- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 11 دقیقه
- توسط : ناظر محتوایی شماره یک
- 0 نظر
احترام به کودک، یکی از مباحث مهم تربیتی در حوزه خانواده و تربیت فرزند و از موضوعات مورد تاکید اسلام و رهبران دین در تعامل و رفتار با کودکان و فرزندان است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرماید: به فرزندان خود احترام بگذارید و آنها را نیکو تربیت کنید تا بخشیده شوید.[۱]
احترام به کودک و ابراز محبت به او، مساله بسیار مهمی است که علاوه بر والدین و معلمان، حتی خاله و عمو و بقیه افراد نیز باید به آن توجه لازم را داشته و فراموش نکنند. رفتار فرزندان، بازتاب رفتار والدین است. از این رو، تربیت صحیح ایجاب می نماید که با فرزندان، با احترام رفتار شود. بدیهی است اگر کودک از طفولیت خود، رفتار محترمانه نبیند، محترمانه رفتار نمی نماید.
احترام به کودک و فرزند، اثرات مثبت فراوانی دارد و احترام گذاشتن به بچه ها در روند رشد شخصیتی به آن ها کمک می کند. با احترام گذاشتن به فرزند، او می آموزد که نحوه احترام گذاشتن چگونه است و چگونه می تواند به دیگران ثابت کند که برایش مهم هستند.
در ادامه، به چند داستان خواندنی پیرامون سیره و روش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و بزرگان دین در ابراز محبت و احترام به کودک اشاره می کنیم:
پیامبر و احترام به کودک و بوسیدن او
بسیار دیده می شد که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) را در آغوش می گرفت و می بوسید. روزى آن دو را در بغل گرفت و بوسید. شخصى که در کنار حضرت حضور داشت، با مشاهده علاقه و احترام وى با اطفال، به فکر فرو رفت چون تا به حال نسبت به فرزندانش محبت لازم را نداشت و هیچوقت آن ها را نبوسیده بود!
به پیامبر عرض کرد: ای رسول خدا! من داراى ده فرزند کوچک و بزرگ هستم؛ اما تاکنون هیچ یک از آنها را نبوسیده ام!
پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از شنیدن این سخن به قدرى ناراحت شد که رنگ چهره اش تغییر کرد و فرمود: خداوند مهر و محبت را از قلب تو بیرون کرده است. آن کس که به کودکان ما رحم نمی کند و به بزرگ ما احترام نمی گذارد، از ما نیست.[۲]
احترام به کودک با سلام کردن
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به کودکان سلام میکرد. در روایت است پیامبر از کنار کودکانی گذشت، به ایشان سلام کرده و به آن ها خوراکی داد.[۳] آن حضرت همواره تاکید می کرد که خواستار رواج این سنت در بین مسلمانان و تداوم آن پس از خود نیز هست.[۴]
پیامبر و احترام به کودک در خانه
روزی سلمان فارسی خدمت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید و حضرت را در حال غذا دادن به حسن و حسین (علیهما السلام) دید. او لقمه ای در دهان حسن (ع) و لقمه ای در دهان حسین (ع) می نهاد.
وقتی غذا خوردن حسن و حسین به پایان رسید، پیامبر، حسن (ع) را بر شانه و حسین (ع) را با احترام و محبت بر پای خود نشاند و آن گاه رو به سلمان کرد و فرمود: یا سلمان! أ تحِبُّهُمْ؟ ای سلمان! آیا آنان را دوست داری؟
سلمان گفت: چگونه آن ها را دوست نداشته باشم در حالی که چنین جایگاهی نزد شما دارند؟
پیامبر فرمود: یا سَلْمانُ! مَنْ أَحَبَّهُمْ اَحَبَّنی وَ مَنْ أَحَبَّنِی فَقَدْ أَحَبُّ اللَّهَ؛ ای سلمان! هر کس آن ها دوست بدارد مرا دوست داشته و هر کس مرا دوست بدارد، خدا را دوست داشته است.[۵]
احترام به کودک و برخاستن در برابر او
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره برای کودکان، شخصیت قائل می شد و حتی گاهی به احترام کودک، از جای خود بر می خاست. در واقع احترام به کودک، از مهمترین ویژگی های اخلاقی ایشان بود و بدین طریق عملا به مردم درس «پرورش شخصیت کودکان» را می آموخت.
روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بود. امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) وارد شدند. حضرت به احترام آنان، از جا برخاست و به انتظار ایستاد. چون کودکان در راه رفتن ضعیف بودند، قدری طول کشید.
بدین جهت، پیامبر، خود به سوی آنان رفت و از آن دو، استقبال نمود. هر دو را بر دوش خود سوار کرد و به راه افتاد و فرمود: فرزندان عزیزم! مرکب شما، خوب مرکبی است و شما چه سواران خوبی هستید.[۶]
در این مورد، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به چند صورت به فرزندان خود احترام کرد: به پا خاستن، به انتظار ماندن، استقبال کردن و بر دوش نشاندن. این ها تکریم عملی آن حضرت بود و با گفتن عبارت «سواران خوب»، در کلام و گفتار نیز احترام به کودک را ابراز نمود.
رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، چنان در مورد محبت و احترام به کودک اهتمام داشت که درباره ایشان گفته اند: و التلطّف بالصّبیان من عاده الرسول؛ لطف و عنایت به کودکان، از عادات حمیده و صفات پسندیده پیامبر (ص) بود.[۷]
احترام به کودک و اهمیت دادن به نظر او
روزی برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شربتی آوردند. حضرت از آن نوشید. در سمت راستش کودکی بود و در سمت چپش اصحاب نشسته بودند. پیامبر از کودک پرسید آیا اجازه می دهد شربت را به اصحاب بدهد و چون کودک موافقت نکرد، آن را به او داد.[۸]
سنگ نزن پسرجان!
روزی یکی از کودکان شهر مدینه به درخت خرمای یکی از مسلمانان، سنگ می زد و از این راه هم تفریح می کرد و هم از خرماهایی که بر اثر برخورد سنگ بر زمین می ریخت می خورد و خود را سیر می کرد. آن پسر بچه بازیگوش را نزد پیامبر آوردند و از او شکایت کردند تا حضرت وی را نصیحت کرده و از این کار بازدارد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، ضمن احترام به کودک، با لحنی آرام و مهربان به او فرمود: پسرجان! چرا به آن درخت خرما سنگ می زنی؟ کودک پاسخ داد: سنگ می زنم تا خرما روی زمین بریزد و بردارم و بخورم.
حضرت فرمود: از این پس، درخت خرما را با سنگ نزن و فقط از همان خرماهایی که پای درخت می ریزد بخور. سپس مهربانانه دستی بر سر آن کودک کشید و فرمود: اَللَهُمّ أشْبِعْ بَطْنَهُ؛ خدایا شکمش را سیر گردان.[۹]
پیامبر و احترام به کودک در خانه و بازی با او
روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یارانش به یک مهمانی می رفتند. در راه، حسن (ع) را دیدند که در حال بازی بود. پیامبر از جمع یارانش جدا شد و با شتاب به سوی نوه خود رفت تا او را در آغوش بگیرد.
پیامبر دست هایش را باز کرده بود و خنده کنان، دنبال حسن (ع) می دوید. حسن (ع) نیز می خندید و به این سو و آن سو می رفت و زیرکانه از دست پیامبر می گریخت.
سرانجام رسول خدا (ص) حسن (ع) را گرفت و دستی را زیر چانه حسن و دست دیگر را پشت سر او قرار داد و او را بوسید؛ سپس او را بغل کرد و فرمود: حَسَنٌ مِنِّى وَ أَنَا مِنْهُ أَحَبَّ اللَّهُ مَنْ أَحَبَّهُ؛ حسن از من است و من از حسنم؛ خداوند کسی که حسن را دوست بدارد، دوست می دارد.[۱۰]
شبیه این حکایت برای امام حسین (علیه السلام) نیز نقل شده است.
مهربانی و احترام به کودک در حال نماز
روزى پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به اتفاق جمعى از مسلمانان نماز می گزارد. هنگامى که حضرت به سجده رفت، امام حسین (ع) که در آن موقع، کودک خردسالى بود، بر پشت حضرت سوار شد. وقتى پیامبر (ص) خواست سر از سجده بردارد، او را گرفت و با ملاطفت و احترام خاصی، کنار خود بر زمین نهاد. باز در سجده هاى دیگر این کار تکرار شد تا این که نماز حضرت به پایان رسید.
