- اسلام
- قرآن
- پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)
- شیعه
- خانواده
- ادیان و مذاهب
- پرسش ها و پاسخ ها
- کتابشناسی
- کتابخانه
- چندرسانه ای
- زمان مطالعه : 4 دقیقه
- توسط : حمید الله رفیعی
- 0 نظر
اشاره:
مبعث حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) روزی است که پیامبر اسلام از سوی خدا برای هدایت بشر و راهنمایی دایمی انسان ها برانگیخته شد. مطابق با نظر شیعه، بعثت آن حضرت در ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل (مطابق با سال ۶۱۰ میلادی) در چهل سالگی واقع شد.
مفهوم شناسی مبعث
مبعث اسم زمان از ریشه بعث است، و بَعْث در لغت برانگیختن و روانه کردن چیزى است.[۱] بِعْثَت در فرهنگ اسلامى عموما به معنای برانگیختن و برگزیدن پیامبران از سوی خداوند برای هدایت مردم است که آغاز رسالت هر پیامبر است.[۲]
تاریخ بعثت پیامبر اکرم(ص)
به روایت اهل سنت آن حضرت (صلیالله علیه و آله) روز دوشنبه هفدهم یا هجدهم یا نوزدهم ماه مبارک رمضان، به پیامبری مبعوث گردیده اند. اما اجماع شیعه بر آن است که مبعث آن حضرت در روز بیست و هفتم ماه رجب صورت گرفت. روایات دال بر این مطلب در منابع شیعه بسیار است، از آن جمله مرحوم کلینى با سند خود از امام صادق علیه السلام روایت کرده است که فرمود: «روزه بیست و هفتم رجب را فراموش نکن، زیرا آن روزى است که محمد به نبوّت گماشته شده است.» شیخ صدوق و شیخ طوسى هم این را روایت کرده اند. و نیز روایات دیگری که دال بر این موضوع است از سایر ائمه یا صحابیان پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) نقل شده است.[۳] مطابق روایت فریقین آن حضرت به هنگام بعثت چهل ساله بود.
چگونگی بعثت پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله)
مطابق با آنچه در منابع آمده است در حالی که آن حضرت در غار حرا در حوالی مکه معظمه به عبادت و نیایش میپرداخت، جبرئیل بر وی نازل شد و بر وی آیاتی از قرآن مجید را به عنوان طلیعه نبوت نازل نمود. نخستین آیاتی که بر آن حضرت فرود آمد، آیههای سوره ۹۶ قرآن مجید یعنی سوره علق بود.[۴]
امام حسن عسکرى علیه السّلام در توصیف بعثت نبى اکرم صلّى اللّه علیه و آله بود، می فرماید: «… تا این که به چهل سالگى رسید، و خداوند قلب کریمش را بهترین و والاترین و خاشعترین و مطیعترین قلبها یافت. پس به درهاى آسمان اجازه داد و آنها بازشدند و به ملائکه اجازه داد و آنها نازل شدند و در این حال محمد صلّى اللّه علیه و آله به آنها مىنگریست. پس رحمت از طرف عرش بر وى نازل شد و او به روح الامین، جبرئیل- طاووس ملائکه- نگاه مىکرد، جبرئیل نزد او فرود آمد و دستش را گرفت و تکان داد و گفت: اى محمد! بخوان، محمد فرمود: چه چیزى را بخوانم؟ گفت: اى محمد! «اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ * خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ * اِقْرَا وَ رَبُّکَ الْاَکْرَمُ * اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ…». (قرآن را) به نام پروردگارت- که هستى را آفرید- بخوان همو که انسان را از خون بسته آفرید. بخوان که پروردگارت از همه ارجمندتر است. همو که با قلم تعلیم داد و آن چه را که انسان نمىدانست به او آموخت.
