- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 8 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
سَلَفیّه یا سَلَفیگَری اندیشه و جریانی اجتماعی و مذهبی میان اهل سنت است که راهحل مشکلات مسلمانان را پیروی از شیوه سَلَف (مسلمانان متقدم) میداند. سلفیه با استناد به حدیثی از پیامبر اسلام(ص)، سه قرن نخستین اسلامی را بهترین قرون اسلامی تلقی میکند و برای کسانی که در این دوره زندگی کردهاند، مرجعیت فکری قائل است. در این نوشته به تاریخ و طرز تفکر این فرقه بیان گردیده است.
بهباور سلفیان، قرآن و سنت پیامبر تنها با تفسیر صحابه، تابعین و تابعین تابعین معتبر است. آنها عقل را حجت نمیدانند و برای فهم آموزههای دینی تنها بر آیات قرآن و احادیث تکیه میکنند.
طبق برداشت سلفیه از اصل توحید، بسیاری از مسلمانان مشرکاند. ابن تیمیه، ابن قیم جوزیه، محمد بن عبدالوهاب، محمد شوکانی و رشیدرضا از مهمترین نظریهپردازان سلفیه هستند. مشهورترین جریانهای سلفی معاصر هم عبارتاند از: وهابیت، اخوانالمسلمین و دیُوبندیه.
برپایه اعتقادات سلفیه، گروههای جهادی و تندرویی همچون وهابیت، القاعده و داعش شکل گرفتهاند که بسیاری از مسلمانان را کافر و جهاد با آنان را وظیفه خود میدانند.
تعریف
سَلَف بهمعنای پیشینیان است.[۱] سَلَفیّه گروهی هستند که ادعای تبعیت از «سَلَف مسلمانان» را دارند. در اینکه منظور از سلف چه کسانی هستند، اختلافاتی در بین آنان وجود دارد، اما بیشترشان منظور از «سلف صالح» را شخصیتهای سه قرن نخستین اسلامی (پیامبر اسلام(ص)، صحابه، تابعین و تابعینِ تابعین) میدانند. استناد آنها در این زمینه به «حدیث قرون نخستین» است که آن را از پیامبر اسلام(ص) نقل میکنند: «بهترین مردم (مردمان) قرن من هستند، سپس کسانی که در پی ایشان میآیند و سپس دیگرانی که در پی آنان میآیند.»[۲] سلفیه آنچه را مخالف با گفتار یکی از صحابه پیامبر باشد، بدعت میدانند.[۳]
ویژگیهای فکری
برخی از ویژگیهای سلفیان عبارتاند از:
تأکید بر نقل و تضعیف عقل
سلفیان، نقل (آیات قرآن و احادیث) را بر عقل ترجیح می دهند. بهنظر ابنتیمیه پیشوای سلفیان، جز قرآن و سنت راهی برای شناخت آموزههای دینی ازجمله عقاید و احکام وجود ندارد. او معتقد است که استدلاهای عقلی بهصورت مستقل اعتبار ندارند و نقش آنها تنها تصدیق و اعتراف به محتوای متون دینی و تقویت آنها است.[۴]
ظاهرگرایی
سلفیان تنها به ظاهر آیات قرآن استناد میکنند و هیچ تأویل و تفسیری از آیات قرآن را درست نمیدانند. برای مثال برپایه آیه «الرحمن علی العرش استوی» که معنای ظاهری آن این است که خدا بر تختی قرار گرفته است،[۵] میگویند خدا واقعاً تختی دارد که بر آن مینشیند. همچنین از تعبیر قرآنی «یدالله» برداشت میکنند که خدا دست دارد.[۶]
تکفیر
ابنتیمیه گروهها و مذاهب بسیاری را از دین خارج میدانست و تکفیر میکرد. المشعبی در کتاب «منهج ابن تیمیه فی التکفیر» چندین گروه را که ابن تیمیه آنان را تکفیر کرده است، با دلایل او آورده است. فلاسفه، باطنیه، اسماعیلیه، شیعه اثناعشری و قَدَریه از آن جملهاند.[۷]
