عنوان سرپرست پسران اخشید و سپس به شکل مستقل و به عنوان حاکم مصر، قدرت را تا زمان مرگش در ۳۵۷ق در دست داشت.[۲۰]
فاطمیان اسماعیلیمذهب که پیشتر در افریقیه، تونس امروزی، حکومت قدرتمندی تاسیس کرده بودند، در سال ۳۵۸ق بر مصر غلبه کردند.[۲۱] سلسله فاطمیان، حدود دویست سال بعد، در سال ۵۶۷ق، به دست صلاحالدین ایوبی از میان رفت.[۲۲] ایوبیان که مصر و شام را زیر سلطه داشتند، در سال ۶۴۸ توسط حکومت ممالیک از میان رفتند.[۲۳] حکومت ممالیک سرانجام در سال ۹۲۳ق، به دست سلطان سلیم عثمانی شکست خوردند و مصر به قلمرو سلطنت عثمانی افزوده شد.[۲۴]
حاکمان مصر در دوران عثمانی تا اواخر قرن هجدهم میلادی، نایبالسلطنههایی بودند که از سوی سلطان عثمانی گماشته میشدند و در قلمرو خود از استقلال زیادی برخوردار بودند.[۲۵] همزمان با افول امپراتوری عثمانی در قرن نوزدهم میلادی،[۲۶] ارتش فرانسه به فرماندهی ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸م وارد مصر شد،[۲۷] اما سرانجام در سال ۱۸۰۱م، خاک مصر را ترک کرد.[۲۸] اشغال سه ساله مصر توسط فرانسه موجب بروز هرج و مرج در آن شد.[۲۹] با این حال گروهی آلبانیایی توانستند در سال ۱۸۱۱م بر مصر حاکم شوند و حدود ۱۴۰ سال بر آن مسلط شوند،[۳۰] تا آنکه در سال ۱۹۵۲م، فاروق، آخرین فرد این خاندان، با انقلابی که به برپایی جمهوری مصر و ریاست جمهوری جمال عبدالناصر (۱۹۱۸-۱۹۷۰م) انجامید، از حکومت برکنار شد.[۳۱]
پیشینه تشیع
آغاز حضور فرهنگ شیعه در مصر، از زمان فتح مصر به دست مسلمانان دانسته شده است؛ چرا که پیروان و علاقمندان امام علی(ع) از جمله ابوذر غفاری، ابوایوب انصاری و مقداد بن اسود در فتح مصر حضور داشته و عمار یاسر نیز پس از فتح مصر، در دوره خلافت عثمان، در مصر ساکن شد.[۳۲] با این حال، اولین نقشآفرینی شیعیان و قیام آنها علیه خلافت عباسی در مصر، قیام علی بن محمد، فرزند نفس زکیه بوده است.[۳۳]
امام علی(ع) در دوره خلافت خود، ابتدا قیس بن سعد بن عباده را به مصر فرستاد و بیشتر مردم مصر، جز گروهی از طرفداران عثمان، با علی(ع) بیعت کردند.[۳۴] چندی بعد، امام علی(ع)، محمد بن ابی بکر را به جای قیس بن سعد، به حکومت مصر منصوب کرد.[۳۵] اما در زمان وی، لشکر معاویه به رهبری عمروعاص به مصر حمله کرد، محمد بن ابی بکر را کشت و آن سرزمین را تصرف نمود.[۳۶]
دوران خلافت امویان و عباسیان
با وجود سلطه امویان بر مصر، گرایشهای شیعی در این سرزمین به طور کامل از بین نرفت.[۳۷] وجود گرایشهای شیعی و علوی در مصر، و دوری آن از مرکز خلافت، باعث شد برخی از قیامکنندگان علوی، به مصر بروند.[نیازمند منبع] برخی قیامهای علویان در مصر، عبارتند از: قیام علی بن محمد، برادر نفس زکیه، در سال ۱۴۵ق که با شکست مواجه شد،[۳۸] قیام احمد بن ابراهیم بن عبدالله بن طباطبا در ۲۵۴ق در صعید[۳۹] قیام احمد بن محمد بن عبدالله بن طباطبا در سال ۲۵۵ قمری در نزدیکی اسکندریه[۴۰] و همچنین قیام ابراهیم بن محمد، از نوادگان امام علی(ع)، معروف به ابن صوفی، در سال ۲۵۶ق در زمان حکومت طولونیان بر مصر، در منطقه صعید.[۴۱]
