- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
اهمیت خانواده در اسلام
خانواده، اجتماع کوچکى است که اجتماعات بزرگتر در آن نهفته است. از این رو، هر گونه کردار نیک یا بدخانوادگى در سوق دادن اجتماع به نیکى یا بدى مؤثر است. جامعهاى که براى تربیت اجتماعى افراد اهتمام مىورزد، اولین اقدام پرورشى خود را از خانواده آغاز مىکند. با نگاهى گذرا به آموزههاى اسلام، درمىیابیم که این دین فطرى تا چه حد خانواده را با اهمیت دانسته و با تعیین حقوقى همه جانبه، در رشد و حفاظت از آن کوشیده و حس مسئولیت را در آن برانگیخته است.
در این نهاد مقدس، به طور کلى سه نوع مسئولیت وجود دارد: مسئولیت همسران در قبال یکدیگر؛ مسئولیت والدین در برابر فرزندان و مسئولیت فرزندان در برابر والدین. (مجله پاسدار اسلام، حسین مظاهرى، «مسئولیت خانوادگى»، ش ۱۷۷، صص ۱۵ – ۱۷)
احترام متقابل و ایجاد محبت؛ یکى از مسئولیتهاى همسران در قبال یکدیگر
سنگ نخستین نباى مقدس خانواده، با پیوند زن و شوهر نهاده مىشود و در نتیجه، اولین مسئولیت نیز از همین پیوند و رابطه شکل مىگیرد. زن و شوهر به محض پیوند مشترک، مسئولیتهایى برایشان به وجود مىآید که اگر به درستى عمل کنند، محیط خانواده و در نتیجه اجتماع، یکپارچه لبریز صفا و صمیمیت مىشود و رنگ معنویت به خود مىگیرد.
اگر زن و شوهر به یکدیگر مهر بورزند، خانه به محیطى امن و آرام و مناسب براى رشد و کمال خود و فرزندان تبدیل خواهد شد. همه دستورهایى که در اسلام درباره چگونگى صدا کردن یکدیگر، سلام کردن، پیشباز و بدرقه رفتن، خداحافظى کردن، غذاى خوب پختن، ایراد نگرفتن از کارهاى یکدیگر، تمیزى و نظافت، زینت و خودآرایى، سپاس و قدردانى از یکدیگر، عیب پوشى، تبسم و خوش رویى، خوش زبانى و مسائل دیگرى از این قبیل به ما رسیده است، به منظور ایجاد محبت و تحکیم روابط خانوادگى است.
امام صادق(علیه السلام) در سخنى زیبا فرمود: «کوشش در زیاد کردن محبت به همسر، در حقیقت کوشش براى افزودن مراتب ایمانى است.» حتى تأکید شده است که این محبت را اظهار کنید و بر زبان آورید، در این صورت است که هرگز از یادشان نمىرود.(مکارم الاخلاق، ص ۵۰)
عفو و گذشت، از دیگر مسئولیتهاى همسران
زن و شوهر در ابتداى زندگى، یکدیگر را محک مىزنند. از این رو، به شکل ظریفى کردارهاى هم را زیر نظر دارند. از آنجا که هر دو بشر هستند، مسلماً دچار اشتباههایى مىشوند و اگر گذشت و چشم پوشى نکنند، اختلافها و درگیرىها سر مىگیرید و کم کم به جاى احترام، اهانت و در عوض محبت، قهر و کینه نمود مىیابد. نتیجه این بىگذشتى، سستى ارکان خانواده و تربیت فرزندانى ناهنجار و پرمشکل است.
پس، اگر همسران محبت و احترام را مىخواهند، باید از همان ابتداى زندگى مشترک شان بکوشند که روحیه عفو و گذشت را در خود تقویت کنند و در حقیقت، صاحب این کلید مشکل گشاى زندگى شوند. بنابراین، اگر همسران عزت و سربلندى خانواده را خواستارند، باید عفو و گذشت پیشه کنند؛ چراکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرموده است: علیکم بالعفو لا یَزیدُ الْعبدَ اِلّا عِزّاً یُعِزُکُمُ فَتَعافَوا اللَّهُ. (محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج۳،ص ۱۶۷) بر شما باد که عفو و گذشت داشته باشید، زیرا عفو موجب عزت بنده است. یکدیگر را عفو کنید تا خدا شما را عزیز کند.
