- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 9 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی صاحب تفسیر معروف قرآن، و از بزرگان فقهاى شیعه است. او مردی جامع بوده و در رشتههاى فقه، ادب، حدیث و تفسیر متبحر بوده است. از تاریخ تولد، زادگاه عیاشی چیزی در تاریخ ثبت نگردیده و فقط از وی به نام سمرقندی، عراقی و کوفی نام بردهاند. رجالیون بزرگ شیعی و سنی، مانند: ابن ندیم، شیخ طوسی، نجاشی، ابن شهر آشوب، علامه حلی، ابن داود، مامقانی، اردبیلی، مدرسی، محدث قمی، علامه آقا بزرگ تهرانی و سید حسن صدر وی را اهل سمرقند میدانند.[۱] سمرقند یکی از مناطق ماوراءالنهر است. [۲]
پدر محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش از خاندان ثروتمند و سرشناس و خوشنام و خیر سمرقند بود. سیصد هزار دینار پول رایج آن روز از جمله ما ترک وی بود که عیاشی همه آنها را در راه نشر علم و ادب و ترویج فرهنگ اهل بیت علیهمالسلام به مصرف رساند.[۳]
لقبها
القاب و اوصاف محمد بن مسعود سمرقندی در کتابهای رجالی به این ترتیب است: فقیه؛ جلیل القدر؛ عالم زاهد؛ واسع الاخبار؛ بصیر بالروایه؛ مضطلع؛ ثقه؛ صدوق؛ عین من عیون؛ نبیل؛ ادیب؛ فهیم؛ افضل اهل المشرق علماً؛ اوجد دهره و زمانه فی شقّه؛ غزاره العلم؛ مفسر؛ محدث؛ اکابر؛ وحید؛ مورخ؛ منجم؛ شاعر؛ طبیب؛ شیخ؛ اصحاب؛ رجال من کبار الاصحاب.[۴]
تحصیل
عیاشى در آغاز با توجه به محیط نشو و نماى خود که حدود سمرقند و بخارا بوده و اکثر ساکنان آن دیار از فقه اهل سنت پیروى مىکردند، پیرو مکتب فقهى اهل سنت بود، ولى در اثر مطالعه و ممارست در کتابهاى شیعه، توفیق نصیب او گردید و مکتب پر فیض فقه جعفرى را پذیرفت. او بیشتر تحصیلات خویش را در حوزههای کهن آن روز جهان اسلام، چون: کوفه، بغداد و قم گذرانید.[۵]
عیاشی با ثقهالاسلام کلینی و محمد بن بابویه معاصر بود. استادان عیاشی:
محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی از محضر نامآورترین ستارگان عصر خود در حوزههای دینپژوهی کوفه، بغداد، قم و سمرقند کسب دانش نمود. اینک نامهای استادان وی را برمیشمریم:
۱. اسحاق بن محمد بصری، از شاگردان امام حسن عسکری علیه السلام
۲. ابراهیم بن محمد بن فارس، از شاگردان امام عسکری علیه السلام
۳. احمد بن منصور خزاعی
۴. احمد بن عبدالله علوی
۵. ابوالعباس بن عبدالله بن سهل بغدادی
۶. ابو عبدالله شاذان قزوینی
۷. ابوعلی محمد بن احمد بن حماد مرورودی.[۶]
۸. حسین بن عبدالله قمی
۹. حمودیه بن نصر[۷]
۱۰. حسین بن اشکیب سمرقندی، فقیه امامی مذهب در بلخ و سمرقند
۱۱. جعفر بن ایوب سمرقندی، معروف به ابن تاجر
۱۲. جبرئیل بن احمد فاریابی
۱۳. علی بن فضال
۱۴. عبدالله بن محمد بن خالد طیالسی
۱۵. علی بن عبدالله بن مروان
۱۶. علی بن محمد بن نصیر کشی از سمرقند است.