چنانکه مقریزی (۷۶۶-۸۴۵ق)، مورخ مشهور مصری در کتاب خود، المواعظ و الاعتبار شرح داده، پس از آنکه در عاشورای ۳۵۰ق، شیعیان در مزار کلثوم، از نوادگان امام صادق(ع) جمع شدند و به عزاداری پرداختند، مأموران اموی به آنها حمله کرده و بسیاری را کشتند و پس از آن فشار بر شیعیان افزایش یافت؛ تا آنجا که برای آزمودن مردم از آنها میپرسیدند «داییات کیست؟» و اگر پاسخی غیر از «معاویه» میشنیدند، آنها را مجازات میکردند؛ چرا که معتقد بودند معاویه، «خال المؤمنین»، یعنی دایی مؤمنان است.[۴۲] به گفته مقریزی، در این دوران، منادیانی در روز جمعه بر در جامع عتیق فریاد میزدند که معاویه دایی مؤمنان است و مناقب او را برمیشمردند.[۴۳]
خلافت فاطمیان
فاطمیان، شیعیانی اسماعیلیمذهب بودند که پس از چند حمله ناموفق از سال ۳۰۱ق،[۴۴] سرانجام در سال ۳۵۸ق توانستند بر مصر غلبه یابند و بیش از دو قرن بر آن حاکم شوند.[۴۵] ساختن شهر فعلی قاهره، از اولین اقدامات فاطمیان در مصر بوده است.[۴۶] فاطمیان همچنین نام عباسیان را از منابر و سکههای مصر حذف کرده و عبارت «حی علی خیر العمل» را به اذانها افزودند.[۴۷]
فاطمیان همچنین اقدام به برگزاری سوگواری عاشورا کردند.[۴۸] بنابر گزارشهای تاریخی، الحاکم بامرالله، خلیفه فاطمی، در سال ۴۰۴ق دستور داد تمام دکانهای قاهره، جز نانواییها، در روز عاشورا بسته باشد.[۴۹]
تأسیس مسجد جامع الازهر در سال ۳۵۹ق برای تبلیغ آموزههای مذهب اسماعیلی،[۵۰] و همچنین پایهگذاری دارالحکمه یا دارالعلم در سال ۳۹۵ق که به منزله کتابخانه عمومی و دانشگاه دانسته شده، از دیگر اقدامات فاطمیان در مصر است.[۵۱]
گرایش به اهل بیت(ع)
احترام و ارادت صوفیه مصر به اهل بیت و نفوذ فرهنگی و اجتماعی آنها در جامعه مصر، سبب نزدیک شدن مردم مصر به مذهب جعفری شده است؛[۵۲] تا آنجا که فرقههای صوفی در مصر، متهم به شیعهگرایی شدهاند و تصوف، دروازه ورود تشیع به مصر و جهان اسلام دانسته شده است.[۵۳] محبت به اهل بیت، در میان صوفیان، ضروری شمرده میشود و بغض اهل بیت، به منزله انحراف از دین تلقی میشود.[۵۴] امام حسین(ع)، در میان برخی از فرقههای صوفیه، «شهید حق» دانسته میشود.[۵۵] زیارت قبور اهل بیت، اهمیت صحیفه سجادیه، برگزاری جشنهای میلاد پیامبر و ائمه(ع)، برخی دیگر از وجوه تشابه صوفیان با شیعیان است.[۵۶]
زیارت
مقام حضرت زینب در مصر
زیارت مزار خاندان اهل بیت(ع) و همچنین اولیا و بزرگان صوفی در مصر، بسیار رایج است.[۵۷] از مشهورترین زیارتگاههای منسوب به اهل بیت(ع) و یا اصحاب ائمه(ع) که بسیار مورد توجه شیعیان و سایر مردم مصر است، عبارتند از: مقام راس الحسین،[۵۸] مقام حضرت زینب (س)،[۵۹] مقبره سیده نفیسه از نوادگان امام حسن(ع).[۶۰]