برخی از چیزهایی که در دیدگاه ابنتیمیه موجب کفر میشوند، عبارتاند از: واسطهقراردادن بین خود و خدا، تشبّه به کفار، مخالفت با حدیث متواتر و مخالفت با اجماع.[۸] برخی از گروههای سلفی جدید که به سلفیه تکفیری شهرت دارند، معنا و مصادیق کفر را بسیار گسترش میدهند و از تکفیر برای عملیات جهادی جواز میگیرند.[۹]
پیشینه
در پیشینه سلفیگری اصحاب حدیث قرار دارند که گرچه به این عنوان شناخته نمیشدند، اصطلاح سلف میانشان رواج پیدا کرد.[۱۰] احمد بن حنبل (درگذشت ۲۴۱ق) پیشوای آنان پیروان خود را در کنار تبعیت از سنت پیامبر(ص)، به پیروی از اصحاب پیامبر[۱۱] یا هدایتیافتگان از اصحاب و تابعین دعوت میکرد.[۱۲]
سلفگرایی در پیروان ابنحنبل در سدههای بعد، گاه به غوغایی اجتماعی هم بدل شد. برای مثال در قرن چهارم قمری، ابوبکر بربهاری، واعظ حنبلی گروهی از حنبلیان تندرو در بغداد را گرد خود جمع کرد و با عنوان مبارزه با بدعت، در اقداماتی همچون مخالفت با مراسم عاشورای حسینی در تقابل با شیعه و در موضوعاتی همچون نحوه اعتقاد به صفات خدا در مقابل اهلسنت قرار گرفت.[۱۳]
عنوان سلفیه از قرن هشتم قمری برای گروههای گراینده به سلف کاربرد یافت که ابنتیمیه (درگذشت ۷۲۸ق) عالم حنبلی دمشق، با تألیفات بسیار اندیشههای سلفی را تئوریزه کرد.[۱۴] بهگفته احمد پاکتچی، او مِنهاجالسنه را در رد امامیه و رسالههایی چون الرساله الحمویه را در رد اشاعره و نوشتههایی در رد طوایف صوفیه و هواداران ابن عربی نوشت. امر به معروف و نهی از منکر، گشودن باب اجتهاد و نفی تقلید و حضور فعال در عرصه سیاسی و اجتماعی از آموزههایی او بود که بر آنها تأکید داشت.[۱۵]
پس از ابنتیمیه شاگردش ابنقَیِّم جوزیه (درگذشت ۷۵۱ق) اصلیترین مروج افکار او بود. پس از او نیز ابنرجب حنبلی (درگذشت ۷۹۵ق) این راه را ادامه داد.[۱۶] در میان عالمان حنبلیِ نسلهای بعد، گرایش سلفی امری رایج بود و اشخاصی چون عثمان بن قائد (درگذشت ۱۰۹۷ق) در نجد و محمد بن احمد سفارینی در شام از سلفیه بودهاند.[۱۷]
جریانهای معاصر سلفی
وهابیت، سازمان اِخوانالمسلمین و مکتب دیُوبندیه از مهمترین جریانهای مذهبی و اجتماعی سلفیهاند:
وهابیت
در نیمه دوم سده دوازدهم قمری، محمد بن عبدالوهاب در عربستان با برخورداری از حمایت محمد بن سعود توانست دعوتی را در نقاط مختلف جزیرهالعرب گسترش دهد. اندیشه وی بر مبانی فکری ابنتیمیه استوار بود. او را از ابنتیمیه هم تندروتر دانستهاند. محمد بن عبدالوهاب با نام خرافهستیزی، تعالیم اعتقادی را بسیار تقلیل داد و ذیل عنوان جهاد جمع بزرگی را بسیج کرد، حکومت آلسعود را ایجاد نمود و ضربه سختی بر حکومت عثمانی وارد کرد.[۱۸]
بنابر آموزههای وهابی، زیارت قبور و ساخت بنا و مقبره و گنبد بر قبور حرام و توسل بدعت و مستلزم شرک است.[۱۹] وهابیان پس از تسلط بر عربستان، آثار بهجامانده از صدر اسلام را تخریب کردند. تخریب قبور بقیع در سال ۱۲۲۱ق و تخریب حرم امام حسین(ع)و سرقت ضریح و اشیای قیمتی آن و کشتار تعدادی از زائران حرم امام حسین(ع) و اسیرکردن زنان شهر کربلا در سال ۱۲۱۶ق ازجمله اقدامات آنان است.[۲۰]
اِخوان المسلمین
سازمان اِخوانالمسلمین جریانی سَلَفی است که توسط حسن البنا در مصر تأسیس شد. حسن البنا پیرو اصلاحطلبِ پیش از خود رشیدرضا بود که از یک سو تحت تأثیر دیدگاههای ابنتیمیه و محمد عبده، تفکر سلفی داشت؛[۲۱] و از سوی دیگر با تأثیرپذیری از سید جمالالدین اسدآبادی در راه وحدت مسلمانان تلاش میکرد.[۲۲]
