- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 6 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
آیت اللّه ربانی املشی در نیمه شعبان سال ۱۳۱۳ه.ش در خانوادهای روحانی و متدین در قم دیده به جهان گشود. پدر به مناسبت تولد در نیمه شعبان، نام محمد مهدی را برای او انتخاب نمود. آن مرحوم پنج سال از عمر شریفش می گذشت که به مکتب راه یافت و بعد از گذشت دو سال پا به دبستان دولتی نهاد و تحصیلات ابتدایی را تا آخر یعنی ششم ابتدایی با موفقیت چشمگیری سپری کرد.
وی در مصاحبه ای از همکلاسان ابتدایی خود چنین یاد می کند. در دوران ابتدایی با بچه ها دوست بودیم. اما وقتی من به حوزه آمدم، دیگر برای مدتهای طولانی از آنها دور شدم. با این حال روزگار بارها مرا با آن بچه ها روبرو کرد. این اتفاقات گاهی شیرین بودند و گاهی تلخ. یکی از خاطرات شرینی که از دوستان و همکلاسی های دوران کودکی خود دارم این استکه یک دفعه همسرم مریض شد و جهت مطالعه به دکتری مراجعه کردیم. وقتی از اسم ما پرسید و من گفتم: فلانی هستم، بعد از لحظاتی مکث و تفکر رو به من کرد و گفت: مرا به جا نمی آوری؟ من از دوستان دوران ابتدایی هستم. به صورتش که نگاه کردم همه خاطرات شیرین کودکی در ذهنم زنده شد. اما سخت توانستم قیافه این دکتر را با آن پسربچه ای که در دبستان با هم بودیم، تطبیق کنم.
یک بار هم وقتی مرا دستگیر کردند و به ساواک قم بردند، آنجا کسی به بازجویی من آمد. من فوری او را شناختم و گفتم: فلانی یادت هست با هم همکلاس بودیم؟ و او یادش نیفتاد که نیفتاد.
وضع مالی خانواده
پدر آن مرحوم، شیخ ابوالمکارم ربانی املشی از روحانیون صاحب نام و با تقوای املش بود. ایشان هیچ گونه درآمد شخصی نداشت و از درآمدهای شرعی هم که روحانیون دیگر استفاده می کردند بهره ای نداشت. بسیار عفیف النفس بود با شهریه کم و نماز استیجاری زندگی را می گذراند. حتی مرحوم ربانی املشی در زمان طفولیت خجالت می کشید و شرم می کرد که کسی بداند پدر او نماز استیجاری می خواند.
آن مرحوم در مورد وضع زندگی خانوادهاشان در دوران کودکی می فرماید: در قم ما در محلی زندگی می کردیم که هر کسی به منزل ما می آمد، از دوری منزل و کوچه پس
کوچه های آن منزل شکایت می کرد و از پدرم سوال می کرد: شما چگونه اینجا را پیدا کردید؟ پدرم جواب می داد: اینجا اقصی المدینه است. و عقب افتاده ترین محلّه قم
بود… در زمستان، در آن کوچه های تنگ، در تمام کوچه پس کوچه ها که باران می آمد، غوغا بود. به یاد دارم حتی در همین گِل و باران من با یک گیوهای که گیوه دوره کرده می گفتند رفت و آمد می کردم. وقتی که به مدرسه می رسیدیم تمام پاهایم پر از گِل بود و وقتی که به منزل برمی گشتیم مجبور بودم قبلا پاهایم را بشویم تا بتوانم به اطاق بروم.