مهاجرت سادات
مهاجرت علویان و اصحاب ائمه به مصر، یکی از عوامل گرایش مصریان به اهل بیت(ع) و گسترش تشیع در مصر دانسته شده است.[۶۱] علویان گاه از سر اختیار و برای تبلیغ تشیع به مصر هجرت میکردهاند و گاه برای فرار از مجازاتهایی که برخی از خلفای عباسی مانند مأمون و متوکل برای آنها قرار داده بودهاند.[۶۲]
بیش از هشتاد نفر از طالبیان به مصر مهاجرت کردهاند که اسامی آنها در کتاب منتقله الطالبیه نقل شده است.[۶۳] متوکل عباسی، در سال ۲۳۶ق، علاوه بر ویران ساختن مرقد امام حسین(ع) در کربلا برای مقابله با شیعیان، دستور اخراج بزرگان علوی از مصر را نیز صادر کرد. [۶۴] برخی محققان، این دستور را حاکی از نفوذ علویان در مصر دانستهاند.[۶۵] قیامهای علویان مصر از سال ۲۵۲ق تا ۲۷۰ق، در واکنش به محدودیتهایی دانسته شده که علیه شیعیان اجرا میشده است.[۶۶]
وضعیت شیعیان
ضریح راس الحسین در قاهره
آمار دقیقی از تعداد شیعیان در مصر وجود ندارد؛[۶۷] اما چنانکه سایت اینترنتی نشریه اکونومیست نوشته است، پس از تحولات مصر در سال ۲۰۱۱ میلادی، شیعیان توانستهاند بیش از گذشته اعتقاد خود به تشیع را علنی کنند و همین منبع، جمعیت شیعیان مصر را تا یک میلیون نفر برآورد کرده است.[۶۸] منابع دیگری، این تعداد را بین ۸۰۰ هزار تا دو میلیون شیعه تخمین زدهاند.[۶۹] بر اساس یکی از گزارشهای منتشر شده توسط کنگره امریکا درباره آزادی مذهبی، شیعیان در برخی کشورها از جمله مصر، تحت فشار قرار دارند و از حقوق خود محروم میشوند.[۷۰]
شیعیان مصر در مناطق مختلفی از جمله شهرهای منصوره و طنطا در شمال مصر و نیز مناطقی از جنوب آن مانند اسوان و قنا در منطقه صعید، و شهرهای اسنا، ارفو، ارمنت و قفطا زندگی میکنند.[۷۱]
دارالتقریب
اعضای کمیته مرکزی دارالتقریب
فعالیت و نقشآفرینی شیعیان مصر در دوره معاصر، ناشی از شکلگیری نهضت تقریب مذاهب اسلامی دانسته شده است.[۷۲] تقریب مذاهب، پیوندهایی میان علمای شیعه و بزرگان جامع الازهر ایجاد کرد. شیخ محمدتقی قمی، از جمله عالمانی بود که در بنیانگذاری دار التقریب بین المذاهب الاسلامی در سال ۱۹۴۷ میلادی، سهیم بود و از پشتیبانی آیت الله بروجردی در قم برخوردار بود.[۷۳] محمدجواد مغنیه، محمدحسین کاشف الغطاء، سید طالب حسینی الرفاعی و سید مرتضی رضوی، از دیگر علمای شیعه بودند که در جریان تقریب حضور فعال داشتند. برخی از علمای اهل سنت که با این جریان همفکری و همکاری داشتند، عبارتند از محمد مصطفی المراغی، شیخ محمود شلتوت، شیخ عبدالمجید سلیم.[۷۴]