پاى بندى به معنویت و رعایت احساسات یکدیگر، از مسئولیتهاى همسران
زن و شوهر در بسیارى زمینههاى جسمى و روانى، با هم متفاوتند. از این رو، در نوع احساسات هم تفاوت دارند. این دوگانگى احساس را مىتوان در عشقورزى و علاقه، خواستهها و ایدهآلها، انتخاب الگوها، واکنشهاى گوناگون در موقعیتهاى اجتماعى، میزان پاىبندى به آداب و رسوم و مسائلى این گونه، به خوبى مشاهده کرد.
پس بر مرد و زن لازم است که هم از اختلاف احساسات آگاهى داشته باشند و هم به آن احترام بگذارند و در صدد جریحه دار کردن آن برنیایند؛ زیرا بیشتر درگیرىهاى خانوادگى ناشى از رعایت نکردن احساسات است. اعتقاد به معنویت و حفظ همیشگى آن نیز از مسئولیتهاى مهم خانوادگى است.
زن و مرد چه در دورانى که هنوز فرزندى ندارند و چه زمانى که فرزندان به گرمى و صمیمیت محفلشان مىافزایند، باید بکوشند فضاى معنوى خوبى را در خانه حاکم کنند تا در این فضاى معنوى هم اطرافیان و هم فرزندان که به دنیا مىآیند، با دیدن این الگوها به خوبى رشد کنند؛ زیرا داشتن الگو مؤثرترین و طبیعى ترین وسیله براى انتقال ارزشهاى اخلاقى و فرهنگى است.
مسئولیت والدین در برابر فرزندان
فرزند، نعمتى است که خداوند متعال به والدین عطا مىکند. در روایتهاى معصومان، از فرزند به برکت، گلى از گلهاى بهشت و جگرگوشه مؤمن تعبیر شده است.
از حسن بصرى نقل شده است که مىگفت: «فرزند چیزى است که اگر زنده بماند، رنجورم مىکند و چون بمیرد، مرگش بىتاب و توانم مىسازد.» چون این سخن به گوش امام سجاد(علیه السلام) رسید، فرمود: به خدا قسم، دروغ گفت. فرزند، بهترین نعمت است. اگر بماند، دعایى است حاضر؛ یعنى دعایش در حق والدین مستجاب است و چون بمیرد، شفاعت کنندهاى است که انسان او را پیشاپیش مىفرستد. (میرزا حسین نورى، مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص ۱۱۲)
پس، والدین باید شکر این نعمت را به جاى آورند، بدین صورت که مسئولیتهایى را که در برابر فرزندان دارند، انجام دهند. برخى به اشتباه مىپندارند که فقط والدین بر گردن فرزند حق دارند و براى فرزندان هیچ حقى نیست. ابو رافع روزى از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) پرسید: «مگر فرزندان بر ما حقى دارند، همان گونه که ما بر آنها حق داریم؟ فرمود: آرى و آن گاه حقوقى را برشمرد». (علاءالدین متقى هندى، کنز العمال، ج۱۶، ص ۴۴۴)
مراقبتهاى اولیه والدین از فرزندان
مسئولیت پدر و مادر در تربیت فرزندان، از هنگام انتخاب همسر و نیز از زمان انعقاد نطفه و سپس دوران باردارى آغاز مىشود. مرورى کوتاه بر دستورهاى اسلام در این باره، اهمیت نهاد خانواده را در این مکتب نشان مىدهد. پیشوایان معصوم ما براى داشتن فرزند خوب ابتدا به گزینش همسر شایسته تأکید کرده اند.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مىفرمود: أُنْظُرْ فى أَىِّ شَى ءٍ تَضَعُ وَلَدَکَ فَاِنَّ الْعِرْقَ دَسّاسٌّ. (شیخ عباس قمى، تتمه المنتهى، ص ۱۲) ببین نطفه خود را در چه محلى قرار مىدهى، زیرا رگ و ریشه خانوادگى بر فرزندان اثر مىگذارد.