حسن البنا در سال ۱۹۲۸م هسته اولیه اخوانالمسلمین را با شش نفر از جوانان پیرو خود در مصر تشکیل داد. بهزودی این جمعیت شعبههای متعددی در شهرهای مختلف مصر، فلسطین، سودان، عراق و سوریه پیدا کرد و او بین پیروانش بهعنوان مرشد عام لقب یافت.[۲۳]
مهمترین اهداف اخوانالمسلمین تأسیس حکومت اسلامی، اصلاحات اجتماعی و مخالفت با استعمار برشمرده شده است.[۲۴] در نسلهای بعد در جمعیت اخوانالمسلمین انشعاب پیدا شد و جمعی از جوانان اسلامگرای اخوان با الهام از اندیشههای سیدِ قطب که ایجاد نظام اسلامی را ضروری میدانست، گروههای جهادی تشکیل دادند.[۲۵]
دیُوبندیه
مکتب سَلَفی در شبهقاره هند توسط شاه ولی الله دهلوی (۱۱۱۴-۱۱۷۶ق) نهادینه شد.[۲۶] او که رسالهای در دفاع از ابنتیمیه دارد،[۲۷] در آثارش اعمالی مثل زیارت قبور، توسّل، استغاثه، نذر و قسم را از مظاهر شرک شمرده است.[۲۸]
پس از شاه ولیالله دهلوی، برخی از شاگردان باواسطهاش مدرسه دیُوبند را تأسیس کردند و افکار او را نشر دادند. این مدرسه بهزودی رونق گرفت و با جذب دانشجویانی از سراسر هند و دیگر کشورها به بزرگترین مدرسه علمیه هند مبدل شد.[۲۹]
پس از انقلاب اسلامی ایران، دیوبندیه که از گذشته با شیعه در تقابل بود، با هدف جلوگیری از شیعهشدن اهلسنت پاکستان، انجمن سپاه صحابه را تشکیل داد.[۳۰]
سلفیان جهادی
برپایه اعتقادات جریانهای سلفیِ دوران معاصر، گروههایی جهادی شکل گرفتند که برخی آنها را سلفیه جدید میخوانند.[۳۱] از نظر تاریخی، عبدالوهاب در واردشدن مفهوم «شرک» به ادبیات سلفی نقش اساسی دارد؛ اما عملاً سلفیهای جدید بهعلت تقسیمکردن همه افراد به موحد و مشرک، به سلفیهای تکفیری معروف شدهاند.[۳۲]
گروههای تکفیری بخش گستردهای از مسلمانان را کافر و کشتنشان را واجب میدانند و این کار را «جهاد» مینامند.[۳۳]
طالبان
طالبان گروهی سلفی و جهادی و تلفیقی از مذهب دیُوبندی و قومیت پشتو است که توانست در دورهای در افغانستان به قدرت برسد.[۳۴] هسته اصلی طالبان را مجاهدان حاضر در درگیریهای افغانستان و شوروی تشکیل میدادند.[۳۵] رهبر طالبان ملا محمد عمر بود که پس از تصرف کابل بهدست طالبان، امیرالمومنین لقب گرفت. جمعیت طالبان ملاعمر را خلیفه میشمردند و مخالفان او را یاغی علیه خلیفه و مهدورالدم میدانستند.[۳۶]
طالبان با هرگونه تجددگرایی مخالفاند. برای نمونه در ابتدا استفاده از تلویزیون را ممنوع کردند. همچنین اجازه نمیدادند دختران به مدرسه بروند.[۳۷] آنها مراکز زیارتی و میراث فرهنگی را با شعار مبارزه با بتپرستی تخریب میکردند.[۳۸]
القاعده
پس از حمله شوروی به افغانستان گروهی از مسلمانان تندروی عرب، از نقاط مختلف جهان با انگیزه جهاد در این منطقه حضور یافتند. این افراد که به افغانهای عرب شهرت یافتند، تحت رهبری عبدالله عزام که دیدگاه جهادیان اِخوانالمسلمین را داشت، سازمان یافتند و در بیرونراندن شوروی از افغانستان نقش مؤثری ایفا کردند.[۳۹]