تحصیل در حوزه علمیه قم
مرحوم آیت اللّه ربانی املشی پس از پایان دوره ابتدایی بنا به علاقه خود و تشویق های پدر که از ادامه تحصیلات جدید نگرانی داشت، وارد حوزه علمیه قم شد. آن مرحوم درباره دوستان و همدرسان چنین می گوید: در دوران طلبگی دوستان زیادی داشتیم و نزدیکترین دوست من آقای هاشمی رفسنجانی بود. حدود دو سال از دوران
تحصیلمان گذشته بود که همدیگر را پیدا کردیم و تا موقعی که ایشان در قم بودند، با هم بودیم و همیشه مباحثه و درس هایمان با هم بود. البته دیگران هم بودند: با جناب آقای سید علی خامنه ای هم مدتی که در قم بودند، مقداری با هم مباحثه داشتیم. برادر عزیزمان مؤمن و هم چنین جناب آقای سید حسن طاهری خرم آبادی این ها کسانی بودند که با هم مباحثه داشتیم. آقای هاشمی رفسنجانی در مورد دوستی و همدرسی با آقای املش می گوید: با آقای ربانی املشی به عنوان هم مباحثه آشنا شدیم، که تا آخر دوران تحصیل هم چنان هم مباحثه بودیم. با آقای ربّانی املشی در ماه های اول ورود به قم آشنا شدیم و در دوستی و همکاری و معاشرت به حد اعلارسیدیم و سرانجام عقد اخوّت خواندیم. در تمام این مدت آشنایی و برادری در همه سطوح تحصیلی، از مقدمات تا خارج همیشه هم مباحثه بودیم. دو بار به خاطر دوستی با ایشان، سفر تبلیغی به املش داشتم و در آنجا در منزل پدر بزرگوار آن مرحوم بودم، مرحوم حاج شیخ ابوالمکارم ربانی عالمی وارسته و دوست داشتنی بودند و نفس تقوف در منزل ایشان و معاشرت با آن بزرگوار برایم سازنده و مغتنم بود. مرحوم آیت اللّه ربانی املشی چگونگی تحصیلات خویش را چنین بیان می کند: در ایام تحصیل خیلی استاد عوض نمی کردم، بلکه هم مباحثه هایم نیز محدود بودند. بعضی از طلاب هستند که هم مباحثه خیلی عوض می کنند، ولی بنده این طور نبودم و یک سلیقه خاصی داشتم. تا اینکه فردی را برای مباحثه بپسندم خیلی طول می کشید، اما وقتی کسی را می پسندیدم، او هم مباحثه دائمی بنده می شد. درست به خاطر ندارم که تا قبل از سیوطی و مغنی، چه کسی هم مباحثه بنده بود، اما از آن به بعد با آقای هاشمی رفسنجانی آشنا شدم و با ایشان شروع به مباحثه کردم و طلبه دیگری به نام تربتی هم با ما مباحثه می کرد و ایشان تا شرح لمعه خواند و بعد وارد تحصیل جدید شده و در نهایت پزشک شد…
تحصیلاتم را تا سطح، پیش اساتید معروف سطح می خواندم. به درس خارج که رسیدم، مدت محدودی برای انتخاب استاد درس خارج، در درس اساتید مختلف حوزه علمیه قم شرکت می کردم تا دریابم درس کدام یک از آنها برایم مفیدتر و مطلوبتر است، در درس مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی تا وقتی که حیات داشتند، حدود دو الی سه سال شرکت نمودم، در همان موقعی که در درس ایشان رفتم، درس اساسیام مثل اغلب طلاب، درس حضرت امام خمینی (ره) بود که درسی مرتب و با محتوا و با پیشرفت به حساب می آمد و قریب به یک دوره اصول را خدمت ایشان تلمذ کردم و در تمام مدتی که اصول می خواندم در درس فقه ایشان هم شرکت نمودم… نهایتا درس مرحوم آیت اللّه محقق داماد را انتخاب کردم و بعدها مقداری در درس آیت اللّه حائری شرکت نموده، دو الی سه سالی که بدین نحو گذشت. از آن پس دیگر در درس شرکت نمی کردم و فقط مباحث های با آقای مؤمن و طاهری خرم آبادی و حسینی و تهرانی داشتم. امام خمینی (ره)از منظر آن مرحوم مرحوم آیت اللّه ربانی املشی از رهبر و مراد و استاد عزیز خویش حضرت امام خمینی (ره)این گونه یاد می نماید: برای ما همه چیز امام آموزنده بود. امام همه خوبی ها را دارا بود. شهامت، شجاعت و صراحت لازم رهبری را داشت و ما همه اینها را از امام می دانستیم. ولی مسأله مهمی که برای من خیلی مهم بود و بیش از همه چیز جلب توجه می کرد، تقوی و ترک هوا داشتن امام بود… امام در ایام طلبگی ما، برای ما تنها یک مدرس فقه و اصول نبود، بلکه معلم اخلاق هم بود و ما بارها از بیانات اخلاقی ایشان استفاده می کردیم… امام تأثیر نفس عجیبی داشت، وقتی مباحث اخلاقی را به میان می کشیدند اغلب شاگردان ایشان منقلب می شدند و اشکهایشان جاری می شد، گاه بعضی با صدای بلند گریه می کردند. ازدواج مرحوم حضرت آیت اللّه محمد مهدی ربانی املشی در سال ۱۳۳۱ه.ش در هیجده سالگی با دختر دایی خود ازدواج نمود. دلیل ازدواج زودهنگام ایشان این بود که چون وی مادر نداشت و پدر هم به ایشان علاقه شدیدی داشت، پدر می خواست وی کمتر رنج زندگی را تحمل کند و زودتر زندگی مستقلی تشکیل دهد. حاصل ازدواج ایشان چهار دختر و یک پسر است.