۱۷. علی بن محمد بن فروزان قمی
۱۸. علی بن علی خزاعی
۱۹. علی بن قیس قومسی (سمنانی)
۲۰. عبدالله بن خَلَفْ
۲۱. علی بن محمد بن عیسی
۲۲. عبدالله بن میمون
۲۳. علی بن حسین
۲۴. عبدالله بن حمدویه بیهقی (سبزواری)، از شاگردان امام عسکری علیه السلام
۲۵. فضل بن شاذان نیشابوری
۲۶. سلیمان بن جعفر
۲۷. محمد بن یزدان رازی (اهل ری)
۲۸. قاسم بن هشام لؤلؤ، از شاگردان امام حسن عسکری علیه السلام
۲۹. محمد بن احمد نهدی
۳۰. محمد بن عیسی بن عبید یقطینی
۳۱. محمد بن احمد بن نُعیم، معروف به ابوعبدالله شاذانی
۳۲. محمد بن ابراهیم بن محمد بن فارس
۳۳. نصر بن صباح ابوالقاسم بلخی
۳۴. یوسف بن سخت بصری، از یاران امام حسن عسکری علیهالسلام[۸]
تأسیس دارالعلوم
محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی پس از رسیدن به قلههای دانش و بازگشت از حوزههای دینپژوهی مهم جهان اسلام، منزل مسکونی که از پدر به او ارث رسیده بود، را به دارالعلوم و یا دارالحدیث تبدیل نمود.
نجاشی مینویسد: «ابوعبدالله حسین بن عبدالله غضائری گفت: از قاضی ابوالحسن علی بن محمّد شنیدم که ابوجعفر زاهدی روایت کرد که محمد بن مسعود سمرقندی پس از مرگ پدرش، تمام میراث او از جمله ۳۰۰۰۰۰ دینار پول رایج را برای جمعآوری حدیث و تربیت طلاب به مصرف رساند. منزل وی مانند مسجدی میماند که مملو از جمعیت طلاب بود. گروهی نسخهبرداری میکردند، جمعی مقابله مینمودند. بخشی قرائت مینمودند و بعضی هم حاشیه مینوشتند».[۹]
برخی محمد بن مسعود را از مجددان فرهنگ ناب اسلام میدانند. علامه سید محمدحسین طباطبایی میفرماید: «…او در تجدید حیات علمی شیعه سعی بلیغ مبذول داشت و خانهاش محل تجمع رجال علم و فرهنگ و طالبان فضیلت، همچون مدرسهای مملو از محصلین و محققین و نویسندگان و مقابلهکنندگان نسخهها و نسخهبرداران بود. چنان که گفتهاند: هر چه داشت در راه نشر دانش به مصرف رساند…».[۱۰]
کرسی تدریس
عیاشی چون خورشید، شعاعش بر سرزمین بیجان و یخزده جامعه آن روز ماوراءالنهر تابیدن گرفت و حوزههای بسته و عقیم آن سامان را متحول ساخت. او توانست فقه پویا و سیال اهل بیت عصمت علیهمالسلام را بازگو نماید و ستارگانی را حول محور خویش گرد آورد. او از نخستین دانشورانی است که فرهنگ علوی را در آن نواحی به عنوان یک مذهب و تفکر عمیق علمی مطرح نمود.
شیخ طوسی مینویسد: «محمد بن مسعود بن عیاشی مجلسی برای خواص (اهل فضل) و محفلی درسی برای عامه (مردم) برقرار کرده بود».[۱۱]
شاگردان عیاشی
اینک نام برخی از شاگردان وی را ذکر میکنیم:
- ابوعمر محمد بن عمر بن عبدالعزیز کشی (متوفی: ۳۴۰ هـ.ق)؛ کشی از بزرگترین کارشناسان علم رجال است و کتاب «رجال» او جزو معتبرترین کتابهای رجالی است که هنوز مورد استفاده فقیهان و پژوهشگران است.
- ابونصر احمد بن یحیی
- ابوجعفر بن ابی عوف نجاری
- ابونصر بن یحیی فقیه
- ابوطالب مظفر بن جعفر بن محمد علوی
- ابوالحسن قزوینی
- ابوبکر قناتی (قنادی)
- ابوعلی وارثی
- ابونصر خلقانی
- ابوعبدالله بقال
- احمد بن عیسی بن جعفر علوی
- احمد بن یعقوب سنائی
- احمد بن صفار
- ابراهیم حُبُوبی
- اسماعیل بن محمد اسکافی
- احمد بن یحیی، معروف به ابانصر
- جعفر بن محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی (فرزند عیاشی)
- جعفر بن ابی جعفر سمرقندی
- جعفر بن ابوالقاسم
- جعفر بن محمد شاشی (چاچی)
- حیدر بن محمد سمرقندی امامی
- حسین بن نعیم سمرقندی
- حسن غزال کنتجی
- حسین کرمانی
- حمدویه بن نصر
- حیدر بن محمد بن نعیم سمرقندی
- زید بن احمد خلقی
- سعد صفار
- عبدالله بن صیدلانی
- یزدکی و…[۱۲]
تألیفات
عیاشى در علم طب، نجوم، قیافه و فقه بیش از ۲۰۰ جلد کتاب دارد که در الفهرست ابن ندیم بیش از ۱۵۰ جلد از آنها ذکر شده است.
