- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : رحمت الله ضیایی
- 0 نظر
بررسی انواع حجاب در ادیان مختلف با دین اسلام و روایات معصومان(علیهم السلام)
نظر ادیان الهی، دربارۀ حجاب و پوشش زن چیست؟ آیا آنان نیز حجاب را لازم میدانند؟ پوشش و عفاف از آن جهت که یک امر فطری است و برای حیات اجتماعی انسان ضرورت دارد، در ادیان و مذاهب جایگاه خاصی دارد.
تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش را واجب و لازم شمرده اند و جامعۀ بشری را به سوی آن فراخوانده اند؛ زیرا حیا و لزوم پوشش به طور طبیعی در انسان به ودیعت نهاده شده و احکام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است.
در این مقاله بر آنیم تا انواع حجاب (گفتاری، رفتاری، حجاب در نگاه، رعایت عفت، پوشیدن زینت از نامحرم و…) را در دین مقدس اسلام و ضرورت آن را توضیح دهیم.
حجاب در دین یهود
همه مؤرخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفتهاند. ویل دورانت میگوید: گفت و گوی علنی میان ذکور و اُناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فقهای دین ممنوع شده بود و زنان را به مدرسه نمیفرستادند و در خصوص آنها کسب اندکی علم را خطرناک میشمردند.
با این همه، تدریس خصوصی برای اُناث مجاز بود. نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق میکرد. زندگی جنسی آنان، علی رغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجه، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی کوشا، مادرانی پُرزا و امین بودند و از آنجا که زود وصلت میکردند، فحشا به حداقل تخفیف پیدا میکرد (محمدی آشتیانی، ۱۳۸۹).
بیحجابی سبب نزول عذاب معرفی شده است. خداوند میگوید: از این جهت که زنان صهیون متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم راه میروند و به ناز میخرامند و به پایهای خویش خلخالها را به صدا میآورند.
خداوند فَرْق سر زنان صهیون را کلْ خواهد کرد و خداوند عورت ایشان را برهنه خواهد نمود و در آن روز، خداوند زینت خلخالها و پیشانی بندها و هلالها را دور خواهد کرد و گوشوارها و دستبندها و روبندها را و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردانها و تعویذها را و انگشترها و حلقههای بینی را و زخوت نفیسه و رداها و شالها و کیسهها را و آینهها و کتان نازک و عمامهها و برقعها را و واقع میشود .
که به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض مویهای بافته، کلی و به عوض سینه بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود.
مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد و دروازههای وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست (تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقرۀ ۱۶ – ۲۶).
حجاب در دین مسیحیت
از دیدگاه مسیحیت قرون اولیه، تجرّد، مقدس شمرده میشد. شایان یادآوری است که اکنون مسیحیت، ازدواج را برای تمام مسیحیان مقدس میشمرد و تنها آن را برای پاپ و اسقفهای کلیسا ممنوع میداند. بنابراین مسیحیت، برای از بین بردن زمینۀ هر گونه تحریک و تهییج، زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هر گونه آرایش و تزیین فراخواند.
برابر متون تاریخی، چادر و روبند، برای همگان حتی برای خاتونهای اشراف ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمیگذاشت، بلکه با طلا و نقره و پارچههای زربفت آن را تزیین میکردند و حتی برای تفریح نیز باحجب و حیای کامل در مجالس انس یا گردشهایی دور از چشم نامحرمان، شرکت میجستند.
افزون بر موارد پیشین، «عهد جدید» نیز لزوم پوشاندن موی سر، به ویژه در مراسم عبادی (انجیل، رسالۀ اول پولس رسول به قرنتیان، باب یازدهم، فقرۀ ۱ – ۱۷)، لزوم سکوت به ویژه در کلیسا (همان، باب چهاردهم، فقرۀ ۳۶ـ۳۴)، با وقار و امین بودن زن (انجیل، رسالۀ پولس رسول به تیموتاؤس، باب سوم، فقرۀ ۱۱) و نهی از نگاه ناپاک به بیگانگان را خاطرنشان کرده، میگوید: کسی که به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم، در دل خود با او زنا کرده است.
پس اگر چشم راستت، تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز؛ زیرا تو را بهتر آن است که عضوی از اعضایت تباه شود، از آن که تمام بدنت در جهنم افکنده شود (انجیل متی، باب اول، فقرۀ ۲۸ – ۳۰ و باب هجدهم، فقرۀ ۸ – ۱۰).
حجاب در دین زرتشت
در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بودهاند. برابر متون تاریخی، در همۀ آن زمانها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان هرچند با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد میکردند و همپای مردان به کار میپرداختند، ولی این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فسادانگیز همراه بوده است.
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونهای است که در دوران سلطۀ کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه وشی دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران، زیبایی اندام او را بنگرند، وی امتناع کرد و از انجام فرمان پادشاه سرباز زد و به خاطر این سرپیچی به حکم دادوَران، عنوان ملکۀ ایران را از دست داد.(قائم مقامی، ۱۳۵۶، ص۱۰۶).
حجاب در دین اسلام
اسلام قوانین خود را بر اساس فطرت و طبیعت بشر وضع کرده است، از این رو رعایت عفت برای زن و مرد و حفظ حدود و حریم محرم و نامحرم از اهمیتی خاص برخوردار است؛ تا جایی که حجاب در برابر مردان بیگانه از ضروریات دین شمرده شده است.