مبارزات
آیت اللّه املشی با آغاز حرکت تاریخ ساز حضرت امام خمینی (ره)در سال ۱۳۴۲و شکوفایی نهضت مقدسی که به پیروزی انقلاب در ۲۲بهمن ۵۷انجامید، تلاشی پیگیر داشت و هر مأموریتی که به عهده می گرفت، با دقت و پشتکار در انجام آن همت می گماشت. وی در مبارزات خونین روحانیت در دوران خفقان و استبداد رژیم شاه بارها توسط مزدوران ساواک دستگیر و روانه زندان شد ولی هیچ گاه این زندانها و تبعیدها روحیه مقاوم و استوار او را نشکست. او از جمله کسانی بود که در مخالفت و مبارزه با رژیم شاه زندان و تبعید و رنج و شکنجه بسیار تحمل نمود و با مقاومت و بردباری هم چنان تا پیروزی در نهضت حضور فعال داشت. سال ۱۳۵۴در اثر فعالیت های چشم گیری که در حوزه علمیه قم بوقوع می پیوست، ساواک یکباره ۲۵تن از اساتید حوزه قم را دستگیر و تبعید می نماید که مرحوم آیهاللّه ربانی املشی نیز از این ۲۵تن بود. آن مرحوم سه سال در تبعید به سر برد که یازده ماه آن در فردوس سپری گشت. با آغاز مرحله دوم انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۶یکی از عناصر فعال و مبارز این دوره به حساب می آمد و تلاش های او در این مسیر هرگز فراموش نخواهد شد.
مسؤولیت ها
این مجاهد نستوه و عنصر فعال نظام پس از پیروزی انقلاب هم چنان در تلاش و فعالیت به سر می برد و در راه حفظ دست آوردهای انقلاب شکوهمند اسلامی در بذل آنچه در توان داشت هرگز دریغ نکرد و در سنگرهای مختلف خدمات ارزندهای را تقدیم اسلام و انقلاب نمود. برخی از سمت های ایشان پس از پیروزی انقلاب به قرار زیر می باشد: نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی از گیلان ریاست شعبه اول دادگاه عالی عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی عضورت در شورای عالی قضایی دادستان کل کشور عضویت در شورای نگهبان عضویت در مجلس خبرگان رهبری از استان خراسان و عضویت در هیأت رئیسه این مجلس. نماینده حضرت امام در منطقه گیلان در تاریخ ۵۸/۹/۶
شهادت
حضرت آیت اللّه ربانی املشی سرانجام پس از سال ها فعالیت و تلاش خالصانه در راه اسلام، در بامداد روز دوشنبه (۱۷)تیرماه سال ۱۳۶۴در اثر یک بیماری رنج آور که زمینه آن را دشمنان اسلام و انقلاب در او به وجو آورده بودند، در سن ۵۱سالگی به شهادت رسید و در جوار رحمت حق آرمید.
محل دفن
پیکر مطهر آن مرحوم پس از تشییع در تهران و قم به حرم حضرت معصومه (س) انتقال یافت و در کنار شهیدان بزرگواری چون شهید محلاتی، شهید عباس شیرازی، شهید محمد منتظری و دیگر شهدا به خاک سپرده شد. بر روی سنگ مزار ایشان چنین نگاشته شده است:( فضّل اللّه المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما)مرقد عالم متقی و محب خاندان رسالت و ولایت، شهید حاج شیخ محمد مهدی ربانی املشی فرزند مرحوم آیت اللّه ابوالمکارم – قدس سرهما – که به دست گروه توطئه گر و منحرف، مسموم و در ۱۷تیرماه ۱۳۶۴به جوار رحمت حق شتافت.