عیاشی توانست در زمینههای فقه، حدیث، قرآن، کلام، ادیان، امامت، رجال، ادعیه، تقیه، اخلاق، جهاد، اعجاز، محبت، بهشت و جهنم، سیره، تاریخ، حقوق، آداب، پوشاک، هیئت، نجوم، طب، عروض و قافیه، زجر، استخاره، صنعت خواب و تفأل، ۲۰۸ کتاب تألیف نماید. کتاب معروفی که از او به یادگار مانده است کتاب التفسیر است. تفسیر او بر اساس اخبار و احادیث ائمه اطهار علیهم السلام تنظیم شده است. و بیشتر شبیه تفسیر فرات و تفسیر على بن ابراهیم مىباشد.
از جمله تألیفات وى مىتوان به این کتابها اشاره کرد:
- کتاب التفسیر
- المعاریض
- کتاب الشعر
- الأنبیاء و الأولیاء
- سیره أبی بکر
- سیره عمر
- سیره عثمان
- مکه و الحرام
- الصلوه
- الطهاره
- مختصر الصلوه
- مختصر الحیض
- الجنائز
- مختصر الجنائز
- المناسک
- العالم و المتعلم
- الدعوات
- الزکاه
- الأشربه
- حد الشار الأضاحى
کتابهای عیاشی به سرعت در کتابخانههای مهم و حوزههای معروف جهان اسلام، در معرض دید و مطالعه طالبان علم قرار گرفت. کتابهای وی برای اولین بار، در سال ۳۵۶ هـ.ق به بغداد راه یافت.
نجاشی مینویسد: «علی بن محمد بن عبدالله ابوالحسن قزوینی قاضی، چهره درخشان از علمای ماست و در حدیث ثقه است. در سال ۳۵۶ هـ.ق وارد بغداد شد و قسمتی از کتب عیاشی را با خود داشت و او نخستین کسی است که کتب عیاشی را وارد بغداد نمود و آنها را از ابوجعفر احمد بن عیسی علوی زاهد از عیاشی روایت میکرد که او راست کتاب ملح الاخبار که حسین بن عبیدالله (غضائری) آن را از وی روایت میکند».[۱۳]
شیخ طوسی مینویسد: «جعفر بن محمد بن مسعود عیاشی (فرزند عیاشی)، فاضل و راوی بود و جمیع آثار پدر را روایت نمود. ابوالفضل شیبانی از او روایت کرده است».[۱۴]
عیاشی از منظر دیگران
محمّد ابونضر العیاشی هو بن مسعود بن عیّاشی. عدلٌ، صدوقٌ و من العمی رَجَع طق، صح، منفق، بصیر مضطلع.[۱۵]
۱. نجاشی (۳۷۲ـ۴۶۲ هـ.ق): «محمد بن مسعود عیاشی در آغاز جوانی پیرو مذهب عامه بود و از محضر بزرگان آنان حدیث شنید. پس از بررسی و تحقیق به مذهب امامیه پیوست و از محضر ستارگانی چون: علی بن الحسن بن فضال و عبدالله بن محمد بن خالد طیالسی و شماری از بزرگان کوفه، بغداد و قم کسب دانش نمود».[۱۶]
۲. ابن ندیم (متوفی: ۳۷۷ هـ.ق): «محمّد بن مسعود عیاشی… از فقیهان امامیه بود که در غزارت علم، یگانه دوران خود به شمار میرفت و کتابهایش در نواحی خراسان اهمیت بسیار داشت. جنید بن نعیم معروف به ابواحمد، تصنیفات او را در پایان نامهای که به ابوالحسن علی بن محمد علوی نوشته، ذکر نموده است».[۱۷]
۳. شیخ طوسی (۳۸۵ـ۴۶۰ هـ.ق): «محمد بن مسعود بن محمد بن عیاشی، سمرقندی مکنی به ابوالنظر در میان دانشمندان مشرق (خراسان و ماوراءالنهر) از لحاظ علم و فضل و ادب و فهم و بزرگواری از همه علمای زمان خود فزونی داشته است. بیش از دویست تصنیف دارد».[۱۸]
۴. ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفی: ۵۸۸ هـ.ق): «محمد بن مسعود عیاشی اهل سمرقند است. گفتهاند او از طایفه بنی تمیم است. او از نظر فضل و خرد، در مشرق زمین یگانه بوده و بیش از ۲۰ جلد کتاب نوشته است، از جمله: کتاب التفسیر، العالم والمتعلم، الدعوات، التقیه، الاجوبه المسکته و تجوید القرآن».[۱۹]