محمد حنفیه، فرزند امام على(علیه السلام) است وى در جنگ جمل پرچم دار لشکر بود. على(علیه السلام) به او فرمان حمله داد، محمد حنفیه حمله کرد، ولى دشمن با ضربت تیر جلوى او را گرفت و او از پیشروى بازماند. حضرت خود را به او رساند و فرمود: از ضربههاى دشمن مترس و حمله کن. وى قدرى پیشروى کرد، ولى باز متوقف شد.
امام على(علیه السلام) از ضعف فرزندش سخت آزرده خاطر شد، نزدیک آمد و با قبضه شمشیر به دوش وى کوبید و فرمود: این ترس را از مادرت به ارث برده اى. (المسطرف، ج ۲، ص ۲۱۸)
امام على(علیه السلام) آن چنان به این مهم توجه داشت که به برادرش عقیل سفارش کرد زنى شجاع و نیرومند برایش انتخاب کند تا از او فرزندانى شجاع به دنیا آید. عقیل، از طایفه بنى کلاب زنى را با این اوصاف براى امیرالمؤمنین على(علیه السلام) خواستگارى کرد که بعدها او را «ام البنین» خواندند و قمر بنى هاشم، حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) در دامان او پرورش یافت. البته پس از گزینش همسر مناسب، مراقبتهاى لازم در هنگام انعقاد نطفه و نیز دوران باردارى، از مسئولیتهاى زیربنایى والدین به شمار مىآید.
تربیت صحیح اسلامى
مسئولیت اساسى والدین در برابر فرزندان، تربیت صحیح است. هر چند تربیت، خود واژهاى عالى است که همه کردارها و فعالیتهاى والدین را در تمامى زمینهها شامل مىشود، منظور ما در اینجا آراستن فرزند به آداب اسلامى است. این مهم، از پیش از انعقاد نطفه آغاز مىشود و در دوران باردارى، زمان تولد و دوران کودکى و دورههاى پس از آن ادامه مىیابد. این مسئولیت به اندازهاى با اهمیت است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) مىفرماید: لَأنْ یُؤدِّبُ اَحَدُکم وَلدَه خیرٌ لَه مِنْ أن یَتَصدَّقَ بِنِصْفِ صالحِ کلِّ یَوْم. (مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص ۱۶۶)
اگر هر یک از شما به تربیت فرزند خود بپردازد، براى او نیکوتر از آن است که هر روز نیمى از درآمد خود را در راه خدا صدقه بدهد. همچنین ایوب بن موسى، از نبى خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت مىکند: «ما نَحلُ والِدٍ أَفْضَلُ مِن أَدَبِ حَسَنٍ؛ هیچ هدیهاى از طرف پدر به پسر، بهتر از حُسن ادب و تربیت نیکو نیست». (همان، ص ۱۶۴)
والدین با تربیت صحیح، بهترین میراث را براى فرزندان خود بر جاى مىگذارند، چرا که بنا به فرمایش پیامبر گرامى(صلی الله علیه و آله و سلم): «ما وَرَّثَ والِدٌ ولَدَهُ أَفْضَلَ مِنْ أدَبٍ؛ هیچ میراثى از ادب و تربیت صحیح براى فرزند بهتر نیست». (کنز العمال، ج۱۶، ص ۴۶۰)
تغذیه حلال و مناسب
همگان بر این نکته آگاهند که تغذیه کافى و مناسب در رشد انسان، به ویژه کودکان مؤثر است. از این رو، مىکوشند انواع ویتامینها و مواد نیرودهنده لازم را براى بدن تأمین کنند. اسلام نیز بر این مسئله تأکید و نقش تغذیه را گوشزد کرده است. روایتهاى بسیارى از پیشوایان معصوم: در این زمینه به ما رسیده است و بر اساس آنها کتابهاى سودمندى درباره خواص گیاهان، خوردنىها و آشامیدنىها نوشته شده است.