در عین حال اسلام با احکام خود هر گونه افراط و تفریط در ایجاد حریم را تعدیل کرده، به طوری که نه تَرک مطلق میل جنسی تجویز میشود و نه زیاده روی در آن و نیز از بیبند و باری و برهنگی زنان جلوگیری میشود.
آیات حجاب در طول ده سال حکومت اسلامی در مدینه و پس از هجرت نازل شد و روایات بسیاری از قول پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و سپس ائمۀ معصومین(علیهم السلام) دربارۀ اهمیت رعایت عفت و حجاب و حدود آن بیان شده است. در زیر به برخی از آیات مربوط به حجاب در ابعاد مختلف میپردازیم:
۱- رعایت عفت: «و قَرْنَ فی بُیوتِکنّ وَ لاتَبرّجْنَ تَبرُّجَ الْجَهلیهِ الاُولی» (سورۀ احزاب، آیۀ ۳۳) و در خانه هایتان بنشینید و آرام گیرید (و بیحاجت و ضرورت از منزل بیرون نروید) و مانند دورۀ جاهلیت پیشین آرایش و خودآرایی مکنید. (قرن) از مادۀ وقار به معنی سنگینی است و کنایه از قرار گرفتن در خانهها است.
تبرج به معنی آشکار شدن در برابر مردم است و از مادۀ برج گرفته شده که در برابر دیدگان همه ظاهر است. اما این که منظور از جاهلیت اولی چیست؟، ظاهراً همان جاهلیتی است که مقارن عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و به طوری که در تواریخ آمده، در آن موقع زنان حجاب درستی نداشتند و دنبالۀ روسریهای خود را به پشت سر میانداختند، به طوری که گلو و قسمتی از سینه و گردنبند و گوشوارههای آنها نمایان بود و به این ترتیب قرآن همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را از این گونه اعمال بازمیدارد (طباطبایی،۱۳۸۲، تفسیرالمیزان، ج۲). «وَ الْقَوَعِدُ مِنَ النّسَاءِ الّتی لَایرْجُونَ نِکاحًا فَلَیسَ عَلَیهِنّ جُنَاحٌ أن یضَعْنَ ثِیابَهُنّ غَیرَ مُتَبَرّجَتِ بزینَهٍ وَ أن یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لّهُنّ وَاللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» (سورۀ نور، آیۀ ۶۰). و زنان سالخورده که از ولادت و عادت بازنشسته اند و امید ازدواج و نکاح ندارند بر آنان باکی نیست اگر اظهار تجملات و زینت خود کنند که جامههای خود را از تن نزد نامحرمان برگیرند واگر باز هم عفت و تقوی بیشتر گزینند (جامه برنگیرند) بر آنان (در دین و دنیا) بهتر است و خدا به سخنان خلق شنوا (به اغراض و نیات آنها) آگاه است.
۲- حجاب در نگاه: «قُل لّلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أبْصَرهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِک أزْکی لَهُمْ إنّ اللّهَ خَبیرُ بمَا یصْنَعُونَ» (سورۀ نور،آیۀ۳۰) «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیوبِهِنَّ وَ لَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاء وَ لَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ» (سورۀ نور، آیۀ ۳۱).ای رسول ما، مردان مؤمن را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی شما اصلح است و البته خدا به هرچه کنید کاملاً آگاه است.
ای رسول! زنان مؤمنه را بگو تا چشمها (از نگاه ناروا) بپوشند و فروج و اندامشان را (از عمل زشت) محفوظ دارند و زینت و آرایش خود جز آنچه قهراً ظاهر میشود بر بیگانه آشکار نسازند و باید سینه و دوش خود را به مقنعه بپوشانند و زینت و جمال خود را آشکار نسازند جز برای شوهران خود و پدران شوهر و پسران خود و پسران شوهر و برادران خود و پسران برادر و خواهران خود و زنان خود (یعنی زنان مسلمه) و کنیزان ملکی خویش و اتباع (کسانی که رغبت به زنان ندارند) از مرد و طفلی که هنوز بر عورت و محارم زنان آگاه نیستند (و از غیر این اشخاص یاد شده احتجاب و احتراز کنند) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود وای اهل ایمان همه به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار شوید.
در کتاب کافی در شأن نزول نخستین آیه از آیات بالا از امام باقر(علیه السلام) چنین نقل شده است که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی رو به رو شد (و در آن روز زنان مقنعۀ خود را در پشت گوشها قرار میدادند و طبعاً گردن و مقداری از سینۀ آنها نمایان میشد) چهرۀ آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامی که زن گذشت جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه میکرد در حالی که راه خود را ادامه میداد تا این که وارد کوچۀ تنگی شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه میکرد.
ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزی استخوان یا قطعۀ شیشهای که در دیوار بود صورتش را شکافت! هنگامی که زن گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است و به لباس و سینهاش ریخته!
سخت ناراحت شد و با خود گفت: به خدا سوگند من خدمت پیامبر میروم و این ماجرا را بازگو میکنم، هنگامی که چشم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به او افتاد، فرمود چه شده است؟ و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل، پیک وحی خدا، نازل شد و آیۀ بالا را فرو آورد (طباطبایی، ۱۳۸۲، تفسیر المیزان، ج ۱۵، ص۱۵۵).