۵. علی بن داود حلی (۶۴۷ـ۷۰۷ هـ.ق): «محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش سَلَمی سمرقندی، معروف به عیاشی ثقهای راستگو و چهرهای درخشان از چهرههای سرشناس این طایفه (شیعه) و از بزرگان آنها است».[۲۰]
۶. مامقانی (متوفی: ۱۳۵۱ هـ.ق): «محمد بن مسعود از فقیهان شیعه امامیه و از پرتلاشترین عالمان معاصر و از چشمههای خروشان علم بوده است که آثار وی در خراسان از مقام و شهرت والایی برخوردار بود».[۲۱]
۷. اردبیلی (متوفی ۱۱۰۱ هـ.ق): «محمد بن مسعود بن عیاش سلمی سمرقندی، معروف به عیاشی از قبیله بنی تمیمی، شخصیت جلیل القدر، واسع الاخبار، بصیر به روایت و محل وثوق و اعتماد بود. در میان ستارگان امامی، چشم بینا و شیخ کبیر معروف بود».[۲۲]
۸. مدرس تبریزی (۱۲۹۶ـ۱۳۷۳ هـ.ق): «محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش، عراقی، کوفی، سمرقندی، تمیمی مکنی به ابونضر معروف به عیاشی، شیخ، رجل، عالم، فاضل، ادیب، مفسر، محدث، صدوق و ثقه از اعیان علمای فرقه حقه و اکابر فقهای اثنی عشریه عهد کلینی… در علم و فضل و فهم و ادب و تبحر و تنوع علمی وحید زمان خود… و با اصول روایت بصیر، در طب و نجوم و قیافه و رؤیا هر یک از ابواب فقهیه زیاده بر دویست کتاب تألیف داده…».[۲۳]
۹. سید حسن صدر (۱۲۷۲ـ۱۲۹۱ هـ.ق): «عیاشی محمد بن مسعود بزرگی از بزرگان اصحاب ماست که در کثرت تصانیف و تألیف شهرت بسزایی دارد و از کتابهایی که در زمینه سیره و تاریخ دارد، کتاب «مکه» و «حرم» و… میباشد. او در ردیف ثقه الاسلام کلینی و علمای قرن سوم هجری نام برده شده است».[۲۴]
۱۰. محدث قمی (۱۲۹۴ـ۱۳۱۶ هـ.ق): «او یکی از بزرگان اصحاب ماست که در نوجوانی بصیرت یافت و به مذهب و فقه امامیه رو آورد و از شاگردان علی بن حسین بن علی بن فضال و جمعی دیگر از مشایخ کوفه، بغداد و قم میباشد. در راه علم و حدیث آنچه از پدر ارث برده بود، انفاق نمود…».[۲۵]
۱۱. آقا بزرگ تهرانی (متوفی: ۱۳۴۷): محمد بن مسعود بن محمد عیاشی، ملقب به ابونضر سلمی سمرقندی، معروف به عیاشی، دارای ۲۰۰ تألیف است و از اصحاب ما چون: علی بن حسین بن علی بن فضال… حدیث شنیده است».[۲۶]
۱۲. علامه طباطبایی (متوفی: ۱۳۵۸): «…محمد بن مسعود از علمایی است که در اواخر قرن سوم میزیستهاند. تمامی دانشمندانی که بعد از وی آمدهاند، عیاشی را به جلالت قدر، علو منزلت و سعه فضل ستودهاند. علمای رجال او را به عنوان ثقه، عین، صدوق و راستگوی در حدیث خود شناساندهاند… در انواع رشتههای مختلف علمی همچون: فقه و حدیث و طب و نجوم و قیافه و غیره مهارت یافت…».[۲۷]
۱۳. استاد مطهری (۱۲۹۸ـ۱۳۶۰): «یکی دیگر از فقهای به نام و معروف آن زمان که معاصر با علی بن بابویه قمی است (۳۲۹ هـ.ق) بلکه او اندکی تقدم زمانی دارد عیاشی سمرقندی صاحب تفسیر معروف است. او مرد جامع بوده است. اگرچه شهرتش به تفسیر است، او را از فقهاء شمردهاند…».[۲۸]
تفسیر عیاشی
در تفسیر عیاشى، همچون دیگر آثار امامیه این دوره، جنبه روایى غالب است. از این تفسیر تنها نیمی، یعنی از سوره حمد تا پایان سوره کهف موجود است و نیمی دیگر مفقود شده است.