در کنار اینها اسلام به یک نکته مهم دیگر هم اشاره کرده است که بسیارى، از آن غافل هستند و آن «تغذیه حلال» است. آرى، لقمه حلال کمک مؤثرى به سالم سازى روح و آماده کردن آن براى درک معارف الهى مىکند. بنابراین، والدین باید بکوشند از همان دوران شیرخوارگى، کودک را با غذاى حلال پرورش دهند. همه تأکیدهایى که درباره انتخاب دایه شده، به خاطر تأثیر شیر بر تربیت است.
امام صادق(علیه السلام) از حضرت على(علیه السلام) روایت مىکند: تَخَیَّرُ و الِلْرِّضاعِ کَما تَتَخَیَّرُونَ لِلنّکاح فَاِنَّ الرِّضاعَ یُغَیِّرُ الطِّباعَ. (فروع کافى، ج۲، ص ۹۳)
در امر دایه و شیردادن کودک، دقت کنید و بهترین و سالمترین افراد را انتخاب کنید، همچنان که در انتخاب همسر دقت مىکنید؛ زیرا شیر دادن، طبیعت کودک را تغییر مىدهد. تأثیر شیر پاک را مىتوان از روى داستانى از شیخ انصارى به خوبى مشاهده کرد. وقتى به مادر عفیفه و بزرگوار شیخ انصارى در داشتن چنین فرزندى تبریک مىگویند و علت زهد و نبوغ علمى او را جویا مىشوند، مىگوید: چیزى نشده است، زیرا با آن زحمتى که در پرورش او به کار بردم، انتظار داشتم که به کمالات بیشترى برسد. گفتند: مگر چه کرده اى؟ جواب داد: من در تمام مدت دو سال شیرخوارگىاش هیچ گاه او را بىوضو شیر ندادم. بنابراین، با چنین مراقبتى که من از او به عمل آوردم، رسیدن به چنین مرتبهاى بعید نیست. (زندگى و شخصیت شیخ انصارى، ص ۷۰)
انتخاب نام نیک
معمولاً بر نوزاد، نامى نهاده مىشود که تا پایان عمر بدان خوانده مىشود. نامهاى زیبا و با معنا و محتواى اسلامى، نشان دهنده شخصیت خانوادگى هر فرد است. بنابراین، پدر و مادر باید بر این مسئولیت خویش آگاه باشند و براى فرزندان خود نامهاى نیک انتخاب کنند.
ابن عباس از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل مىکند که فرمود: «حَقُّ الوَلَدِ عَلَى الْوالِدِ أَنْ یُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ یُحَسِّنَ أَدَبَهُ؛ حق فرزند بر پدر آن است که نام خوبى بر او بگذارد و به بهترین شکل تربیتش کند». (کنز العمال، ج۱۶، ص ۴۷۷) امیرالمؤمنین على(علیه السلام) از رسول گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت مىکند: «اولین هدیهاى که هر یک از شما به فرزندش مىبخشد، نام خوب است. پس، بهترین نام را براى فرزند خود انتخاب کنید». (شیخ حسن حر عاملى، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص ۱۲۲)
در اخبار اسلامى آمده است که روزى مردى در حالى که دست فرزندش را گرفته بود، به حضور رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و پرسید: این فرزند من چه حقى بر من دارد؟ حضرت فرمود: نام خوبى برایش برگزینى و خوب تربیتش کنى و او را در جایگاهى نیکو قرار دهى. (همان، صص ۱۲۳ و ۱۲۴)
سواد آموزى
مسئولیت دیگر والدین، سوادآموزى به فرزندان است. تلاش در ایجاد انگیزه براى آموختن، ویژگى ارزشمند و برجسته یک خانواده فرهنگى و رشد یافته است و این علاقه را باید والدین در فرزندان خود به وجود آورند. امیرمؤمنان على(علیه السلام) فرمود: «مُرّوا اولادَکم بطلب العلم؛ فرزندانتان را به فراگیرى دانش برانگیزید». (کنزل العمال، ج ۱۶، ص ۵۸۴)