یک یهودى که ناظر این صحنه بود، پس از نماز، نزد حضرت آمد و عرض کرد: شما با کودکان خود به گونه ای رفتار می کنید که ما هرگز چنین نمی کنیم! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به او فرمود: اگر شما به خدا و رسول او ایمان می داشتید، با کودکان خود، به عطوفت و مهربانى رفتار می کردید.[۱۱]
مهر و محبت پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) و برخورد محترمانه او با یک کودک، چنان تاثیر ژرف و عمیقی بر قلب آن مرد یهودى گذاشت که بی درنگ در همانجا، به آیین مقدس اسلام گروید. این رفتار پیامبر (ص) نسبت به نوه بزرگوار خویش در حضور مردم، نمونه بارزی از روش آن حضرت در تکریم و احترام به کودک است.
احترام به کودک و شخصیت او به عنوان یک نماینده!
هنگامی که نمایندگان قبایل نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می آمدند، عادت حضرت این بود که هدایایی به آنان می داد. روزی نمایندگان قبیله بنی تمیم خدمت پیامبر رسیدند. حضرت به رسم همیشه، هدایایی نیز به آنان عطا فرمود.
سپس پرسید: آیا کسی مانده که به او هدیه نداده باشم؟ آنها گفتند: پسربچه ای که کنار بارهاست، باقی مانده است. پیامبر فرمود: او را نیز بیاورید تا هدیه اش را بدهم. یکی از حاضران گفت: او پسربچه است و نیازی نیست به وی هدیه ای بدهید. پیامبر فرمود: بر فرض که چنین باشد، به هر حال او نیز جزو نمایندگان آمده است و حقی دارد.[۱۲]
پیامبر (ص) در راستای منش نیکوی خود مبنی بر احترام به کودک، برای کودکان شخصیتی مستقل قائل بود. در تاریخ آمده است آن حضرت با حسن (ع)، حسین (ع)، ابن عباس، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن زبیر در حالی که کودک بودند و به سن بلوغ نرسیده بودند بیعت کرد.[۱۳]
احترام به کودک و توجه به نظر او
روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) شد و فرمود: دخترم! امروز پدرت مهمان شماست. فاطمه (س) جواب داد: پدر جان! امروز فرزندانم حسن و حسین از من طعامی خواستند و من قادر به تهیه آن نبودم.
پیامبر (ص) در کنار امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) نشست و حضرت فاطمه (سلام الله علیها) هم متحیر بود که برای پذیرایی از پیامبر چه بکند؟ در آن هنگام، پیامبر دست هایش را به قصد نزول طعامی بهشتی برای فرزندانش به سوی آسمان بلند کرد و دعا فرمود.
لحظاتی بعد، جبرییل نزد پیامبر آمد و ضمن ابلاغ سلام مخصوص خداوند عرض کرد: پروردگار می فرماید: به علی و فاطمه و فرزندان آن ها بگو آنچه از میوه های بهشتی میل دارید، از من بخواهید. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیام خدا را به اهل بیت (ع) رساند؛ اما کسی چیزی نگفت.
در این هنگام امام حسین (ع) گفت: اگر اجازه دهید من برای شما میوه انتخاب کنم. همگی گفتند: انتخاب تو را قبول داریم. امام حسین (ع) گفت: ای رسول خدا! به جبرییل بگویید خرمای بهشتی میل داریم. پیامبر (ص) به فاطمه (س) اشاره کرد که برخیز داخل اتاق شو و هر چه آنجاست بیاور.
وقتی حضرت زهرا (سلام الله علیها) وارد اتاق شد و با سبدی بلورین، پر از خرمای غیر فصلی که با دستمال ابریشم سبزی پوشانده شده بود، رو به رو گشت. پیامبر رطب ها را گرفت و میان اعضا تقسیم کرد و خود دانه دانه در دهان حسن (ع) و حسین (ع) گذاشت.[۱۴]
طبق روایت فوق اعضای خانه ضمن احترام به کودک ( امام حسین ع) و شخصیت او، نظر وی را پذیرفتند. این گونه تربیت اثر دادن به رای و نظر کودکان در خانواده، شخصیت مستحکمی را برای آن ها به ارمغان می آورد.