پس از جنگ افغانستان و مرگ عبدالله عزام، اسامه بن لادن رهبری این گروه را برعهده گرفت و با تأسیس القاعده از پراکندگی افغانعربهای مجاهد جلوگیری کرد. او در پی تأسیس جبهه جهانی جهاد برضد یهودیان و صلیبیان برآمد.[۴۰] این گروه در سالهای بعد، عملیاتهای تروریستی متعددی در کشورهای مختلف جهان انجام دادند که از جمله آنها حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱ در کشور آمریکا است.[۴۱]
داعش
داعش مخفف (الدّوله الاسلامیه فی العراق والشّام) گروهی تکفیری است که از القاعده منشعب شده است. این گروه در سال ۲۰۰۶م با عنوان «جماعه التوحید والجهاد» بهرهبری ابومصعب زَرقاوی در عراق تأسیس شد[۴۲] و به القاعده عراق مشهور بود. سپس بخشهایی از عراق و سوریه را اشغال کرد و در سال ۲۰۱۴م «دولت اسلامی در عراق و شام» را تشکیل داد و ابوبکر البغدادی را بهعنوان خلیفه معرفی کرد.[۴۳]
داعش جنایات بسیاری را مرتکب شد و شمار بسیاری از افراد غیرنظامی را بهقتل رساند.[۴۴] کشتار افراطی داعش باعث شد حتی ایمن الظواهری رهبر القاعده به آن معترض شود؛ تا جایی که وی در نهایت اعلام کرد داعش هیچ ارتباطی با القاعده ندارد.[۴۵]
نگاه سلفیه به شیعه
بهگفته برخی از پژوهشگران، از نظر تاریخی، سلفیگری دشمن خود را در درون اهلسنت تعریف کرده بود؛ اما سلفیهای وهابی، از ابتدا برضد شیعیان اقدام کردند که کشتار عتبات در دوره محمد بن عبدالوهاب نمونه آن است. البته سلفیهای غیروهابی مانند اخوانالمسلمین، روابط مناسبی با شیعیان داشتند؛ حتی در مواردی برضد اسرائیل با یکدیگر همکاری میکردند؛ اما سلفیهای جدید، شیعیان را منحرف میدانند. آنها با تأکید بر خطر شیعیان، تلاش میکنند همه اهلسنت را برضد شیعیان با خود همراه کنند.[۴۶]
کتابشناسی
از زمان ابنتیمیه تاکنون، علمای شیعه و سنّی کتابهای بسیاری در نقد سلفیه نوشته شدهاند. برخی از آنها عبارتاند از:
- المواهب اللَّدُنیه فی المنح المحمدیه، نوشته قسطلانی (۸۵۱ تا ۹۲۳ق)
- الصواعق الالهیه فی الرد علی الوهابیه، نوشته سلیمان بن عبدالوهاب (برادر محمّد بن عبدالوهّاب)
- منهج الرشاد لمن اراد السداد، نوشته شیخ جعفر کاشف الغطاء
- السلفیه مرحله زمنیه مبارکه، لا مذهب اسلامی، نوشته محمد سعید رمضان البوطی
- کشف الارتیاب فی اتباع محمد بن عبدالوهاب نوشته سید محسن امین
- آیین وهابیت، نوشته جعفر سبحانی
- الوهابیه المتطرفه: موسوعه نقدیه (موسوعه نقد وهابیت). این کتاب که پنج جلدش منتشر شده است، مشتمل بر کتابهای نویسندگان اهل سنت در رد وهابیت است.
- فتنه وهابیت نوشته احمد سید زینی دحلان
- السلفیه الوهابیه؛ اَفکارها الاَساسیه و جذورها التاریخیه، نوشته حسن بن علی بن هاشم سقاف
- وهابیت، مبانی فکری و کارنامه عملی نوشته جعفر سبحانی
- قرائهٌ فی الأدله السلفیه، اثر مروان خلیفات
- التحفه المدنیه فی العقیده السلفیه، نوشته عبدالسلام آلعبدالکریم
پی نوشت:
- ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۱۵۸.
- علیزاده موسوی، سلفیگری و وهابیت، ۱۳۹۳ش، ص۳۲.
- ابن قیم جوزیه، اعلام الموقعین، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۱۱۵.
- ابوزهره، تاریخ المذاهب الاسلامیه، دارالفکرالعربی، ص۵۲۹.
- سوره طه، آیه ۵، ترجمه مشکینی.
- علیزاده موسوی، سلفیگری و وهابیت، ۱۳۹۳ش، ص۶۱-۶۲.
