- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
مسجد الحرام، یکی از مقدس ترین و مشهورترین مساجد در جهان اسلام است. این مسجد مقدس، در شهر مکه واقع است و کعبه، قبله مسلمانان جهان، در آن قرار گرفته است.
از دیدگاه شریعت اسلامی، بر هر مسلمان مستطیع و توانمند واجب است یک بار در عمر خود به مکه سفر کند (سفر حج) و مناسکی را که برخی از آن ها در این مسجد انجام می گیرد، انجام دهد. مسجد الحرام در فقه اسلامی، علاوه بر احکام عمومی مسجد، احکامی خاصی نیز دارد.
در مسجد الحرام، اشیا، بناها و اماکن مقدسی همچون حجر الاسود، ملتزم، مستجار، حطیم و حجر اسماعیل وجود دارد.
موقعیت جغرافیایی و حدود مسجد الحرام
مسجدالحرام، در شهر مکه عربستان سعودی میان کوه های ابوقبیس، اجیاد، هندی و عمر واقع است. حدود کنونی مسجد الحرام: از شرق به کوه ابوقبیس، از غرب به کوه عمر و خیابان شبیکه، از شمال به خیابان شامیه و کوه هندی و از جنوب به خیابان اجیاد و مسفله محدود می شود.
حدود حرم تا مسجد الحرام در نقاط مختلف، متفاوت است: از تنعیم تا مسجد الحرام ۶۱۵۰ متر، از مسجد جعرانه تا مسجد ۱۸۰۰۰ متر، از مسیر طائف در نقطه هُدی تا مسجد الحرام ۱۵۵۰۰ متر، از مسیر لیث تا مسجد ۱۷۰۰۰ متر و از راه جده تا مسجد الحرام ۱۱۰۰۰ متر فاصله است.
علت نامگذاری به «مسجد الحرام»
از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد که چرا کعبه را «بیت الله الحرام» نامیده اند؟ حضرت در جواب فرمودند: (لانّه حُرِّمَ عَلی المشرکینَ اَن یدْخلوه)؛ چون بر مشرکان حرام است که وارد آن شوند.
در واقع، کلام حضرت اشاره به آیه (یا أَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَیقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا)؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! مشرکان ناپاکند، پس نباید بعد از امسال نزدیک مسجد الحرام شوند.
برخی ویژگی های مسجد الحرام
این مسجد که محیط بر کعبه و قبله گاه مسلمانان است، بین مسلمین از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این مسجد در طول تاریخ بعثت پیامبران الهی نیز از قداست و عظمت ویژه ای برخوردار بوده است. و به نیکی از آن پاسداری می کرده اند.
از آنجا که آغاز رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن جا بوده و نیز همۀ مسلمانان به طرف آن نماز میگزارند، همچنان در نگاه مسلمین دارای عظمت است.
به ویژه آن که در برخی روایات، محل آغاز ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یاد شده است.[۱]
امام صادق (علیهالسلام) در این باره فرمود: «إنّ القائم إذا خرج دخل المسجد الحرام فیستقبل الکعبه و یجعل ظهره إلی المقام…»؛ «همانا قائم، آن گاه که خروج کند، به مسجد الحرام داخل شده، در حالی که رو به کعبه کرده است، به مقام تکیه می زند و… ».
فضایل مسجد الحرام
مسجد الحرام از دیرباز برای مردمان حجاز محترم بوده است. به لحاظ تاریخی اطلاع دقیقی از این که از چه زمان چنین موقعیتی پیدا کرده است، در دست نیست. بنا بر روایات محلی و مذهبی، این محل از زمان پیدایش زمین محترم بوده است. در روایات اسلامی، مسجد الحرام بافضیلت ترین مکان روی زمین است.[۲]
بنابر حدیثی منسوب به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مسجد الحرام قدیم ترین مسجد زمین است و حتی پیش از مسجد الاقصی بنیان نهاده شده است.
در حدیث شد رحال، که بنابر آن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده است: «سفر مکنید جز برای زیارت سه مسجد….» یکی از این مساجد، مسجد الحرام است. بنابر روایات محلی، قبر هفتاد پیامبر از جمله هود و صالح و اسماعیل در مسجدالحرام است.
در آموزه های اسلامی احکام فقهی و معنوی ویژه ای برای مسجد الحرام و مکه وضع شده است. برای نمونه، جنگ در مسجد الحرام و بلکه حرم مکه گناه بزرگی است مگر به قصد دفاع. عباداتی از جمله نماز در مسجد الحرام بسیار بیشتر از مکان های دیگر، دارای اثرات معنوی و مادی شمرده شده است.[۳]
ورود پیامبر به مسجد الحرام و زدودن آن جا از بتها
مسلمانان مهاجر و انصار، جلو، پشت سر و گرداگرد پیامبر در آمدند و پیامبر وارد بیت الحرام شد و حجر الاسود را استلام نمود و طواف بیت را به جاى آورد. در دستش کمانى بود که سیصد و شصت بت پیرامون کعبه را با آن زد و فرمود: «… جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ، إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً»: [۴] [حق آمد و باطل از میان رفت. آرى، باطل همواره نابود شدنى است.]