شیخ محمود شلتوت، رئیس جامع الازهر، در سال ۱۹۵۹م، فتوایی مبنی بر جواز پیروی از فقه جعفری صادر کرد و سالها پس از آنکه تدریس علوم شیعه در جامع الازهر توسط ایوبیان ممنوع شده بود،[۷۵] از خواست خود برای تدریس مذهب شیعه در الازهر سخن گفت، و گرچه موفق به انجام آن نشد،[۷۶] اما راه را برای تدریس فقه شیعه در دروس فقه مقارن، باز کرد.[۷۷] در همین زمینه، انتشار کتاب تفسیر مجمع البیان، نوشته فضل بن حسن طبرسی، عالم شیعه، به همراه مقدمه برخی از علمای الازهر از جمله محمود شلتوت، از نتایج تقریب مذاهب اسلامی دانسته شده است. دار التقریب، همچنین از سال ۱۳۶۸ق، تا ۱۳۹۲ق، ۶۰ شماره از مجلهای با عنوان رساله الاسلام منتشر میکرد که حاوی مقالاتی از علمای شیعه و سنی بود.[۷۸]
سختگیریها بر شیعه
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و اختلافات دو حکومت بر سر مسائل فلسطین که به روابط خصمانه انجامید، شیعیان مصر تحت فشار قرار گرفته و کتابهایی بر ضد شیعه انتشار یافت؛ از جمله کتاب «الخطوط العریضه لدین الشیعه»، نوشته محب الدین الخطیب، و تشیع، دینی متفاوت از اسلام دانسته شد.[۷۹] در همین زمینه دولت مصر، در سال ۱۹۸۸م، گروهی از شیعیان را به اتهام ارتباط با ایران دستگیر کرد.[۸۰]
پس از سقوط حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر، در سال ۱۳۸۹ش (۲۰۱۱م)،[۸۱] گرچه محدودیتهای جریانهای اسلامی در مصر از میان رفت، اما فشارها بر شیعیان همچنان باقی ماند و برای نمونه، در دوره وزارت شیخ طلعت عفیفی، حضور تفکر شیعی در مصر، ممنوع اعلام شد و هر گونه فعالیت شیعی در مساجد منع شد.[۸۲] همچنین برخی چهرههای شیعه مصر، به اتهام توهین به صحابه پیامبر(ص) و نیز جاسوسی، مورد خشونت گروههای تندرو مذهبی و یا محاکمه قرار گرفتهاند.[۸۳] سیاست مذهبی مصر در مواجهه با شیعیان پس از سقوط حسنی مبارک، تداوم سیاستهای دینی پیش از آن، و مبتنی بر فشار به شیعیان تلقی شده است.[۸۴]
با افزایش تحرکات گروههای سلفی پس از سقوط حسنی مبارک، حملات علیه شیعیان شدت گرفت؛ از آن جملهاند حمله به دفتر حفظ منافع ایران در مصر، حمله به برگزارکنندگان مراسم عاشورا و برگزاری کنفرانسهای ضدشیعی.[۸۵] بنابر گزارشهای موجود، شیعیان مصر با وجود برخورداری از تحصیلات کافی، به مراکز دولتی کشور خود راه پیدا نمیکنند و بیشتر در بخش تجارت و کشاورزی مشغول به کارند.[۸۶] شیعیان همچنین از تشکیل حزب رسمی، ساخت حسینیه، و داشتن نماینده در مجلس محروماند.[۸۷]
جمعیت آل البیت
جمعیت آل البیت، در سال ۱۹۷۳م راهاندازی شد[۸۸] و یکی از اعضای اصلی آن، سید طالب الرفاعی بود.[۸۹] کتابهایی مانند المراجعات، در اثبات حقانیت شیعه، نوشته سید عبدالحسین شرف الدین، کتاب علی لاسواه، در اثبات خلافت امام علی(ع)، نوشته محمدرضی رضوی، و التشیع ظاهره طبیعیه فی اطار الدعوه الاسلامیه، نوشته سید محمدباقر صدر، از آثار چاپشده توسط جمعیت آل البیت بودهاند.[۹۰]
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی و اختلافات دولت مصر و ایران، به تعطیلی جمعیت آل البیت منجر شد.[۹۱]
چهرهها و شخصیتها
برخی از چهرههای شناختهشده فرهنگی، دینی و اجتماعی شیعیان مصر، عبارتند از:
