- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
عدم اطاعت از والدین بعد از قدردانی!
مسئله ی جالبی که در این آیات(آیاتی که خداوند از اطاعت والدین آمر به شرک، نهی میکند) به چشم میخورد این است که معمولا قبل از این نهی، توصیه به احسان و یا شکر والدین نموده، پس از آن، از اطاعت آنها در امور شرک آلود نهی میکند.
اگر به آیات قبل آیه ی ذکر شده توجه کنید، خداوند در ابتدا زحمات مادر، از ابتدای حمل و سپس شیر دهی، را یادآور میشود، سپس امر به شکر خود و بلافاصله شکر والدین میکند و در پایان این آیات، انسان را از اطاعت والدین درمسائل شرک آمیز نهی میکند. این مسئله، نشان میدهد که احترام به این دو بزرگوار و یادآوری ایثار و فداکاری هایشان هرگز نباید از یاد فرزند برود حتی اگر آنها مشرک باشند!
بنابراین برای اطاعت نکردن والدین در اموری که خلاف رضای خداست، فرزند باید بسیار مراقب باشد که مرتکب رفتار و یا گفتاری نشود که خاطرشان رنجیده شده و متعاقبا خشم خدا را برانگیزد.
د) نیکو معاشرت کردن با والدین و رعایت در حضورشان
«بار الهی چنان کن که از هیبت ایشان بیمناک باشم هم آنسان که از هیبت پادشاه خودکامه بیمناکم… آوای مرا در محضر آنان فرود آر و سخنم را برایشان دلنشین گردان و خویم را نسبت به آنان نرمی ده و قلبم را متوجه آنان کن و مرا نسبت به آنان خوشرفتار و دلسوز گردان».(صحیفه سجادیه)
حضرت در این سطر ازکلام زیبایشان در صحیفه سجادیه، متذکر میشوند که احترام والدین را تا حدی داشته باشید که گویی در حضور سلطانی مقتدر هستی و همان گونه که نزد سلطان مودب و با احترام رفتار میکنی و مراقب اعمالت هستی در حضور والدین نیز چنین باشی.
زندگی در زمان حیات پدر و مادر و یا درکنار آنها، یکی از بزرگترین نعمتهایی است که خداوند به انسان عنایت میکند، که البته مانند تمام نعماتی که خداوند عطا میکند، مورد توجه انسان نیست تا زمانی که آن را از دست بدهد، از آنجایی که هر نعمتی همراه با امتحان و آزمون الهی ست، این نعمت با ارزش نیز همراه با امتحانهای فراوانی ست که فرزند باید نسبت به آن هوشیار باشد و لحظه ای از آن غفلت نکند.
اما فرزندی که در کنار والدین خود زندگی میکند از آنجایی که همواره با آنها برخورد دارد، بیشتر مورد امتحان الهی ست. همان طور که در متن بسیار زیبا، مختصر و پر معنای امام سجاد(علیه السلام) ملاحظه فرمودید چگونگی رفتار با والدین و چگونه حضور پیدا کردن در کنار آنها در یک جمله آموزش داده میشود.
برخی تصور میکنند احترام گذاشتن به والدین سبب دوری و بیگانگی میشود و صمیمیت بین آنها را از بین میبرد، اما چنین نیست؛ این رفتار، نه تنها صمیمیت را از بین نبرده بلکه روابط عاطفی بین فرزند و والدین را تقویت کرده و دوستی و نزدیکی توام با احترام به وجود میآورد. پس صمیمیت و دوستی با والدین باید در کنار رعایت حداکثر احترام و ادب باشد.
امام باقر(علیه السلام) فرمود: «پدرم، امام سجاد(علیه السلام)، در رهگذر مردی را دیدند که با پسر جوانش راه میرفت. پسر در حین حرکت به دست پدر تکیه داده بود. امام از مشاهده ی این رفتار خلاف ادب پسر، بسیار ناراحت شدند به طوری که دیگر هیچگاه با آن فرزند بیادب و وظیفه نشناس سخن نگفتند». ۸
ذ) طلب آمرزش نمودن برای والدین
از آنجا که فرزند قادر به جبران سختیهایی که والدین برای او متحمل شدهاند نیست لذا امام سجاد(علیه السلام) از خدا می خواهد که این سختیها را سبب خیر و آمرزش آنان قرار داده و به علو درجاتشان بیفزاید. لذا میفرماید:
«بار خدایا اگر در گفتار با من از اندازه فراتر رفتهاند یا در کرداری زیادهروی کردهاند یا حقی از من تباه ساختهاند یا از وظیفه خود در حق من کوتاهی ورزیدهاند، حق خود را به آنان بخشیدم… و آن دو را به سبب نیکوییهایی که با من کردهاند غرق آمرزشی مسلم فرما… اگر آمرزش تو پیش از این مرا در بر گرفته باشد پس شفاعت مرا در حق آنان قبول فرما…».(صحیفه سجادیه)
خدمت به والدین
خدمت به خلق خدا از خدمت به والدین آغاز میشود. اما نوع خدمت، بسیار اهمیت دارد. انجام این عمل با ارزش مشروط به شروطی است.
شرط خدمت به والدین
خدمت به والدین باید با رغبت، و حداکثر تواضع صورت گیرد. چرا که وجود کمترین اکراه و نارضایتی در چهره و یا عمل فرزند، سبب آزرده شدن ایشان شده، به طوری که خود را سربار و باعث رنج و مشقت فرزند میپندارند به این ترتیب یا از خدمات او شرمنده و سر افکنده میشوند و یا آزرده خاطر شده و دیگر از او خدمت و کمکی نمیخواهند و این آن خدمتی نیست که خداوند به آن امر نموده است.