«… جاءَ الْحَقُّ وَ ما یُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما یُعِیدُ.»[۵] [حق آمد دیگر باطل آغاز و فرجامى ندارد.] بت ها یکى پس از دیگرى بر روى زمین مىافتادند.
حضرت هنگام طواف [در روز فتح] بر شترش سوار بود و لباس احرام نداشت. و تنها به طواف اکتفا نمود. پس از طواف، عثمان پسر طلحه را فرا خواند و کلید در کعبه را از او گرفت و دستور داد در کعبه را باز کنند و داخل شد در درون آن تصاویرى مشاهده کرد که یکى از آن ها از آن حضرت ابراهیم و اسماعیل بود که با چوبه هاى تیر، پیشگویى مى کردند. گفت: «خدا نابودشان کند! سوگند به خدا آن دو بزرگوار هرگز با چوبه هاى تیر پیشگویى نکرده اند.» و کبوترى را درون کعبه مشاهده کرد که با چوب مخصوص درست شده بود با دست خود، آن را خرد نمود و دستور داد تصویر ها را نیز از بین ببرند.
نماز گزاردن پیامبر در کعبه و سخن گفتن با قریش در مسجد الحرام
پیامبر به درون کعبه رفت. اسامه و بلال نیز در محضرش بودند. در را بر روى خویش بستند. پیامبر، به دیوار مقابل در روى نمود و در فاصله سه ذراع از دیوار به نماز ایستاد و از شش پایه کعبه- که در آن موقع داشت- دو پایه را در سمت راست، یک پایه را در سمت چپ و سه پایه را پشت سر قرار داد.
پس از اداى نماز در درون کعبه دورى زد و در جاى جاى آن تکبیر و تهلیل (اللّه اکبر و لا اله الا اللّه گفتن) سر داد. آن گاه در را گشود. قریشیان گرد اگرد بیت، اجتماع کرده و به صف ایستاده و منتظر بودند که پیامبر چه کار مى کند؟ پیامبر، دو طرف چارچوب در کعبه را گرفت و خطاب به مردم مکه که زیر آستانه در ایستاده بودند؛ گفت:
«هیچ خداى راستینى جز خداى یکتا نیست؛ خدایى بى همتا و بى انباز است. به وعده اش وفا نمود؛ بنده اش را یارى داد و به تنهایى همه گروه هاى دشمن را در هم شکست. هان! جز پرده دارى و خدمتکارى کعبه و آب دادن به حاجیان، همه امتیازات و افتخارات قبیلگى یا مال افزونى و یا خونخواهى زیر پاهاى من است. بدانید! قتل غیر عمد- با تازیانه و عصا- هم چون قتل عمد و خون بهاى آن مضاعف است که یکصد شتر مى باشد که چهل شتر از آن ها بچه در شکم داشته باشند.
مردم قریش! [بیدار باشید که:] اسلام، مباهات و فخر فروشى جاهلى به پدران و گذشتگان را از شما زدوده است. تمام مردم از تبار آدماند و آدم از خاک است. «یا أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ، إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ.»: [۶] [اى مردم! ما شما را از مرد و زنى آفریده ایم و شما را تیره تیره و قبیله قبیله در آورده ایم تا با یکدیگر انس و آشنایى یابید؛ بى گمان ارجمند ترین شما نزد خدا پارسا ترین شماست. (و) خداوند داناى آگاه است.]
سپس فرمود: اى قریش! مى پندارید که چگونه با شما رفتار نمایم؟
گفتند: خوب؛ برادر بزرگوار و برادرزاده بزرگ ما هستى. پیامبر (ص) نیز جواب داد، من هم به شما آن می گویم که یوسف به برادرانش گفت: امروز نکوهش [و نگرانى] براى شما روا نیست.
اذهبوا فأنتم الطّلقاء: بروید، شما آزاد هستید.»