صالح الوردانی، روزنامهنگار مصری، متولد ۱۹۵۲ میلادی که در سال ۱۹۸۱م شیعه شد.[۹۲] او بیش از ۲۰ کتاب درباره مذهب شیعه و در نقد اهل سنت نگاشته است؛ از جمله «عقائد السنّه وعقائد الشیعه»، «الشیعه فی مصر من الإمام علیّ حتى الإمام الخمینی»، «الحرکه الاسلامیه والقضیه الفلسطینیه».[۹۳] انتشارات دارالبدایه، از اولین مؤسسات نشر آثار شیعه در مصر، و همچنین انتشارات دارالهدف، از مراکز بنیانگذاری شده توسط وی دانسته شده است.[۹۴] برخی از آثار صالح الوردانی به زبانهای فارسی، ترکی و کردی ترجمه شده است.[۹۵]
شیخ حسن شحاته که به دست تکفیریان تندرو کشته شد
حسن شحاته، (۱۹۴۶م) خطیب مشهور شیعه که از دانشآموختگان جامعه الازهر بوده و در پنجاه سالگی شیعه شده و یکی از رهبران پیروان اهل بیت در مصر دانسته شده است.[۹۶] حسن شحاته در سال ۱۳۹۲ش (۲۳ ژوئن ۲۰۱۳م)، در یک مراسم بزرگداشت تولد امام زمان(ع) در استان الجیزه مصر، کشته شده است.[۹۷] گروهی از سلفیهای افراطی، عاملان قتل وی معرفی شدهاند.[۹۸]
ناشران شیعه
مراکز انتشاراتی شیعیان در مصر، اقدام به نشر آثار شیعه میکنند؛[۹۹] از جمله این ناشران عبارتند از:
دارالنجاح، در سال ۱۹۵۲ میلادی توسط سید مرتضی رضوی تأسیس شد و برخی از کتابهای مهم شیعی مانند تفسیر القرآن الکریم، نوشته سید شبر، وسائل الشیعه، مصادر الحدیث عند الامامیه، اصل الشیعه و اصولها، شیعه و فنون الاسلام و شیعه فی التاریخ، نوشته محمد الزین را به چاپ رسانده است.[۱۰۰]
دارالبدایه، در سال ۱۹۸۶ میلادی توسط صالح الوردانی تأسیس شد و کتابهایی مانند البعث الاسلامی و المجتمع الاسلامی، نوشته سید محمد المدرسی و کتاب کیف نقهر الخوف، نوشته شیخ حسن صفار و کتابهای دیگر را منتشر کرده است. فعالیت این انتشارات پس از مدتی با مخالفتهایی از سوی گرایشهای سلفی مواجه شد. فعالیت دارالبدایه همزمان با دوران سختگیریها بر شیعیان مصر بود و بعد از مدتی به اتهام همکاری با ایران تعطیل شد.[۱۰۱]
پی نوشت ها:
- روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۹.
- روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۹.
- روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۲.
- «world fact book».
- «Shi’a of Egypt».
- روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۰.
- روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۲.
- روحانی، آشنایی با کشورهای اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۱۵۲.
- سوره بقره، آیه ۶۱؛ سوره یوسف، آیه ۲۱؛ سوره یوسف، آیه ۹۹؛ سوره یونس، آیه ۸۷؛ سوره زخرف، آیه ۵۱؛ همچنین ببینید: قرشی بنابی، قاموس قرآن، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۲۶۰.
- قرشی بنابی، قاموس قرآن، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۲۶۰.
- قرشی بنابی، قاموس قرآن، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۲۶۰.
- سوره دخان، آیه ۲۵ـ۲۶؛ سوره زخرف، آیه ۵۱.