- المشعبی، منهج ابن تیمیه فی مسأله التکفیر، ۱۴۱۸ق، ص۳۵۱-۴۶۳.
- رضوانی، وهابیان تکفیری، ۱۳۹۰ش، ص۱۱۴-۱۲۲.
- علیپور و شعبانیکیا، «سلفیگری از معنا تا برداشتهای نادرست مبانی»، ص۱۶۵.
- پاکتچی، و هوشنگی، بنیادگرایی و سلفیه، ۱۳۹۳ش، ص۳۰.
- جبرین، شرح أصول السنه لإمام أحمد بن حنبل، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۶.
- ابن بدران دمشقی، المدخل الی مذهب الامام احمد بن حنبل، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م، ص۵۳و۵۴.
- پاکتچی و هوشنگی، بنیادگرایی و سلفیه، ۱۳۹۳ش، ص۷۱و۷۲.
- پاکتچی و هوشنگی، بنیادگرایی و سلفیه، ۱۳۹۳ش، ص۷۷.
- پاکتچی و هوشنگی، بنیادگرایی و سلفیه، ۱۳۹۳ش، ص۷۸.
- پاکتچی و هوشنگی، بنیادگرایی و سلفیه، ۱۳۹۳ش، ص۷۹.
- پاکتچی و هوشنگی، بنیادگرایی و سلفیه، ۱۳۹۳ش، ص۷۹و۸۰.
- پاکتچی و هوشنگی، بنیادگرایی و سلفیه، ۱۳۹۳ش، ص۳۳.
- مغنیه، هذه هی الوهابیه، منظمه الاعلام الاسلامی، ص۷۴تا۷۶.
- امین، کشف الإرتیاب، دارالکتب الاسلامی، ص۱۵و۳۳.
- فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۵۲ش، ص۱۰۸تا۱۱۰.
- فرمانیان، «سلفیه و تقریب»، ص۱۴۳و۱۴۴.
- آسایش طلب، «البنا».
- یوسفی اشکوری، «اخوان المسلمین»، ص۲۷۳و۲۷۴.
- یوسفی اشکوری، «اخوان المسلمین»، ص۲۷۲و۲۷۳.
- فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۷۶تا۷۸.
- فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۷۸.
- ملا موسی میبدی، «بررسی و نقد دیدگاه شاه ولی الله دهلوی در مسئله شرک»، ص۱۵۵.
- فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۸۳.
- فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۱۰۰.
- پورحسن و سیفی، «تقابل نئوسلفیها با شیعیان و پیامدهای آن بر اتحاد جهان اسلام»، ص۱۴.
- پورحسن و سیفی، «تقابل نئوسلفیها با شیعیان و پیامدهای آن بر اتحاد جهان اسلام»، ص۱۷.
- نگاه کنید به پورحسن و سیفی، «تقابل نئوسلفیها با شیعیان و پیامدهای آن بر اتحاد جهان اسلام»، ص۱۸.
- «نحلههای فکری طالبان؛ از دیوبندیه تا وهابیت»، خبرگزاری رسا، ۱۵ مهر ۱۳۹۵.
- فرمانیان، تاریخ تفکر سلفیگری، ۱۳۹۴ش، ص۱۰۳.
- فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۱۰۳.
- فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۱۰۳.
- کریمی حاجی خادمی، مازیار، «تبارشناسی جریانهای تکفیری: بررسی موردی جنبش طالبان در افغانستان»، ص۱۹.
- نگاه کنید به فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۱۵۸تا۱۶۲.
- نگاه کنید به فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۱۶۲ تا ۱۷۲.
- فرمانیان، جریانشناسی فکری فرهنگی سلفیگری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۱۷۲تا۱۷۴.
- کرمی، سلفیگری و خاورمیانه عربی، ۱۳۹۳ش، ص۲۶تا۲۹.
- داعش اعلام خلافت کرد، بولتن نیوز، ۹ تیر ۱۳۹۳.
- جنایات داعش: روز شمار ۸۳ جنایت داعش در سراسر جهان، پایگاه اطلاع رسانی پیام آفتاب، ۱۵ تیر ۱۳۹۶.
- فیروزآبادی، تکفیریهای داعش را بهتر بشناسیم، ۱۳۹۳ش، ص۵۵.
- پورحسن و سیفی، «تقابل نئوسلفیها با شیعیان و پیامدهای آن بر اتحاد جهان اسلام»، ص۱۸تا۲۰.
منبع: ویکی شیعه