باز پس دادن کلید کعبه به کلید دار پیشین
پیامبر، در حالى که کلید کعبه را در دست داشت؛ در مسجد الحرام نشست. على (علیه السلام) در کنار او ایستاده بود، گفت: اى پیامبر! مسؤولیت پرده دارى کعبه و آب دادن به حاجیان را به عهده ما بگذار- سلام خدا بر تو باد. در روایت دیگرى چنین است: آن کس که چنین درخواستى کرد، عباس، عموى حضرت بود. پیامبر (ص) گفت: عثمان پسر طلحه کجاست؟
او را خدمت پیامبر آوردند، گفت: اى عثمان! این کلید تو. امروز، روز نیکى و وفاست. ابن سعد در کتاب طبقات مى گوید: آن گاه که پیامبر کلید بیت را به او داد، فرمود: این کلید را برگیر و براى همیشه نزدت بماند و جز زورگو، کسى کلید دارى را از شما نخواهد گرفت. اى عثمان! پروردگار شما را براى خدمت به خانه خود درستکار گردانیده است؛ پس هر چه در پرتو این خانه مبارک به شما مى رسد، به خوبى و به اندازه نیاز از آن بهره برگیرید.
توسعه مسجد الحرام
با گسترش اسلام و افزوده شدن به شمار مسلمانان، احساس شد که باید محدوده طواف وسیعتر شود. از این رو، خلیفه دوم دستور داد تا خانه های اطراف را بخرند و خراب کنند و به محدوده مسجد بیفزایند؛ همچنین گفت تا دیواری کمتر از قامت یک انسان در اطراف مسجد بکشند، درهایی نیز در آن بگشایند و مشعل هایی بر فراز دیوار ها نصب کنند تا مسجد در شب روشن بماند. پرده های کعبه را نیز عوض کنند.
از آن جا که کعبه و مسجد در معرض سیل بود، کوشش شد تا سیل بند هایی در اطراف آن احداث شود که از هجوم آب و سرازیر شدن آن به مسجد جلوگیری کند. بر اساس رسمی کهن، به مردمی که در اطراف کعبه زندگی می کردند دستور داده شد بناهای خود را بلندتر از کعبه نسازند تا بنای کعبه و مسجد تحت الشعاع آن ها قرار نگیرد. گفتنی است، پیش از ظهور اسلام، ساکنان مکه به احترام کعبه، خانه های خود را به صورت مربع نمی ساختند.
پس از اقدامات خلیفه دوم در سال هفدهم هجری، خلیفه سوم در سال بیست و شش هجری، بار دیگر بر محدوده مسجد افزود. او دستور داد تا خانه های دیگری را خریده و ضمیمه مسجد سازند. میان او و برخی از صاحبان خانه ها درگیری پیش آمد که سرانجام برخی از آن ها راضی شدند و برخی نیز ناراضی باقی ماندند. خلیفه سوم ، همزمان با توسعه مساحت مسجد، دستور داد، رواق هایی برای مسجد ساخته شود. تا آن زمان، محیط اطراف کعبه، به طور کامل بدون سقف بود و این نخستین باری بود که بخش هایی از آن مسقف می شد.[۷]
بخش های داخلی مسجد الحرام
حجرالاسود
حجر الاسود، سنگی سیاه رنگ است که بر دیوار خانه کعبه در رکن شرقی نصب شده است این سنگ، نزد مسلمانان از ارزش معنوی بسیار برخوردار است. رکن شرقی کعبه به جهت وجود حجرالاسود در آن، به «رکن حجرالاسود» نیز معروف است.
فاصله این سنگ از سطح زمین مسجد الحرام، یک و نیم متر بلندتر است. این سنگ در محفظه ای از نقره قرار داده شده است. امروزه، از این سنگ تنها هشت تکه کوچک باقی مانده که بزرگ ترین آن ها به اندازه یک خرما است.[۸]
حجر اسماعیل
این نقطه، محلی بدون سقف در شمال کعبه واقع شده است که دارای دیوار کوتاه نیم دایره ای است که اسماعیل آن را ساخت و با مادرش هاجر در آن زندگی کرد. نقل است در این ناحیه پیامبر زیادی مدفون هستند.
حِجر، به معنای منع و بازداشتن، نگاهداری و حمایت کردن، حرام و جز اینها به کار رفته است. از این ریشه، حَجْر و حُجْر نیز در بیشتر این معانی به کار می روند. محدوده بین دیوار نیمدایره و خانه کعبه در فاصله میان رکن عراقی و شامی را بدین سبب حِجر نامیده اند که این دیوار حائل بین طوافکنندگان و کعبه است
در احادیث از حجر اسماعیل معمولا با تعبیر «حِجر» یاد شده ولی گاهی جَدْر (دیوار) و حَطیم نیز خوانده شده است. حنفی ها نیز محدوده داخلی حِجْر اسماعیل را حطیم دانسته اند. برخی حجر اسماعیل را حَظیره (حصار، محوطه) هم خوانده اند.[۹]
ملتزم
ملتزم، بخشی از دیوار خانه خدا است که در میان حجرالاسود و در خانه کعبه قرار دارد، با توجه به احکام مسجد الحرام حجاج در این قسمت ملزمند دعا کنند. ملتزم را در یک معنا، بخشی از دیوار کعبه میان حجر الاسود و در کعبه دانسته اند. ملتزم در این معنا، رو در روی مستجار قرار می گیرد.