- سوره قصص، آیه ۷؛ سوره زخرف، آیه ۵۱.
- بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۱۰.
- آزادی، «زمینههای عرب شدن مصر در صدر اسلام»، ص۳۱.
- محمدحسن، مصر و الحضاره الإسلامیه، ۲۰۱۳م، ص۹.
- براقی، تاریخ کوفه، ۱۳۸۱ش، ص۳۰۶؛ تقیزاده داوری، تصویر شیعه در دائره المعارف امریکانا، ۱۳۶۴ش، ص۳۶۴؛ ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۷۳.
- ابن خلدون، تاریخ، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۴۰۲.
- ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، [۱۳۸۳ق]، ج۳، ص۲۵۱.
- ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۸، ص۴۵۷.
- باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۰.
- باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۵.
- باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۵۸ و ۱۶۱.
- باسورث، سلسلههای اسلامی، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۳.
- منسفیلد، تاریخ خاورمیانه، ۱۳۸۸ش، ص۳۷.
- گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۸.
- گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۲۹.
- گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۲.
- گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۳.
- گلاب، سربازان مزدور، ۱۳۸۶ش، ص۵۳۳.
- منسفیلد، تاریخ خاورمیانه، ۱۳۸۸ش، ص۵۶.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۷۰؛ جلیلی، «گرایشهای شیعی در مصر تا میانه سده سوم هجری»، ص۶۸؛ پاکآیین، «موده آل البیت(ع) فی مصر»، ص۲۱۸؛ همچنین ببینید: ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۲۲.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۷۰.
- بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۹۶م، ج۲، ص۳۸۹.
- الطبری، تاریخ الطبری، بیروت، ج۴، ص۵۵۴-۵۵۵؛ ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۱۰۷.
- ابن تغری بردی، النجوم الزاهره، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۱۰۷-۱۱۱.
- وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۱۷۱.
- مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۵.
- مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۵.
- مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۶.
- ابن خلدون، تاریخ، ۱۹۸۸م، ج۴، ص۳۹۲.
- مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۷.
- مقریزی، المواعظ و الاعتبار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۳۸۷.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۷۹-۸۰.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۸۰.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۸۰.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۸۰.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۸۴.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۸۷.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۸۳ و ۱۳۵-۱۳۶.
- ناصری طاهری، فاطمیان در مصر، ۱۳۷۹ش، ص۸۶ و ۱۳۹-۱۴۰.
- قاسمی، «صوفیه مصر و نقاط همگرایی و واگرایی با شیعیان»، ص۱۲۱.
- قاسمی، «صوفیه مصر و نقاط همگرایی و واگرایی با شیعیان»، ص۱۳۴.
- قاسمی، «صوفیه مصر و نقاط همگرایی و واگرایی با شیعیان»، ص۱۳۵.
- قاسمی، «صوفیه مصر و نقاط همگرایی و واگرایی با شیعیان»، ص۱۳۵.
- قاسمی، «صوفیه مصر و نقاط همگرایی و واگرایی با شیعیان»، ص۱۳۵.
- قاسمی، «صوفیه مصر و نقاط همگرایی و واگرایی با شیعیان»، ص۱۳۵؛ الوردانی، «مصر، نگاه از درون»، ص۱۳.
- پاکآیین، تاریخچه محبت اهل بیت در افریقا و اروپا، ۱۳۹۰ش، ص۸۳-۸۴.
- پاکآیین، تاریخچه محبت اهل بیت در افریقا و اروپا، ۱۳۹۰ش، ص۸۳-۸۴.
- حسام السلطنه، سفرنامه مکه، ۱۳۷۴ش، ص۲۵۸؛ پاکآیین، تاریخچه محبت اهل بیت در افریقا و اروپا، ۱۳۹۰ش، ص۸۳-۸۴.
- جلیلی، «گرایشهای شیعی در مصر تا میانه سده سوم هجری»، ص۸۲-۸۳.