همچنین، در همین زمینه امام صادق(علیه السلام) مىفرماید: لقمان فرزندش را این گونه پند مىداد که فرزندم! در روزها و شبها و ساعت هایت سهمى براى آموختن علم قرار ده؛ زیرا هیچ از دست دادهاى همانند از دست رفتن علم و دانش نیست. (محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۴۱۵)
در روایتى زیبا از پیامبر اکرم اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز آمده است: از حقوقى که فرزند بر پدر دارد، سه چیز است: نام نیکى براى او انتخاب کند، خواندن و نوشتن یادش دهد و چون به سن بلوغ برسد، همسرى برایش برگزیند. (وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۲۱۰)
مسئولیت فرزندان در برابر والدین
نکته اساسى در نهاد خانواده، رعایت حقوقى است که پدر و مادر بر گردن فرزند دارند. بىشک، یکى از حقوق اساسى والدین، احترام به آنهاست. پدر و مادر در همه مراحل زندگى، از فرزندان خود توقع احترام دارند. قرآن کریم نیز به این امر بسیار اهمیت داده است. به گونهاى که در آیه اى، احسان به پدر و مادر را بعد از پرستش خداى یگانه ذکر فرموده است:
وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْسانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفِّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریمًا؛ وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی صَغیرًا. (اسراء: ۲۳ و ۲۴) پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید. هرگاه تا [زمانى که] تو زنده هستى، هر دو یا یکى از آن دو سالخورده شوند، آنان را میازار به درشتى خطاب مکن حتى به آنان اف هم مگو و با آنان به اکرام سخن بگوى. در برابرشان از روى مهربانى سر تواضع فرود آور و بگو: اى پروردگار من! همچنان که مرا در خردى پرورش دادند، بر آنها رحمت آور.
در این آیه شریفه نکتههاى عمیق و آموزندهاى وجود دارد که با نگاه دقیق به آنها، حقوق والدین و منزلت آنان به خوبى آشکار مىشود:
۱- احترام و احسان به پدر و مادر رادر کنار پرستش خداوند ذکر فرموده و این نشان دهنده اهمیت بالاى موضوع است.
۲- به هیچ روى نباید والدین را اذیت کرد و سخنان آزاردهندهاى به آنان گفت.
۳- هنگامى که سالخورده شدند و حوصله، توقع، روش و منش ودیگر خصوصیات اخلاقى آنان با شما سازگارى نداشت، نباید بىتاب و عصبى و کم حوصله شوید و حتى در این هنگام نباید به آنان »اف« بگویید.
۴- در حضور والدین، کمال تواضع را داشته باشید. تعبیر قرآن در آیه گفته شده این است که در برابر آنان »خفض جناح« کنید. اگر شما پرندهاى را دنبال کنید، این پرنده تا آنجا که مىتواند، بال مىزند و فرار مىکند و هرگاه نتوانست، بر زمین مىدود، ولى اگر باز هم نتوانست برود، بال هایش را پهن مىکند و تسلیم مىشود، این حالت را «خفض جناح» مىگویند؛ یعنى بالها را به نشانه التماس، پهن کردن و تسلیم شدن.
۵- در حق والدین دعا کردن و براى آنان طلب رحمت کردن. این آموزههاى مؤکد اسلامى، نشان از شکوه و قرب والدین در دین اسلام دارد. چه بسا فرزندانى که باخدمت به والدین، به سعادت دنیا و آخرت دست یافته اند و در مقابل، در لا به لاى تاریخ دیده مىشود که عاقبت بىاحترامى به پدر و مادر، عاق والدین بوده است که براى فرزندان بسیار شوم و نکبت بار است.
منبع: راسخون