جلوه هایی از احترام به کودک در حدیث شریف کساء
در فرازی از حدیث کساء آمده است:
… وَ اِذاً بَوَلَدِیَ الْحَسِن قَد اَقْبَلَ وَ قالَ السَّلامُ عَلَیْکَ یا اُمّاهُ فَقُلْتُ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا قُرَّه عَیْنی وَ ثَمَرَه فُوادی… فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْکِساءِ وَ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَدّاهُ یا رَسُولَ اللهِ اَتَاْذَنُ لی اَنْ اَدْخُلَ مَعَکَ تَحْتَ الکِساءِ فَقَالَ وَ عَلَیْکَ السَّلامُ یا وَلَدی وَ یا صاحِبَ حَوْضی قَدْ اَذِنْتُ لَکَ…[۱۵]
ناگاه فرزندم حسن وارد شد و گفت: ای مادر، سلام بر شما. گفتم: سلام بر تو ای روشنی چشم من و میوه دل من … حسن به طرف عبا روی آورد و گفت: سلام بر شما ای جد بزرگوار ای رسول خدا، آیا به من اجازه می دهید که با شما زیر عبا قرار بگیرم؟ (رسول خدا) فرمود: سلام بر تو ای فرزندم و ای صاحب حوض من، همانا اجازه دادم…
ادب و احترام در گفتار خانواده فاطمه (سلام اللّه علیها) نمایان است. استفاده از کلمات محبت آمیز و مودبانه همراه با احترام به کودک، سبب ایجاد محبت و صفای بیشتر در خانواده می شود. حسنین (علیهما السلام)، احترام و ادب را از گفتار و رفتار جد و پدر و مادر بزرگوار خود آموختند.
احترام به فرزند
امام خمینی (ره) شخصیت بزرگ معاصری بود که با وجود مشغله های فراوان، هرگز از توجه و رسیدگی به امور خانواده غافل نشد و همواره در برخورد با خانواده و فرزندان، محبت به همسر و احترام به کودک و فرزند را در نظر داشت.
خانم فاطمه اشراقی می گوید: امام برای فرزندانش احترام خاصی قائل بودند و بسیار خوش رو و با متانت با آنها رفتار میکردند. گاهی اوقات بدون اینکه چیزی به ما بگویند، به بهانه ای به آشپزخانه می رفتند و برای ما چای می ریختند.
البته ما از این رفتار ایشان احساس شرمندگی می کردیم ولی امام با این کارها، کمال مهمان نوازی و در حقیقت بهترین رفتار را نسبت به فرزندان خود نشان می دادند. حالا وقتی به یاد آن روزها می افتم، تمام وجودم از این افتادگی امام به درد می آید.[۱۶]
احترام به کودک و نظرخواهی از او
دختر آیت الله شهید بهشتی (ره) در مورد خاطرات اقامتشان در آلمان نقل می کند:
زندگی در یک آپارتمان آن هم در آلمان، خیلی یکنواخت و خسته کننده بود؛ به ویژه برای ما که فرزندان خردسالی بودیم و از ایران با آن همه آشنایانی که داشتیم، وارد محیط غربت شده بودیم. پدرم برای جبران این مسئله، معمولا آخر هفته، ما را به اطراف شهر هامبورگ برای تفریح و استراحت می برد.
جالب اینجا بود که حتما قبل از این مسافرت های کوتاه، از همه ما سوال می کردند: بچه ها! این هفته کجا برویم بهتر است؟ وقتی نظر ما را می گرفتند، حرکت می کردیم. با این روش، حتی برادر کوچک چند ساله ام هم، احساس می کرد که نظرش در خانه مهم است و به حساب می آید.[۱۷]
احترام به کودک سادات
شخصی از اقوام سببی مرحوم آیت الله میرزا جواد تهرانی (ره) که از سادات محترم است، نقل می کرد:
روزی به دیدن آقا آمده بودم و برادر کوچکم که در آن موقع، حدود ۷ یا ۸ سال سن داشت، همراهم بود. داخل اطاق با آقا مشغول صحبت بودیم. هر چندگاه آقا با تمام قامت از جایشان بر می خاستند و می نشستند. این کار را چند بار با اندک فاصله ای تکرار کردند.
وقتی دقت کردم فهمیدم علت برخاستن ایشان، به خاطر برادر کوچکم است، چون او بازیگوش بود و چندین باز از اطاق خارج می شد و بر می گشت و هر نوبت که وارد اطاق می شد، آقا به احترام سیادت او، می ایستاد و بعد می نشست!