- جلیلی، «گرایشهای شیعی در مصر تا میانه سده سوم هجری»، ص۸۳.
- ابن طباطبا، منتقله الطالبیه، ۱۳۸۸ق، ص۲۹۱-۳۰۶.
- جلیلی، «گرایشهای شیعی در مصر تا میانه سده سوم هجری»، ص۷۷.
- جباری، سازمان وکالت، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۱۰۷.
- جلیلی، «گرایشهای شیعی در مصر تا میانه سده سوم هجری»، ص۷۹-۸۱.
- «Shi’a of Egypt».
- «Egypt’s Shia come out of hiding».
- «Shi’a of Egypt».
- «Religious Freedom for Shia Populations».
- حسینی، «شیعیان مصر؛ گذشته و حال»، ص۲۸؛ التشیع فی افریقیا، ۲۰۱۱م، ص۶۳۶.
- «شیعیان مصر در گذر زمان».
- امیردهی، «پیشگامان تقریب»، ص۱۱۳.
- هویدی، تجربه التقریب بین المذاهب، ص۸۹.
- میرعلی، «نقش سیدجمال در تغییر نظام آموزشی الازهر…»، ص۱۳۴.
- «آراء و احادیث»، ص۲۳۹.
- «آراء و احادیث»، ص۲۳۹.
- آذرشب، «التقریب فی القرن الماضی»، ص۷۲-۷۳؛ «رساله الإسلام».
- «شیعیان مصر در گذر زمان».
- وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۱۷۱.
- صفوی، مصر، ۱۳۹۵ش، ص۸۸.
- صفوی، مصر، ۱۳۹۵ش، ص۹۳-۹۴.
- «The Shias: Egypt’s forgotten Muslim minority».
- صفوی، مصر، ۱۳۹۵ش، ص۹۴ و ۹۷.
- صفوی، مصر، ۱۳۹۵ش، ص۱۱۲.
- صفوی، مصر، ۱۳۹۵ش، ص۱۲۸.
- صفوی، مصر، ۱۳۹۵ش، ص۱۲۹.
- وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۱.
- وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۲.
- وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۲.
- وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۲۰۳.
- «د. صالح الوردانی – مصر – شافعی».
- «د. صالح الوردانی – مصر – شافعی».
- وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۹-۱۰.
- «السیره الذاتیه».
- «شهادت مظلومانه شیخ حسن شحاته»، ص۷۲-۷۳؛ زارع خورمیزی، نسلکشی سادات و مسلمانان شیعه، ص۶۲۹-۶۳۰.
- «شهادت مظلومانه شیخ حسن شحاته»، ص۷۲.
- «شهادت مظلومانه شیخ حسن شحاته»، ص۷۴.
- التشیع فی افریقیا، ۲۰۱۱م، ص۶۳۹-۶۴۱.
- «شیعیان مصر در گذر زمان».
- وردانی، شیعه در مصر، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۶.
فهرست منابع:
- آذرشب، محمدعلی، «التقریب فی القرن الماضی»، در مجله رساله التقریب، شماره ۴۶، دی ۱۳۸۶ش.
- «آراء و احادیث»، در مجله الازهر، ش۱۲، صفر ۱۳۷۹ق.
- آزادی، فیروز، و سید اصغر محمودآبادی، «زمینههای عرب شدن مصر در صدر اسلام (۲۱ تا ۶۴ هجری»، در مجله پژوهشهای تاریخی، ش۱۲، زمستان ۱۳۹۰ش.
- ابن اثیر، عزالدین علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۹۶۵م.
- ابن تغری بردی، یوسف، النجوم الزاهره فی ملوک مصر والقاهره، ج۱، [قاهره]، المؤسسه المصریه العامه، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م.
- ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ: دیوان مبتدا و الخبر فی تاریخ العرب، تحقیق خلیل شحاده، دارالفکر، ۱۹۸۸م.
- ابن طباطبا، ابراهیم بن ناصر، منتقله الطالبیه، تحقیق محمدمهدی خرسان، نجف، المکتبه الحیدریه، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.