سپس آنچه را که مىبایست بر او نازل کرد و خودش به سوى پروردگارش بالا رفت. محمد صلّى اللّه علیه و آله از کوه پایین آمد در حالى که عظمت خداوند و جلالت ابّهت الهى او را مدهوش خود کرده بود و به تب و لرز دچار شده بود. چیزى که اضطرابش را بیشتر مىکرد، این بود که مىترسید، قریشیان او را تکذیب کرده و او را به دیوانگى نسبت دهند، در حالى که او عاقلترین مردم و گرامىترین آنان بود و مبغوضترین چیزها در نظر او شیاطین و اعمال دیوانگان بود؛ بنابراین، خداوند اراده کرد که قلبش را مملوّ را شجاعت نماید و به او فراخى دل عنایت فرماید. براى همین از کنار هر سنگ و درختى که ردّ مىشد، مىشنید که مىگفتند: «السّلام علیک یا رسول اللّه».[۵]
به روایتی، جبرئیل امین با هفتاد هزار فرشته و میکائیل با هفتاد هزار فرشته فرود آمدند و برای آن حضرت، کرسی عزت و کرامت آوردند و تاج نبوت و رسالت را بر سر آن بزرگوار گذاشتند و لوای حمد را به دستش داده و گفتند بر فراز این کرسی برو و خدایت را سپاس گو. به روایت دیگر آن کرسی از یاقوت سرخ و پایهای از آن از زبرجد و پایهای از مروارید بود و چون فرشتگان به سوی آسمان صعود کردند، آن حضرت از کوه حرا پایین آمد و انوار جلال او را فراگرفته بود، به طوری که کسی توان نظر کردن به چهره مبارکش را نداشت و بر هر درخت گیاه و سنگی که میگذشت، وی را سجده میکردند و با زبان فصیح میگفتند: السلام علیک یا نبی الله، السلام علیک یا رسول الله.
همین که وارد خانه شد از نور چهره مبارکش خانه خدیجه کبری سلام الله علیها منور شد و آن بانوی پرهیزکار پرسید: ای محمد! این چه نوری است که در تو مشاهده میکنم؟ حضرت فرمود: این نور پیامبری است، بگو: لا اله الله، محمد رسول الله. خدیجه گفت: من سالهاست که پیامبری تو را میدانم و هم اکنون نیز شهادت میدهم که خدایی جز خداوند یکتا نیست و تو رسول و پیامبر خدایی. بدین گونه خدیجه نخستین کسی بود که به همسرش حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) ایمان آورد.[۶]
از میان مردان نیز امام علی بن ابیطالب علیهالسلام، به محض دیدن چهره نورانی پیامبر (صلیالله علیه و آله) به وی ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری کرد. از آن پس پیامبر (صلیالله علیه و آله) در کنار خانه خدا نماز میگذارد و خدیجه سلام الله علیها و علی علیهالسلام بر او اقتدا میکردند و نماز میخواندند.[۷] این سه نفر، با جان و مال و هستی خویش اسلام را پرورانده و فراگیر نمودند.
اعمال شب و روز مبعث
اعمال شب و روز مبعث برای مسلمانان شرافتی ویژه دارد. تا جایی که برخی آن را شریفتر از تمام روزها و شبها دانسته اند.[۸] در کتاب مفاتیح الجنان برای شب و روز مبعث اعمالی ذکر شده است.[۹]
پی نوشت:
- مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ج ۱، ص ۱۳۲
- اسلام پدیا، مفهوم شناسی بعثت
- تاریخ تحقیقى اسلام( موسوعه التاریخ الاسلامى )، ج۱، ص: ۳۱۵
- فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله)، ص ۹۳؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۳۸۵.
- تاریخ تحقیقى اسلام( موسوعه التاریخ الاسلامى )، ج۱، ص: ۳۱۶، به نقل از بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۰۶
- منتهی الآمال، ج ۱، ص ۴۷.
- فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله)، ص ۹۵.
- میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب المراقبات می گوید: بعد از روز پانزدهم به منزل دیگرى از منازل رجب و شریفترین آنها بلکه شریفتر از تمام روزها و شبها، یعنى روز و شب بیست و هفتم رجب مى رسیم.
- مفاتیح الجنان، اعمال شب و روز ۲۷ رجب.
منبع: دانشنامه اسلامی