بعد از این که متوجه قضیه شدم، دست برادرم را گرفتم و پهلوی خودم نشاندم که دیگر رفت و آمد نکند و مزاحم آقا نشود. ایشان با مهربانی و عطوفت فرمودند: بگذار بچه آزاد باشد و مزاحم او نشو. آزادش بگذارید تا بازی کند.[۱۸]
جمع بندی
ابراز محبت و احترام به کودک، یکی از نیازهای ضروری هر خانواده در فرایند تربیت فرزند است. انسان ها همواره به احترام و محبت نیازمندند و در این میان، کودکان به منظور رسیدن به رشد و کمال شخصیتی، به محبت و رفتار توام با احترام والدین نیاز زیادی دارند.
بر این اساس در دین اسلام، همواره به بذل محبت و احترام به کودک سفارش شده و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر معصومان (علیهم السلام) پیوسته به این اصل مهم اهتمام و توجه ویژه ای داشته اند.
گردآوری و بازنویسی: حسین فاضلی
پی نوشت ها
[۱] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۱ ص۹۵
[۲] . حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۰۲
[۳] . ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۳۷، ص۴۰۸
[۴] . شیخ صدوق، امالی، ص۷۲
[۵] . خزاز رازی، کفایه الاثر، ص ۴۵
[۶] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۸۵-۲۸۶
[۷] . فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج ۳ ص ۳۶۶
[۸] . مالک بن انس، کتاب المؤطا، ج۲، ص۹۲۶
[۹] . محمدی ری شهری، حکمت نامه پیامبر، ج۸ ص۲۲
[۱۰] . محمدی ری شهری، حکمت نامه پیامبر (ص)، ج۸ ص ۲۹۶
[۱۱] . علامه بحرانی، عوالم العلوم، ج۱۷ ص ۴۰
[۱۲] . مغازی واقدی ج۲ ص۹۷۹
[۱۳] . حسنی مصطفی، اطفال حول الرسول (ص)، ص۱۴۴
[۱۴] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳ ص۳۱۰
[۱۵] . علامه بحرانی، عوالم العلوم، ج ۱۱ ص ۹۳۲
[۱۶] . رجایی، برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج۱، ص۱۹
[۱۷] . رجایی، سیره شهید بهشتی، ص۷۹
[۱۸] . عطایی، خاطراتی از آیینه اخلاق؛
منابع
- شیخ حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه؛ قم؛ موسسه آل البیت (ع)؛ چاپ اول؛ ۱۴۰۹ ق
- خزاز رازی، علی بن محمد؛ کفایه الاثر؛ قم؛ انتشارات بیدار؛ ۱۴۰۱ ق
- علامه مجلسی، محمد باقر؛ بحارالانوار؛ بیروت؛ دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم؛ ۱۴۰۳ ق
- فیض کاشانی، محمد بن مرتضی؛ المحجه البیضاء فی تذهیب الاحیاء؛: انتشارات حسنین (ع)؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۴ ش
- محمدی ری شهری، محمد؛ حکمت نامه پیامبر (ص)؛ قم؛ انتشارات دار الحدیث؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۶ ش
- علامه بحرانی، عبد الله بن نور الله؛ عوالم العلوم؛ قم؛ انتشارات موسسه امام مهدی (عج)؛ چاپ اول؛ ۱۴۱۳ ق
- واقدی، محمد بن عمر؛ مغازی؛ بیروت؛ عالم الکتب؛ چاپ سوم؛ ۱۴۰۴ ق
- شیخ صدوق، محمد بن علی بن بابویه؛ الامالی؛ تهران؛ کتابچی؛ چاپ ششم؛ ۱۳۷۶ ش
- رجایی، غلامعلی؛ برداشت هایی از سیره امام خمینی (س) در عرصه تعلیم و تدریس؛ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)؛ چاپ سوم؛ ۱۳۸۷ ش
- رجایی، غلامعلی؛ سیره شهید بهشتی؛ نشر شاهد؛ چاپ اول؛ ۱۳۸۲ ش
- عطایی، مرتضی؛ خاطراتی از آیینه اخلاق: یادواره ای از آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی (ره)؛ نشر الف؛ چاپ چهارم؛ ۱۳۸۵ ش
- ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن؛ تاریخ مدینه دمشق؛ تحقیق علی شیری؛ بیروت؛ انتشارات دارالفکر؛ ۱۴۱۵ ق
- حسنی مصطفی، محمد؛ اطفال حول الرسول؛ سوریه؛ دارالقلم العربی؛ ۱۴۱۹ ق
- مالک بن انس؛ کتاب المؤطا؛ تحقیق محمد فؤاد باقی؛ بیروت؛ دار احیاء التراث العربی؛ ۱۴۰۶ ق