سید محمد صدر از مراجع تقلید شیعه، ملتزم را در همین معنا و بین حجر الاسود و در کعبه دانسته است همچنین برخی کتاب های لغت برخی کتاب های فقهی و دیگران نیز ملتزم را به همین معنا دانسته اند.[۱۰]
مستجار
مستجار همان قسمتی است که در زمان وضع حمل فاطمه بنت الا سد برای تولد حضرت علی شکافته شد. این ناحیه قسمت مقابل درب کعبه و در کنار رکن یمانی واقع است که در گذشته دارای دو در بود اما امروز مسدود شده می باشد.
حطیم
حطیم یکی از نقاط با فضیلت و متبرک کعبه است که در میان حجر الاسود، مقام ابراهیم و حجر الاسماعیل واقع شده که طبق روایات این ناحیه بخشی از بهشت است. طبق احادیث ائمه معصوم بهتر است تمام نماز های واجب و مستحب در این ناحیه خوانده شود.
شاذروان کعبه
در پیرامون پایین خانه کعبه در سه جهت سنگ های از جنس مرمر وجود دارد که ملقب به شاذروان کعبه است. بر طبق احکام مسجد الحرام شخص در صورت طواف بر روی این سنگ ها راه برود طوافش باطل است.
مقام ابراهیم
مقام ابراهیم در واقع سنگی است که در هنگام بنای خانه خدا حضرت اسماعیل برای پدرش آورد تا روی آن بایستد تا راحت تر خانه خدا را بنا کند. در این سنگ جای پای حضرت ابراهیم قرار دارد که امروزه تبدیل به یکی نقاط زیارتی و سیاحتی شده است.
چاه زمزم
در هجده متری جنوب مقام ابراهیم در فضای داخل مسجد الحرام چاه آب زمزم وجود دارد که داستانش به زمان تشنگی حضرت اسماعیل و نگرانی مادرش هاجر جوشید. این چشمه از زمان کودکی حضرت اسماعیل تا کنون همچنان پابرجاست. در زمان عبدالمطلب به منظور بهره بردار در این ناحیه چاه حفر شد.
پرده کعبه
بر روی خانه خدا پرده ای سیاه رنگی وجود دارد که به نام کسوه یا پرده کعبه مشهور است. جنس این پرده از ابریشم خالص است که با رشته های نقره ای و طلا مزین شده است.
پی نوشت ها
[۱] . مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۹.
[۲] . ابن ضیاء، تاریخ مکه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳.
[۳] . ابن ضیاء، تاریخ مکه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲.
[۴] . اسراء/ ۸۱.
[۵] . سبأ/ ۴۹.
[۶] . حجرات/ ۱۳.
[۷] . جعفریان، رسول، آثار اسلامی مکه و مدینه، ج۱، ص۷۲.
[۸] . صفری فروشانی، مکه در بستر تاریخ، ۱۳۸۶ش، ص۹۲؛ حاج منوچهری، «حجرالاسود»، ۱۳۹۱ش، ج۲۰، ص۱۸۹.
فرقانی، سرزمین یادها و نشانها، ۱۳۷۹ش، ص۵۹،
[۹] . ابن نجیم، البحر الرائق، ج۲، ص۵۷۴.
[۱۰] . قائدان، تاریخ و آثار مکه و مدینه، ۱۳۸۱ش، ص۸۲؛ عاملی، الزبده الفقهیه فی شرح الروضه البهیه، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص ۴۰۶.
منابع
- الشیخ محمّد باقر بن محمّد تقی المجلسی، بحار الأنوار، مؤسسه الوفاء، ١۴٠٣ هـ.ق
- ابن ضیاء، محمد بن احمد، تاریخ مکه المشرفه و المسجد الحرام و المدینه الشریفه و القبر الشریف، مصحح ایمن نصر ازهری و علاء ابراهیم ازهری، مکه مکرمه، المکتبه التجاریه مصطفی احمد الباز، ۱۴۱۶ق.
- صفری فروشانی، نعمتالله، مکه در بستر تاریخ، قم، مرکز جهانی علوم انسانی، ۱۳۸۶ش.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: محمد جواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- ابن نجیم،
- البحر الرائق شرح کنز الدقائق، بیروت، ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
- عاملی، سیدمحمدحسین ترحینی، الزبده الفقهیه فی شرح الروضه البهیه، قم، دارالفقه، ۱۴۲۷ق.
- قائدان، اصغر، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، قم، الهادی، ۱۳۸۱ش