علامه سید محمدحسین طباطبایی در مقدمه تفسیر عیاشی که با تحقیق و تصحیح و تعلیق حجت الاسلام سید هاشم رسولی محلاتی در دو جلد به قطع وزیری (جلد اول در ۴۳۰ صفحه و جلد دوم در ۳۶۸ صفحه) برای نخستین بار در سال ۱۳۸۰ هـ.ق در چاپخانه علمیه قم چاپ و نشر گردیده است، مینویسد: «یکی از بهترین تفسیرهای که از علمای پیشین ما بر جا مانده، کتاب تفسیر منسوب به شیخ ما عیاشی رحمه الله علیه و آن کتاب ارزشمندی است…».
در بخش دیگری از این مقدمه آمده است: «تا حال که یازده قرن از نگارش این تفسیر سپری میگردد، احدی از فحول و بزرگان بر این تفسیر خرده نگرفته و همه او را ستودهاند». مجموع احادیث این تفسیر ۱۶۹۳ حدیث است.
وفات
زرکلى، صاحب الأعلام تاریخ وفات عیاشی را ۳۲۰ هجرى دانسته است. به احتمال قوی، او در جوار تربت سردار شهید خراسان، حضرت قثم بن عباس (پسرعموی حضرت محمد صلی الله علیه و آله) به خاک سپرده شد.
پی نوشت:
۱. فهرست ابن ندیم، ص ۳۶۱؛ نجاشی، ص ۲۴۷ و جامع الروات، ج ۲، ص ۱۹۲.
۲. البلدان، ص ۵۹-۷۰.
۳. فهرست ابن ندیم، ص ۳۶۱؛ رجال نجاشی، ص ۲۴۷؛ رجال طوسی، ص ۱۳۶ و معالم العلما، ص ۲۹.
۴. رجوع شود به منابع رجالی مذکور در همین مقاله.
۵. بهجه الآمال، ج ۶، ص ۶۳۰؛ ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۲۱ و رجال نجاشی، ص ۲۴۷.
۶. مرو رود هم اکنون دو قسمت شده است یکی مرو کبری که جزو کشور ترکمنستان است و دیگری، مرو صغری است که جزو قلمرو افغانستان، در همسایگی خراسان و شهرستان سرخس واقع شده است.
۷. رجال نجاشی، ص ۲۴۷.
۸. رجال نجاشی، ص ۲۴۷؛ جامع الرجال، ص ۵۸؛ فوائد رضویه، ص ۶۹۲؛ رجال کشی، ص ۳۱۸.
۹. رجال نجاشی، ص۲۴۷.
۱۰.مفاخر اسلام، ج ۲، ص ۳۲۳.
۱۱. فهرست شیخ، ص ۱۳۶.
۱۲. رجال طوسی، ص ۳۳۹ـ۴۹۸؛ فهرست شیخ، ص ۶۴؛ تنقیح المقال، ج ۱، ص ۸۹۹.
۱۳. مفاخر اسلام، ج ۲، ص ۳۲۹.
۱۴. رجال طوسی، ص ۴۵۹.
۱۵. بهجه الآمال، ج ۶، ص ۶۳۰؛ ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۲۱.
۱۶. رجال نجاشی، ص ۲۴۷.
۱۷. فهرست ابن ندیم، ص ۳۶۱.
۱۸. مفاخر اسلام، ج ۲، ص ۳۱۲.
۱۹. معالم العلماء، ص ۹۹.
۲۰. کتاب الرجال، ص ۱۸۴.
۲۱. تنقیح المقال، ج ۳، ص ۱۸۳.
۲۲. جامع الروات، ج ۲، ص ۱۹۲.
۲۳. ریحانه الادب، ج ۴، ص ۲۲۰.
۲۴. تأسیس الشیعه، ص ۳۳۲.
۲۵. الکنی والالقاب، ص ۴۴۹.
۲۶. الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج ۴، ص ۲۹۵.
۲۷. تفسیر عیاشی، با تصحیح و مقدمه رسول محلاتی، چ ۱۳۸۰.
۲۸. آشنایی با علوم اسلامی، ص ۷۸.