محمد ابن منکدر میگوید: برادرم نماز شب میخواند و من پای مادرم را که مریض بود ماساژ میدادم. هرگز دوست ندارم ثواب من برای برادرم و یا ثواب او برای من باشد. ۱۰
شرط دیگر خدمت به والدین کوچک شمردن این خدمات است. امام سجاد(علیه السلام) دراین مورد میفرمایند: «خدایا؛ چنان کن که نیکی آن دو را (والدین) درحق خود بسیار ببینم، اگر چه اندک باشد و نیکی خود را در حق آنها اندک ببینم اگر چه بسیار باشد».
و در جایی دیگر میفرمایند: «در انجام وظایف و خدمت به والدین مشتاقانه قیام کنید و از رنج و زحمتی که در راه آنها میکشید لذت برده و شاد خاطر باشید و مانند تشنه ای که به طرف سرچشمه ی آب گوارا میرود، قدم در خدمتشان به شوق و رغبت بردارید نه به اکراه که موجب خستگی قلب آنها میشود».۱۱
اگرفرزند مرتکب تقصیری شد چه کند؟
اگر فرزند در خدمت به والدین کوتاهی کرد و یا آزار و اذیتی در حق آنان مرتکب شد، باید بلافاصله ابراز ندامت کرده و از آنان طلب بخشش کند و در مقام جبران برآید و برایشان دعا کند و بگوید: «تقصیر و آزار مرا بر آنها موجب حبط سیئات و ترفیع درجاتشان و علو مقامشان بگردان و سبب ازدیاد حسنات آنها بفرما».۹
گاهی هم ممکن است خطایی از فرزند سر زده و سبب آزردگی والدین شده در حالی که قصد نافرمانی نداشته، در اینجا او وظیفه دارد توبه کرده و اصلاح رفتار نماید و برای جبران آن چه پیش آمده بکوشد: «ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفورا».(اسرا / ۲۵)
«پروردگار شما از درون دلهایتان اگاه تر است؛(اگر لغزشی دراین زمینه، رعایت احترام و ادب و تواضع در نزد والدین، داشتید) هرگاه صالح باشید (و جبران کنید) او بازگشت کنندگان را میبخشد».
پس اگر احیاناً حرکت ناگواری سر زد که پدر و مادر از وی رنجیده شدند، از رحمت خداوند ناامید نباشد و بداند که پروردگار رئوف توبه ی او را میپذیرد.
امام سجاد(علیه السلام) مضمون فوق را در چند جمله ی زیبا بیان میدارند: «خدایا؛ هر آزاری که از من به آن دو رسیده و هر ناپسندی که از من در حق ایشان سر زده و هر حقی از آن دو را که من تباه کرده ام، همه را سبب آمرزش گناهانشان و بلندی مرتبه شان و افزونی حسناتشان قرارده. ای آنکه بدیها را به چندین برابر نیکیها دگرگون میسازی».
نور «اویس» در مدینه!
اویس قرنی که یکی از یاران و دوستان نزدیک رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به شمار میرفت، در یمن که از شهر رسول خدا(مدینه) بسیار دور بود زندگی میکرد و با شتربانی مخارج زندگی خود و مادرش را تامین مینمود. روزی قصد دیدار آن حضرت کرد. برای این منظور از مادر اجازه خواست که برای دیدار رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه برود. مادرش گفت: «برو به شرط آن که بیش از نصف روز در مدینه توقف نکنی».
اویس حرکت کرد. پس از پیمودن مسافتی طولانی و تحمل مشقت فراوان، به مدینه رسید. وارد شهر شد و سراغ پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را گرفت و متوجه شد که ایشان در شهر حضور ندارند. او پس از توقف و انتظار نصفه روزه معشوقش را ندیده، طبق قولی که به مادر داده بود، به یمن بازگشت.
وقتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به خانه برگشتند پرسیدند: «این نور کیست که در این خانه تابیده؟» گفتند: «شتربانی که «اویس» نام داشت به این جا آمد سراغ شما را گرفت و نصف روز نیز به انتظار شما ماند و بازگشت». پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «آری؛ اویس این نور را در خانه ی ما به هدیه گذاشت و رفت».
پینوشتها
۱ – قهپایی، بدیعالزمان، ریاضالعابدین: به کوشش حسین درگاهی، چاپ اول، تهران، ص۳۸۴
۲ – کلینی، محمدبنیعقوب،اصولکافی، ج۳، ترجمه و شرح: سیدجواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، ص۲۳
۳ – مدنی، سیدعلیخان، ریاضالسالکین، ج۴، تحقیق: سیدمحسن امینی، چاپ اول، مؤسسه النشر الاسلامی
۴ – صحیفه سجادیه،ترجمه اسد الله مبشری،نشرنی،چاپ سوم،ص ۴۶
۵ – آیت الله جوادی آملی ، تفسیرتسنیم ، ج ۵ ، ص ۳۷۹
۶ – علامه طباطبایی، تفسیرالمیزان ،ج ۱۳، ص ۱۱۰
۷ – محمدبن یعقوب کلینی،اصول کافی، ترجمه مصطفوی، ج۳،ص ۲۴۲
۸ – همان، ج ۳،ص۵۰ ؛ مجموعه ورام،ج۲ ،ص ۲۰۸
۹ – شرح صحیفه سجادیه، الهی قمشه ای، ص۲۳۴
۱۰ – ترجمه رساله حقوق امام سجاد(علیه السلام)، ص ۲۹۷
۱۱ – شرح صحیفه سجادیه، الهی قمشه ای، ص ۲۳۳
پدیدآورندگان
امین جاجرمی، دانشجوی دکتری مهندسی برق، فردوسی
رویا مهاجر، الهیات فقه و مبانی، پیام نور
منبع: سایت بشارت